به گزارش خبرنگار ایمنا، موهای جوگندمی و لبخندی که دارد انگار شیرینی بیان زیبایش را بیشتر میکند، اگرچه خاطراتی که نقل میکند، پر از تلخی است، اما همین لبخندی که گاه طعم بغض میگیرد، شنیدن آن را جذابتر میکند، میگوید ۱۱۰ ترکش یادگار روزهای جنگ در بدن او بوده و تمام اعضا و جوارح را از کلیه گرفته تا دستها و پاها احاطه کرده است ولی بازگشت دوباره به آغوش وطن را فرصتی میداند که خدا برای ادامه جهادی که آغاز کرده به او بخشید.
پدر او مثل مولایش علی (ع) به دلیل متلاشی شدن سر در حمله فاو به شهادت رسید و خودش در عملیات رمضان به اسارت بعثیها درآمد، محسن فتحی معتقد است، اسرا، جانبازان و خانوادههای شهدا ثروتمندترین افراد روی کره زمین هستند. برای این حرفش دلیل هم دارد:
شهدای اسارت از مظلومترین شهدای تاریخ هستند
وقتی مرحوم ابوترابی را با مته سوراخ شکنجه میدادند، میخندید! دلیلش را که پرسیدند، گفت: دیدند آیتالله بروجردی (ره) موقع مرگ بسیار گریه میکند، از او پرسیدند، شما را چه میشود که با این همه خدمتی که در راه اسلام انجام دادهاید، اینگونه میگریید، گفت تأسف من از این است که در راه اسلام حتی یک سیلی هم نخوردهام، گاهی بچهها را برای آزمایشهای هستهای، شیمیایی و بیولوژیک به خارج از اردوگاه میبردند و آنها هرگز باز نمیگشتند، زمانی که مرحوم هاشمی برای بازدید تفحص شهدای اسیر ایرانی به عراق رفت، حدود ۷۰۰ نفر از آنان پیداشده بودند، نقل شدهاست که اکثر اجساد به قدری تازه ماندهبودند که مأموران صلیب سرخ با اینکه کافر بودند، اشک میریختند و میگفتند مشخص است، این افراد از برگزیدگان و صالحان خدا بودهاند که بعد از ۲۵ سال بدنهای آنها اینگونه سالم ماندهاست، به عقیده من بعد از ۱۴ معصوم پاک و شهدای کربلا، شهدای اسارت از مظلومترین شهدای تاریخ هستند. این معنای واقعی سرمایه و اندوخته یک ملت است، هر ساعت از اسارت آزادگان اگر قبول شده باشد و محفوظ بماند، ۷۰ نسل از ما را کفایت میکند و این معنای ثروت است.
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است، اگر کسی به اندازه فاصله دوشیدن دو بار شتر (حدود نصف روز) در جبهه بوده و جهاد کرده باشد و بعد از ۵۰ سال بمیرد، شهید محسوب میشود و این روایت ارزش کار رزمندگان و اسرا را مشخص میکند، این سرمایه ما را بس است و ما را هیچ احتیاجی به هیچ کسی یا هیچ جایی نیست.
۹ سال تمام فقط یک مدل غذا برای خوردن داشتیم
فتحی در ادامه صحبتهایش از غذایی که در تمام طول اسارت خورده است، هم میگوید: در ایام اسارت گاهی بیماریهای مسری رواج پیدا میکرد و هر مرتبه حدود ۲۰ نفر از بچهها شهید میشدند.
۹ سال تمام فقط یک مدل غذا برای خوردن داشتیم که آن هم هیچگاه ما را سیر نمیکرد، بستههای برنج، رب و دال عدسی که مخصوص مصرف حیوانات بود را در آسایشگاه قرار میدادند تا تبدیل به غذا شود، تاریخ روی کارتن بستهبندی گوشتها متعلق به جنگ جهانی دوم یعنی ۳۸ سال قبل از مصرف بود، این گوشتهای بد بو را بعد از جوشاندن جلوی آفتاب قرار میدادیم تا قابل مصرف باشد، اسرا آرزو داشتند یک وعده ماست یا پنیر بخورند یا یک موز یا هلو، اما خبری نبود و جالب اینکه هیچ وقت بر سر غذا دعوا نمیشد، کسی از این غذاها مریض نمیشد یا فوت نمیکرد، یک حدیث معروفی بچهها در اسارت درست کرده بودند با این عنوان که «السیر الا سیر، اسیر سیر نمیشود!»
خوب به خاطر دارم که یک مرتبه که ما به مدت یک هفته در اردوگاه زندانی شده بودیم، برای اینکه بتوانم روزه بگیرم روی یک تکه مقوا مقداری خمیر دندان ریختم و آنرا با یک شکلات خوردم.
ما ایمان و آرمانهای انقلاب را با چنگ و دندان حفظ کردیم، بعثیها شبانهروز تلاش میکردند که ما را تحتتأثیر قرار داده و به گمان پوچ خودشان منحرف کنند، برای این منظور از نوارها و فیلمهای مبتذل استفاده میکردند، اما حتی یک نفر حاضر نبود، نگاهی به این فیلمها بیندازد، پیرمردی که به اسرا میگفت هرگز به این فیلمها را نگاه نکنید، لخت کردند و دور اردوگاه چرخاندند و سپس او را به روی آسفالتهای داغ کشیدند و جفت پا روی شکم او پریدند تا بالاخره در اثر این شکنجهها شهید شد، اسرا و رزمندگان با ایمانی به مراتب قویتر از زمانی که به جنگ رفته بودند به آغوش وطن بازگشتند و این تازه آغاز راه خدمت شد.
فتحی همچنین در آخر حرفهایش از سالهای بعد از اسارت میگوید، از خیریهای که به تنهایی برای کمک به مردم بنا گذاشته است، از ۳۰۰ خانواده کمبضاعت که تحت پوشش دارد و در کنار کمکهای مردمی به آنها خدمترسانی میکند، او اسارت را جز کوچکی از خدمتی میداند که با وجود تمام مشکلات جسمی به مدت ۴۰ سال آن را ادامهدادهاست، فتحی معتقد است، زمانی برای نشستن نیست و موقع حرکت و خدمت است، او آرزو میکند که سرباز امام زمان (عج) و سرباز رهبر معظم انقلاب باقی بماند.
نظر شما