به گزارش خبرنگار ایمنا، پیادهروی از نجف تا کربلا بهویژه در ایام اربعین، پدیدهای برای امروز و دیروز نیست و شاید بتوان گذشته این حرکت را اینطور بیان کرد که «نخستینبار زینبکبری (س)، امام سجاد (ع) و جابر بن عبدالله انصاری بههمراه جمعی از بنیهاشم چهل روز پس از شهادت امام حسین (ع) بر مزارش رفتند و سالهای بعد ائمه و پیشوایان شیعه و پیروانشان همین سنت را اجرا کردند.» البته در طول این سالها این مسیر با افت و خیزهایی مواجه شده است.
بهطور کلی زیارت با پای پیاده، بزرگداشتی است که از گذشته بوده و اختصاص به زمان خاصی ندارد و در تاریخ نقل شده است که حضرت آدم هزار بار به زیارت خانه خدا رفت و در حالی که این مسیر را به وسیله قدمهایش پیمود؛ از نقلهای تاریخی اینگونه به دست میآید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار (ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است، اما در قرنهای گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومتهای مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همانگونه که زیارت ائمه اطهار (ع) در زمانها و مکانهای مختلف دچار سختیهای فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است؛ برای مثال حاکمان حکومتهای شیعی مانند حکومت آلبویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشتهاند، در این راستا شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر او همچون مرحوم شیخبهایی، برای رواج فرهنگ زیارت بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرد و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسیالرضا (ع) رفت.
علما و بزرگان نیز اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشتهاند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری مرسوم بوده و حتی نقل شده که ایشان طبق نذری که داشته است، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا (ع) رفتهاند و مرحوم آخوند خراسانی نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف میشدند.
به گفته برخی پژوهشگران، راهپیمایی در روز اربعین از زمان امامان معصوم (ع) در بین شیعیان رایج بوده و در این راستا سیدمحمدعلی قاضیطباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء، زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین را سنت و رفتار مداومِ شیعیان از زمان ائمه دانسته که در زمان بنیامیه و بنیعباس نیز به این حرکت پایبند بودهاند؛ بهطور خلاصه که این حرکت با عظمت از دیرباز در میان شیعیان و دوستداران اهل بیت (ع) اهمیت بسزایی داشته و علما و مراجع نیز همگام با مردم عراق و دیگر سرزمینهای اسلامی در این مراسم معنوی شرکت میکردند و در هدایت و ترغیب شیفتگان حسینی به این پیادهروی و زیارت اربعین، نقش اساسی داشتند.
علمایی چون آیات عظام کافی، مدنی، انصاری، ملکوتی و حاج آقا مصطفی خمینی با ذکر اهمیت برگزاری هرچه باشکوهتر این مراسم، به شرکت شیعیان در آن سفارش کرده و حتی در کنار مردم در مراسم پیادهروی و زیارت اربعین شرکت کردهاند که در ادامه به مرور برخی از خاطرات و سخنرانیهای آنها در خصوص این حرکت با عظمت میپردازیم:
میزبانانی که دستاورد یکسالشان را جلوی زوار میگذارند
شیخ احمد کافی از علمایی است که درباره پیادهروی اربعین سخنرانیهایی داشته و در خاطرهای از این سفر گفته است: قریب به سی سفر از نجف به کربلا رفتهام؛ در این سفر گاهی افراد از راه خشکی و گاهی از مسیر فرات میروند و در راه بحث میکنند، برای هم حدیث میخوانند که انسی عالی و معنوی است؛ وقتی در راه میرویم عربها مضیف درست کردهاند که در آن برنجی که در طول سال میکارند و کنار میگذارند را به زوار امام حسین (ع) میدهند و به التماس زوار را دعوت میکنند؛ وقتی خوردند هرچه ماند را میخورند و میگویند اینها باقیمانده غذای زوار اباعبدالله است.
باید با همین حال خسته به حرم برویم
شهید محراب آیتالله سید اسدالله مدنی، از استادان سرشناس حوزه نجف، یکی دیگر از عاشقان همیشگی مراسم پیاده روی نجف کربلا بود؛ حجتالاسلام شیخ عبدالخالق دشتی، یکی از همراهان وی در یکی از این سفرها میگوید: «یک سال که ماه ذیالحجه مصادف با زمستان بسیار سردی بود، همراه شهید آیتالله مدنی از نجف عازم کربلا شدیم تا در روز عرفه، به زیارت امام حسین (ع) مشرف شویم؛ در این سفر مرحوم شیخ علی حجتی کرمانی و مرحوم شیخ احمد کافی نیز آقای مدنی را همراهی میکردند و ما چند فرسخی رفتیم تا اینکه به یکی از روستاهای عشایرنشین رسیدیم؛ سپس شخص عربی جلو آمد و از آیتالله مدنی استقبال کرد و به او احترام گذاشت و وی و همراهان را به مضیف خود دعوت کرد، چون همه بهویژه سران و شیوخ عشایر، او را به خوبی میشناختند و احترام زیادی برایش قائل بودند، ما شب را همانجا استراحت کردیم و فردا صبح به راه خود ادامه دادیم؛ تا اینکه به شهر طویرج در ۲۰ کیلومتری اطراف کربلا رسیدیم.
در طول مسیر، هر جا که برای استراحت توقف میکردیم، آقای مدنی چند حدیث میخواند و نکاتی اخلاقی میگفت و گاهی یک بحث علمی مطرح میکرد؛ وقتی وارد شهر کربلا شدیم، شهید مدنی فرمود: باید با همین حال خسته و پای آبله زده به حرم مشرف شویم و باز خودش جلو افتاد و با حالت گریه و فریاد «یا حسین»، حرکت کرد و ما نیز به دنبالش حرکت میکردیم و با همین حال، وارد حرم حسینی شدیم. در این حال مراسم زیارت را مرحوم کافی بر عهده گرفت و با اشعار و نوحه خوانی جان گذار، همه را به فیض رساند.»
افت و خیزهایی در پیادهروی اربعین
مراسم پیادهروی در عصر مرجعیت شیخ مرتضی انصاری (۱۲۱۴- ۱۲۹۸ ه. ق) نیز با شکوه تمام رواج داشت و پس از وی، کمکم به فراموشی سپرده شد و عملی کم ارزش تلقی شد؛ به طوری که به طبقه فقرا و نیازمندان اختصاص یافت اما بعدها محدث نامدار، میرزای حسین نوری، این مراسم را در میان مردم رونق بخشید؛ مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی که از نزدیک شاهد تلاش استادش بوده، مینویسد: استاد ما چون وضع را بدین منوال دید، به این شیوه خداپسندانه (پیادهروی) همت گماشت و به آن ملتزم گشت و در عید اضحی برای حمل اثاث و بار سفر، حیوان کرایه میکرد ولی خود و یارانش پیادهراه میرفتند و او بهدلیل ضعف مزاج، نمیتوانست مسافت بین نجف کربلا را با گذراندن یک شب طی کند؛ همانطور که رسم چنین بود.
بنابراین، سه شب در راه بودند و بر اثر این اقدام، در سالهای بعد، رغبت مردم و صالحان به این موضوع بیشتر شد و دیگر عار محسوب نمیشد؛ بهطوری که در برخی سالها، تعداد چادرها و خیمههای راهپیمایان، به ۳۰ عدد میرسید و هر چادر به ۲۰ تا ۳۰ نفر تعلق داشت و به این ترتیب، این سنت حسنه، دوباره مرسوم شد و رونق گرفت.
مرحوم آیتالله ملکوتی یکی از مراجع و استادان برجسته حوزه نجف میگوید: من نیز چند بار توفیق یافتم که در این مراسم بسیار معنوی، شرکت کنم و اغلب به همراه شاگردان مشرف میشدم؛ مسیر بین نجف و کربلا که حدود ۱۲ فرسخ است، معمولاً در مدت دو یا سه روز طی میشد، بعضیها مثل آقای شیخ هادی زابلی که پیش من درس میخواند، سلیقه خاصی داشت و این مسافت را یکروزه میرفت و یکروزه هم برمیگشت و بعضیها نیز پس از پایان مراسم، از کربلا به کاظمین و سامراء مشرف میشدند و بعضی هم مستقیم به نجف بازمیگشتند.
آقازادهای که در میان مردم بود
آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود که همواره در مراسم پیاده روی حضوری پیوسته و جدی داشت. او مقید بود که در تمام ایام زیارتهای مخصوص امام حسین (ع) (اول و نیمه رجب، نیمه شعبان، عرفه و به خصوص اربعین) پیاده از نجف به کربلا برود و در میان راه، گاهی کف پایش تاول میزد و زخمی میشد، اما باز هم با شور و شوق تمام، به راه خود ادامه میداد و اصرار دوستان را برای سوار شدن به وسیله نقلیه، حتی در قسمتی از راه نمیپذیرفت و چون به نزدیک کربلا میرسید و نگاهش به گنبد و گلدستههای حرم امام حسین (ع) و پرچم سرخ رنگ آن میافتاد، بیاختیار اشک از چشمانش سرازیر میشد و مصیبت اهل بیت (ع) را زمزمه میکرد و به سر و سینه میزد و عزاداری و نوحهسرایی میکرد.
وی در این سفر، بدون توجه به اینکه فرزند مرجع بزرگ تقلید، امام خمینی (ره) است، مانند یک طلبه ساده در خدمت همسفران بود و از کمک به آنان دریغ نمیکرد و در هنگام توقف و استراحت نیز به بحث علمی میپرداخت.
یکی دیگر از شخصیتهای برجسته حوزه علمیه نجف که به طور مرتب، در این مراسم شرکت میکرد، علامه امینی مؤلف کتاب ارزشمند «الغدیر» بود که در این سفرها، همواره تعدادی از مؤمنین او را همراهی میکردند. علامه امینی وقتی به نزدیکی کربلا میرسید، حالش منقلب میشد و قطرات اشک از چشمانش جاری میشد.
امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان که در شهریور ۱۳۵۷ توسط صهیونیستها ربوده و ناپدید شد، یکی از شیفتگان مراسم پیاده روی از نجف به کربلا بود. مرحوم آیتالله سیدمحمدعلی موحد ابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان که در نجف با امام موسی صدر هم بحث بود، میگوید: وقتی که امام موسی صدر همراه ما با پای پیاده از نجف به کربلا میرفت، در این سفر حضوری عاشقانه داشت و در وقت دعا و زیارت عاشورا، از همه باحالتر بود و هنگام گریه، چشمانش از شدت گریه سرخ میشد و وقتی نوبت ذکر مصیبت و خواندن اشعار و نوحهسرایی به او میرسید، با حال جانکاه در مصیبت اهل بیت (ع) اشعار فارسی و عربی فصیحی میخواند و هنگام کار و حمل اثاثیه سفر، وی بیش از همه کار میکرد و هنگام شوخی و مزاح، مزاحهایی بیان میکرد که بعد علمی و اخلاقی جالبی داشت.
به گزارش ایمنا، رهبر معظم انقلاب در بیستونهم شهریور ۱۳۶۸ در دیداری که با اقشار مختلف مردم داشتند بیان کردند «اساساً اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر (ص)، یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد.» و اکنون پس از گذشت ۳۴ سال از این سخنرانی شاهدیم که هرسال با وجود گرمتر شدن هوا و توطئههای دشمن برای کمرنگ نشان دادن این حماسه عظیم، مردم استقبال فراوانی نسبت به آن دارند و همین حضور است که به «حبالحسین (ع) یجمعنا» معنایی تازه میبخشد.
نظر شما