ترجمه روان‌شناسی سلبریتی منتشر شد

کتاب «روان‌شناسی سلبریتی» نوشته گِیل استیور با ترجمه تهمینه زاردشت توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش ایمنا، کتاب «روان‌شناسی سلبریتی» نوشته گیل استیور به‌تازگی با ترجمه تهمینه زاردشت توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۹ توسط انتشارات راتلج در نیویورک منتشر شده است.

گیل استیور نویسنده این‌کتاب، استاد دانشگاه امپایر استیت نیویورک است و ۳۰ سال اخیر را صرف مطالعه درباره پدیده سلبریتی‌ها و هوادارانشان از دیدگاه مشاهده مشارکتی کرده است. کتاب او خاستگاه‌های فرهنگ سلبریتی و سلبریتی‌پروری را کندوکاو می‌کند؛ همچنین روابطی را که سلبریتی‌ها با هواداران خود دارند. تأثیری که شهرت روی سلبریتی‌ها می‌گذارد از دیگر موضوعاتی است که در این‌کتاب بررسی شده‌اند. استیور همچنین در کتاب خود به این‌مساله پرداخته که چه‌چیزی تصور مردم را از سلبریتی محبوبشان می‌سازد.

راهی که نویسنده این‌کتاب در زمینه شناخت سلبریتی‌ها شروع کرد، مربوط به سال ۱۹۸۸ و زمانی است که پایان‌نامه کارشناسی ارشدش را درباره هواداران مایکل جکسن می‌نوشت. او در آن‌سال‌ها مطالعات و مشاهدات مشارکتی مختلفی روی هواداری از «پیشتازان فضا: ایستگاه فضایی ۹»، مدونا، بروس اسپرینگستین، پرینس، جرج مایکل، پل مک‌کارتنی، «ارباب حلقه‌ها» و دیگر گروه‌های رسانه‌ای هواداری انجام داد. خودش هم می‌گوید هدفش از نوشتن کتاب پیش‌رو، این است که از نگاه روان‌شناسی، روزنه‌ای به موضوع سلبریتی باز کند. استیور می‌گوید کتاب‌های دیگری که در این‌زمینه نوشته شده‌اند، غامض و پیچیده‌اند و او سعی کرده به‌زبان ساده مطالبش را مطرح کند.

یکی از سوالاتی که نویسنده کتاب «روان‌شناسی سلبریتی» در پی پاسخ آن بوده این است که چرا مردم مجذوب سلبریتی‌هایی می‌شوند که به عمرشان با آنها ملاقات نکرده‌اند؟ همچنین این‌سوال که شهرت و سلبریتی بودن چه فرقی با هم دارند؟ بخشی از مطالب کتاب گیل استیور هم مربوط به رسانه‌های اجتماعی و این است که چگونه می‌توانند موج نویی از سلبریتی‌سازی ایجاد کنند؟

کتاب پیش‌رو به‌جز پیشگفتار و پسگفتار و «برای مطالعه بیشتر»، شش فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «سلبریتی»، «روان‌شناسی و سلبریتی»، «سلبریتی در مقایسه با شهرت»، «چالش‌های زندگی سلبریتی»، «سلبریتی‌ها و هواداران» و «جمع‌زدایی از رسانه‌ها و پیدایش رسانه‌های اجتماعی».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

واژه شبه‌معاشرت با سوءتفاهم بسیاری همراه بوده است. تعریف رسمی آن به معنای رابطه‌ای است که متقابل نیست یا یک‌سویه است. من سلبریتی را می‌شناسم اما سلبریتی من را نمی‌شناسد. در تعامل شبه‌معاشرتی، تعامل من با کسی است که کنارم نیست تا واکنشی نشان بدهد. نمونه نوعی آن وقتی است که فیلم ترسناکی تماشا می‌کنیم و می‌گوئیم «نه… نرو داخل! این کارو نکن»، هرچند خیلی خوب می‌دانیم شخصیت‌ها صدای ما را نمی‌شنوند و گفته‌های ما هیچ تأثیری روی رفتارشان ندارد. یا سرِ چهره ورزشی بازنده یا برنده در تلویزیون داد می‌کشیم. واکنش نشان می‌دهیم، با وجود این‌که می‌دانیم صدای ما را نمی‌شنوند.

آیا از «شبه‌معاشرت» به هر رو آسیب و بیماری استنباط می‌شود؟ بسیاری از کارشناسان تحقیقات شبه‌معاشرتی محتملا جواب منفی می‌دهند. محققان طرف گفت‌وگوی من هم که شبه‌معاشرت را آسیب می‌انگارند همیشه از رشته‌های مطالعاتی غیر از ارتباطات جمعی بوده‌اند. محقق شبه‌معاشرت، ریوا توکاچینسکی، استاد علوم ارتباطات اصرار داشت که لزومی ندارد بگوییم «شبه‌معاشرت» هنجار است، چون به وضوحِ تمام در قلمروی رفتار هنجاری است.

من با این‌حرف موافقم و مانده‌ام که این تداعی بین شبه‌معاشرت و نوعی «ناهنجاری» از کجا می‌تواند سرچشمه گرفته باشد. همه ما عملاً با رسانه‌ها تعاملی شبه‌معاشرتی داریم، و اغلب احساساتی به آن شخصیت‌ها و بازیگرهایی داریم که در رسانه‌ها می‌بینیم _ احساساتی ورای مشاهده واقعی رسانه‌ها (یعنی شبه‌معاشرت).

این‌کتاب با ۱۴۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 680352

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.