به گزارش خبرنگار ایمنا، شامگاه پنجشنبه، نوزدهم مردادماه بود که وزارت امور خارجه ایران در بیانیهای رسمی اعلام کرد فرآیند آزادسازی چند میلیارد دلار از داراییهای جمهوری اسلامی ایران که بهطور غیرقانونی در کره جنوبی توسط آمریکا توقیف شده بود، آغاز شده و نحوه بهرهبرداری از این منابع در اختیار جمهوری اسلامی ایران است. پس از اعلام این خبر، گمانه زنیها درباره جزئیات بیشتر این توافق آغاز شد و خیلی زود «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا در یک سخنرانی کوتاه اعلام کرد مبادله زندانیان میان ایران و آمریکا یک گام مثبت است و مطابق این توافق، وجوه مسدود شده ایران به حسابهایی منتقل خواهد شد تا بتوان از آن تنها برای «مصارف بشر دوستانه» استفاده شود.
اظهار نظر مبهم وزیر امور خارجه آمریکا کافی بود تا اصل موضوع به حاشیه برود و دو جریان روایتی عمده در رسانههای داخلی از این توافق شکل بگیرد. جریان اول، بر اهمیت آزادسازی این اموال پس از گذشت چندسال و دستاورد مهم دستگاه دیپلماسی کشور تاکید داشت و جریان دوم که ادامه دهنده سخنان بلینکن و مقامات دولت آمریکا در ایران بود، سعی داشت تا با کماهمیت جلوه دادن این دستاورد، اجازه ندهد افکار عمومی در ایران حتی برای لحظاتی کوتاه، احساس مثبتی در این رابطه داشته باشند، این جریان در فضای مجازی سعی داشت واقعیت چرخش دیپلماسی التماسی به دیپلماسی عزتمندانه را نادیده بگیرد.
«نفت در برابر غذا» از جمله کلیدواژههایی بود که این جریان سیاسی خاص در ۲۴ ساعت گذشته برای معرفی توافق اخیر در فضای مجازی از آن استفاده کردند.
قیاس معالفارق
«نفت در برابر غذا» عنوانی برنامهای است که سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ۹۸۶ در سال ۱۹۹۵ در ارتباط با پرونده عراق به ثبت رساند. بر اساس این قطعنامه، عراق که پس از حمله به کویت توسط سازمان ملل مورد تحریم واقع شده بود اختیار فروش محصولات نفتی خود را به شورای امنیت واگذار کرد. عراق تنها مجاز شد تا عوائد تنها حاصل از فروش نفت خود را برای تأمین نیازهای اولیه مانند مواد غذایی و دارو استفاده کند.
اما پروژه «نفت در برابر غذا» تفاوتهای اساسی با توافق حاصل شده توسط دولت سیزدهم دارد، زیرا بر اساس توافق اخیر هیچ قطعنامهای در ارتباط با پرونده ایران صادر نشده است و قرار هم نیست جمهوری اسلامی ایران اختیار فروش نفت خود را به دیگران واگذار کند، از طرفی دولت سیزدهم توانسته است در شرایط تحریم بدون توافق و قبول زیادهخواهی غرب، فروش نفت کشور را از دویست هزار بشکه به حدود دو میلیون برساند.
لازم به ذکر است طبق پروژه «نفت در برابر غذا» عراق همه درآمد خود را تحت نظر سازمان ملل مصرف میکرد، اما درآمدهای حاصل از فروش نفت ایران که اکنون چندین برابر دو سال گذشته است تحت نظر هیچ سازمان بینالمللی یا کشور دیگری قرار ندارد و بر اساس صلاحدید مقامات کشور مصرف میشود.
دیپلماسی عزتمدانه
با توجه به آنچه گفته شد، به نظر میرسد مقایسه این توافق با پروژه نفت در برابر غذا، با اهداف سیاسی خاص و برای تحریف دستاورد مهم دستگاه دیپلماسی ایران، بدون اعطای هرگونه امتیاز به طرف آمریکایی صورت میگیرد و مطرح کنندگان آن سعی دارند تا واقعیت چرخش دیپلماسی التماسی به دیپلماسی عزتمندانه نادیده گرفته شود.
حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی نقدعلی، عضو کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس در این رابطه به خبرنگار ایمنا میگوید: دیپلماسی اقتدار در وهله اول، شناختن ویژگیهای قدرت و سپس استفاده بهینه و بهنگام از این ویژگیها در چانهزنیهای سیاسی و در عرصههای اطلاعاتی و امنیتی است که امروز این برگ برنده در دست ایران است. در این مدت مجلس و دولت، با همدلی و بدون دادن هرگونه امتیاز یا کوتاه آمدن از مصالح ملت ایران از این ظرفیتها استفاده کردند. در همین راستا توافقات خوبی شده و حدود ۷ میلیارد دلار از اموال آزادسازی شده است. چیزی که شاید عملی شدن آن، بدون تمکین در برابر بعضی از قراردادهایی که میتوانست به منابع ملی ما ضربه بزند، برای عدهای غیرقابل باور بود و این نشاندهنده این است که دیپلماسی اقتدار حرف اول را میزند.
زهره الهیان، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در این باره میگوید: توافق صورت گرفته با آمریکا برای آزادسازی پولهای بلوکهشده نشاندهنده هوشمندی سیاست خارجه ایران است و مقرر شده این اموال از طریق یک کشور ثالث به دست ایران برسد و جمهوری اسلامی درباره این داراییها اختیار کامل و لازم را در محل هزینهکرد آنها داشته باشد.
وی افزود: در زمان دولت روحانی، در کمیسیون امنیت ملی پیگیر آزادسازی این داراییها بودیم و من آن زمان از ظریف، سوالی درباره چرایی نبود تحرک در باب آزاد شدن دلارهای بلوکهشده داشتم، اما پاسخی از سمت وزارت خارجه وقت دریافت نکردیم.
اظهارات رئیس کل بانک مرکزی تأیید سخنان بلینکن بود؟
محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی بهتازگی در پیامی نوشت: با پیگیریهای فنی و دیپلماسی موفق، تمام منابع ارزی توقیف شده ایران در کره جنوبی آزاد و هزینههای تبدیل ارز آن از وون به یورو نیز توسط کشور ثالت پذیرفته شد. بر همین اساس، بهزودی تمام این منابع یورویی به حسابهای ۶ بانک ایرانی در قطر واریز و بهصورت پرداخت بانکی جهت خرید کالاهای غیرتحریمی استفاده میشود. سایر این منابع هم در صورت سپرده، مشمول دریافت سود بانکی خواهد شد.
متن کامل یادداشت رئیس کل بانک مرکزی
اما آیا این صحبتها به معنای تأیید سخنان وزیر امور خارجه آمریکا است؟ چراکه بلنیکن نیز در بیانیه خود ذکر کرده بود که ایران میتواند تنها برای «مصارف بشر دوستانه» از این اموال استفاده کند. نکته قابل توجه اینجا است که به معنای واژه بشردوستانه توجه کنیم.
اشاره کردیم که اصطلاح بشردوستانه به معنای نفت در برابر غذا نیست و طبق سخنان رئیس کل بانک مرکزی این منابع به حساب بانکهای ایرانی واریز خواهد شد، از طرفی طبق اظهارات مسئولان کشور و متن بیانیه رسمی وزارت خارجه، ایران اختیار دارد تا از این منابع برای نیازهای مختلف کشور حسب تشخیص مراجع ذیصلاح استفاده کند، پس میتوان گفت واژه بشردوستانه در واقع به این معنا است که ایران نمیتواند از این داراییها برای خرید سلاح یا تجهیزات نظامی استفاده کند، اما در عین حال ممنوعیتی برای خرید هرگونه کالا یا مصارف مورد نیاز کشور از قبیل لوازم خانگی، محصولات الکترونیکی، تجهیزات پزشکی و دارو وجود ندارد.
سیدمحمد مرندی، مشاور رسانهای وزارت خارجه نیز در پاسخ به همین مسئله، در حساب کاربری خود نوشت: «بازی با کلمات شکستخوردگان ضد ایران: پول در بانکهای ایرانی خواهد بود و کوچکترین شباهتی با "نفت در برابر غذا" ندارد. انتظار داشتند ایران از طریق این بانکها تجهیزات صنایع کوچک و پهپاد تهیه کند؟»
ثمانه اکوان، تحلیلگر مسائل آمریکا نیز در گفتوگو خبرنگار ایمنا تاکید کرد: آمریکا از لحاظ حقوقی نمیتواند برای ایران تعیین تکلیف کند که اموال آزادشده ما باید در چه زمینهای هزینه شود، اما ممکن است در مذاکرات بین طرفین به دلیل نگرانی آمریکاییها از مصرف این اموال در امور نظامی توسط ایران، انعطافهایی از سوی ایران صورت گرفته باشد.
وی افزود: در حال حاضر این منابع مالی به قطر رفته و ایران با استفاده از حسابهای خود در قطر میتواند اقدامات مختلفی مانند ورود دلار به کشور را در دستور کار قرار دهد و از لحاظ حقوقی مانعی برای ایران در زمینه نحوه هزینهکرد این اموال وجود ندارد.
آغاز دعوای حزبی در آمریکا به دنبال این توافق
پس از اعلام خبر این توافق و اظهار نظر بلینکن، واضح بود که دولت بایدن سعی میکند تا خود را از هرگونه امتیاز دادن به ایران مبری و ماجرا را به نفع دولت خود و حزب دموکرات مصادره به مطلوب کند. دستاویز آنها برای این کار، استفاده از همان واژه مبهم کمکهای بشردوستانه بود تا اینگونه القا کنند که دستاورد ایران از این توافق بسیار ناچیز است و حتی قدرت تصمیمگیری درباره نحوه مصرف اموال خود بدون نظارت آمریکا را ندارد. در همین راستا، توسط برخی از افراد و رسانههای غربی، مسئله «نفت در برابر غذا» برای تحقیر بیشتر ایران مطرح شد و همین کافی بود تا پیروان یک جریان فکری خاص در ایران که چشم به دهان مقامات آمریکا دوخته بودند، همین حرف را تکرار کنند.
از طرف دیگر، حزب مقابل بایدن یعنی جمهوریخواهان نیز ساکت ننشستند و از دقایق ابتدایی انتشار خبر، با اظهارات متعدد سعی کردند تا این توافق را به ابزاری برای تخریب هرچه بیشتر دموکراتها تبدیل کنند. بخوانید: بایدن دربرابر ایران تسلیم شده است.
اما مسئله مهم این است که دعواهای درون حزبی آمریکا در آستانه انتخابات ارتباطی به حقیقت موضوع آزادسازی اموال و دستاورد مهم ایران ندارد.
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا و بینالملل در این رابطه به خبرنگار ایمنا میگوید: باید توجه داشت که انتخابات آمریکا نزدیک است و این دو حزب از هر سوژهای برای تخریب یکدیگر استفاده میکنند و این برای ما اهمیتی ندارد، مسئله مهم برای ما این است که در توافق صورت گرفته، قرار است زندانیان مبادله شوند و اموال ایران از توقیف خارج شود. این فرایند از چند سال پیش آغاز شده است و طی سالهای گذشته در مقاطع مختلف تعدادی زندانی مبادله شدهاند. دعواهای داخلی آمریکا مربوط به خودشان است و این مشکل بایدن است که بتواند متحدان خودش را در کنگره قانع کند.
توافق دیگری در راه است؟
انتشار خبر مبادله زندانیان و توافق با آمریکا، سبب گمانهزنیهایی درباره احتمال مذاکره مجدد با آمریکا در زمینه هستهای شده است. ثمانه اکوان، تحلیلگر مسائل آمریکا، دراین باره به خبرنگار ایمنا اظهار کرد: با وجود اینکه عمان و قطر به عنوان واسطه، نقش مؤثری در این مذاکرات ایفا کردند، نباید از این مسئله غافل شد که بایدن در شرایط فعلی آمریکا بهخاطر مسائل مرتبط با ریاستجمهوری به دنبال یک دستاوردسازی در برابر ایران باشد. اگرچه توافق فعلی دستاورد برجستهای برای آمریکا محسوب نمیشود، چون جمهوریخواهها بهشدت نسبت به آن واکنش نشان دادهاند و از این توافق به عنوان یک باج بزرگ به ایران یاد میکنند.
وی ادامه داد: مسئله مهمی که چندان به آن توجه نمیشود این است که در این مدت، برنامه هستهای ایران نیز تا حدودی پیش رفته است که آمریکا چه بخواهد چه نخواهد در طول چند ماه آینده باید با ایران وارد مذاکره شود زیرا بخشهای مرتبط با غروب برجام که منجر به برداشته شدن تحریمهای بینالمللی علیه ایران میشود تا چند ماه آینده باید انجام شود و آمریکا در این شرایط هنوز تکلیف خود را مشخص نکرده که میخواهد به برجام برگردد یا خیر؟ لازم به ذکر است که معمولاً مذاکرات ابتدایی بر سر آزادی زندانیان است و سپس به مسائل هستهای میرسد.
در انتها باید گفت که بهطور کلی شاهد یک تغییر رویکرد در دستگاه دیپلماسی کشور هستیم، رویکردی که در دو سال اخیر با تمرکز بر چندجانبهگرایی و حضور در پیمانهای متعدد، به دنبال تقویت اثرگذاری ایران در روابط بینالملل است و توافق اخیر نشان میدهد این رویکرد توانسته است به فعل نزدیک شود و ایالات متحده آمریکا را وادار به پذیرش یک توافق بدون دادن هرگونه امتیاز از جانب ایران کند، اگرچه بازگرداندن اموال بلوکه شده ایران توسط آمریکا، وظیفه دولت محسوب میشود و هرگونه تلاش برای احقاق حقوق مردم اقدامی در راستای انجام مسئولیت است،
بنابراین اگر عدهای پیشتر از این مسئولیت شانه خالی کردهاند، باید به دلیل ترک وظیفه مورد پرسش قرار گیرند، نه اینکه به جای پاسخگویی، رویکرد دستگاه دیپلماسی که این امر را محقق کرده است، زیر سوال ببرند.
گزارش از: فاطمه مدحخوان، خبرنگار سرویس سیاسی ایمنا
نظر شما