به گزارش خبرنگار ایمنا، بیش از ۳۰ هفته از اعتراضات و ناآرامیهای داخلی در قلب اسرائیل میگذرد. این اعتراضات بعد از تصویب بندهای کلیدی لایحه جنجالی اصلاحات قضائی به سمت درگیریهای بیشتر میان دو گروه موافقان و مخالفان این لایحه کشیده شده است و هر روز ابعاد جدیتری پیدا میکند، تا جاییکه فروپاشی درونی در رژیم صهیونیستی را به یک گزاره محتمل بدل میکند و حالا اخباری از پیوستن موساد به میدان تقابل با نتانیاهو به گوش میرسد.
در پی پافشاری کابینه تندروی رژیم صهیونیستی برای پیش بردن روند تصویب لایحه جنجالی تغییرات قضائی و گسترش اعتراضات علیه آن به بخشهای مختلف ارتش، این بار منابع خبری از کشیده شدن این اعتراضات به سرویس جاسوسی رژیم اشغالگر (موساد) خبر دادهاند. در اینباره دو افسر سابق موساد در گفتوگو با خبرگزاری رویترز اعلام کردند که برخی افسران فعلی سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی نیز به اعتراضات علیه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم ملحق شدهاند.
«حاییم تومر» رئیس سابق بخش جمعآوری اطلاعات موساد و شاخه ارتباط بینالمللی آن به رویترز گفت: «بسیاری از دوستان و همکارانم که با آنها خدمت کردهام احساس میکنند آنچه در حال رخ دادن است، قدرت امنیتی اسرائیل را تضعیف میکند.»
«گیل» افسر کهنهکار موساد که نام کامل خود را مخفی کرده است نیز معتقد است: «زمانی که در یک عملیات هستید، باید به سیستم اعتماد داشته باشید و از هر چیز دیگری خودداری کنید، اما امروز و با وجود این کابینه و در سایه اتفاقات رخ داده، آیا ارزش دارد که زندگی خود را به خطر بیندازید؟»
این در حالی است که به گزارش المیادین و به نقل از روزنامه عبری زبان هاآرتص، اوضاع در ارتش رژیم صهیونیستی نیز روزبهروز وخیمتر میشود و بسیاری از نیروهای ذخیره ارتش در اعتراض به اصلاحات قضائی از خدمت انصراف دادهاند، تا جاییکه آمادگی ارتش این رژیم در تمام زمینهها رو به کاهش است و این بحران هرروز عمیقتر میشود.
اعتراضات علیه نتانیاهو همچنین به بخشهای دیگر از جمله پزشکان، بخشهای اقتصادی، شرکتها و استارتاپها کشیده شده است. بر اساس گزارش شبکه عبری زبان «کان ۱۱»، مطابق ارزیابیهایی که مقامات این رژیم ارائه کردند، صدها پزشک در تخصصهای مختلف قصد ترک اراضی اشغالی را دارند و این مهاجرتها احتمالاً رژیم صهیونیستی را با یک بحران پزشکی بسیار خطرناک مواجه خواهد کرد.
در چنین شرایطی، به نظر میرسد توافق و عادی سازی روابط تلاویو-ریاض از آخرین امیدهای نتانیاهو برای جلوگیری از فروپاشی و کنترل اوضاع است. در همین راستا چندی پیش پس از سفر «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا به ریاض، «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا، بدون اشاره به جزئیاتی خبر توافق احتمالی عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی را اعلام کرد.
این ادعا در حالی مطرح میشود که به گفته تحلیلگران، عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل، همانطور که «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان نیز به آن اشاره کرده بود، دارای مزایای محدودی برای سعودی خواهد بود، اما در مقابل برای اسرائیل و دولت بایدن مزایای زیادی خواهد داشت.
به نظر میرسد تنها سود واقعی این اقدام برای ریاض میتواند داشتن یک برنامه هستهای صلحآمیز هستهای مستقل باشد؛ برنامهای که عربستان در آن، مجاز به داشتن فناوری هستهای شود البته اگر آمریکاییها و اسرائیلیها این شرط را بپذیرند، زیرا بر اساس تحلیل آحارانوت، سیاست اسرائیل طی دهههای گذشته بر این اصل استوار بود که هیچیک از کشورهای خاورمیانه حق دستیابی به توانمندی غنیسازی اورانیوم را نداشته باشند و موافقت با برنامه هستهای سعودی به شکل اتوماتیک باعث خواهد شد تا کشورهای دیگری همچون مصر نیز به این سمت و سو کشیده شوند.
علی عبدی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه و اسرائیل در گفتوگویی با خبرنگار ایمنا در اینباره اظهار کرد: افق راهحل سیاسی در اسرائیل هرروز تاریکتر میشود، زیرا از یک طرف رفتار دولت اینطور نشان میدهد که حاضر به عقبنشینی نیست و از طرف دیگر اپوزیسیون حاضر به کوتاه آمدن از مواضع خود نیست، لذا در چنین شرایطی هرگونه تعامل و راهحلی به بنبست میخورد.
وی افزود: باید توجه داشت که نتانیاهو تا حد زیادی مجبور است نظرات لایه افراطی تر دولت خودش که جناح بنیادگرا و ملی مذهبی هستند را مد نظر قرار دهد، یعنی چهرههایی مانند اسموتریچ و بنگویر و اعضای احزاب ارتدکس مذهبی.
تحلیلگر مسائل خاورمیانه و اسرائیل با اشاره به اینکه جناح اپوزیسیون هیچ استراتژی روشن سیاسی ندارد، ادامه داد: احزاب اسرائیل نشان دادهاند که در مسئله مبارزه سیاسی با دولت بهشدت ناتوان هستند، البته یک وجه این ناتوانی به بیتجربگی آنها و اینکه تاکنون چنین بحران سیاسی را تجربه نکردهاند، برمیگردد. به همین دلیل اگرچه در جناح اپوزیسیون چهرههای برجسته نظامی و امنیتی وجود دارند، اما در عمل در حوزه استراتژیهای سیاسی دستشان خالی است و حتی مسئله نافرمانی مدنی هم مورد اجماع عمومی نیست. همچنان که وقتی این موضوع توسط ایهود باراک مطرح شد، چهرههای دیگری مانند موشه دایان و لیبرمن این مسئله را رد کردند.
عبدی خاطرنشان کرد: تنها جایی که اجماع خوبی وجود دارد مسئله تمرد در ارتش است و هشدارهای زیادی درباره آن داده میشود، اما تاکنون در رفتار دولت اثری نداشته است. در حال حاضر موضوع خروج پزشکان از اسرائیل نیز وجود دارد و تعدادی از آنها اعلام کردهاند که قصد دارند به اروپا یا نقاط دیگر مهاجرت کنند. بهطور معمول حداقل برای هر هزار نفر باید ۱۰ پزشک وجود داشته باشد، اما در سرزمینهای اشغالی برای هر هزار نفر ۳ پزشک وجود دارد و تاکنون حدود ۱۱۰۰ پزشک نیز در بیانیهای اعلام کردهاند که قصد مهاجرت دارند.
وی تاکید کرد: مسئله خروج استارتآپها، شرکتهای بزرگ کارآفرین حوزه آی تی و خروج سرمایه از بانکها از دیگر مشکلات اسرائیلیها است. این خروج سرمایه از بانکها توسط شهروندان خود اسرائیل و شرکتهای بزرگی که در اسرائیل سرمایهگذاری کردهاند در حال رقم خوردن است و این موارد حتماً اثرگذار است، اما اثر آن در کوتاهمدت نمود زیادی پیدا نمیکند و حداقل یک سال دیگر عوارض خود را در اسرائیل نشان میدهد.
تحلیلگر مسائل خاورمیانه و اسرائیل با اشاره تلاش دولت بایدن برای عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل افزود: آمریکا به دنبال این است که با اعطای یک امتیاز بزرگ منطقهای یعنی پیوستن سعودی به پیمان ابراهیم، باعث انصراف نتانیاهو از ادامه روند خود شود، اما تحقق این امر علیرغم اینکه آمریکاییها سعی میکنند امتیازات خوبی به سعودیها دهند، با موانع جدی مواجه است.
عبدی افزود: اولین مانع این است که عربستان سعودی انتظار دارد به باشگاه هستهای بپیوندد، اما پذیرش این مسئله در اسرائیل با چالش جدی روبهروست، چراکه اگر اسرائیل بخواهد در این مورد کوتاه بیاید، در عمل در آینده خط قرمز هستهای نشدن کشورهای منطقه را زیر سوال میبرد. پذیرش این موضوع از نظر اسرائیل، اعطای یک امتیاز بزرگ به عربستان سعودی است و آنها مطمئن نیستند که اعطای این امتیاز برای عادی شدن روابط با سعودی ارزشش را دارد یا نه؟
وی با بیان اینکه دولت فعلی اسرائیل، افراطیترین و بدنامترین دولت این رژیم است، گفت: دولت نتانیاهو هم در بین خود اسرائیلیها و هم در میان ملل منطقه و کشورهای عرب تا حد زیادی منفور است. طبق آخرین نظرسنجیها، حمایت از پیمان ابراهیم حتی در دو کشور امارات و بحرین به زیر نصف کاهش پیدا کرده است، این حمایتها در امارات از ۴۷ درصد همراهی به ۲۷ درصد و در بحرین از حدود ۴۲ درصد به ۲۰ درصد رسیده است. این نشان میدهد که مسئله عادیسازی روابط با اسرائیل در منطقه و حتی در کشورهایی مانند امارات و بحرین که بزرگترین حامیان این امر بودند دیگر خریداری ندارد.
تحلیلگر مسائل خاورمیانه و اسرائیل تاکید کرد: مسئله جنگ اوکراین، چرخش کانونهای قدرت از غرب به شرق و ورود چین و روسیه به منطقه، معادلات را نسبت به سال ۲۰۲۰ که پیمان ابراهیم منعقد شد، متحول کرده است و امتیازهای ویژهای که قرار بود از قبل عادیسازی روابط با اسرائیل، برای کشورهای منطقه و عربستان حاصل شود دیگر وجود ندارد.
عبدی خاطرنشان کرد: مسئولان آمریکایی تاکنون در راستای عادیسازی روابط آمریکا و عربستان چندین سفر داشتهاند و بهشدت پیگیر هستند، اما در واقعیت فضا بهگونهای نیست که بتوان گفت از دل آن پیمان ابراهیم دیگری متولد میشود و همچنان مسئله در هالهای از ابهام قرار دارد. مهمترین مطالبه عربستان سعودی در حال حاضر بحث اتمی شدن است که اسرائیلیها به این راحتی با آن کنار نخواهند آمد. پس تمایل سعودی به این عادیسازی را نباید نادیده گرفت، اما بن سلمان نشان داده بازیگر هوشمندی است و حاضر نیست بدون یک دستاورد جدی، امتیاز بزرگی به اسرائیلیها دهد.
نظر شما