به گزارش خبرنگار ایمنا، بارش پدیدهای است که باعث انباشت آبهای شیرین و زنده شدن سیاره زمین میشود، همچنین حیات کل اکوسیستم به میزان بارندگی سالانه بستگی دارد و هرگونه اختلال در این چرخه میتواند باعث خشکسالی، قحطی و نتیجه گرسنگی شود. اگرچه پاییز و زمستان، به عنوان پربارانترین فصلهای سال شناخته میشود، اما عدم تناسب بین الگوهای باران در مناطق مختلف جهان وجود دارد، بدین معنا که میزان بارش در بعضی از کشورها بسیار بالا است، در حالی که بعضی دیگر بارندگی بسیار کم را تجربه میکنند یا هیچ بارشی ندارند.
بر اساس پژوهشها به طور میانگین کشورهایی که در مناطق گرمسیری و پوشیده از جنگلهای سبز انبوه قرار دارند، سالانه بیشترین بارندگی را دریافت میکنند، بنگلادش یکی از پرتراکمترین کشورهای جهان است که در شرق هندوستان و کنار خلیج بنگال قرار دارد و مناطقی که در نزدیکی کوهپایههای هیمالیا قرار دارند، بیشترین بارش را دارند، میانگین بارندگی سالانه در این کشور ۲۶۶۶ میلیمتر برآورد شده است؛ همچنین کشورهای اندونزی، برونئی دارالسلام، مالزی، کاستاریکا، پاناما، جزایر سلیمان، پاپوآ گینه نو، سائو تومه، پرنسیپ و کلمبیا به ترتیب پربارشترین مناطق هستند، اما بر اساس مطالعات و آمارها کشور ایران با قرارگیری در ناحیه خشک جهانی، متوسط بارش آن ۲۵۰ میلیمتر است به طوریکه ۲۵ درصد خاک ایران در مناطق فراخشک است.
کارشناسان معتقدند؛ مقدار بارش هر منطقهای به موقعیت جغرافیایی آن منطقه نسبت به گردش عمومی جو بستگی دارد، بنابراین مناطق خشک و پرباران دنیا بسته به موقعیت جغرافیایی آنها نسبت به گردش عمومی جو تعیین میشود. مقدار باران در هر منطقهای نیز همواره ثابت نیست و دارای سیکلهای افزایشی و کاهشی است، این سیکلها نیز ارتباط نزدیکی با سیکل فعالیتهای خورشیدی دارد. حال اگر آخرین دوره زمین شناسی که اقلیم فعلی سیاره زمین شکل گرفته است را معیار سنجش قرار دهیم بشر فقط اطلاعات ثبت شده ۱۰۰ یا حداکثر ۱۵۰ سال اخیر را دارد که در کشور ایران این مقدار به ندرت به ۵۰ تا ۶۰ سال میرسد. بنابراین نمیتوان قضاوت کرد که بارشهای کشور روند کاهشی متداوم دارد. اولاً آمار ایستگاهی این را ثابت نمیکند. ثانیاً ممکن است دوباره روند افزایشی به خود بگیرد، زیرا دقیقاً نمیدانیم اکنون در چه قسمتی از یک سیکل طولانی مدت قرار داریم. البته باید مسئله خشکسالی یا ترسالی را از این موضوع جدا کرد. چرا که ممکن است این کاهش چندساله اخیر به دلیل خشکسالیهایی است که در هر اقلیمی، چه اقلیمهای مرطوب و چه اقلیمهای خشک اتفاق میافتد.
در این میان کاهش بارندگی در کشور، این روزها به یکی از بحث برانگیزترین مسائل تبدیل شده و در نتیجه عوامل متعددی از جمله آلودگی هوا، ریزگردها و پروژه هارپ در مظان اتهام کاهش بارندگی کشور قرار گرفتهاند، اما آیا میتوان آلودگی هوا یا افزایش ریزگردها را در کاهش بارندگی مؤثر دانست؟
بر این اساس پژوهشگران هواشناسی اعلام کردهاند؛ چون بخار آب در جو برای میعان و تشکیل ابر نیازمند هستههای تراکم است که این هستههای تراکم، میتوانند ذرات گردوغبار، دود، ذرات نمک و یاختههای گیاهی باشند. به همین دلیل همیشه بعد از بارندگی به ویژه اوایل بارش، سطوحی که در معرض قطرات بارش قرار گیرند از قبیل شیشه ماشینها، دیوارها و سطح برگها کثیف و لکهدار میشوند. چون بعد از تبخیر آب باران از روی این سطوح، آنچه باقی میماند همین هستههای تراکم هستند. بنابراین افزایش ذرات گردوغبار در درون جو در صورت وجود شرایط مناسب (رطوبت، صعود و میعان) تشکیل ابر و رشد قطرات درون ابر را تسریع میکنند. در نتیجه افزایش ذرات گردوغبار زمینه بسیار مناسبی را برای تسریع تراکم بخار آب و میعان فراهم میکند چرا که مولکولهای بخار آب در جو بدون وجود هسته تراکم به سختی به هم میپیوندند.
بارش اصولاً یک پدیده پیچیده در جو است، در صورتی که به عنوان مثال، دما رفتار منظمتر و قانونمندتری نسبت به بارش دارد؛ از این رو پیشبینی بارش حتی در کشورهایی که امکانات و تجهیزات پیشرفتهتر همچون ماهواره، ایستگاههای هواشناسی متعدد، آمار ثبت شده طولانی، رادارهای پیشرفته و متعدد و کاوشگرهای جوی متعدد دارند نیز دشوار است.
بدون شک چه در شرایط تغییر اقلیم و چه ثبات وضع موجود امید به اینکه کشور ایران به یک کشور پر باران تبدیل شود وجود ندارد. چرا که ایران از لحاظ جغرافیایی و موقعیت، نسبت به گردش عمومی جو در همجواری سامانههای پرفشار قوی و کمربند خشک جهان قرار دارد و این اقلیم سرنوشت ذاتی این کشور است. در نتیجه مسئله اساسی و مهم در کشوری که در حاشیه کمربند خشک دنیا قرار دارد، مدیریت آب است، زیرا بخش عمده آب به مصرف کشاورزی میرسد باید برنامههای طولانی و کوتاه مدت برای بهینهسازی مصرف آب و تغییر الگوی کشت و الگوی آبیاری اعمال شود. از این رو با احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را میخوانید:
ایمنا: دلایل اصلی کاهش بارندگیها در ایران چیست؟
وظیفه: مجموع دادههای وزارت نیرو و هواشناسی نشان میدهد که روند بارشها طی ۵۰ سال اخیر در کشور نزولی بوده است؛ البته این موضوع به غیر از بارندگیهای سینوسی بوده که یکسال بارندگی مطلوب و سالی دیگر نامناسب بوده، زیرا مبنای آنها بدون ثبات با نوساناتی مواجه است، اما روند کلی این بارشها به صورت کاهشی بوده و به صورت تقریبی این بارندگیها بین ۰.۸ تا ۰.۹ میلیمتر در سال کم شده است.
اگر به پنج دهه گذشته بازگردیم، بارندگی متوسط در کشور حدود ۲۵۰ تا ۲۶۰ میلیمتر بوده است، اما در دهه اخیر نزدیک به ۲۰۰ تا ۲۱۰ میلیمتر میرسد و بیانگر این است که ۴۰ تا ۵۰ میلیمتر طی ۵۰ سال از کاهش متوسط بارندگیهای کشور کاسته شده است که از شرایط ناخوشایند محسوب میشود، زیرا میزان بارندگی متوسط در ایران حدود یک سوم تا یک چهارم دنیا است و از سوی دیگر شدت تبخیر و تعرق در ایران نسبت به متوسط جهانی بالاتر است، این دو موضوع نشان میدهد که همین مقدار کاهش بارش تا چه میزانی منابع آبی کشور را از دسترس خارج میکند، همچنین این عوامل و دخالتهای انسانی و به نوعی سوءاستفاده و مدیریت نه چندان مناسب آبهای سطحی منجر شده که تعداد قابل توجهی از رودخانهها کم آب شوند، به طوریکه برخی رودخانههای دائمی تبدیل به رودهای فصلی شدند و بعضی از رودخانههای فصلی نیز طول حیات آنها بسیار کوتاه و با خشکی مواجه شدند.
ایمنا: کدام مناطق ایران با کمبود بارش مواجه هستند؟
وظیفه: به طور حتم در سه سال گذشته با کمبارشی بسیار شدید در کشور مواجه بودیم و طی سالجاری تنها مناطق غرب، جنوب غربی بارشهای طبیعی و برخی نقاط تا حدودی بارندگی بیش از حد نرمال داشتهاند و سایر نواحی به مراتب بارشهای کمتر از حد طبیعی داشتند، به طوریکه در خراسان رضوی حدود ۵۳ درصد بارندگی کمتر از میانگین بلندمدت و بسیار کم بارشی شدیدی حاکم شد. در تهران نیز با ۴۱ درصد کمبارشی مواجه شدیم، البته بارندگیهای دریافتی پایتخت از ابتدای سالجاری تاکنون تنها ۵۹ درصد بوده است.
وضعیت بارندگیهای کلانشهر اصفهان نیز امسال نزدیک به نرمال بود، به ویژه بارندگی در حوضه زایندهرود بسیار مناسب ثبت شد، اما با توجه به کمبارشیهایی که از گذشته برجامانده است، شرایط مطلوبی را شاهد نیستیم به نحوی که حتی با فرونشست دشتهای شهر اصفهان و مناطق جنوبی خارج از شهر به خصوص شرق اصفهان روبهرو هستیم و این موقعیت فرونشست زمین در برخی نواحی ایران از جمله استانهای کرمان، همدان، مناطق مرکزی، جنوب تهران، اصفهان، خراسان رضوی وجود دارد و نگرانی عمدهای را در سطح کشور رقم زده است.
ایمنا: تأثیر بارورسازی ابرها یا هارپ در بارندگیهای کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
وظیفه: بارورسازی ابرها در مرحله نخست نیازمند مستند است، یعنی عملیات و تغییراتی که در بارش بعدی میتواند رخ دهد باید بر اساس فرایند مستندات و با دقت صورت گیرد و زمان عملیات، نحوه عمل کردن، میزان و نوع مواد در بارورسازی ابرها با جزئیات کافی در دسترس باشد تا بتوان قضاوت کرد که آیا مؤثر بوده است یا خیر! اما جدای از این مسائل، به طور کلی بارورسازی ابرها در دنیا شیوهای برای از بین رفتن یا از بین بردن خشکسالی محسوب نمیشود، زیرا تغییرات آن مقطعی است و در حوزههای کوچک میتواند مؤثر باشد نه در سطح کلان کشور، همچنین در بازده زمانی محدود اثرگذار خواهد بود، یعنی ظرفیت این را دارد که بارورسازی ابرها بارش را طبق سیستمهای مشخص جوی متأثر کند، زیرا در همه سیستمهای جوی تأثیری ندارد.
بارورسازی ابر در ابرهای کوهساری یعنی ابرهایی که در مناطق کوهستانی و فصل سال شکل میگیرند در حوزههای آبی واقع در کوهستان میتواند منجر به افزایش بارش برف شود و این عملکرد سبب ذخیره برف بیشتر میشود، این مهمترین دستاوردی محسوب میشود که در تحقیقات سایر کشورها، مطابق مستندات جزییتر بیان شده است، ضمن اینکه تمام دانشمندان علم هواشناسی و آب و هوا معتقد به این موضوع نیستند، یعنی مسئلهای است که محل چالش و بحث و گفتوگو است، زیرا هنوز به طور دقیق اثبات نشده که بارورسازی ابرها اساساً موجب افزایش بارندگی میشود یا خیر!
طبق ارزیابیها، بعضی از کشورها پذیرفتند که بارورسازی ابرها منجر به افزایش بارشها شده و بعضی دیگر نیز به این موضوع اعتقادی ندارند، اما دلایل آن جای سوال دارد، چرا که تغییرپذیری خود سیستم ابر به طور طبیعی بسیار بالا است، در نتیجه با بارورسازی ابر، اندکی این بارش افزایش یا کاهش پیدا کند به دلیل تغییرپذیری طبیعی اثبات آن کار بسیار مشکلی است؛ بنابراین از چنین منظری نمیتوان قضاوت کرد که آیا مؤثر بوده یا خیر! اما یک نکته حائز اهمیت است که بارورسازی ابرها نمیتواند بر خشکسالی چیره شود بلکه باید روشهای دیگری را اجرایی کرد.
ایمنا: آیا کاهش آلودگی در سطح شهرها میتواند بر رشد بارندگیها تأثیرگذار باشد؟
وظیفه: هنوز تحقیقات گسترده، فراگیر و موضوع اثبات شده در راستای تأثیر آلودگی بر بارندگی اثبات نشده است، البته یک سری پژوهشها و تحلیلهای فیزیکی روی این مسئله اجرایی شده است، به این صورت که یک قطره باران دارای یک ذره یا هستک است و با نبود این هسته، قطره باران شکل نخواهد گرفت، فلسفه بارورسازی ابر نیز به دلیل اینکه در ابر تشکیل شده ممکن است هستکها یا هستکهای میعان کمبود داشته باشند به صورت مصنوعی در بارورسازی، هستکهای میعان را به ابر اضافه میکنند تا رطوبت ابرها حول این هستکها جمع شوند و قطره باران به تدریج طی فرایندهای بسیار پیچیده شکل گیرد.
درواقع این هستکها به صورت طبیعی، ذرات نمکی هستند که از دریاها، بیابانها و ذرات گردوخاک مانند خاک رس با وزش باد به تدریج در جو پراکنده میشوند و هنگام بارش همین هستکها به طور ذاتی از سطح زمین خیزش پیدا میکنند و هستکهای طبیعی باران را شکل میدهند.
به عنوان مثال غلظت ذرات ۲.۵ میکرون آلودگی برای افراد دارای حساسیت مضر است و میتواند مشکلات تنفسی و ایست قلبی ایجاد کند، اما آیا این موارد میتواند سبب کاهش بارندگی در کلانشهرها شود؟ در این میان تحقیقاتی در برقراری ارتباط بین بارندگی و غلظت آلایندهها صورت گرفته است و یکسری مطالعات بسیار محدود انجام شده و نشان میدهد در دورههایی که آلایندگیها شدید بوده بارندگی به طور نسبی اندک بوده است.
طبق تحلیلها با این شدت آلایندهها و غلظت افزایش آلایندگیها ممکن است تعداد ذرات از میزان رطوبت موجود ابر فراتر برود یا به عبارتی رطوبت ابر برای تشکیل قطرات باران با سایز مناسب کافی نباشد یا آنقدر غلظت ذرات بالا است که رطوبت ابر کفاف باران با اندازه مطلوب را نمیدهد تا با حجم سنگین بتواند به زمین سقوط کند، یا هستکهای باران اندازههای مساعد ندارد و به دلیل عدم بزرگی و درشتی طبیعی هنگام پایین آمدن در جو تبخیر و به سطح زمین نمیرسد، البته چنین برداشتهایی صورت گرفته و بر اساس ارائه تحقیقات فیزیکی است و قطعی نیست.
ایمنا: تغییر و کاهش بارش براثر تغییرات اقلیم را چگونه ارزیابی میکنید؟
وظیفه: کاهش بارندگی، حاصل تغییر دمایی است که در جهان رخ داده و تنها مختص کشور ایران نیست، افزایش دما در بسیاری از نقاط دنیا سبب تغییر رژیم و الگوهای بارش شده و به تناسب خشکسالیها و فراوانی خشکیها را در برخی از مناطق مانند جنوب اروپا و منطقه خاورمیانه افزایش داده است.
بنابراین به فراخور رشد دما، سالهای خشک بیشتری را در کشور ایران و خاورمیانه شاهد هستیم، همچنین در کشورهای جنوب اروپا مانند اسپانیا، پرتغال و یونان که امسال با خشکسالیهای شدید و گسترده مواجه شدند و از سوی دیگر آتشسوزیهای جنگل در این مناطق و همچنین آمریکای شمالی در کانادا گزارش شد. از این رو بخش عمده کاهش بارندگیها تغییر اقلیم و بخشی نیز نتایج تغییرات انسان در طبیعت از جمله شهرکسازی، جادهسازی یا چرای بیرویه دام در مراتع است که منجر به دگرگونی بافت و کاهش نفوذپذیری خاک خواهد شد و با وجود بارندگی در آن مناطق، فرصت بسیار اندکی برای نفوذ در زمین دارد یا به عبارتی آن طور که باید تغذیهای انجام نمیشود، ضمن اینکه میزان بارشها در ایران روند کاهش داشته است، البته مقایسه بارندگیها با نوسانات روبهرو است، برای نمونه طی سال ۹۸ بارش متوسط کشور بیش از ۳۰۰ میلیمتر بوده اما در سال آبی ۱۴۰۰_۱۴۰۱ میزان بارشها متوسط سالم ایران به ۱۱۵ میلیمتر رسید که تناسب این بارندگیها بیش از دو برابر است.
این نوسانات بارش در کشور همواره وجود دارد، اما از سوی دیگر روند کلی میزان بارشها کاهشی بوده است، به طوری که طی سه سال اخیر، تراز بارندگیها در ایران کمتر از ۲۰۰ میلیمتر بوده که میزان آن به اندازه متوسط بارشها در ۱۰ سال گذشته است، بنابراین چنین کمبودهایی در طبیعت فراموش نمیشوند، چراکه هنگام کاهش بارندگی طی یکسال، از سوی دیگر فعالیتهای روزمره، فصلی و سالانه ما همچنان ماندگار است، یعنی از سفرههای زیرزمینی برای مسائل کشاورزی، صنعت و شرب برداشت میکنیم، اما منابع آبی که باید از طریق بارندگیها تأمین و تجدید شود تا به طور طبیعی سفرهها را تغذیه کند به هیچوجه انجام نخواهد شد، زیرا از طرفی برداشتهای بسیار بیشتر از تجدیدپذیری طبیعت است و به تدریج سفرههای زیرزمینی کشور کمتر و کمتر میشود و این موضوع حیاتی منجر به نگرانی عظیمی برای تأمین آب در آینده، حتی مصارف شهری و آب شرب خواهد بود.
نظر شما