به گزارش خبرنگار ایمنا، روز جهانی ببر برای اولین بار در سال ۲۰۱۰ جشن گرفته شد، زیرا مشخص شد که ۹۷ درصد از ببرهای وحشی در قرن گذشته ناپدید شدهاند و تنها حدود ۳ هزار از آنها باقیمانده است. از دست دادن زیستگاه، تغییرات آب و هوایی، شکار غیرقانونی تنها برخی از عوامل کاهش جمعیت ببر هستند. در کنار حفظ این گونهها در حیات وحش سالانه هفتم مردادماه مصادف با ۲۹ ژوئیه، را روز جهانی ببر نامگذاری کردهاند که هدف از این روز ارتقای یک سیستم جهانی برای محافظت از زیستگاههای طبیعی ببرها و افزایش آگاهی عمومی و پشتیبانی از مسائل مربوط به حفاظت از ببر است.
روز جهانی ببر که هر سال با اتخاذ شعار "بقای آنها در دست ماست" برگزار میشود، به منظور افزایش آگاهی مردم سراسر جهان در مورد کاهش جمعیت ببرها و اهمیت مسائل مربوط به حفظ آنها ایجاد شده است. هدف این روز کمک به ارتقا یک سیستم جهانی است که به موجب آن از ببرها و زیستگاههای طبیعی آنها حفاظت شود. ببرها در آستانه انقراض قرار دارند و هدف از انتخاب روز جهانی ببر جلب توجه جهانیان به این واقعیت و تلاش برای جلوگیری از آن است، سازمانهای بینالمللی بسیاری در سراسر جهان تلاش میکنند که از بروز چنین معضلی پیشگیری کنند.
این موجودات منحصربهفرد، به رنگ زرد مایل به قهوهای تا نارنجی مایل به قرمز همراه با نوارهای عرضی سیاه یا قهوهای پررنگ است. درازا٬ پهنا و فاصله بین این نوارها در نژادهای مختلف ببر بسیار تفاوت دارد. ببرها یال ندارند٬ اما بسیاری از آنها گرداگرد صورت موهای بلندی دارند که پهنای سر را بیشتر مینمایاند. موی بدن ببر بنگال و ببرهای جنوب شرقی آسیا کوتاه است، اما نژادهایی از ببر که در مناطق سرد و یخبندان زندگی میکنند موهای پرپشت و بلندی دارند که آنها را از سرمای شدید محافظت میکند. ببرها همانند دیگر گربهسانان ناخنها و دندانهای بلند و تیز دارند و میتوانند به سرعت اما آرام و بیصدا حرکت کنند. ببر بسیار چالاک و سریع است و میتواند تا ٩ متر در هر جهش بپرد و با یک پرش حداقل ۳۰ فوت به جلو بپرند، اما خیلی زود خسته میشود و اگر نتواند شکار خود را در مسافت کم و مدت زمان اندک بگیرد از تعقیب آن دست برمیدارد. ببر برخلاف دیگر گربهسانان، به آب علاقه فراوان دارد و شناگر ماهری است.
به طور کلی ببر به شش گونه مختلف تقسیم شده است که شامل ببر بنگال، هند و چین، مالایایی، سوماترایی، سیبری، چین جنوبی و ببر مازندران یا هیرکانی میشود، ببر سفید از انواع نادر ببرها و اغلب بومی هند است و نوعی ببر بنگال محسوب میشود، این ببر حاصل یک جهش ژنتیکی مادرزادی است که بدنش با خز سفید روشن و نوارهای مشکی پوشیده شده است.
جالب است بدانیم، ببرهای سفید میتوانند تولههای نارنجی رنگ به دنیا بیاورند. ببر طلایی یک نوع نادر دیگر از گونه ببرهای بنگال است که حاصل عوامل ژنتیکی و غلبه یک ژن بوده و خزهای آن به رنگ طلایی و نرمتر از انواع نارنجی است، این ببر به ببر توت فرنگی نیز شهرت دارد و خطهای روی پوست آن بسیار کمرنگتر از سایر ببرها است. بیشتر ببرهای دنیا از نوع بنگال هستند و این نوع بیش از نیمی از جمعیت ببرها را به خود اختصاص داده است. ببر مازندران یا هیرکانی یکی از انواع ببرهای منقرض شده است. ببر سیبری بزرگترین نوع ببر است که طول آن به چهار متر و وزن آن به ۳۰۰ کیلوگرم میرسد، این ببر خزهای بلندتر، نرمتر و کمرنگتر نسبت به دیگران دارد، کوچکترین نوع نیز ببر سوماترایی است.
براساس تحقیقات پژوهشگران، اولین ببرها دو میلیون سال قبل پدیدار شدند. ببر گوشتخواری است با اندازه بزرگ و طول بدن آن تا ۲۹۰ سانتیمتر و دم آن تا ۱۱۰ سانتیمتر و وزن آن تا ۳۲۰ کیلوگرم است. نیرومندترین و درندهترین پستاندار گوشتخوار جهان و از تیره گربه سانان است. ببر٬ تا حدود ٢٠٠ سال پیش٬ در بیشتر جاهای آسیا وجود داشت٬ اما شکار بیرویه و از بین رفتن زیستگاههای طبیعی آن به دست انسان٬ نسل این جانور را در بسیاری از مناطق آسیا برانداخت. ببر جانور مقاومی است و توان سازش با شرایط محیطی گوناگون را دارد. ببرها در جنگلها٬ درختزارها٬ علفزارها و نیزارهای مردابی زندگی میکنند.
خطرات تهدیدکننده جمعیت ببرها
صاحبنظران امر معتقدند؛ از بین رفتن زیستگاه یکی از دلایل انقراض برخی از گونههای ببر است، حدود ۹۳ درصد از زیستگاههای طبیعی ببر با توجه به گسترش شهرها و جوامع انسانی از جمله فعالیتهای کشاورزی از بین رفته است. ببر نیاز به زیستگاههای وسیع و پیوسته دارد و کمتر میتواند در زیستگاههای جزیرهای، پراکنده و کوچک زندگی کند، علاوه بر اینکه زیستگاههای کوچک خطر تقابل با انسان و شکار غیر قانونی ببرها را افزایش میدهد. همزمان که جنگلها کوچک میشوند، طعمه ببر کمیاب شده و ببر مجبور به شکار دام اهلی است که بسیاری از جوامع محلی برای امرار معاش به آنها وابستگی دارند، بنابراین در اقدامی تلافیجویانه ببرها کشته و یا به دام میافتند، همچنین وابستگی جوامع محلی به جنگل برای تأمین سوخت، غذا و چوب نیز خطر حملات ببر و کشته شدن آنها را افزایش میدهد. شکار غیر قانونی و بازار سیاه پوست، از دیگر عوامل کشتار ببرها توسط انسان به شمار میرود. حقیقت این است که شکار ببرها نه از روی نیاز که از سر طمع و نابودی این زیستگاهها تنها در راستای منافع کوتاهمدت و غیرآیندهنگرانه بشری انجام میگیرد.
بزرگترین تهدید برای ببرها رواج نگرانکننده صنعت تجارت غیرقانونی در راستای تقاضای پوست، استخوان و سایر اعضای بدن ببر است که به صورت کالاهای قاچاق خرید و فروش میشود، برای مثال بسیاری از ثروتمندان از پوست این حیوان برای تزئین منازل خود بهره میبرند، برخی نیز از آن چکمه، پالتو و هر پوشیدنی دیگری میسازند. از استخوان ببر نیز بهعنوان دارو یا تقویتکننده استفاده میشود، در حالی که چنین تأثیری توسط علم به اثبات نرسیده است، این مسائل تأثیر چشمگیری در کاهش جمعیت ببرها و در نتیجه انقراض محلی آنها دارد.
افزایش جمعیت ببرها در حیاتوحش
براساس تحقیقات در چند دهه گذشته، نگرانیهایی در مورد کاهش جمعیت ببرها در حیات وحش به وجود آمده بود به طوریکه بیش از ۹۷ درصد جمعیت ببر در دنیا از بین رفت و بسیاری از زیرگونههای ببر منقرض شدند، اما در پی برنامهها و تلاشهای حفاظتی در چندین کشور، اکنون اخبار مثبتی در این مورد به گوش میرسد که به گزارش روزنامه گاردین، تخمین زده میشود که بین ۳۷۲۶ تا ۵۵۷۸ ببر در طبیعت وجود دارد که ۴۰ درصد بیشتر از آخرین ارزیابی انجام شده در سال ۲۰۱۵ است، همچنین در سالهای اخیر مؤسسه خیریه حیات وحش «صندوق جهانی طبیعت» (WWF) آمار و ارقامی منتشر کرده که حاکی از افزایش مجدد تعداد ببرها بوده است به طوری که کارشناسان حتی آن را به عنوان یک «بازگشت فوقالعاده» توصیف میکنند.
ببر ایرانی، ابهتی که با انقراض شکست
در این میان، ایران در سالهای قبل زیستگاه ببر مازندران بود. ببر مازندران ۳۲۰ تا ۳۵۰ کیلوگرم وزن داشت. وزن یک شیر بالغ آسیایی در بیشترین حالت به ۲۰۰ تا ۲۵۰ کیلوگرم میرسید، یعنی ببر مازندران در حدود ۱۰۰ کیلوگرم از یک شیر بالغ سنگینتر بود. وزن پلنگ ایرانی نیز در بیشترین حالت به ۱۱۰ کیلوگرم میرسد و ببر مازندران سه برابر وزن پلنگ ایرانی وزن داشته است. طبق شواهد موجود، آخرین ببر در ایران در سال ۱۳۳۲ در منطقهای که اکنون پارک ملی گلستان نامیده میشود شکار شد، اما گزارش دیگری از مشاهده ببر در سال ۱۳۳۸ در همین منطقه خبر میدهد. در اوایل دهه ۵۰ خورشیدی سازمان حفاظت محیط زیست یک تحقیق چند ساله را برای جستجوی ببر مازندران در جنگلهای شمال ایران انجام داد، اما محققان در این مدت نتوانستند هیچ مدرکی در مورد وجود ببر پیدا کنند و انقراض قطعی آن را اعلام کردند، البته این وضعیت فقط مختص ایران نیست بلکه پنجههای انقراض علاوه بر ببر مازندران دامن دو زیرگونه دیگر گربهسان از جمله ببر «بالی» و ببر «جاوه» را نیز گرفته است، این گونهها به ترتیب در سالهای ۱۹۳۷، دهه ۶۰ میلادی و حدود ۱۹۷۹ رو به انقراض رفتهاند. ۹ زیرگونه ببر در دنیا وجود دارد که از این تعداد سه زیرگونه ذکر شده منقرض شدهاند.
به اعتقاد کارشناسان زمانی که گونهای از طبیعت حذف میشود در واقع زنجیره طبیعی طبیعت گسسته خواهد شد و میتواند به مرور اثرات نامطلوبی بر محیطزیست و حتی زندگی انسانها بر جای بگذارد از این رو در سال ۱۳۸۹ بود که بحث احیای ببر در ایران قوت گرفت و کار به جایی رسید که برای رسیدن به این هدف دو قلاده ببر سیبری وارد ایران شد و در مقابل دو قلاده پلنگ به روسیه داده شد؛ این در حالی بود که حدود نیم قرن از انقراض اینگونه در کشور میگذشت.
هر چند به گفته کارشناسان محیطزیست؛ این طرح به نتیجه نرسید چون ببر نر به بیماری «مشمشه» مبتلا و تلف شد و ببر ماده نیز به اتهام آلوده بودن به ویروس این بیماری مدت پنج سال در قرنطینه بود البته با کمک دوستداران حیات وحش و همکاری سازمان حفاظت محیطزیست و دامپزشکی بعد از انجام آزمایشهای متعدد رأی به سالم بودن حیوان داده شد و بعد از آن به مکان مناسبی انتقال یافت، اما طرح احیا دیگر مسکوت ماند. "مشمشه بیماری باکتریایی واگیردار و خطرناکی است که بیشتر در تکسمیها مشاهده میشود و این بیماری بسیار کشنده از بیماریهای مشترک انسان و دام است".
علت انقراض ببر چیست؟
پیشتر مرضیه موسوی، کارشناس گوشتخواران دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیطزیست درباره وضعیت ببرها و دلایل انقراض این گربهسانان اظهار کرد: دلایل انقراض ببر در ایران بر میگردد به کاهش منابع از جمله زیستگاه، آب و طعمه. زیستگاه ببر به دلیل سوزاندن پوشش گیاهان ساحلی، زهکشی تالابها و تغییر کاربری جنگل به زمینهای کشاورزی و شالیزارها تخریب شد و در ادامه زیستگاههای مطلوب محدود و برای ببر ناامن شدند و ببرها در تعارض با جوامع محلی قرار گرفتند.
وی افزود: با ادامه این روند در نهایت ببرها مجبور به عقبنشینی به حاشیه زیستگاههای مطلوب خود یعنی جنگلهای نزدیک کوهستان شدند که در آنجا در رقابت با پلنگهای بزرگ جثه برای منابع زیستی قرار گرفتند، با توجه به شرایط به وجود آمده در نهایت ببرها نتوانستند بقا یابند و در سال ۱۳۳۸ که آخرین گزارش قابل اعتماد از مشاهده ببر در پارک ملی گلستان وجود دارد، منقرض شدند.
کارشناس گوشتخواران دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیطزیست پیرامون اینکه آیا امکان احیا وجود دارد، گفت: انقراض از طبیعت به دلایلی همچون تخریب زیستگاه و از دست رفتن فاکتورهای زیستی از جمله زیستگاه، منابع غذایی و امنیت برای یک گونه رخ میدهد حال اگر با انقراض گونه از طبیعت، بتوان دوباره شرایط زیست گونه را فراهم کرد امکان احیا وجود دارد، به عنوان مثال احیای سیاهگوش در کشور سوئیس که برنامه آن از سال ۱۹۷۰ آغاز شد و همچنان یک تیم حرفهای این برنامه را دنبال میکنند؛ برنامه موفقی بوده است، بنابراین تیم حرفهای، برنامهریزی و بودجه در به سرانجام رسیدن این گونه طرحها بسیار مهم است.
وی اظهار کرد: در ایران نیز برای احیای ببر اقداماتی انجام شد از جمله اینکه در سال ۱۳۸۹ دو قلاده ببر سیبری وارد کشور شد و در قبال آن دو قلاده پلنگ به روسیه داده شد، اما در آن زمان برنامه از پیش تعریف شدهای برای احیای ببر وجود نداشت، شاید همزمان مناسبی برای این انتقال نبود و برنامه کارشناسی نشده بود، حداقل بهتر بود اگر قرار است چنین برنامهای انجام شود با برنامهریزی قبلی و در زمان مناسبتری انجام میشد، آن زمان هنوز سایت نگهداری و تکثیر ببر آماده نشده بود که بعد از مدت کوتاهی هم یکی از ببرها بر اثر بیماری مشمشه از بین رفت و پروژه به طور کامل تعطیل شد.
موسوی تاکید کرد: برای احیای یک گونه ابتدا باید امکانسنجی احیا در زیستگاهی که قرار است حیوان مورد نظر در آن رهاسازی شود مورد بررسی قرار گیرد و مواردی همچون تجزیه و تحلیل زیستپذیری و مانایی جمعیت در زیستگاه جدید، ظرفیت تأمین طعمه، رقابت با سایر شکارچیان هم بوم از جمله پلنگ، عوامل تهدید قبلی و کنونی، امکان کاهش این عوامل و نگرش جوامع محلی درباره معرفی مجدد گونه بررسی شود.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به این موارد آیا باز هم فکر میکنیم که امکان معرفی مجدد ببر یا حتی شیر به زیستگاههایی که با انواع تهدیدات از جمله تغییر کاربری اراضی، محصور شدن زیستگاهها با جاده و بزرگراه و ساخت و ساز در شمال کشور و کاهش طعمههای طبیعی مواجه هستند وجود خواهد داشت، گفت: اگر صرف اینکه یک گونه را وارد و در یک محوطه محصور نگهداری کنیم و در خوشبینانهترین حالت تکثیر هم انجام شود، اما در نهایت رهاسازی در طبیعت صورت نگیرد، هیچ کمکی به احیا نکردهایم، ضمن اینکه این پروژهها نیاز به تزریق اعتبارات زیادی دارد آن هم برای مدت طولانی که اکنون امکان تخصیص این اعتبارات به هیچ عنوان وجود ندارد، اگر اعتباری هم وجود دارد برای حفاظت از گونههایی است که اکنون زیست میکنند، اما در لبه انقراض قرار گرفتهاند، یعنی باید برای یوزپلنگ هزینه کنیم و حتی پلنگ و سایر گربهسانان، بنابراین شیر و ببر در اولویت نیستند.
کارشناس گوشتخواران دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیطزیست به نقشه راه حفاظت از گربهسانان در سازمان محیط زیست اشاره کرد و افزود: یک نقشه راه حفاظت از گربهسانان داریم که سال ۹۱ تهیه شد و در دست اجرا است، برنامه حفاظت از گربهسانان جزو برنامههای جاری دفتر حیات وحش است و در هر زمان که بودجهای باشد برای پایش، تحقیقات و برنامههای آموزشی هزینه میشود یا برای اجرا به استانها ابلاغ میشود.
وی اظهار کرد: همچنین در سال ۱۳۹۷ طرح حفاظت از گربه سانان با رویکرد مشارکت مردمی تهیه و برای تخصیص اعتبار به سازمان برنامه و بودجه ارسال شد که تاکنون هیچ اعتباری برای این طرح تخصیص داده نشده است، اما برنامه جامعی است که همه گربه سانان را در بر میگیرد که بر اساس آن کارهای خوبی را میتوان در حوزه گربه سانان به صورت سیستماتیک انجام داد البته اگر اعتباری به آن تخصیص داده شود.
موسوی خاطرنشان کرد: درواقع برنامه حفاظت از گربه سانان شامل همه برنامههای حفاظت زیستگاه، برنامههای تحقیقاتی، پایش گربه سانان و طعمههای طبیعی، برنامههای آموزش محیطبانان و آگاهسازی عمومی، خرید تجهیزات پایش، رویکردهای تعاملات و مشارکت مردم بومی در حفاظت، برنامههای کاهش تهدیدات، رویکردهای افزایش حفاظت فیزیکی در مناطق و هر آنچه مورد نیاز است برای حفاظت زیستگاه و گونههای گربهسانان از جمله یوزپلنگ، پلنگ و گربههای کوچک جثه (شامل ۶ گونه) در این طرح دیده شده است.
بنابراین انقراض ببر و شیر در ایران به ما این هشدار را میدهد که وقتی در حال حاضر یوزپلنگ ایرانی سومین گربهسان در لیست انقراض است و کمتر از ۳۰ قلاده از آن باقیمانده است، نباید فرصت را از دست بدهیم و باید در شرایط نیمه اسارت و اسارت تعدادی یوز را به عنوان ذخیره ژنتیکی زنده داشته باشیم، باید از دلایل انقراض دو گونه گربهسان استفاده کنیم تا راهکارهای حفظ یوزپلنگ ایرانی را طراحی کنیم.
در این میان براساس تحقیقات از دست دادن زیستگاه ببرها، شکارهای تفریحی و شکارهای غیرقانونی تهدیدهایی بسیار واقعی برای حیات وحش در همه این کشورها هستند و مطابق تجزیه و تحلیلهای اخیر، تخمینزده میشود که وجود ۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تله و دام برای حیوانات، حیات وحش مناطق حفاظت شده در جنوب شرق آسیا را تهدید میکنند.
حقایق باورنکردنی و جالب درباره ببرها
نکته جالب این است که در بسیاری از فرهنگها از ببر به عنوان نماد قدرت، شجاعت و بزرگی یاد میکنند. این حیوان یکی از ۱۲ حیوان زودیاک چینی است و گفته شده افرادی که در سال ببر به دنیا آمدهاند شجاع، رقابتی و با اعتماد به نفس هستند. توله ببرها در ماه اول تا چهار برابر اندازه اولیهشان رشد میکنند. صدای غرش ببر از حدود سه کیلومتر دورتر شنیده میشود. دم این حیوان نقش مهمی در حفظ تعادل آن دارد. ببر یکی از پرسرعتترین حیوانات دنیا است، سرعت این حیوان میتواند به ۶۵ کیلومتر در ساعت و برخی منابع ۹۰ کیلومتر در ساعت برسد. خطهای روی پوست ببر مانند اثر انگشت انسان منحصر به فرد است، هیچ دو ببری در دنیا وجود ندارد که خطوط روی پوست آنها یکسان باشد.
براساس تحقیقات پژوهشگران، زبان ببر با برآمدگیهای تیز، کوچک پوشیده شده است. برآمدگیهای قلاب مانند زبان ببر «پاپیلا» نامیده میشود و به سمت گلوی ببر خمیدگی دارد. این امر زبان ببر را چنان زبر و خشن میکند که تنها با چند لیس میتواند گوشت را از استخوان جدا کند. ببرها لکههای سفیدی پشت گوش خود دارند که وقتی از دور به آنها نگاه میکنید شبیه به چشم است. با آنکه در این باره نمیتوان با قطعیت نظر داد اما این باور وجود دارد که این نشانههای چشممانند وسیلهای برای ترساندن دیگر حیوانات هستند که قصد دارند از پشت به آنها حمله کنند.
متخصصان امر معتقدند؛ غرش ببر میتواند بهطور آنی طعمه را فلج یا بیحرکت کند. تأثیر غرش ببر به گونهای است که حتی تربیتکنندگان باتجربه این حیوانات هم با شنیدنش احساس فلج شدن میکنند. زمانی که ببرها غرش میکنند مادون صوتی با صدای بم تولید میشود که فرکانس آن ۱۸ هرتز یا کمتر است. با آنکه این موضوع هنوز آزمایش نشده، اما دانشمندان معتقدند این مادون صوت همان چیزی است که باعث ایجاد اثر فلج کنندگی میشود. با آنکه به نظر میرسد شیر و ببر یک اندازه باشند، وزن ببرها به دلیل تراکم عضلاتشان تا ۱۳۶ کیلوگرم بیشتر از شیرهاست. ببرها در مواجهه با شیرها معمولاً دست بالا را دارند، زیرا میتوانند بر روی پاهای عقبی خود بایستند و مستقیم به سمت گلوی شیر بجهند. ببرهای سیبری به شکار و خوردن خرس معروف هستند. موهای خرس در چندین نمونه از مدفوع ببر پیدا شده است. آمار نشان میدهد که حدود ۲.۱ درصد از غذای سالانه ببر سیبری را خرس قهوهای Ussuri و خرس سیاه آسیایی تشکیل میدهد.
براساس آمارها، بین سالهای ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۹ ببرها حدود ۳۷۳ هزار انسان را کشتند. در اوایل قرن بیستم تنها یک ببر ۴۳۶ نفر را در نپال و هند کشت. این ببر که با نام چمپاوات (Champawat Tiger) شناخته میشود در کتاب گینس هم رکوردی به نام خود دارد. علامت روی پیشانی ببر شباهت زیادی به نشان 王 چینی به معنی پادشاه دارد. از زمانهای قدیم فرهنگ چینی ببرها را با اصول قدرتمند مردانه شجاعت، وقار و ریاضت مرتبط دانسته است. حتی امروز هم ببر بخش جداییناپذیر فرهنگ چینی است. کودکان در سال ببر این نشان را روی پیشانی خود نقاشی میکنند تا قدرت و سلامتی را بهبود دهند.
نظر شما