به گزارش خبرنگار ایمنا، مثل روزهای اول جنگ شده بود، بعثیها دست به یک تهاجم گسترده زده بودند و به سرعت پیش میرفتند، انگار یادشان رفته بود که هشت سال مقابل چه کسانی جنگیده بودند. آنها فکر میکردند که ایرانیها خسته و فرسوده از جنگ شدهاند و برای همین با دندانگردی ماشین جنگیشان را روانه مرزهای جنوبی کشورمان کردند تا قدرت خود را سر میز مذاکره نشان دهند.
حسین محمدی که آن روزها در تیپ مستقل ۳۶ انصار المهدی (عج) حضور داشت، از روزهایی میگوید که غیرت رزمندگان ایرانی دوباره رخ نشان داد و دفاع جانانه و نیروی پنهان در رگ آن غیورمردان باعث شد تا بعثیها بفهمند که دیگر کار تمام است: «عراق بهدنبال دست برتر بود تا به عنوان طرف شکست خورده معرفی نشود، اما پیام امام خمینی (ره) برای لزوم دفاع مجدد از اسلام و آب و خاک مثل آهنربایی بود که رزمندهها را به جبهه برگرداند. هجوم نیروهای ایرانی به منطقه چنان بود که مردمی که خانه و کاشانهشأن را رها کرده بودند از دیدن سیل حضور رزمندگان اشک شوق میریختند.»
بعثیها با مقاومت رزمندگان به مرزهای بینالمللی رانده شد
«این نقطه حیاتی کفر و اسلام است؛ یعنی نقطه شکست یا پیروزی یا اسلام یا کفر است و باید متر به متر جنگید» همان پیام تاریخی امام (ره) بود که قوتی دوباره به جبهههای جنگ بازگرداند: «نیروهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) با حضور به موقع خود در پاسگاه زید و شلمچه، توانستند طی عملیات غدیر یک لشکر مکانیزه و یک تیپ تکاوری عراق را به عقبنشینی وادار کنند. قصد بغداد آن بود که تلاش کند خوزستان و منابع نفتی آن را طی چند روز به اشغال خود درآورد و شانس خود را در این زمینه امتحان کند.
تهاجم سنگین دشمن در سراسر خطوط مرزی به خاطر آن بود که چنین هدفی را تعقیب کند و دقیقاً به همین دلیل بود که رسانههای استکباری و حتی مزدوران منطقهای استکبار به احیای طرح جداسازی خوزستان از ایران دامن میزدند. اما رزمندگان تودهنی سنگینی به بعثیها زدند و تلفات سنگینی به آنها وارد کردند. در این عملیات علاوه بر کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از قوای دشمن و چند درجهدار عالی رتبه، چندین تیپ و گردان زرهی و پیاده و کماندویی بعث به میزان ۶۰ الی ۱۰۰ درصد منهدم شد، به لطف مقاومت و ایستادگی که رزمندگان ایرانی از خود نشان دادند، صدها کیلومتر از سرزمینهای میهن اسلامی که به مدت سه روز به اشغال متجاوزین در آمده بود، باز پس گرفته شد و رزمندگان موفق شدند بخشهایی از استان خوزستان در منطقه عمومی شلمچه، جاده خرمشهر، اهواز، پادگان حمید و جفیر را آزاد سازند و دشمن بعثی را در منطقه جنوب تا مرزهای بینالمللی عقب برانند.»
مردم مثل ابتدای جنگ عازم منطقه مرزی درگیری شدند
اصغر حسینی هم از شتافتن دوباره رزمندگان به جبههها میگوید: «زمانی که مردم متوجه موضوع شدند، مثل ابتدای جنگ عازم منطقه مرزی درگیری شدند، به هر طرف که نگاه میکردیم مردم مانند سیل به این منطقه سرازیر شده بودند تا به فرمان امام (ره) لبیک بگویند، این حضور پر شور در حالی اتفاق افتاد که برخی مسئولین در باب دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸، کمانگیزگی مردم برای اعزام به جبهه و ادامه جنگ را ذکر کرده و ادعا میکردند مردم دیگر تمایلی به حضور در جبهههای جنگ ندارند.»
این رزمنده پیشکسوت با بیان اینکه با مقاومت جانانه رزمندگان ایرانی بعثی دوباره به پشت مرزها بازگشتند، میافزاید: «این عملیات ایران غدیر نام گرفت و در واقع عملیات غدیر در پایان آن جنگ طولانی، جلوهای از همه ارزشها و آرمانهای ما بود. مردمی که به دفاع از کشور و مقدساتشان میروند، آنچه دارند به میدان میآورند، محکم به جنگ با دشمن میایستند و آن تکلیفی را که احساس میکنند به عهده دارند به بهترین شکل ممکن انجام میدهند.»
تهاجم دوباره بعثیها صدای دبیر کل سازمان ملل را هم در آورد
تهاجم دوباره بعثیها به مرزهای کشورمان چنان غیر منتظره و مغایر همه توافقات قبلی بود که دبیرکل سازمان ملل در ابتدا اعتراض ایرانیها به عهدشکنی آنها را باور نکرد.
در بخشی از کتاب «عملکرد شورای امنیت در جنگ ایران و عراق آمده است: «خاویر پرز دکوئیار نیز که احساس میکرد حمله عراقیها همه تلاشهای چند وقت اخیر او را بینتیجه میکند به صراحت به مقامات بعثی گفت: به پیشنهاد خودش، چه عراق بپذیرد و چه نپذیرد، زمان مشخصی را برای آتشبس تعیین خواهد کرد. چند کشور عضو شورای امنیت نیز به صدام پیام دادند که انتخابی جز ختم هرچه زودتر جنگ ندارد و آتشبس اعلامی، قطعی و برگشتناپذیر است و اجرای آن از سوی شورای امنیت تضمین میشود. بعثیها عقب نشستند و اعلام کردند که آتشبس را پذیرفتهاند و خواهان مذاکره مستقیم با ایران هستند.»
نظر شما