به گزارش خبرنگار ایمنا، طی چند سال اخیر به دلیل کمبود بارش، خشکسالی، تغییرات کاربری اراضی و به طور کلی اقدامات انسان کشور دچار بیابانزایی شده است، این در حالی است که عوامل انسانی نیز در گسترش بیابانزایی بیتاثیر نبوده است؛ همچنین باید گفت بخشینگری یکی از مهمترین آفات مدیریتی از جمله مدیریت پدیدههای پیچیدهای همچون محیط زیست و منابع طبیعی است که تا حدودی به آن مبتلا هستیم.
تأثیر زیاد معدنکاوی بر بیابانزایی در ایران
وحید جعفریان، مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری با بیان اینکه حدود ۳۰ میلیون هکتار از عرصههای بیابانی کشور تحت تأثیر فرسایش بادی هستند، اظهار کرد: از این مساحت، ۱۴ میلیون هکتار کانون بحرانی فرسایش بادی است. با توجه به اینکه حدود یک میلیون هکتار در سال به سطح کانونها افزوده میشود، عدم توازن جدی بین کنترل کانونها و افزایش میزان آنها وجود دارد.
وی درباره سرعت بیابانزایی در کشور افزود: ما باید بپذیریم که در حال تجربه یکی از سختترین دورههای خشکسالی در زمینههای مختلف اقلیمی، هیدرولوژی، کشاورزی و اقتصادی هستیم. استمرار این خشکسالی در حوزه منابع طبیعی میتواند یکی از اصلیترین عوامل تشدید بیابانزایی باشد. در دهه گذشته نسبت به دو دهه قبل با استناد به تحقیقات کنوانسیون مقابله با بیابانزایی، ۲۵ درصد شدت و فراوانی خشکسالی در محدوده غرب آسیا افزایش یافته است؛ همچنین در این شرایط شاهد افزایش شدت و فراوانی طوفانهای ماسه و گرد و غبار هستیم که ناشی از تغییرات الگویی اتمسفریک است.
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری تصریح کرد: با افزایش و استمرار خشکسالی حتی فراوانی مقادیر حدی همچون طوفانهای شدید، سرمای دیرهنگام یا زودهنگام و گرما نیز نسبت به گذشته بسیار بیشتر شده است. این مقادیر حدی در شرایط حداقلی یا حداکثری قرار دارند و اکوسیستمهای آسیبپذیر بیابانی را تحت تأثیر قرار میدهند.
وی با تاکید بر اینکه بیابانزایی از عوامل انسانی نیز تأثیر میپذیرد، گفت: عوامل انسانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در مسئله بیابانزایی متهم درجه اول هستند، از جمله فعالیتهای انسانی تأثیرگذار بر بیابانزایی میتوان به سوءمدیریت منابع آبی، احداث سدهای بزرگ در بالادست، بیتوجهی به حقابههای عرصههای پاییندست، تغییر کاربریهای بیملاحظه، نبود برنامه روشن آمایش سرزمین با توجه به ظرفیت حمل گرو و غبار و قابلیتها یا محدودیتهای اکوسیستمهای آسیبپذیر مناطق بیابانی، کشاورزی غیر حفاظت شده، چرای بیرویه دام اشاره کرد.
بخشینگری؛ آفت مدیریت مسائل محیط زیستی
جعفریان تاکید کرد: اگر نتوانیم بیلان منفی دشتهای کشور و رویداد منفی آب، همچنین حقابه تالابهای زیست محیطی را جبران کنیم و آبهای سیلابی که هرچند سال یکبار دشتهای کشور را سیراب و پوشش گیاهی را برای چند دهه تضمین میکردند به شرایط اولیه برگردانیم، بعید میدانم بتوانیم چاله جازموریان، دشت سیستان، منطقه سرخس و ارومیه را تنها با اقداماتی همچون نهالکاری حفظ و شرایط آنها را بهتر کنیم. این مسائل ریشه بسیار عمیقی دارند و به همین دلیل نیز یک ائتلاف جهانی تحت عنوان کنوانسیون مقابله با بیابانزایی برای مقابله با تخریب سرزمین و پیامدهای آن شکل گرفته است که در این زمینه ایران جزو کشورهای پیشتاز در این کنوانسیون به شمار میرود و در دهههای مختلف نیز بهطور جدی جریانسازی کرده است اما نباید بهطور مثال برای مشکل گرد و غبار یک ساختار جداگانه ایجاد شود و یا بخشی از یک سیستم به این مسئله بپردازد و این یک اشتباه بزرگ استراتژیک است. بخشینگری یکی از مهمترین آفات مدیریتی از جمله مدیریت پدیدههای پیچیدهای همچون محیط زیست و منابع طبیعی است که تا حدودی ما نیز به آن مبتلا هستیم.
وی ادامه داد: بر اساس آخرین مطالعات در سال ۱۳۹۷ حدود ۳۰ میلیون هکتار از عرصههای بیابانی کشور تحت تأثیر فرسایش بادی هستند، یعنی شرایط خشکی زمین، زمینشناسی و پوشش گیاهی و شرایط اقلیمی بهنوعی باعث میشود خاک نسبت به باد آسیبپذیر باشد و جابهجا شود. این جابجایی هم میتواند در منشأ و هم در منطقه حمل و هم محل انباشت رسوبات همچون تپههای ماسهای خسارتزا باشد. رسالت اصلی دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور نیز مهار و کنترل فرسایش باد در مناطق خسارتزا است. این مناطق خسارتزا کانونهای بحرانی فرسایش باد هستند.
معدنکاوی از جمله عوامل مهم تأثیرگذار بر افزایش بیابانزایی
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری درباره تأثیر معدنکاوی بر افزایش بیابانزایی اظهار کرد: بخش وسیعی از بیابانزایی در کشور ایران متأثر از اقدامات معدن کاوی در کشور است که بسیاری از آنها در مناطق خشک و بیابانی هستند. سوال مهم این است که چگونه میتوانیم منابع اعتباری مورد نیاز برای شتاببخشی به فعالیتهای بیابانزایی داشته باشیم؟ در بسیاری از کشورهای دنیا مالیات قابل توجهی برای این بنگاههای مالی در نظر گرفتهاند و تأمین کننده اصلی خسارات سرزمین خودشان هستند و نمیشود که برخی دستگاهها تخریب کنند و سودهای چندصد برابری ببرند در صورتی که منابع طبیعی با اعتبارات بسیار محدود که اعتبار آن شاید برای احداث یک سد بزرگ هم کافی نباشد، بخواهد پاسخگوی این گستره وسیع با این پیچیدگی تخریب باشد.
وی ادامه داد: جایگاه مسئولیت اجتماعی باید در نظام برنامهریزی بازنگری شود همچنین موضوع مالیات سبز نیز باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد. از جمله موارد دیگری که باید مورد توجه واقع شود میتوان به پرداخت برای خدمات اکوسیستم که در اصطلاح اقتصاد زیست محیطی است، اشاره کرد. ابزارهای بازدارنده و ابزارهای تشویقی همچنین حمایتی باید بهدرستی همچون چرخ دنده در کنار یکدیگر قرار گیرند و همسوی یکدیگر حرکت کنند.
جعفریان خاطرنشان کرد: موضوع کمی دشوار است، چراکه وقتی موضوع کارهای مشارکتی به میان میآید این مسئله نیز پیش میآید که چگونه بودجه دستگاهها ادغام و نتایج به دست آمده تفکیک شود همچنین چگونه به یک پروژه نظارت داشته و پاسخگوی دستگاههای نظارتی باشیم؟ اینها مسائل کوچکی هستند که در سیاستگذاریها باید به آنها توجه جدی شود.
موفقیت برنامههای بیابانزدایی در گروی انسجام بخشی در دولت
پیشتر نیز حسن وحید، سرپرست معاونت آبخیزداری سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با بیان اینکه ریزگردها یکی از چالشهای عمده کشور است، اظهار کرد: موفقیت برنامههای بیابانزدایی در گروی انسجامبخشی در بدنه دولت است.
وی کاهش سطح مراتع کشور به ۵۰ میلیون هکتار و جایگزینی آن با مناطق بیابانی را از مهمترین دلایل گسترش پدیده گرد و غبار در کشور دانست و افزود: سالانه بهطور متوسط حدود ۳۰۰ هزار هکتار بیابانزدایی در کشور اتفاق میافتد، این در حالی است که حدود یک میلیون هکتار در سال به وسعت مناطق بیابانی ما افزوده میشود.
سرپرست معاونت آبخیزداری سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور تصریح کرد: حدود ۱۲ میلیون هکتار برنامه مصوب بیابانزدایی داریم و تاکنون عملیات بیابانزدایی در ۸.۷ میلیون هکتار از اراضی اجرا شده است. این بدان معنا است که چهار میلیون هکتار از برنامه عقب هستیم و در ۱۸ میلیون هکتار از وسعت بیابانهای کشور نیز هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
نظر شما