به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دستور راهگشای رئیس عدلیه» نوشت: هیئت عمومی دیوان عدالت اداری روز سهشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۲ با استناد به عدم رعایت ماده ۴۷ قانون مدیریت خدمات کشوری، رأی به ابطال حکم انتصاب میثم لطیفی، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور داده است.
در پی صدور این رأی، تحلیلهای زیادی در خصوص مغایرت آن با «قانون اساسی» جمهوری اسلامی ایران از سوی حقوقدانان ارائه شد. در توضیحات منتشره، به سه اصل قانون اساسی اشاره شده است. بر اساس اصل ۱۱۳، رئیسجمهور عالیترین مقام بعد از مقام معظم رهبری است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که بهطور مستقیم به رهبری مربوط میشود، دارد. بنابراین با توجه به چنین جایگاهی، رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور را عالیترین مقام اجرایی کشور انتصاب کرده است. همچنین بر اساس اصل ۱۲۴، رئیسجمهور برای انجام وظایف خود میتواند معاونینی داشته باشد. این اصل نیز اطلاق داشته و بیانگر آن است که انتصاب معاونان رئیسجمهور، محدود در کارکنان مستخدم دولت نخواهند بود.
اصل ۱۲۶ قانون اساسی هم رئیسجمهور را مسئول امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور عنوان کرده که او میتواند آنها را به عهده دیگری بگذارد. اطلاق این اصل در به کار بردن عبارت «به عهده دیگری بگذارد»، نشانه آن است که انتصاب افراد به این سِمت، برای انجام وظایف امور برنامه و بودجه و اداری و استخدامی مجاز دانسته شده است.
این اصول از «قانون اساسی»، در کنار موادی از «قانون عادی» تاکنون کفه ترازو را به سمت معاون رئیسجمهور سنگینتر کرده است، اما هر دوی این موارد برای آنکه به نتیجه مشخصی برسد نیاز به «استفساریه» دارد؛ کاری که در مورد قانون اساسی به عهده «شورای نگهبان» و در خصوص قوانین عادی به عهده «مجلس شورای اسلامی» گذاشته شده است.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آموزش دو نمره سقوط کرد» نوشت: بسیاری از دانشآموزان، انگیزه کافی برای یادگیری دروس ندارند. آنها در طول سال تحصیلی درگیر حفظیاتی میشوند که میدانند هیچ تأثیری در آیندهشان نمیگذارد، برای همین اگر درسی را میخوانند صرفاً برای این است که نمره قبولی بگیرند و دوران مدرسه را پشت سر بگذارند. در سال تحصیلی گذشته، پایه دوازدهمیها دروس را به صورت حفظی یاد گرفتند، اما امتحاناتشان به صورت نهایی و مفهومی برگزار شد. بسیاری از دانشآموزان این پایه از سخت بودن سوالات گلایه کردند و میگفتند که نتوانستهاند به برخی از سوالات پاسخ دهند.
شاید برای همین است که معاون حقوقی و پارلمانی وزیر آموزش و پرورش گفته؛ معدل «دوازدهمیها» در امتحانات نهایی امسال دو نمره افت کردهاست. البته این مقام مسئول درباره علت این افت نمره گفتهاست: «امتحانات را به صورت کنکور برگزار کردیم و علت این امر آن است که شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب کرد تأثیر نمره این امتحانات در کنکور ۴۰ درصد و به صورت قطعی باشد.»
ضعف آموزش در مدارس با اعلام نتایج نمرات پایه دوازدهمیها آشکار شدهاست. بارها و بارها از سوی کارشناسان آموزشی اعلام شد که باید یادگیری در مدارس همراه با نشاط، شادابی و هیجانات مثبت باشد، همچنین گفته شده که باید این آموزش به صورت مفهومی ارائه شود و به هیچوجه خستهکننده نباشد.
بنابراین یکی از وظایف مهم مدارس، حرکت به همین سمت و سو است و باید خلاقیت کافی در آموزش دروس داشته باشد، اما متأسفانه شاهد آن هستیم که برخی از دانشآموزان دچار بیانگیزگی و بیرمقی شدهاند، حتی بسیاری از آنها به اجبار به مدرسه میروند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نگرانی آمریکا و جیغ غربگرایان از سفر ضدتحریمی رئیسی به آفریقا» نوشت: آیتالله ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری اسلامی ایران در حالی چهارشنبه گذشته نخستین سفر فشرده آفریقایی خود را با هدف تعامل برد-برد به این قاره انجام داد که مخالفان همیشگی توسعه ایران سعی کردند به تحریف واقعیتهای این سفر بپردازند و نهتنها دستاوردی را برای آن در نظر نگیرند بلکه در نهایت وقاحت رویه تخریب و تمسخر را در پیش بگیرند.
این جریان از همان ابتدا پیشبینیهای متضادی از این سفر روایت میکردند و نسبت به انجام آن عکسالعملهای منفی نشان میدادند، اما دستاوردهایی که این سفر کوتاه با تقویت همکاریها و تبادلات متقابل با این سه کشور آفریقایی ایجاد کرد نشان داد تا چه میزان این روایت مسموم و در راستای تحریفهای دائم و سیاهنماییهای رسانههای بوده است.
در واقع این سفر که سفر بالاترین مقام رسمی ایران پس از ۱۱ سال به آفریقا بوده، از قضا در این مدت کوتاه ۲۱ سند همکاری میان ایران و طرفهای آفریقایی امضا شده که ثابت میکند خوشبختانه راهبرد همبستگی بین کشورهای آفریقایی به همراه تدبیر دولت جدید ایران برای ایجاد همگرایی با آنها میتواند موجب شکست سیاستهای دشمنان شود.
قابل توجه اینکه این دستاوردها درحالی حاصل شد که جمهوری اسلامی ایران همچنان تحت فشار تحریمهای ظالمان غرب به سرکردگی آمریکا علیه ملت ایران است و برای همین هم بود که شبکه آمریکایی «سیان ان» در گزارشی سفر آیتالله رئیسی به این سه کشور و استقبال گرم از او را گامی مهم برای بیاثر کردن تحریمها دانسته و از نتایج این سفر نیز ابراز نگرانی کرد.
اعتراف رسانههای غربی در این زمینه جالب است؛ رسانههای غربی از جمله خبرگزاری آسوشیتدپرس آمریکا، المانیتور، رویترز و فرانس پرس با پرداختن به ابعاد مختلف این سفر آفریقایی، آن را در راستای تلاش ایران برای کم اثر کردن تحریمها و تعمیق همکاریها با کشورهای مختلف در سراسر جهان ارزیابی کردند.
روزنامه رسالت در صفحه نخست امروز خود با تیتر «زوال عدالت آموزشی در شکاف طبقاتی!» نوشت: «تنها ۲ درصد از رتبههای زیر سه هزار آزمون ورودیهای دانشگاهها در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ جز دهکهای اول، دوم و سوم یعنی اقشار کمبرخوردار بودهاند.» این داده تلخ از سوی منصور کبکانیان، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی اعلام شده است که بار دیگر نقش «پول» در تحصیل را نمایان میسازد! در آماری که کبکانیان ارائه کرده، ۸۶ درصد ورودیها به رشتههای پزشکی و دندانپزشکی از دهکهای هشتم، نهم و دهم یعنی اقشار مرفه و کاملاً مرفه هستند. این آمار به معنای این است که در آینده، ۸۶ درصد پزشکان را اعضای خانوادههای متمول و مرفه تشکیل میدهند. در مقابل، تنها ۱.۳ درصد از دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی از خانوادههای جز دهکهای کم درآمدند. هرچند این دادهها تازگی ندارد و با وجود تغییراتی که هر ساله در آمار و ارقام تعداد شرکتکنندگان نسبت به سالهای قبل وجود دارد، آنچه نسبت به گذشته تغییری نداشته، ناکامی دهکهای کمدرآمد جامعه و پیشتازی مدارس غیردولتی و خاص است.
به روایت عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و آماری که با بررسی ورودیهای دانشگاه در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ به دست آمده، ۸۰ درصد رتبههای زیر سه هزار متعلق به دهکهای هشتم، نهم و دهم و از مدارس غیردولتی، نمونه مردمی و استعدادهای درخشان بودهاند.
اغلب آنهایی که دستی در تحلیل سیستم آموزشی دارند، سیاست دولتها را سرمنشأ نابرابری و آموزش طبقاتی دانسته و لاغر شدن بودجه آموزشی را ناشی از اتخاذ سیاستهای انقباضی و مبتنی بر بازار آزاد میدانند. روندی نگرانکننده که از به حاشیه رفتن مدارس دولتی حکایت دارد و این به معنای اختلال در پیادهسازی اصل سیام قانون اساسی است!
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پای کار ساخت مسکن» نوشت: نیمه مرداد سال ۱۴۰۰ قانون جهش تولید مسکن پس از تأیید شورای نگهبان توسط محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی به سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ابلاغ شد. اصلیترین ماده این قانون، ساخت و عرضه سالانه یک میلیون واحد مسکونی است. همچنین طبق ماده ۱۹ قانون جهش تولید مسکن، وزارت راه و شهرسازی مکلف است هر ۳ ماه یک بار نسبت به انتشار عمومی و ارائه گزارش عملکرد مکتوب و رسمی درباره اجرای مفاد این قانون به کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی اقدام کند. حالا پس از حدود ۲ سال، معاونت مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی گزارشی در این باره منتشر کرده است که در ادامه به بررسی اصلیترین بخشهای آن میپردازیم.
بر اساس ماده یک قانون جهش تولید مسکن مبنی بر برنامهریزی برای ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی در ۴ سال نخست، نیاز ۴ ساله در کشور به تفکیک شهری و استانی برآورد و به دستگاههای تابعه و ادارات کل راه و شهرسازی استانها ابلاغ شد. به همین منظور از متقاضیان مسکن در قالب ۸ فاز ثبتنام شد که نتیجه پالایش این متقاضیان و همچنین عملکرد پروژههای تعریفشده حاکی است در مجموع ۶ میلیون و ۵۰ هزار و ۳۵۲ متقاضی در این طرح ثبتنام کردند که از این تعداد نیز در نهایت یک میلیون و ۴۷۱ هزار و ۵۵ نفر حائز شرایط نهایی شناخته شدند.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سلبریتیدرمانی با نسخه قاضی» نوشت: به آنها میگوییم سلبریتی؛ چهرههایی که کمکم به واسطه توجه رسانهها و خاصه رسانههای مدرنتر مانند شبکههای اجتماعی، مرجعیت اجتماعی هم یافتهاند، بدین شکل که هر چه میگویند، دستکم مورد توجه طرفداران آنها قرار میگیرد.
جالب اینکه شاید خود این سلبریتیها هم ندانند که برساخته ساختارهای موجود هستند هرچند مدام در فکر نفی این ساختارها و چنین برآمدن از دل این ساختارها هم باشند، اما وقتی به گذشتهشان نگاه میکنیم، میبینیم که مسیری که در آن رشد کردهاند، کاملاً مبتنی بر این ساختارها و مجوزهای لازم بوده است. جدا از این بحثها، شاهدیم که سلبریتیهایی از این دست، گاه رفتارهایچنان متناقضی از خود نشان میدهند که آدمی درمیماند که رفتار اولشان نشانگر شخصیت آنهاست یا رفتارهای بعدیشان. دلیل این تناقضهای رفتاری چیست؟
اینکه بازیگری اخیراً حکم میگیرد تا تحت مشاوره روانشناسی قرار بگیرد یا ورزشکاری که به پرچم کشورمان بهعنوان نماد هویتیمان توهین کرده و بعد که فشارهای افکار عمومی سنگین میشود، از رفتار خود اظهار ندامت میکند؛ اینها نشانه چه چیزهایی میتواند باشد؟ در اینباره و در این صفحه، سروقت کارشناسان مختلف رفتهایم تا برایمان بیشتر بگویند؛ از این بیماریهای پیدا و پنهان سلبریتیها.
نظر شما