فاطمه ردانیپور در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره اهمیت استفاده صحیح از قالب شعر و داستان برای کودکان و نوجوانان، اظهار کرد: دنیای کودکان و نوجوانان متفاوت از دنیای بزرگسالان است و مهمترین دوران برای یادگیری و آماده شدن برای حضور در جامعه و فعالیتهای اجتماعی کودکی و نوجوانی است، چراکه آنها قدرت تاثیرپذیری و خیالپردازی بالایی دارند؛ یکی از راههایی که میتوان به این دنیا وارد شد و آنها را با مفاهیم لازم آشنا کرد، استفاده از بستری مانند داستان و شعر است.
وی افزود: آنچه که اهمیت دارد این است که باید داستانها و اشعار، متناسب با سن کودک و نوجوان و فرایند رشد آنها انتخاب شود، زیرا گاهی ممکن است از ادبیات انتزاعی برای کودکانی که هنوز به لحاظ رشد شناختی به این مرحله نرسیدهاند، استفاده شود و آنها را با تبعاتی مانند استرس و اضطراب روبهرو کند، استفاده از اشعار و قصهها ضمن ایجاد جذابیت برای کودکان، باعث میشود آنها با قهرمان داستان همراه شوند و در این راستا میتوان از این الگوبرداری جهت آموزش مفاهیم استفاده کرد. درواقع میتوان به کمک تخیل و عناصر داستانی آنچه که کودک به عنوان یک انسان نیاز دارد را به او آموزش داد و از این راه برای تولید شادی و ارتباط مثبت و مؤثر استفاده کرد.
این روانشناس کودک و نوجوان تصریح کرد: شعر و داستان ابزاری برای رشد و شکوفایی این گروه سنی خواهد بود و جنبههای مختلف رشدی از جمله رشد شناختی مانند چگونه فکر کردن، تصمیمگیری، حل مسئله و رشد عاطفی مانند همدلی، غلبه بر خشم، افزایش امید و شادی را در بر میگیرد.
وی تاکید کرد: این بستر میتواند بر میزان خلاقیت کودکان نیز اثرگذار باشد، زیرا آنها از این طریق یاد میگیرند که به موضوعها از جنبههای مختلف نگاه کنند و با افزایش اطلاعات در مواقع مورد نیاز اطلاعات بیشتری داشته باشند.
ردانیپور اضافه کرد: آشنایی کودکان با این داستانها و انس و دوستی با کتاب میتواند آنها را به سمتی سوق دهد که در آینده بیشتر متمایل به کتابخوانی شوند و روند تحصیلی آنها را هم تسهیل میکند؛ بهطور کلی مطالعه کتاب خزانه لغات آنها را افزایش میدهد و از این طریق بهتر میتوانند از نظر کلامی ارتباط برقرار کرده و ابراز وجود کنند.
وی تصریح کرد: زمانی که ما با رفتارهای نامتناسب مانند پرخاشگریهای فیزیکی یا کلامی، از طرف کودکان مواجه میشویم یا زمانی که آنها با مشکلاتی مانند انواع ترسها و اضطرابها روبهرو میشوند، میتوانیم از ادبیات به عنوان یک روش برای بهبود استفاده کنیم؛ به این نحو که کودکان در انواع بازیها و داستانها یاد میگیرند که چطور با این مشکلات مقابله کنند. برای مثال اگر کودکی نتواند به روش صحیح ابراز نیاز کند و از راهی مثل پرخاشگری برای جلب توجه استفاده کند، میتوان در این قالب به او آموزش داد که چطور از روشهای بهتر استفاده کند تا به هدفی که میخواهد برسد.
نظر شما