به گزارش خبرنگار ایمنا، گسترش شهرها و رشد شهرنشینی وظایف شهردار را به عنوان مدیر شهر بیشتر از گذشته گستردهتر کرده است. امروزه بیشتر شهروندان شهرداری و شخص شهردار را مسئول رسیدگی به معضلات شهر میدانند، در حالی که ساختار مشخص و تعریف شدهای برای شهرداریها وجود ندارد و به واقع نمیتوان گفت که شهردار مسئول تمام بخشها و اتفاقات شهر است.
بسیاری از شهرهای کشورهای توسعه یافته دنیا چنین نظامی را برای شهرهای خود کارآمد ندانستهاند؛ لذا مدیریت واحد شهر را در دستور کار قرار دادند و زیرساختهای آن را فراهم کردند تا همه نهادهای شهری زیر نظر شهرداری توسعه شهر را به پیش ببرد، آنچه در شهرهای کشور ما مغفول مانده است و بسیاری از مشکلاتی که امروزه شاهد آن هستیم، به دلیل همین نبود نظام سیستماتیک و یکپارچه است.
امروزه که بحث چابکسازی سازمانها و نهادها بیشتر از هر زمان دیگری در کشور ما مطرح است و در آستانه روز شهرداریها، بحث مدیریتهای چندگانه و ضعف نبود مدیریت واحد شهری دوباره مطرح شده است. وظایف شهرداریها در گذر زمان تغییرات گستردهای کرده است، اما ساختارهای قانونی و اجرایی کشور با این تغییرات هماهنگ نیست. در گفتوگو با امیرحسین شبانی، دکترای شهرسازی گستردهتر شدن وظایف شهرداریها و راهکارهای چابکسازی سازمان شهرداری را جویا شدیم. مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ایمنا: وظیفه شهرداریها در گذشته چه بوده است؟
شبانی: چنانچه به تاریخچه شکلگیری شهرداریها در کشور نگاهی بیندازیم، قاعدتاً باید به ساختاری که نامش بلدیه بوده است رجوع کنیم که سازمانی کوچک مقیاس با وظایف محدود است، البته این سازمان متناسب و مناسب شهرهای زمانه خود بوده است. تا قبل از شکلگیری نظام مستقل اداری، سیستم خودگردان مدیریت شهری را از زمانی که شهرها شکل گرفت تا دوران معاصر شاهد بودیم.
با به وجود آمدن یکسری ضرورتهای سیاسی، اداری و اجتماعی و پیدایش مفاهیم جدید همچون دولت مدرن و رابطه دموکراتیک میان جامعه و مدیریت اجتماعی، قاعدتاً تغییرات مدیریت شهرها به سمتی رفت که یک نظام بوروکراتیک و اداری مستقل بتواند مسائل و مباحثی که در شهرها نیاز به مدیریت دارد را سر و سامان دهد؛ لذا سازمان بلدیه ایجاد و قوانین آن به تناسب اتفاقاتی که پس از انقلاب مشروطه پیش آمد، تدوین شد و در دستور کار قرار گرفت. هسته اولیه شهرداریها در قالب این نظام کوچک شکل گرفت و بیشترین نگاه برای شهرداری در آن زمان انجام یکسری وظایف همچون جمعآوری زباله و نظافت محدود معابر بود.
ایمنا: این وظایف در گذر زمان چه تغییری کرده است؟
شبانی: هرچقدر تحولات کالبدی و ساختار شهرها گستردهتر شد، شهرنشینی رشد پیدا کرد و جمعیت شهرها هم رو به افزایش گذاشت؛ لذا شهرداریها ناچار شدند برای پاسخ دادن به مسائل مدیریتی خود را با این تغییرات همراه کنند، همین امر موجب شد در قانون و آئیننامه شهرداریها تغییراتی رخ دهد.
تغییرات و مباحثی که در طول زمان به ویژه از دوره پهلوی اول تاکنون با سرعت شتابانی فضای کاری شهرداریها را متحول کرده، حاصل تغییرات در ماهیت شهر و مدیریت شهری بوده است. آنچه که امروز به عنوان شهرداری میشناسیم مجموعه متکثری از وظایف ستادی، اجرایی، پژوهشی و برنامهریزی برای ساختار شهرها است.
ایمنا: شهرداریها تا چه میزان خود را با این تغییرات هماهنگ کردهاند؟
شبانی: واقعیت این است که با وجود تغییرات گسترده وظایف و دستورالعملها برای شهرداریها، زیرساختهای حقوقی به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است، زیرا مدیران و برنامهریزان ما نسبت به مسائل شهری نگاهی منفعلانه دارند، به این مفهوم که اجازه داده میشود چالش، مسئله یا معضل گسترش پیدا کند و سپس نسبت به آن عکسالعمل نشان میدهند. امروزه شهرداریها نیازمند ساختارهای قانونی و اداری هستند تا بتوانند پاسخگوی نیازهای شهری باشد، چراکه نیاز امروز شهروندان با توجه به شرایط زمانه هر روز تغییر میکند و متنوعتر میشود.
نیازهای شهر و شهروندان هر روزه عرصههای جدیدی را هدف قرار میدهد و تنها یک سازمان چابک و چالاک میتواند یک چنین نیازهایی را مدیریت و همراهی کند، نه ساختار و سازمانی که تنها با ورود یک معضل جدید باید خودش را تغییر دهد تا بتواند پاسخگو باشد؛ لذا نگاه کاربردی در ساختار شهرداریها یک ضرورت است.
ایمنا: چه راهکارهایی به منظور چابکسازی شهرداریها وجود دارد؟
شبانی: قاعدتاً باید به رابطه شهر و مدیریت شهری نگاه و منظر جدیدی داشته باشیم تا بتوانیم چابکسازی را برای سازمانی همچون شهرداری متصور شویم. این موضوع قاعدتاً در تجارب تاریخی ملی و بینالمللی به صورت یک حقیقت غیرقابل انکار پذیرفته شده است. مدیریتها در مقیاس محلی و شهری نمیتواند تنها از بالا به پایین باشد و با این شکل و ساختار مدیریتهای چابک و چالاکی نخواهیم داشت.
شهر ماهیت درهم تنیدهای از لایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ساکنانش را در خود دارد و نظام مدیریتی که نتواند از این پدیده درک درستی داشته باشد، نمیتواند چابکی و چالاکی لازم را برای پاسخگویی به مسائل و نیازها به دست آورد؛ درک ماهیت زنده و پویای شهر مهمترین موضوعی است که از منظر فلسفی و نظری باید به آنچه در ساختار مدیریتی و قانونی آن وجود دارد، نگاهی مجدد بیندازیم.
در بخش بعدی نیازمند آن هستیم که بتوانیم تعریف درستی از رابطه مدیریت شهری و این ساختار پویا و زنده (شهر) داشته باشیم. مدیریت یک ساختار پویا و زنده در طول زمان قابل تغییر، نیازمند یکپارچهسازی و انسجام و مجموعهای از ابزارها، ساختارها و شرایط است که بتواند این ماهیت پیچیده را مدیریت کند، اینجا است که مدیریتها چندبخش میشود و مدیریتهایی که به موازات یکدیگر قرار میگیرد، شهرهای ما را با چالش مواجه میکند.
ایمنا: چابکسازی شهرداریهای در ایران دستیافتنی است؟
شبانی: مدیریتهایی که همپوشانیهای غیرضروری از وظایف و دستورالعملها دارد، نمیتواند بر این ساختار پویا مدیریت بهینه داشته باشد؛ لذا چنانچه انتظار داریم ساختار شهرداری چابک باشد، نیازمند مدیریت یکپارچه در کلیت شهرها هستیم که هسته کانونی آن، شهرداری خواهد بود. خلأ قانونی مدیریت یکپارچه و واحد شهری باید رفع شود، در غیر این صورت چابکی و چالاکی ساختار شهرداریها دور از ذهن خواهد بود.
با وجود آن که در سالها و دهههای مختلف چه در مراجع قانونگذاری و چه در مراجع اجرایی، گاه و بیگاه این موضوع مطرح میشود، اما اجماعی در سیستم مدیریتی شهرهای ما به وجود نمیآید، چابکی و چالاکی ساختار مدیریتی را دورتر و دستنیافتنی میکند؛ لذا نیازمند یک مدیریت واحد و یکتای شهری هستیم تا بتوانیم متناسب با ساختار منسجم و همه شمول، ساختار انسانی، تجهیزات نرمافزاری و سختافزاری را شکل دهیم، البته تا زمانی که غلبه نگاه از بالا به پایین و یک مدیریت با ساختار بوروکراتیک را در قالب شهرداریها حفظ کنیم، به نظر میرسد دستیابی به چابکی و چالاکی انتظار زیادی است.
نظر شما