به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازی ناجوانمردانه جریان غربگرا با امنیت روانی جامعه» نوشت: افراطیون مدعی اصلاحات و شبکه نیابتی دشمن در داخل که هشت سال کشور را معطل اعتماد به غرب و بهانهجوییهای دشمن گذاشتند، امروز نیز دستاوردها و رویدادهای امیدآفرین را سانسور و در مقابل اخبار دروغ پمپاژ میکنند و در این خیانت با دشمنان سوگندخورده ملت ایران در بیرون از مرزها همسویی و همپوشانی دارند زیرا رسانههای معاند و خونآشام ضد انقلاب نیز دقیقاً همین رویه پلشت را دنبال میکنند.
مدعیان اصلاحات با این کارنامه سیاه، امروز دستاوردها و رویدادهای امیدآفرین را سانسور و در مقابل اخبار دروغ پمپاژ میکنند. آنها ناجوانمردانه خود را روی دور تند خیانت و یاسآفرینی رها کرده و با این خط آلوده امنیت روانی جامعه را به بازی گرفتهاند.
افراطیون مدعی اصلاحات در این کار با دشمنان سوگندخورده ملت ایران در بیرون از مرزها همسویی و همپوشانی دارند زیرا رسانههای معاند و خونآشام ضد انقلاب نیز دقیقاً همین رویه را دنبال میکنند. طیف غربگرا همچنین در رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات برای بنگاههای دروغپراکنی مانند سعودی اینترنشنال، منوتو، بیبی سی، صدای آمریکا و رادیو فردا با اخبار دروغ خوراک و مهمات تهیه میکنند.
رسواییهای ناشی از ائتلاف «فراریان اصلاحطلب» با «سلطنتطلبان و تروریستها» در شبکه بدنام اینترنشنال به حدی بود که روزنامه زنجیرهای اعتماد (یکی از تامینکنندگان کادر رسانههای ضدانقلاب در خارج) تیر ۹۹ مجبور شد برای ردگمکنی، گزارشی را با عنوان «روزگار سیاه مزدوری» درباره ایران اینترنشنال منتشر کند. این در حالیکه اگر گردانندگان ایران اینترنشنال، روزگار سیاه مزدوری را سپری میکنند، مهمات عملیات روانیشان را مدعیان اصلاحات تأمین میکنند.
موساد از ایران اینترنشنال به عنوان بازوی جنگ اطلاعاتی علیه ایران استفاده میکند
همپوشانی رسانهای افراطیون مدعی اصلاحات با رسانههای معاند در شرایطی است که چندی پیش باراک راوید، خبرنگار صهیونیست اذعان کرد: «موساد بهطور منظم از شبکه ایران اینترنشنال، بهعنوان بازوی جنگ اطلاعاتی علیه ایران استفاده میکند.»
آیا میان رسانههای معاند و افراطیون مدعی اصلاحات ارتباط مالی و اطلاعاتی وجود دارد؟ لازم به ذکر است، استقبال و بهرهبرداری رسانههای ضد انقلاب از مطالب منتشر شده در رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات این شائبه را در پی دارد که میان رسانههای معاند و افراطیون مدعی اصلاحات ارتباط مالی و اطلاعاتی وجود دارد.
یکی از خبرنگارانی که قبل از فرار از کشور در رسانههای مدعی اصلاحات فعال بوده و سپس به رسانههای معاند پیوسته بود، در یادداشتی در سایت ضدانقلاب «روزآنلاین» نوشته بود: «من در داخل ایران هم حقوق ریالی داشتم و هم حقوق دلاری، حقوق ریالی را از رسانه اصلاحطلب میگرفتم و حقوق دلاری را از فعالین جریان برانداز در خارج از کشور.»
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «هویتزدایی؛ راهبرد دشمن برای سلطه بر جوامع» نوشت: حجتالاسلام والمسلمین احمد مروی در آئین رونمایی از کتاب «زندگی اینجاست» شامل کوتاهههایی از زندگی آیتالله سیدجواد خامنهای، والد محترم رهبر معظم انقلاب که همزمان با سالروز رحلت این عالم متقی در مسجد جامع تبریز برگزار شد، به برخی مشاهیر شاخص خطه آذربایجان اشاره و اظهار کرد: آذربایجان با تاریخچهای غنی از فرهنگ و ادب، مهد مشاهیر برجستهای در عرصه علوم دینی، فقاهت، ادبیات، جهاد و مبارزه و… بوده است، مفاخری که هر کدام ستارههای درخشانی در تاریخ ملت ایران هستند. وی تصریح کرد: تبریز در حوزه فقه، فلسفه، عرفان و حکمت در قله است؛ فقهایی بزرگ و نامآور همچون شهیدی، شربیانی، میرزا جوادآقا ملکی تبریزی، قاضی طباطبایی، علامه طباطبایی، علامه امینی و غیره که هر کدام قله هستند.
وی در ادامه به بخشهایی از زندگینامه آیتالله سیدجواد خامنهای اشاره و با بیان اینکه این روحانی جلیلالقدر عالمی بزرگ اما ناشناخته است، ابراز کرد: عظمت آیتالله سیدجواد خامنهای تحت تأثیر فرزندشان قرار گرفته، بنابراین ایشان ناشناخته و حق این عالم متقی، پرهیزگار، زاهد و الگو ادا نشده است.
حجتالاسلام والمسلمین مروی بیان کرد: روزی خدمت آقازادههای رهبر معظم انقلاب گفتم من توفیق حضور در کنار پدربزرگ شما را نداشتهام اما اکنون که در مشهد هستم تازه میفهمم او چه شخصیت بزرگی بود. باید حق آیتالله سیدجواد خامنهای را ادا کرد؛ چراکه او ناشناخته است.
بزرگداشت علما احیای فضیلتهای بشری است
وی با اشاره به اهمیت برگزاری مراسم بزرگداشت علما برای آشنایی هرچه بیشتر جامعه با این مفاخر خاطرنشان کرد: برگزاری این قبیل مراسم امری تشریفاتی، تزئینی و کلیشهای نیست، این مراسم در حقیقت تجلیل از علم، فقاهت، تقوا و احیای فضیلتهای بشری و معرفی الگوهای مناسب به جامعه است.
تولیت آستان قدس رضوی معرفی علمای بزرگ به جامعه را امری هویتساز دانست و اظهار کرد: هر جامعهای به الگو و نمادهایی برای معنابخشی به مردم خود نیازمند است از اینرو کشورهایی که نماد و قهرمانی ندارند به وسیله ابزارهایی همچون کتاب، رمان یا فیلم به دنبال اسطورهسازی هستند و با خلق اسطورههای خیالی سعی میکنند به جامعه خود هویت و شخصیت بخشند، یا برخی از کشورها با سرقت مفاخر و مشاهیر دیگر کشورها به دنبال ایجاد نمادهایی برای جامعه خود هستند.
وی افزود: علما و کسانی که در مکتب پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) رشد کردهاند، هویتبخش هستند، از اینرو برگزاری مراسم بزرگداشت علما به جامعه و نسل جوان هویت میبخشد و اگر نتوانیم الگوهای صحیح الهی، ارزشی و فضیلتمند را به جامعه معرفی کنیم، آنگاه بدخواهان و راهزنان اعتقادی و فکری، الگوهای بدلی در ذهن جوانان ما ایجاد خواهند کرد.
حجتالاسلام والمسلمین مروی هویتزدایی را راهبرد دشمنان بشریت برای سلطه بر جوامع دانست و خاطرنشان کرد: امروز دشمن به دنبال این است که هویت ایرانی اسلامی را از مردم بهویژه نسل جوان ما بگیرد و وقتی در این امر موفق شد آن گاه دیگر مانعی برای برنامههای شوم و سلطهگرانهاش وجود نخواهد داشت.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «کییف یتیم میشود؟» نوشت: شدت گرفتن تهاجم ارتش اوکراین که با استفاده از تسلیحات مدرن غربی صورت میگیرد حتی اگر موفقیتی هم در میدان نبرد برای دفع تهاجم روسیه نداشته باشد، حداقل ارتش این کشور را در حالت تدافعی زمینگیر کرده، هرچند برای دستیابی به موفقیتهای پایدار و تعیینکننده راه دشواری پیشرو دارد.
تاکنون نقش ایالات متحده بهعنوان مهمترین حامی مالی و نظامی ارتش زلنسکی بیش از دیگران بوده است. اما در روند انتخابات ۲۰۲۴ ریاستجمهوری آمریکا، آنچه در کنگره و احزاب دموکرات و جمهوریخواه شنیده میشود، حکایت از رسیدن به دورهای از عدم قطعیت و عدم ثبات تصمیمگیری در این زمینه دارد.
بدون تردید موضوع ادامه یا کاهش کمکهای مالی و تسلیحاتی واشنگتن به کییف از مهمترین مباحث سیاست خارجی در مناظرههای کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا خواهد بود؛ سیاستمدارانی که هدف اصلیشان پیروزی خود یا حزبشان در انتخابات است و مجبور هستند با دوری جستن از هیاهویی که جهان را درگیر خود کرده، ریسک سیاسی در انتخابات را به پایینترین میزان خود برسانند.
برخلاف احزاب و برخی نمایندگان کنگره، هنوز اکثریت افکار عمومی در ایالات متحده مدافع حمایت واشنگتن از اوکراین هستند.
اما در ماههای اخیر با توجه به ضعف اقتصادی تحمیلشده روزبهروز به مخالفان این رویکرد افزوده میشود تا جایی که براساس نتایج نظرسنجی مؤسسه معتبر پیو در حال حاضر ۴۴ درصد از حامیان حزب جمهوریخواه و نیز رایدهندگان مستقل که به این حزب احساس نزدیکی میکنند، معتقدند میزان کمکهای کشورشان به اوکراین بسیار بیش از انتظار آنها شده است و هرماه نیز بهسبب شدت جنگ افزایش پیدا میکند. در اردوگاه دموکراتها نیز چیزی در حدود ۱۴ درصد از پرسششوندگان با همتایان جمهوریخواه خود همنظر بودهاند. براساس این نظرسنجی در کل شش نفر از هر ده آمریکایی حدود ۶۰ درصد اخبار جنگ اوکراین را از نزدیک دنبال میکنند که خود نشاندهنده اهمیت این بحران در انتخابات آتی ایالات متحده بوده و ضرورت موضعگیری کاندیداهای دو حزب را دوچندان میکند. این موضوع همزمان نشاندهنده پارادوکس ایجادشده میان سیاستمداران و افکار عمومی است.
در اردوگاه جمهوریخواهان و دموکراتها چهارچوب مشخصی در همه امور وجود دارد که کاندیداها در همان محدوده مشخص به موضعگیری پرداخته و به ندرت نظرات بهشدت متفاوتی در زمینه مسائل اساسی همچون مالیات، مهاجرت یا امور مربوط به سوخت و انرژی و همچنین سیاست خارجی ابراز میکنند. با این حال بحران اوکراین نیز از این قاعده مستثنی نیست و نحوه موضعگیریهای کاخ سفید و کنگره را پیچیدهتر از گذشته ساخته است. به نظر میرسد به دلیل جنگ اوکراین و با توجه به نفوذ روسها در انتخابات آمریکا نحوه تعامل با روسیه هم دشوارتر شده است.
بنابراین نبرد بین روسیه و اوکراین عملاً باعث بهوجود آمدن تشتت در میان نامزدها و طرفداران آنها شده و ادامه آن موجب سرگردانی سیاسی خواهد شد، بیشتر به این دلیل که یک طرف نامزدهایی قرار دارند که نگاهشان نسبت به ادامه حمایتهای ایالات متحده از اوکراین تردیدآمیز است؛ اما ساختار سیاسی آمریکا و شرکای اروپایی ایالات متحده در ناتو انتظارات دیگری دارند. بهعنوان مثال دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا که خود را دوست نزدیک پوتین میداند و همچنین ران دسانتیس، کاندیدای مطرح جمهوریخواه که سایه به سایه ترامپ را دنبال میکند، از طرفداران سرسخت کنار کشیدن از هزینههای جنگ اوکراین هستند.
در سوی دیگر سیاستمدارانی قرار دارند که معتقدند اتفاق نظر دارند که شکست پوتین برگ برنده سیاست خارجی ایالات متحده است و واشنگتن میتواند با هزینه اروپا و اوکراین تنها با حمایت مالی و تسلیحاتی و بدون نگرانی از توسعه جنگ و وارد شدن به جنگ مستقیم و پرداخت هزینههای گزاف آن، روسیه را تضعیف و بلندپروازیهای پوتین را بهطور جدی مهار کند یا او را شکست دهند. از نامزدهای مطرح جناح طرفدار حمایت مالی از کییف، نیکی هیلی، فرماندار سابق کارولینای جنوبی و سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل است.
اخیراً مایک پنس، معاون سابق ترامپ و کاندیدای ریاستجمهوری همچنین کریس کریستی، فرماندار سابق نیوجرسی که از منتقدان شدید رفتار و سیاستهای ترامپ است نیز به موضعگیری برخلاف نظر رئیسجمهور پیشین آمریکا درخصوص اوکراین پرداختهاند.
به این ترتیب اوکراین و مردمش در دام سیاست گسترش ناتو به شرق و جنگ روسیه علیه کشورشان گرفتار شدهاند و اگر حمایت آمریکا از آن کاهش یابد آیندهای تیره و ترسناک را در برابر خود دارند.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «یکی به میخ یکی به نعلزدنهای «علیاف»» نوشت: برخلاف خوش بینیهای اولیه، جنگ دوم قره باغ (۲۰۲۰) نه تنها به بهبود مناسبات تهران و باکو منجر نشد، بلکه وضعیت را پیچیده کرد و درنهایت به سردی و بروز چالشهایی در مناسبات دو کشور منجر شد. با توجه به حمایتهای همهجانبه سیاسی، نظامی، ترانزیتی، ارتباطی، بشر دوستانه و اقتصادی ایران از جمهوری آذربایجان در سه دهه اخیر و تأکیدات مکرر تهران در سطوح عالی مبنی بر بازگشت قره باغ به جمهوری آذربایجان، انتظار میرفت که پس از جنگ دوم قره باغ، باکو با قدردانی و به پاسداشت این خدمات پدرانه ایران، رویکرد حسن همجواری با تهران را در پیش بگیرد، اما اوضاع اینگونه نشد.
واقعیت این است که در چند ماه گذشته جمهوری آذربایجان اقداماتی غیرسازنده در قبال ایران در پیش گرفته و بهتازگی نیز به اتباع خود درباره سفر به ایران هشدار داده است؛ وزارت خارجه جمهوری آذربایجان در این هشدار با اشاره به حمله مسلحانه به سفارت این کشور در تهران در ماه ژانویه که با انگیزه شخصی انجام شد، بار دیگر این اقدام را تروریستی خواند و با اشاره به تعطیلی سفارت این کشور در تهران به اتباع این کشور توصیه کرد در صورت سفر به ایران مراقب باشند، اما دیروز حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان که به منظور شرکت در نشست وزیران خارجه جنبش عدم تعهد به جمهوری آذربایجان سفر کرده است با الهام علیاف دیدار کرد.
امیرعبداللهیان سپس در جمع خبرنگاران اظهار کرد: دیداری با آقای الهام علیاف و دیگر مقامات کشور جمهوری آذربایجان داشتم.
وی گفت: ما امنیت جمهوری آذربایجان را امنیت منطقه و امنیت خود میدانیم و درخصوص حادثهای که در سفارت جمهوری آذربایجان در تهران اتفاق افتاد و ما را متعجب و متاسف کرد، با جناب آقای رئیسجمهور گفتوگو کردم.
وزیر امور خارجه تصریح کرد: همان گونه که سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد، ایران رسیدگی به اقدام مسلحانه پرونده تحقیقاتی خود را کامل کرده است.
وی خاطرنشان کرد: ما درخصوص رفع انسداد از مسیرهای مواصلاتی در منطقه نیز گفتوگو کردیم، علیاف تاکید کرد اینکه رفع انسداد مسیرهای مواصلاتی به بسته شدن مسیرهای مواصلاتی تاریخی بین ایران و ارمنستان منجر شود، تحلیل و ارزیابی نادرستی است. علیاف تاکید کرده است، جمهوری آذربایجان به دنبال بستن مسیرهای مواصلاتی تاریخی ایران نبوده و نخواهد بود.
ساعاتی بعد «الهام علیاف» در نشست وزیران جنبش غیرمتعهدها در باکو گفت: ارمنستان با جلوگیری از باز شدن کریدور زنگزور، موجب شده که بخش اصلی خاک آذربایجان نتواند به خاک جمهوری خودمختار نخجوان متصل شود. اگر مذاکرات بی نتیجه بماند به زور متوسل خواهیم شد. ادعاهای مقامهای جمهوری آذربایجان درباره کریدور زنگزور پس از توافق آتشبس سه جانبه سران باکو، ایروان و مسکو مطرح شده است، اما مسئولان ارمنستانی بارها این ادعاها را رد کردهاند.
ایجاد این کریدور ادعایی باعث قطع دائم مرزهای ایران و ارمنستان میشود و به باکو دسترسی بلامانع به جمهوری خودمختار «نخجوان» را خواهد داد. این کریدور همچنین بخشی از یک پروژه حملونقل بزرگ است که جمهوری باکو را به استانبول و متعاقب آن ترکیه را به آسیای میانه یا آنچه این دو کشور آن را «دنیای تُرک» مینامند، متصل میکند. این دالان دقیقاً از مرز ایران با ارمنستان عبور میکند و اجرایی شدن آن به معنی حذف ایران از جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) قفقاز است. از طرفی این اقدام میتواند مقدمه اشغال استان سیونیک ارمنستان هم باشد؛ استانی که دالان زنگزور از آن عبور میکند.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «فرش قرمز برای ۵۰ هواپیمای جدید» نوشت: آمارهای سازمان هواپیمایی کشوری نشان میدهد ۵۰ فروند هواپیمای جدید به ناوگان هوایی ایران اضافه شده است. از این تعداد تاکنون ۲۰ فروند عملیاتی شده و بقیه تا پایان تابستان عملیاتی خواهد شد. با اضافه شدن این هواپیماها ۴۶۰۰ صندلی به ظرفیت ناوگان هوایی اضافه خواهد شد.
به گزارش همشهری، برنامه افزایش ظرفیت ناوگان هوایی کشور، با راهبرد خرید هواپیما، ادامه دارد. طبق اطلاعات موجود تعداد کل هواپیماهای در اختیار ناوگان هوایی کشور در حال حاضر ۳۳۷ فروند است که از این تعداد ۱۳۹ فروند زمینگیر است. در حال حاضر بین ۱۸۰ تا ۱۹۸ فروند از این تعداد هواپیما، عملیاتی و فعال است. بهگفته محمد محمدیبخش، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری برای پاسخگویی به عرضه و تقاضای صنعت حملونقل هوایی تجاری ۵۵۰ فروند هواپیما نیاز داریم.
اضافه شدن ۴۶۰۰ صندلی به ناوگان هوایی
سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری نیز روز گذشته در گفتوگو با همشهری جزئیات بیشتری از ورود هواپیماهای جدید به ناوگان هوایی کشور ارائه کرد و گفت: در ۱۸ ماه گذشته ۱۳ هلیکوپتر و ۵۰ هواپیما، جمعاً ۶۳ فروند، وارد ناوگان هوایی کشور شده که از این تعداد ۲۰ فروند عملیاتی شده و بقیه آنها تا پایان تابستان وارد ناوگان خواهد شد.
جعفر یازرلو با بیان اینکه با اضافه شدن این هواپیماها ۴۶۰۰ صندلی به ناوگان هوایی کشور اضافه خواهد شد، در مورد نوع هواپیماهای وارد شده گفت: هواپیماهایی که وارد ناوگان هوایی ایران شدهاند انواع مختلفی دارند اما در شرایط فعلی نمیتوان بهطور دقیق در مورد آنها اظهارنظر کرد، با این حال میتوان گفت این هواپیماها متناسب با اقلیم و بسته به نیاز کشور کاربردهای مختلفی دارند. بهگفته او متوسط عمر هواپیماهای اضافه شده به ناوگان هوایی کشور ۲۲ سال است.
او در پاسخ به این پرسش که آیا روند ورود هواپیماهای جدید ادامه خواهد یافت، گفت: بله سازمان هواپیمایی کشوری برای افزایش ظرفیت ناوگان هوایی کشور ۲ سیاست یعنی واردات و همچنین تعمیر و بازسازی هواپیماهای زمینگیر را در پیش گرفته است.
یازرلو ادامه داد: برنامه اصلی ما این است که به موازات واردات هواپیماهای جدید هواپیماهایی که قابلیت بازآمد دارند را پس از تعمیر و بازسازی به ناوگان هوایی کشور اضافه کنیم و در این زمینه اقدامات قابل توجهی از سوی شرکتهای دانشبنیان و شرکتهای هوایی در حال انجام است.
زمینگیر شدن ایتیآرهای برجامی
سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری در پاسخ به این پرسش که هواپیماهای ایتیآر که در زمان برجام خریداری شدند در چه شرایطی هستند گفت: خرید این هواپیماها در دولت قبل و توسط هواپیمایی هما انجام شد. در این دوره جمعاً ۱۳ هواپیمای ایتیآر خریداری شد که در حال حاضر از این تعداد ۱۰ فروند زمینگیر هستند و فقط ۳ هواپیما عملیاتی هستند.
وی افزود: میتوان گفت با توجه به شرایط اقلیمی ایران انتخاب هواپیماهای ایتیآر گزینه مطلوب و هوشمندانهای نبود و میتوانست گزینههای بهتری برای خرید هواپیماهای جدید انجام شود.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «تمام دین امیرالمؤمنین است» نوشت: مثل خطبه غدیریه هم برای ما مثل کوه یخ است، قسمتی از آن برای ما آشکار است اما قسمت اعظم آن را ندیدهایم و نخواندهایم. اغلب ما فکر میکنیم پیامبر خدا در روز غدیر، دست امیرالمؤمنین (ع) را بالا بردند و آن جمله معروف را فرمودند. درست است که آن جمله گویی خلاصهای از کل خطبه غدیریه است، اما تنها یک جمله از دهها جمله اعجاببرانگیز پیامبر رحمت در مورد وجود باعظمت حضرت امیر است. اگر کسی خطبه غدیریه را خوانده باشد، دیگر هرگز تعجب نمیکند از متن این نوشته. چراکه از پارهای از فرازهای این خطبه، هیچ نتیجهای جز این نمیتوان گرفت.
مثل این فراز: «بدانید که با علی دشمنی نمیکند مگر شقی و با علی دوستی نمیکند مگر با تقوی، و به او ایمان نمیآورد مگر مؤمن مخلص. به خدا قسم درباره علی نازل شده است سوره «و العصر»: «بِسْمِاللّهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَ الْعَصْرِ، اِنَّ الاْءِنْسانَ لَفی خُسْرٍ»، «قسم به عصر، انسان در زیان است» مگر علی که ایمان آورد و به حق و صبر راضی شد». در اینجا پیامبر عظیمالشأن محور سعادت و شقاوت و خسران را علی علیهالسلام و تواصی به او که در حقیقت تواصی به حق و صبر است معرفی میکنند. این چه معنایی دارد جز «تمام دین امیرالمؤمنین است»؟
تمام دین، ابزارها و برنامههایی برای رسیدن به خداست. به خدا رسیدن و در معیت خدا بودن، جز با معیت امام و صاحب ولایت ممکن نخواهد شد. امام، همانند معلمها و مربیهای ما نیست که در دورهای درسشان را به ما بدهند، سپس امتحان بگیرند و نمره و مدرکی را هم بدرقه راهمان کنند و ما به مرتبه بالاتر برویم. ما کودکانی هستیم و امام، پدری که ما باید دست در دست او یک قله را بپیماییم و در قله هم دستمان را از او جدا نکنیم.
چراکه او خود با قله یکی شده است و به هر جا که انسانی میتواند برسد، رسیده است. از این رو غدیر، روز تبیین جایگاه امامت و ولایت است. نبوت، دوره دارد؛ چون کار ابلاغ وحی بالاخره روزی تمام میشود. مانند معلمها و مربیهای ما که هر کدام دورهای دارند. اما ولایت دوره ندارد. امام هم راهبر است، هم خود راه. چراکه او جلوهای از خداست و معیت با خدا معیت با اوست. از این جهت است که «تمام دین امیرالمؤمنین است.»
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دیپلمات ایرانی از جزئیات اسارت خود روایت میکند» نوشت: اسدالله اسدی، دبیر سوم سفارت ایران در اتریش پس از پنج سال بازداشت غیرقانونی به ایران برگشت. اسدی طی این سالها به دست دولت بلژیک به شیوههای مختلف شکنجه شد، اما هیچ گاه در این مسیر ضعفی از خود نشان نداد.
خاطرات اسدی را که مرور کنید حس میکنید عزتالله شاهی دوباره در تاریخ تکرار شده است. اسدی با همان تیزهوشی، کیاست و مقاومت عزت الله شاهی در برابر شکنجه تاب آورد و در نهایت با سربلندی از چنگال ظالمان خلاص شد.
دبیر سوم سفارت ایران در اتریش زمانی که در یکی از اتوبانهای آلمان به سمت محل مأموریت خود در بلژیک در حرکت بود، به صورت خشونتآمیزی توسط مأموران امنیتی متوقف و به همراه خانواده و فرزند خردسال خود دستگیر شد. این دستگیری خلاف کنوانسیونهای بینالمللی بود و مصونیت دیپلماتیک اسدی را نقض کرد.
تفهیم اتهام ابتدا صورت نگرفت و حتی هنگام بازداشت هیچ برگهای به امضای او و خانوادهاش نرسید که چه وسایلی به همراه داشتهاند. وی چند ماه اول بازداشت بدون هیچ دلیلی در یک بیمارستان روانی حبس شد. اسدی دیپلمات باسابقهای بود و توجیه بود در چنین شرایطی چگونه رفتار کند، پس هیچ رفتاری خارج از چارچوب دیپلماتیک حتی هنگام دستگیری از خود بروز نداد تا بهانهای برای طرف مقابل ایجاد نشود، با این حال مأموران امنیتی او را در یک بیمارستان روانی حبس کردند. پزشکان پس از گذشت چند ماه به صورت مکرر گزارش سلامت روانی او را تأیید کردند تا اینکه دیپلمات کشورمان به یک زندان معمولی منتقل شد.
آنطور که همسر اسدی در صفحه فضای مجازی خود درباره شرایط زندان نوشته است، ماههای اول این زندان نیز چندان خوشایند نبود: «هیچ زندانیای باور نمیکرد که من ۲۰ روز در بونکر نگهداری شدهام. بدترین افراد، چند شب در بونکر نگهداری میشدند و مجدد به سلول خود بازمیگشتند. در تمام ۲۰ روز اجازه هواخوری جمعی به من داده نشد. در بونکر تمام وسایلم را پشت در گذاشتند، به جز یک عدد تشک پلاستیکی، یک پتو و یک توالت فرنگی هیچ چیز نبود و کف و سقف با کاشی و سرامیک بدرنگ پوشیده شده بود، به نحوی که آن را به یک غسالخانه شبیه کرده بود.»
خودکشی کن!
آنگونه که خود اسدی در دیدارهای محدود با کنسول ایرانی در زندان نقل کرده و در اسناد وزارت خارجه ایران نیز ثبت شده است، از همان ابتدا مسئولان امنیتی و زندانبانها تلاش کردند به او القا کنند، خودکشی کند. بارها عنوان «خودکشی» در گفتوگوهای مسئولان زندان با او مطرح میشود تا ذهن او به سمت این اقدام جهتدهی شود، اما اسدی متفاوت عمل میکند.
اولین خواسته اسدی از مسئولان زندان یک جلد قرآن مجید بود؛ قرآنی که طی پنج سال حبس غیرقانونی همراه و همدم او شد. اسدی در روزهای پایانی این گروگانگیری بینالمللی برای چهلوپنجمین بار ختم قرآن کرد و با لطف خدا توانست از چنگال ظالمان خلاص شود. اسدی میگوید در تمام این روزها فهم جدیدی از قرآن برایش رقم خورد و این حبس از این جهت مایه برکت بود.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «لالههای پیروزی» نوشت: رژیم صهیونیستی بعد از دو روز عملیات تمام عیار در اردوگاه جنین به علت دادن تلفات و مقاومت گردانهای جنین و قسام مجبور به عقبنشینی از این شهر شد که نقطه عطفی در شکست معادلات نظامی این رژیم در کرانه باختری است. نظامیان رژیم اسرائیل بعد از دو روز یورش به جنین و اردوگاه آنکه واکنش منفی افکار عمومی جهان اسلام و منطقه را در پی داشت، با عملیات شهادتطلبانه در تلآویو که منجر به زخمی شدن ۱۰ صهیونیست شد و پاسخ موشکی مقاومت از غزه، به یورش خود پایان داد و نظامیان صهیونیست این منطقه را ترک کردند.
ارتش این رژیم بامداد دوشنبه حمله گستردهای به اردوگاه جنین کرد که بر اثر آن، علاوه بر تخریب گسترده اموال و املاک شهروندان فلسطینی، ۱۲ نفر به شهادت رسیدند و بیش از ۱۰۰ تن زخمی و به همین تعداد فلسطینی نیز ربوده شدند. تیپ جنین وابسته به گردانهای القدس، شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین ضمن تبریک پیروزی بهدستآمده در جنین در برابر دشمن اسرائیلی تاکید کرد مقاومت فلسطین در اردوگاه جنین شگفتانگیزترین حماسهها، قهرمانیها و فداکاریها را رقم زد و دشمن خسارات گستردهای را در تمام سطوح متحمل شد.
تیپ جنین اعلام کرد این پیروزی را به مردم مقاوممان در اردوگاه جنین و اطراف آن و تمام شهرهایی که مردم ما در آنها سکونت دارند، تبریک میگوئیم. آنها ثابت کردند خاستگاه جدی جهادگران هستند. ما به خانوادههای شهدا، زخمیها و اسرا نیز بابت فداکاریهای بزرگی که در این نبرد داشتند، تبریک میگوئیم.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رکوردزنی دولت سیزدهم در ساخت آزادراه» نوشت: امروز باند رفت قطعه دو آزادراه تهران-شمال به طول ۲۲ کیلومتر به بهرهبرداری میرسد و از شنبه این بخش آزادراه نیز زیر بار ترافیک میرود. این نخستین پروژه آزادراهی از پنج پروژهای است که دولت وعده بهرهبرداری از آنها را تا آخر امسال داده است.
معاون وزیر راه و شهرسازی بهرهبرداری از پنج آزادراه را اولویت تکمیل برخی مسیرهای ارتباطی و ترانزیتی داخلی اعلام کرده است.
خیرالله خادمی در گفتوگو با «ایران اقتصادی» گفت: در سال ۱۴۰۲ در بخش توسعه زیرساختهای حملونقل ریلی، آزادراهی و بزرگراهی پروژههای بزرگی به نتیجه میرسد و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
در بخش آزادراهی بخشهایی برابر ۲۹۳ کیلومتر از ۵ آزادراه مهم افتتاح میشود که عدد قابل توجهی است و با این بهرهبرداریها، ۱۰ درصد طول آزادراههای کشور در یک سال افزایش مییابد به این ترتیب ساخت آزادراه نزدیک به ۳.۵ برابر متوسط سالانه خواهد بود که به نسبت آمار سالانه ساخت آزادراه که حدود ۸۵ کیلومتر است، اتفاق مهمی در توسعه زیرساختهای حملونقل است.
ساخت آزادراه تهران-شمال که تا پیش از سال ۹۳ در دست پیمانکار خارجی بود از آن سال به پیمانکاران داخلی واگذار شد.
خادمی، در گفتوگو با «ایران»، واگذاری اجرا آزادراه تهران-شمال به پیمانکاران داخلی را نقطه عطف احداث این آزادراه دانست. به گفته خادمی از سال ۹۳ ساخت آزادراه سرعت گرفته است و برنامه این است که در صورت تأمین مالی، آزادراه تهران شمال تا ۶ سال آینده تکمیل شود.
آزادراه تهران-شمال یکی از عظیمترین پروژههای راهسازی کشور است. این آزادراه بخشی از آزادراه سراسری شمال-جنوب ایران در نظر گرفته شده است و به عنوان کوتاهترین راهی که دریای خزر را به خلیج فارس پیوند میدهد، در ترانزیت و ترابری منطقه نقش بزرگی را ایفا خواهد کرد. این پروژه از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۹۴ در اختیار پیمانکاران چینی بود. پس از آن در سال ۹۴ بنیاد مستضعفان به عنوان پیمانکار و تأمینکننده ۵۰ درصد سرمایه ساخت وارد احداث آزادراه تهران - شمال شد. ۵۰ درصد دیگر سرمایه ساخت را نیز دولت تأمین اعتباری کرده است.
مسیر کلی آزادراه تهران-شمال به طول ۱۲۱ کیلومتر و در چهار قطعه ساخته است که از تقاطع غیرهمسطح با بزرگراه شهید همت و بزرگراه آزادگان شروع و تا شهر چالوس ادامه پیدا کرد و در نهایت به کمربندی چالوس وصل میشود. قطعه یک به طول ۳۴ کیلومتر و قطعه چهار به طول ۲۰ کیلومتر به بهرهبرداری رسیده است و امروز نیز باند رفت قطعه دو به طول ۲۲ کیلومتر به بهرهبرداری میرسد.
این بخش از آزادراه از دوآب شهرستانک تا پل زنگوله به طول ۲۲ کیلومتر امتداد مییابد که کاهش پنج کیلومتر از طول مسیر موجود کرج چالوس، کاهش ۲۰ دقیقهای از زمان سفر را به همراه دارد و با حذف گردنه کندوان و اصلاح قوسهای موجود در مسیر موجب افزایش ایمنی سفر خواهد شد. به این ترتیب قطعه سه و باند برگشت قطعه دو از بزرگراه باقی میماند. به گفته خادمی باند برگشت قطعه دو پیشرفت ۴۵ درصدی دارد و مطالعات قطعه سه نیز انجام شده است.
نظر شما