به گزارش سرویس ترجمه، در سالهای اخیر، پدیده کار کودکان با تشدید درگیریها و نرخ بالای آوارگی و پناهندگی همراه بوده است. در این میان سازمان ملل متحد در راستای رسیدگی به وضعیت کودکان، در سال ۲۰۲۲ بهعنوان بخشی از تلاشها برای تشویق دولتهای ملی و سازمانهای بینالمللی برای اقدام بیشتر علیه ورود کودکان به نیروی کار، کمپین «حمایت اجتماعی جامع برای پایان دادن به کار کودکان» را راهاندازی کرد، چراکه آمار ورود کودکان به دنیای کار بسیار بالا است.
افزایش کودکان کار در سراسر جهان
مطابق با ارقام سازمان بینالمللی کار و یونیسف، امروزه بیش از ۱۶۰ میلیون کودک کار در سراسر جهان وجود دارند. ۸.۴ میلیون کودک نسبت به سال ۲۰۱۶ به این رقم افزوده شده است. به عبارت دیگر از هر ۱۰ کودک در سراسر جهان، یک کودک مشغول به کار است و تقریباً نیمی از آنها (۷۹ میلیون کودک) در مشاغل خطرناکی کار میکنند که بهطور مستقیم سلامت و رشد آنها را به خطر میاندازد. این رقم نیز افزایش ۶.۵ میلیون نفری را نشان میدهد.
کار کودکان اغلب زمانی اتفاق میافتد که خانوادهها به دلیل فقر، بیماری ناگهانی یک سرپرست یا از دست دادن شغل یک حقوقبگیر اولیه، با چالشهای مالی یا فقدان اطمینان مواجه میشوند. آمارها حاکی از آن است که با وجود فشارهای اقتصادی اخیر در سراسر جهان در حال حاضر ۹ میلیون کودک دیگر سراسر جهان در معرض خطر پیوستن به بازار کار قرار دارند.
این کودکان در همه مشاغل، از مزارع قهوه، کاکائو و پنبه تا تولید لاستیک، در محیطهای مملو از مواد شیمیایی سمی، صنایع و روی ماشینآلات خطرناک کار میکنند. در بنگلادش تقریباً نیمی از کودکانی که در صنعت جداسازی قطعات کشتی کار میکنند، کمتر از ۱۲ سال دارند و بیش از ۱۰۰ ساعت در هفته مشغول به کار هستند. این کار با خطر بالایی از وارد آمدن آسیب به کودکان همراه است و در عین حال آنها را در معرض بخارهای سمی قرار میدهد.
ارقام ارائهشده نشان میدهد روند کاهشی کودککاری برای نخستین بار طی ۲۰ سال گذشته رو به افزایش است. این رقم در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶ و بهدنبال وضع مقررات و شبکههای حمایت اجتماعی توسط دولتهای اکثر کشورهای در حال توسعه به میزان ۹۴ میلیون نفر کاهش پیدا کرده بود، با این وجود شرایط فعلی موفقیتهای بهدستآمده قبلی را با خطر مواجه کرده است.
سازمان ملل این پدیده را به افزایش سطوح غالب فقر در جهان نسبت داده است، بهنحویکه در کشورهای کمترتوسعهیافته، یک از هر چهار کودک، در کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین ۹ درصد و در کشورهای با درآمد متوسط رو به بالا هفت درصد از کل کودکان در بازار کار مشغول هستند.
اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد شامل پایان دادن به کار کودکان در همه اشکال تا سال ۲۰۲۵ میشود، اما این هدف بلندپروازانه دستنیافتنی بهنظر میرسد و حتی افزایش چشمگیر ارقام فعلی نیز برای این سال پیشبینی شده است.
گسترش چشمگیر کار کودکان در مناطق عربی
کودککاری در سالهای اخیر بهویژه در مناطق عربی گسترش سریع و چشمگیری داشته است، حال آنکه اکثریت قریب به اتفاق کشورهای عربی موافقتنامههای بینالمللی را با هدف مبارزه با کار کودکان امضا و با هدف حمایت از کودکان، قوانین و مقررات محلی وضع کردهاند. آنها همچنین برنامههایی برای مهار این پدیده تا حذف کامل آن تا سال ۲۰۲۵ به تصویب رساندهاند که بهنظر میرسد هیچیک از آنها عملی نشده و حتی شرایط در تعدادی از آنها نسبت به دهه گذشته بدتر هم شده است.
سازمان بینالمللی کار تعداد کودکانی که در حال حاضر در بازار کار کشورهای عربی حضور دارند را حدود ۱۳.۴ میلیون نفر یعنی ۱۵ درصد از کل کودکان مناطق عربی تخمین زده است. این عدد نگرانکننده بسیار بیشتر از نرخهای جهانی کودککاری در کشورهایی با درآمد متوسط است و نشان میدهد عواملی استثنایی در مرزهای این مناطق وجود دارد که تعداد فزایندهای از کودکان را بهسمت بازار کار سوق میدهد.
امروزه بیش از نیمی از کشورهای عربی از جمله فلسطین، تونس، سوریه، سودان، سومالی، لیبی، لبنان، اردن، عراق و یمن بهطور مستقیم تحتتأثیر درگیریهای داخلی یا هجوم پناهندگان، مهاجران و آوارگان قرار دارند. این افراد از شبکههای ایمنی اجتماعی و کودکان آنها از دسترسی به آموزش رایگان محروم هستند. از سوی دیگر گسترش فقر در میان خانوادههای آسیبپذیر به سوق دادن کودکان به کار در شرایط وحشتناک منجر شده که تأثیر بحران اقتصادی جهانی بر کشورهای عربی نیز عامل تشدید این اوضاع است.
افزایش قیمت کالاهای اساسی در بازارهای جهانی طی سه سال گذشته به افزایش نرخ تورم در اکثر کشورهای عربی منجر شده و خانوادههای بیشتری را به دلیل کاهش قدرت خرید به زیر خط فقر شدید سوق داده است. در نتیجه جذب کودکان بهعنوان نیروی کار ارزانقیمت در بخشهایی همچون کشاورزی افزایش پیدا کرده است تا جایی که حدود نیمی از کودکان کار در مصر، سودان و یمن در حال حاضر در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند.
علاوه بر این تلاشهای رسمی دولتهای عربی محدود به ایجاد قوانین و رویههایی است که تلاش دارند پدیده کار اجباری کودکان را غیرقانونی کنند. موفقیت این تلاشها بعید بهنظر میرسد و انتظار میرود کودککاری در این مناطق همچنان گسترش بیشتری داشته باشد، چراکه اقدامات پیشگیرانه اتخاذشده برای مقابله با کودککاری باید همراه با راهبردهای توسعه همهجانبه باشد که به علل ریشهای این روند از جمله افزایش فقر، نابودی شبکههای امنیت اجتماعی و افزایش تورم میپردازد و به بحرانهای ناشی از شرایط درگیری و آوارگی پاسخ میدهد.
انواع کودکان کار در مناطق عربی
کودککاری در کشورهای عربی بر اساس خاستگاهها متنوع این پدیده در انواع، اشکال و نرخهای متنوعی دیده میشود و حتی در بعضی مناطق پدیدهای عادی است. در کشوری همچون مصر با توجه با فقر جاری در اکثر محلههای قاهره و نگرشهای مربوط به کودکان در مناطق روستایی، کار اجباری کودکان در معادن، صنایع ساختمانی و کشاورزی گسترده و نزدیک به ۹.۳ درصد از کل کارگران این بخشها برابر با ۱.۶ میلیون کودک را در خود جای داده است که اکثریت قریببهاتفاق آنها در شرایطی اسفناک کار میکنند.
درگیریهای جاری در یمن طی ۱۰ سال گذشته نیز خانوادههای این کشور را در شرایطی ناپایدار قرار داده و کودکان آنها را به کار بهویژه در بخش کشاورزی مجبور کرده است. بیش از ۱۹۲ هزار کودک یمنی در نتیجه قرار گرفتن در معرض آفتکشها، سموم، کودها و سایر مواد شیمیایی از آسم، اختلال بینایی، عفونتهای پوستی، بیماریهای گوارشی، صرع و عفونتهای مختلف چشم رنج میبرند.
شرایط وخیم اقتصادی در عراق نیز یکسوم کودکان این کشور را بهسمت وارد شدن به دنیای کار برای حمایت از خانواده خود سوق میدهد. گسترش مشاغل غیررسمی، غیرقانونی و خارج از مقررات یا نظارت اتحادیههای دولتی یا محلی نیز منجر به افزایش کار کودکان شده است که بخش عمدهای از آنها مشغول جمعآوری ضایعات هستند و این امر نگرانیهای بهداشتی را افزایش میدهد.
آوارگیهای ناشی از جنگ در سوریه و درگیریهای جاری در لیبی نیز به فقدان نظارت دولتی بر بازار کار و افزایش تعداد خانوادههایی منجر شده است که برای گذران امور اقتصادی مجبور به تکیه بر کودکان خود هستند. طبق آمارها اکثر کودکان پناهنده سوری در بخشهای مختلف اقتصادی لبنان کار میکنند.
عواقب گسترش کار اجباری کودکان
افزایش کار کودکان خطرات بهداشتی و انسانی قابلتوجهی بهدنبال دارد. این پدیده میتواند به آسیب شدید جسمی و روحی و حتی مرگ کودکان منجر یا به بردهداری و استثمار جنسی و اقتصادی آنها منتهی شود و آنها را در معرض خشونت، آزار و سایر موارد نقض حقوق بشر قرار دهد. از سوی دیگر کودککاری کودکان را از تحصیل، مراقبتهای بهداشتی و تمام حقوق اساسی خود محروم میکند.
کار کودکان به هر دلیلی که رخ دهد، با افزایش نابرابری و تبعیضهای اجتماعی همراه است، به رشد جسمی، ذهنی و اجتماعی کودک آسیب وارد و آنها را در برابر فقر و محرومیت آسیبپذیر میکند. با وجود محرومیت این نسلها از دسترسی به آموزش با کیفیت با خطرات جدی اقتصادی و اجتماعی نیز همراه است. بنابراین کشورهای عربی در دهههای آینده متحمل ضرر و زیان بسیاری خواهند شد که بهدنبال از دست رفتن دسترسی یک نسل کامل به فرصتهای آموزشی مورد نیاز برای یافتن مشاغل مناسب با در آمد خوب و توانایی کمک به جامعه است. کار اجباری کودکان تنها جوامع عرب را فقیر و فقیرتر میکند و مانع دستیابی کشورها به اهداف توسعه مندرج در سیاستهای اقتصادی و اجتماعی خود میشود.
نظر شما