به گزارش خبرنگار ایمنا، تاریخ معاصر ایران، از دوران نهضت مشروطه تا امروز، چهرهها و شخصیتهای فکری و جریانهای مدعی اصلاحگری و روشنفکری فراوانی به خود دیده است. رویکردهایی که با تأمل بر علل «انحطاط جامعه ایرانی» به صورتبندیهای مختلف در تحلیل این مساله بنیادین پرداختهاند.
پرسیدن از علل و عوامل فروپاشی، انحطاط یا بهتعبیر برخی دیگر «علل عقبماندگی جامعه ایرانی» از میانه سلسله قاجار و بهطور خاص مواجهه جامعه ایران با تمدن غرب (مشخصاً از جنگ ایرانیان با روسها)، محور توسعه دیدگاه روشنفکری در ایران معاصر با همه خاستگاههای لائیک، نواندیشی دینی و تجددگرا با گرایش راست و چپ بوده است.
در میانه سده چهاردهم (بهطور خاص دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی) بهدلایل بروز برخی شرایط عینی و ذهنی جامعه ایران، اندیشه «مبارزه و تحولخواهی» در میان همه جریانهایی که دعوی اصلاح اجتماعی داشتند، محوریت پیدا کرد. بهتدریج و طی زمان همه این گروهها به این نتیجه رسیدند که نظم کنونی مستقر در رژیم شاهنشاهی پهلوی ناکارآمد بوده و لازم است تغییر و تحولی در شرایط موجود رخ دهد. البته در نحوه و «زمان» رسیدن این گروهها به این جمعبندی تفاوتهایی وجود داشت؛ اما نکته مهمتر این بود که تنها یک گفتار و گفتمان مسلط، خطمشی بدیل برای تغییر نظم کنونی و تحول جامعه ایرانی ارائه کرد.
سپر تسلیم در برابر اندیشههای بلند امام
گفتارها و اندیشههای دیگر یا در مجموع نتوانستند مسیر و راه جایگزینی برای تحول پیشنهاد دهند، یا خطمشی پیشنهادی آنها بیش از آنکه تحول در ابعاد گوناگون زیست فردی و اجتماعی ایرانیان باشد، با رویکردی محافظهکارانه، تثبیت و تحکیم نظم سیاسی موجود و مستقر را موجب شد؛ ولو در ادبیات و گفتار ادعای انقلابی بودن آنچنانی و تحولخواهی عجیبوغریب را مطرح میکردند. آن گفتار حاکم که موجبات «انقلاب شکوهمند اسلامی» را در بهمن ۱۳۵۷ شکل داد، خطمشی و اندیشه امام خمینی (ره) بود. رویکردهای نوین تغییر و تحولخواهی، یا در برابر خط سیاسی و اجتماعی امام عزیز، سپر تسلیم انداختند و در گفتار او هضم شدند یا بعدها در تقابل با اندیشه او قرار گرفتند.
سالروز ارتحال آن بزرگمرد زمین و زمان، فرصت خوبی برای پاسداشت امامی است که سالها رنج و سختی و تبعید را متحل شد تا آرمانش را محقق کند؛ صدالبته که این آرمان، پس از ارتحال امام راحل و انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به زعامت امت اسلامی، تداوم یافت و به ثمر نشست تا جایی که گستره تمدن نوین اسلامی روز به روز وسعت یافته و در حال شکل گرفتن و قویتر شدن است.
سید حمید روحانی؛ از نزدیکان حضرت امام (س) و مؤلف کتاب تحلیلی از نهضت امام، میگوید: امام در زندگی همواره ساده میزیست، ساده میپوشید، ساده میخورد، از غذای چرب و نرم پرهیز میکرد، از خوراکیهای مقوی پرهیز میکرد؛ در نجف غذای مورد علاقه ایشان نان و پنیر و گردو بود. در رفت و آمدها، تا جایی که امکان داشت از گرفتن اتومبیل خودداری میکردند. البته سادگی جز خصایص حضرت امام بود و هیچ حادثهای باعث نمیشد تا این خصیصه جای خود را به چیز دیگری بدهد. ایشان حتی پس از پیروزی انقلاب و ورود به خاک میهن و در اوج احساسات مردم، سادگی خود را حفظ کردند و از بسیاری از تجملات دوری کردند. امام (ره)، حتی مراسم تشریفات ورود به میهن را نیز اجازه ندادند و فرمودند: مگر میخواهند کورش را وارد ایران کنند. یک طلبه از ایران خارج شده و همان طلبه به ایران باز میگردد. من میخواهم میان امتم باشم و همراه آنان بروم ولو پایمال شوم.
شناخت امامین انقلاب؛ ضرورتی که باید محقق شود
حجت الاسلام سیدمحمدصادق ابطحی، استاد حوزه علمیه و نماینده سابق ولی فقیه در ستاد پدافند نیروی هوافضای سپاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، پیرامون شخصیت امام خمینی (ره) و تداوم راه امام در دوران رهبری امام خامنه ای (مدظله العالی)، اظهار کرد: امام راحل عظیمالشان در همه ابعاد فکری، عقلی و دینی جامع بودند.
به گفته وی، آنچه که همه عالمان و بزرگان داشتند، امام عزیزمان به طور جامع کامل یک جا داشتند و این تعبیر مشهور آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری در توصیف این شخصیت الهی و بزرگ مصداق عینی دارد.
استاد حوزه علمیه تاکید کرد: امام خمینی (ره) در علم، زهد، فلسفه، صداقت، خلوص، سیاست مداری و مدیریت سرآمد دوران بودندو نیاز امروز ما این است که جامعه امام شناس باشند و او را بشناسند و نسبت به امامین انقلاب معرفت پیدا کنند.
وی خاطر نشان کرد: بنیانگذار کبیر انقلاب در عرصه سیاسی زمان قاجار، مشروطه، جنگ جهانی، کودتای رضاشاه، روی کار آمدن محمدرضا و دخالت و استعمار و استبداد بیگانگان را به تمام معنا درک کرده بود و به خوبی آگاهی داشت که اسلام ناب و ولایت فقیه نجات دهنده این ملت و این سرزمین است.
حجت الاسلام ابطحی با بیان اینکه حضرت امام، وجود حکومتهای مستبد و ظالم، تفرقه در بین مسلمانان و تبلیغ نشدن جدی دین در جوامع و ممالک اسلامی را مشکل تمام جوامع اسلامی میدانست. در برخورد با محرومان مستضعفان، بسیار نرم و در برخورد با زورگویان از همان دوران جوانی، بسیار قاطع، سختگیر و راسخ بودند.
وی تاکید کرد: اما هر سه شاخصه فرماندهی کل قوا، رهبری سیاسی و مرجعیت دینی جامعه اسلامی را با هم داشتند و با تبیین نظریه ولایت فقیه توانستند پایه گذار انقلابی باشند که تا به امروز همانند و مشابهی نداشته است.
استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه امروز گاهی میبینیم و میشنویم که دشمنان ما شناخت بیشتری از خودمان از امامین انقلاب دارند، ادامه داد: جوانان ما هنوز شناخت چندانی از امام و رهبری معظم انقلاب ندارند؛ رهبر اندیشمندی که ۳۴ سال است سکاندار کشتی انقلاب در این دریای متلاطم هستند و مقتدرانه و دلسوزانه انقلاب را پیش بردهاند.
وی تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب را باید از زبان بیگانگان شناخت که عنوان میکنند امام معمار انقلاب بود اما آنکه این مسیر را هموار و راه را پایه گذاری کرد رهبر اندیشمند انقلاب است که همچنان ایستاده و رهبریهای او دشمنان را به ستوه آورده است.
به گفته حجتالاسلام ابطحی، تببین شخصیت رهبر فرزانه انقلاب وظیفه و تکلیف تریبون داران و اهل سخن است. گویندگان و رسانهها هم غفلت میکنند هر چند امام خامنه ای عزیز هم اجازه این دست کارها را نمیدهند، اما شناخت رهبر امت اسلامی ضرورتی است که باید همگان آن را درک کنند و به آن آگاه باشند.
وی تصریح کرد: بدخواهان، مخالفان و حتی معاندان میگویند در تمام زندگانی ایشان یک نقطه خاکستری هم پیدا نمیکنید چه برسد به یک نقطه سیاه. خانم رایس تعبیری درباره رهبر انقلاب دارند و میگوید مشکل ما در ایران ابرشخصیت رهبری این کشور است. آنچه را که اتاقهای فکر ما سالهای سال روی آن برنامه ریزی و کار میکنند و شناخت خوبی از ایشان دارند؛ این نکته بسیار مهمی است و خودمان هم باید رهبر انقلاب را بشناسیم.
استاد حوزه ادامه داد: این درست است که در سالگرد عروج آسمانی امام عزیز قرار داریم اما نکته مهم دیگر سالگرد انتخاب ارزشمند و شایسته حضرت آیتالله سیدعلی خامنه ای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی است. این مهم باید برای مردم روشنگری و تببین شود تا نکند زمانی بیاید که بگوییم نشناختیم و از دست دادیم.
نظر شما