به گزارش خبرنگار ایمنا، عالیترین ارزش وجودی انسان در نظام خلقت، عبودیت حقتعالی است که شکل و فرم مخصوص آن از زیباترین جلوههای استعداد هنری یک انسان میتواند باشد. انسان مسلمان، لحظههای عبادتش، لحظات نمایش عشق و دلدادگی او باخدا است که آن را با هیچچیز عوض نمیکند.
زیارت و حضور در آستان مقدس اولیای حق، از پربارترین نمونههای این تجلّی و نمایش دلدادگی است که زائر عارفِ دلباخته، پیوسته آن را از خداوند طلب میکند. و در طول تاریخ، مسلمانان برای انجام زیارت، جان و مال خود را فدا کردهاند و در این راه سختیها را بهجان خریدهاند تا بتوانند لحظاتی در حرم اهلبیت علیهم السلام، از فیض آنان بهره ببرند.
لحظههای مهیّا شدن برای زیارت و دیدار اولیای حق نیز در نزد گذشتگان و نیاکان ما مسلمانان، از اهمیت شایانی برخوردار بوده است. زیارت دارای سنتها و آدابی بوده است که زیباییهای معنوی در آن موج میزده و آثار فراوانی هم داشته است. ازجمله این سنتها که نشانی از تعظیم شعائر و تقوای قلوب مؤمنان است، سنّت «چاووشی خوانی» است. سنتی دیرین که بهنوعی در تمام آئینها مذهبی ایرانیان گرهخورده است و تجلی آن این آئین را میتوان در دهه کرامت و ولادت باسعادت امام رضا (ع) مشاهده کرد.
چاووشی خوانی از چه دوره وارد آئینها ایرانیان شده است؟
منصور قربانی، مدیر دفتر تخصصی هنرهای ملی و آئینی شهرداری اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: چاووشی یا چاوشی (در زبان محلی چوش)، آواز مذهبی شیعی بهویژه بدرقه یا پیشباز زائران اماکن زیارتی است. رسم چاوشخوانی برای زائرین کربلا یا مشهد از دوره صفویان و قاجاریان مرسوم شده و در سده اخیر موردتوجه فراوان قرارگرفته است.
وی افزود: رسم چاوشخوانی، علاوه بر استان بوشهر در استانهای دیگر مثل استان خوزستان، استان هرمزگان، جنوب استان فارس و استانهای شمالی ایران مثل استان مازندران نیز معمول است.
مدیر دفتر تخصصی هنرهای ملی و آئینی شهرداری اصفهان بابیان اینکه این سنت به قبل از دوران صفویه بازمیگردد، تصریح کرد: «چاووش» واژهای ترکی است، به معنای جارچی، پیک، پیشرو کاروان، فردی که دعوت رفتن به زیارت مشهد مقدس؛ عتبات عالیات و خانه خدا کند.
وی ادامه داد: در اصطلاح روستاییان خراسان، چاووش، فردی بوده که در فصل مناسبِ زیارت، در روستاها، سواره یا پیاده به راه میافتاده و روستاییان را بهوسیله جار زدن و خواندن اشعار نغز و دلکش در مدح و منقبت امامان معصوم (ع) برای رفتن به زیارت تشویق میکردهاست.
قربانی اضافه کرد: در فرهنگ دهخدا، واژه «چاو» به، «بانگ و سروصدای گنجشک، هنگامیکه از بیم دزدیده شدن جوجهاش بانگ برمیآورد» معنا شدهاست.
وی گفت: در بوشهر وسیله خبردادن به مردم محل یا شهر از سفر زیارتی، چاوشخوانی بود که امروز نیز کموبیش اجرا میشود. چاوش با خواندن چاوشی هم حاضران را سرگرم میکرد و هم غایبین را به حضور در مجلس دعوت میکرد. اشعار چاوشی بیشتر ساخته ذوق و تخیل علاقهمندان است و سرایندگان آنها اغلب نامعلوم هستند؛ به همین سبب است که بعضی از اشعار چاوشی فاقد قافیه مرتب است.
چاووشی خوانی در کدام دستگاه موسیقی ایران اجرا میشود؟
مدیر دفتر تخصصی هنرهای ملی و آئینی شهرداری اصفهان بهطورمعمول در دستگاه «چهارگاه» از موسیقی ردیف ایرانی است و بدون همراهیساز، اجرا و بهطورمعمول توسط چند نفر خوانده میشود. دو یا چند خواننده اشعار چاووشی را با آوازی مشخص بین یکدیگر مبادله و به هم جواب میدهند. حتی ممکن است زنان نیز در این همخوانی با مردان همراه شوند. در امتداد هر چاووشی (دوبیت)، خواننده در فرود آواز خود، با خواندن بیتی مانند: که خدا گفته بر همه آیات
وی افزود: به غریب خاک خراسان رضا، صلوات یا: که خدا فرموده بر همه آیات به قد موزون علی نور محمد، صلوات پایان کار خود را اعلام میکند. حاضران نیز در پاسخ اشعار او، صلواتی بر محمد و خاندانش میفرستند. اشعار چاووشخوانیبه طور معمول دوبیتیهایی است که اغلب بروزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل مثمن محذوف) سروده شدهاست. مانند بر مشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا / بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا، که خدا گفته در همه آیات / به شاه قپه طلا حضرت رضا صلوات
چاووشخوانی به چه معنا است؟
قربانی گفت: چاووش (چاوش) در اصل واژهای ترکی است که از چو یا چاو، به معنای اعلان و خطاب ریشه گرفته است امّا مفاهیم مختلفی دارد مانند: سرهنگ و صاحبمنصبی که پیشاپیش حاکم و اشخاص بزرگ حرکت کند، نقیب لشکر، جارچی، یساول، رئیس و پیشوا. همچنین در بعضی از فرهنگها معنی آن را پیشرو لشکر و کاروان، حاجب، و بهخصوص فردی که پیشاپیش قافله یا زوار حرکت کند و آواز خواند، ذکر کردهاند.
وی اضافه کرد: چاووشخوانی در ابتدا برای دعا و آرزوی خیر در رکاب پادشاهان و امرا استفاده میشد و بهمرور بعدها برای آوازهای مذهبی و استغاثه آمیز هم به کار رفت. در طول تاریخ معنایش بهمرور تغییر پیدا کرد..
مدیر دفتر تخصصی هنرهای ملی و آئینی شهرداری اصفهان اظهار کرد: واژه چاوش در دوره اتابکان و ایلخانانبه بعد، چاووشخوانی به معنای دسته فراشان و متصدیان تنظیم امور لشکر و اردو به کار میرفت. در دوره آلبویه هم به معنی فراشان تشریفات این واژه را به کار میبردند. در دوره صفویه، این واژه در معنای نقیب سلاطین به کار میرفت. بر اساس آثار ادبی فارسی که از قرن ۹ قمری بهجامانده، چاوش در معنای نقیب و پیشرو کاروان بهکاررفته است.
چاووشخوانی در چه دوره تاریخی به اوج میرسد؟
وی افزود: نمیتوان تاریخ دقیقی از رسم چاووشخوانی ارائه کرد اما به نظر میرسد از دوره صفویه، این رسم برای زائران مرسوم شده و در دوره قاجار به اوج میرسد. بهمرور بهاندازهای مهم میشود که جزو رسوم مذهبی فرهنگ مردم ایران بهحساب میآید. حتّی در سفرنامههای سیاحان و مستشرقانی که در عصر صفویه و قاجاریه به ایران آمدند، اشارههایی به این رسم را میبینیم؛ بهعنوانمثال پولاک (دوره ناصرالدینشاه) در سفرنامهاش به چاووشها و چاووشی خوانهای مذهبی که پرچم سرخ در دست دارند و جلوتر از بقیه حرکت میکنند، اشارهکرده است، یا اولئاریوس (دوره صفویه) در سفرنامهاش از چاووشانی سخن میگوید که در جلو دسته، اشعاری میخوانند و موریِ (عصر قاجار) در کتاب «سرگذشت حاجیبابای اصفهانی» از آواز کوس و نقاره و صلای حرکت چاووشان در مراسم میگوید.
قربانی با اشاره به نام چاووشخوانی در مناطق مختلف ایران، تصریح کرد: در مناطق مختلف ایران، واژههای چاووش و چاووشخوانی با اندکی تحریف در واژه اصلی، به اشکال مختلف بهکار میرود که در زیر تعدادی از آنها را نامبردهایم: مازندران: به چاووش «چائوش» و به چاووشخوانی «چائووشی» میگویند، بوشهر: چاووشی را «چوشی» و خواننده آن را «چوش» مینامند، بیرجند: نذارهخوان، اطراف قزوین: چیوِش، ساوه: چوشیکِش، قمصر کاشان: چووشخوان، مناطق زاگرس: چَئوش، اصفهان و شیراز: عمل چاووشخوانی را چوشخونی و هرمزگان: «چاشی» یا چایشی میگویند.
وی ادامه داد: در مراسم آئینی «شمع و چراغ» در تکیه بیدآباد شاهرود، پس از مراسم خطبه و دعا، چاووش اشعار محتشم کاشانی را میخواند و حضار در پایان هر مصراع صلوات میفرستند.
مدیر دفتر تخصصی هنرهای ملی و آئینی شهرداری اصفهان اظهار کرد: هنر چاووشی خوانی مربوط به دوران پس از اسلام است و از لغت ترکی خوارزمی به معنای بانگ کردن و صدازدن میآید و در سوره حج به آن اشارهشده است؛ این اصطلاح در میان ایرانیان از زمانی که شاهعباس صفوی با دولت عثمانی مشکل پیدا میکند و جاده مشهد را ترمیم میکند رواج پیدا میکند درواقع شاهعباس بعد از مشکلی که با دولت عثمانی پیش میآید نمیخواهد حجاج ایرانی به حج بروند و پول ایرانیها به جیب عثمانیها برود جاده مشهد را ترمیم میکند و مشهد مرکز حج ایرانی میشود این واقعه بزرگی در تاریخ ایران است.
وی ادامه میدهد: پس ازاین اقدام جاده مشهد بهجاده عباسی نامگذاری میشود و کاروانسراهایی در این مسیر راه میافتد و عدهای بهعنوان خدمتکار در کاروانسراها استخدام میشوند و موقعی که زائرین به مشهد میرفتند در این کاروانسراها اقامت میکردند. در آن زمان همانطور که برای حج و عتبات رفتن رسم بود «چاووشی خوانی» انجام شود برای زیارت مشهد هم که حج فقرا نامگذاری شده بود «چاووشی خوانی» رسم میشود.
قربانی گفت: بنابر روایات رسیده برخی از شعرهای چاووشی حضرت رضا (ع) منسوب به شاهعباس است. اینیک واقعیت است که چاووشی خوانی به دوران صفویه بازمیگردد و از آن زمان سفر به مشهد و دیدار بارگاه امام رضا (ع) مطرح میشود.
وی اظهار کرد: به روایت استاد جاوید حضور حضرت رضا (ع) در شهر مشهد باعث سرودن اشعاری از سوی ادیبان شده است، آمدن حضرت رضا (ع) به مشهد پروندهای بین ادیبان و هنرمندان ایران ایجاد میکند که اولین آن ستایش شخصیت امام رضا (ع) در قالب چاوشی خوانی و «مناقب خوانی» و «منقبت سرایی» میشود؛ آنها حضرت رضا (ع) را در قالب شعر میسرایند و هنرمندان هم در مجالس مختلف آن را در قالب ستایش حضرت رضا میخوانند.
مدیر دفتر تخصصی هنرهای ملی و آئینی شهرداری اصفهان اضافه کرد: در طول دوره صفویه که صفویان حرم و بارگاه امام رضا (ع) را تکمیل میکنند اشعاری به زبانهای مختلف راجع به حرم و بارگاه ایشان و ستایش آن میسرایند و این ستایش حرم و بارگاه به یک بخش هنری آوازی برای امام رضا (ع) تبدیل میشود.
وی ادامه میدهد: در کنار این آئینها. آئین «سلام خوانی» را وقتی زائران به داخل حرم میرسند در زیارتنامه در کنار سلاموصلوات خاصه خوانی برای امام رضا (ع) میخوانند؛ در کنار این سلام برای امام رضا (ع) شعر سلام سروده میشود و هنرمندان آن را به خوانش درمیآورند. «سلام خوانی» شاخه دیگری از هنرهای آئینی رضوی است که بعد از دوران صفوی رایج شده نمونههایی از چاووش نامههای مربوط به زیارت شاه خراسان، حضرت امام رضا (ع) است که میتوان به نمونههای ذیل اشاره کرد.
ما به نزد حضرت شاه خراسان میرویم / با سر و جان در بر سلطان ایمان میرویم
قبلة هشتم، امام هشتمین باشد رضا / ما به نزد آن شهنشاه غریبان میرویم
هر که دارد آرزو بر گو بیا با کاروان / ما به نزد آن امام انس و هم جان میرویم
آن امامی که مراد عالمی سازد روا / در حضور او به امید فراوان میرویم
خاک ایوان طلا را سورمة چشمان کنیم / سر ز پا نشناخته در نزد جانان میرویم
هر که را عشق امام در این بود بر گو بیا / گو بیا با ما که ما با عهد و پیمان میرویم
با «صفایی» بشنو و بشتاب سوی حضرتش / ما به سوی تربت آن شه، شتابان میرویم
ز تربت شهدا بوی سیب میآید / ز طوس بوی رضای غریب میآید
برو به مشهد و شاه رضا زیارت کن / ببین که بوی غریب از غریب میآید
ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی / خقته در خاک خراسان تو غریب الغربایی
اغنیا مکه روند و فقرا رو به تو آرند / جان به قربان تو بادا تو که حج فقرایی
در توس جلالت رضا میبینم / بیپرده، حریم کبریا میبینم
در کفشکَنِ حریم پور موسی / موسای کلیم، با عصا میبینم
به شاه قبة طلا حضرت رضا صلوات / به طاق ابروی حضرت رضا صلوات
دوازده پسران علی بن ابیطالب / به ماه عارض هریک جدا جدا صلوات
چاووشنامۀ هنگام برگشت از حرم مطهر حضرت امام رضا (ع):
ما کنون از مشهد شاه رضا برگشتهایم / از ضریح آن امام مقتدا برگشتهایم
سر فدا کردیم در راه امام هشتمین / مژدهای ایران! ز ایوان طلا برگشتهایم
سرمه چشمان نمودیم خاک پای شاه دین / از حضور آن امام با ولا برگشتهایم
سبز بودی جای ایران و تمام شیعیان / از حضور آن شه بی اقربا برگشتهایم
چون صفای قبر او را در بغل بگرفتهایم / حمد لله با وفا و با صفا برگشتهایم
نظر شما