به گزارش خبرنگار ایمنا، مرکز پژوهشهای مجلس اخیراً در گزارشی میزان نرخ فقر و احوالات خانوار در دهه ۹۰ را بررسی کرده است، در این گزارش به بررسی ابعاد مختلف گزارش مرکز پژوهشها پرداخته شده است.
خط و نرخ فقر از جمله متغیرهای اقتصادی حائز اهمیت برای مردم است. وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی بر اساس نتایج گزارش مرکز پژوهشها در سالهای گذشته برای اولین بار در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ خط فقر رسمی را اعلام کرد. آمارهای اقتصادی دهه ۱۳۹۰ برای مردم خرسندکننده نبود و در زمینههای مختلفی مانند رشد تولید ناخالص ملی، وضعیت تورم، رشد نقدینگی و… شاهد ارقام جالبی نبودیم. این شرایط باعث شد تا مردم از همان زمان با کاهش رفاه روبهرو شوند.
رهبر انقلاب نیز در همین خصوص فرمودند: «آمارهای اقتصادی دهه ۹۰ خرسندکننده نیست… آمار مربوط به رشد تولید ناخالص داخلی، آمارمربوط به تشکیل سرمایه در کشور، آمار مربوط به تورم، آمار مربوط به رشد نقدینگی اینها خرسندکننده نیست، خب آثار این حقایق در زندگی مردم هم نمود پیدا کرده، اینکه درباره معیشت مردم اظهار نگرانی میکنیم، مربوط به همین چیزها است.»
وضعیت فقر در دهه ۱۳۹۰
خط فقر به ازای هر نفر در سال ۱۴۰۰ یک میلیون و ۶۸۰ هزار تومان بوده یعنی برای یک خانواده چهار نفری معادل چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خواهد بود. این میزان ۵۰ درصد نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد کرده است بنابراین نرخ فقر رسمی اعلام شده یعنی درصد جمعیت زیر فقر مطلق ۳۰.۴ درصد بوده در حالی که این نرخ در سال ۱۳۹۰ معادل ۱۹ درصد بوده است. البته لازم به ذکر است که نرخ فقر در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال قبل آن یعنی سال ۱۳۹۹ کاهش ۰.۹ درصدی داشته است. پیشبینی میشود خط فقر متوسط در شهریور ۱۴۰۱ به هفت میلیون و پانصدهزار تومان برسد.
تغییرات سبد مصرفی خانوار در گوشت و مرغ
از سال ۱۳۹۷ به بعد با افزایش قیمت مواد غذایی و کاهش درآمد خانوار، به علت اینکه خوراک کالای ضروری است، سهم خوراک از کل هزینه خانوار افزایش یافته (از ۲۹ درصد به ۳۲ درصد رسیده است)، کالری دریافتی خانوار کاهش یافته و کیفیت این کالری نیز افت کرده است.
مقایسه سبد مصرفی خانوار شامل گوشت، مرغ، نان و شیر و تخم مرغ نشان میدهد که میانگین مصرف گوشت قرمز در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۰، به مقدار ۴۱ درصد کاهش داشته و میانگین مصرف مرغ ۱۰.۵ درصد کاهش داشته است. مصرف شیر ۴۶.۸ درصد کاهش داشته که درصد چشمگیری است اما میانگین مصرف تخم مرغ در این دهه چهار درصد افزایش داشته است و مصرف برنج در این ۱۰ سال ۲۸ درصد کاهش داشته است. در کل میتوان نتیجه گرفت میزان رفاه خانوار و میزان خوراک مصرفی و همچنین کالری دریافتی خوراک کاهش یافته است.
سهم مسکن نیز به عنوان یک کالای ضروری دیگر، از ۲۳ درصد در سال ۹۰ به ۲۷ درصد در سال ۱۴۰۰ افزایش یافت که به این معنی است که به دلیل گرانی مسکن خانوار مجبور است ۴ درصد بیشتر از قبل از درآمدش را به بخش مسکن اختصاص دهد. هزینههای غیرضروری خانوارها مانند آموزش نیز کاهش یافته و این به معنی کاهش رفاه و افزایش فقر بین نسلی است.
ویژگیهای فقرا
در فقیر شدن افراد شش عامل مؤثر است: وضعیت شغلی سرپرست خانوار، وضعیت تحصیلی سرپرست خانوار، وضعیت سنی سرپرست خانوار، وضعیت جنسی سرپرست خانوار، وضعیت ساختار خانوار و وضعیت مسکن خانوار
وضعیت شغلی خانوارهای فقیر در شهر و روستا تفاوت قابل توجهی دارد و هر شغلی در شهر نمیتواند فقر را از بین ببرد. اما در صورتی که افراد بتوانند به شغل رسمی دارای بیمه مشغول شوند میتواند موجب کاهش فقر شود. درصد شاغلان و غیر شاغلان در فقرا و غیر فقرا برابر است اما ۳۷ درصد از خانوارهای غیر فقیر شغل رسمی دارند که در خانوادههای فقیر تنها ۱۶.۵ درصد است. بنابراین اشتغال آنها به شغلهای رسمی فقر را کاهش میدهد. برخورداری از شغل غیر ساده نیز احتمالاً میتواند فقر را کاهش دهد.
در بحث تحصیلی نیز صرف باسوادی و افزایش سالهای تحصیل احتمالاً فقر را کاهش میدهد.
اگر نگاهی به شرایط سنی سرپرستان خانوار بیندازیم مشاهده میشود که در مناطق شهری افراد مسن به دلیل داشتن بیمه وضع بهتری نسبت به افراد جوان جویای شغل دارند اما در مناطق روستایی بالعکس است و وضع افراد جوان بهتر میباشد.
وضعیت جنسی سرپرست خانوار در خانوارهای روستایی نشان میدهد که بین خانوادههای فقیر و غیر فقیر تعداد بانوان سرپرست خانوار در خانوارهای فقیر به طور قابل توجهی بیشتر است. اما در مناطق شهری تفاوت چندانی ندارد.
ساختار خانوارهای شهری دارای کودک نشاندهنده این است که افراد فقیر ۱۴ واحد درصد بیشتر فرزند دارند و لازم است تا تمهیداتی برای پوشش هزینههای این فرزندان اندیشیده شود.
در بحث مسکن نیز افراد فقیر عمدتاً اجارهنشین هستند و همین موضوع باعث کاهش رفاه اجتماعی خواهد شد به صورتی که افراد فقیر شهری ۴ درصد بیش از غیرفقیر اجارهنشین هستند.
رشدهای اقتصادی منفی در دهه ۹۰ باعث شده است تا درآمد سرانه ایرانیان کاهش یابد و ایران از جایگاه بالای متوسط درآمد سرانه در سال ۲۰۰۸ به پایین سقوط کند.
شکاف فقر
علاوه بر خط فقر شکاف فقر نیز یکی از شاخصهای مهم در بررسی وضعیت اقتصادی خانوارهاست، در شاخص اولی همه فقرا به یک چشم دیده میشوند اما در شکاف فقر میزان و شدت فقر نیز دارای اهمیت است. شکاف فقر مشخص میکند که فقرا تا چه حد فقیرتر شدهاند. این شاخص میانگین فاصله درآمد هر فرد با خط فقر به نسبت خط فقر است. هرچه عدد شکاف فقر بیشتر یا نزدیک به اعداد یک یا ۱۰۰ باشد یعنی فقرا فاصله بیشتری با خط فقر دارند و هرچه به صفر نزدیکتر باشد یعنی فاصله کمتر است. عدد صفر یعنی همه فقرا روی خط فقر قرار دارند.
شکاف فقر در ایران از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ افزایش یافته و اکنون در بالاترین مقدار خود یعنی ۲۷ درصد است. مقایسه آن با سالهای گذشته نشان میدهد که افراد فقیرتر شدهاند.
نظر شما