به گزارش خبرنگار ایمنا، اگر تعریف از زادگاه خود نباشد به معنای واقعی شهر اصفهان یک موزه است، موزه از ادوار تاریخی مختلف که در جایجای این شهر قرارگرفته است اینهمه زیبایی و شکوه حتی در بدترین حالت ممکن حفاظت و نگهداری قابلتأمل است. کافی است چشم دلباز کنی و این زیبایی را ببینی.
جدا از عظمت و شکوهش، اصالت و خاص بودن آجر و کاشیکارهای بنا مرا به خود جلب کرده است، جلو میروم با دقت به آن نگاه میکنم، در اوج مرتفع بودن شکوهی دارد که هر بیننده را به خود جلب میکند، دستم را دراز میکنم و آجرهای قدیمی آن را لمس میکنم، با خود فکر میکنم این بنا با چه هدفی درگذشته تأسیسشده و چه افرادی از این بنا بازدید و یا حتی عبور کردهاند، درحالیکه که غرق در زیبایی بنای (دو مناره دارالضیافه) شدهام و این افکار را در ذهنم مرور میکنم، شنیدن صدای که میگوید: «از این بناها در جویباره زیاد است و اگر بخواهید برای هرکدام از این بناهای تاریخی به این مقدار توقف کنید تور گردشگری تا شب ادامه خواهد داشت.» مرا به خود میآورد. به پشت سرم نگاه میکنم جمعیت ۳۰ نفره از فرد سالخورده تا نوجوان در این جمعیت دیده میشود، شاید تنها نقطه وصل همه افراد این جمعیت کارت مقوایی آبیرنگی باشد که عنوان «گردشگر» بر روی آن نوشته و همه بر گردن آویختهاند.
جلو میروم هیچکدام از افراد برایم آشنا نیستند، جوان میانسالی که کتوشلوار سرمهایرنگ پوشیده است میگوید: شما برای تور گردشگری «جویباره گردی» آمدهاید». و پس از تائید من یکی از این کارتهای مقوایی آبرنگ را به من میدهد که برگردن بیندازم. روی کارت را نگاه میکنم بر روی کارت آرم سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان نوشتهشده است کمی دقت میکنم متوجه میشوم بالای آن نام اداره گردشگری این سازمان آمده است، نام این اداره برایم بسیار آَشنا است، از تور گردشگری «نیم رخ» تا رویداد گردشگری «شارستان» که کمتر از یک ماه است به مناسبت هفته فرهنگی اصفهان برگزارشده است مرا یاد فعالیتهای اداره گردشگری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان میاندازد.
درحالیکه محو تماشای کارت هستم ناگهان راهنمای تور درباره بنای «دو مناره دارالضیافه» توضیح میدهد و در ادامه میگوید: «قدمت و کاربری این اثر تاریخی به دلیل فقدان کتیبه و گزارشها تاریخی مکتوب، تابهحال مهجول مانده است، برخی از صاحبنظران قدمت این بنا را مربوط به قرن هشتم (اواخر دوره ایلخانی یا دوره آل مظفر) میدانند و کاربری آن را ورودی یک مهمانسرای مجلل احتمال دادهاند.»
درحالیکه راهنمای تور توضیحاتش درباره این بنا تمام میشود رو بله حضار کرده و تأکید میکند: «برای اینکه از برنامه زمانبندی تور عقب نمانیم، خواهش میکنم چهارباغ وار تردد نکرده و سریعتر حرکت کنید تا مکانهای دینی بیشتر این محله را بازید کرده و بتوانم درباره آن توضیح دهم».
از کوچه و خیابانها این محله رد میشویم، محله عجیبی است شاید بهترین توصیفی که میتوان از محله جویباره کرد، محلهای با تضاد معماری است، اینجا معماری سنتی و مدرن باهم تلاقی پیدا کند کنار با قدمت ترین خانههای تاریخی اصفهان، خانههای مدرن با نمای سیمان بری بناشده است، اما این تلاقی و تضادها زیبایی و شکوه خانههای و بناهای تاریخی را برای گردشگران دو صدچندان کرده است حتی به گواه صحبت گردشگران خانههای تاریخی مخروبه و خالی از سکنه محله جویباره از خانههای مدرن و امروزی زیباتر است و حتی گاهی برخی گردشگران با مشاهده این خانههای تاریخی از دور آهی کشیده و میگویند: «ما چه ازدستدادهایم، خوش به حال گذشتگان که در این خانهها زندگی میکردهاند.»
کنار ورودی یکی از کوچههای محله جویباره راهنمای تور توقف داده و از جمعیت دعوت میکند که در سایه ایستاده و به صحبتهای او گوش دهند و در ادامه میگوید: «جویباره از قدیمیترین محلات شهر اصفهان است که به جهت فراوانی آثار تاریخی بهعنوان یکی از مراکز گردشگری جذاب شهر اصفهان محسوب میشود. استاد همایی معتقد است «کلمه جویباره که به تخفیف، جوبار و بهصورت کاملتر جویباره نیز گفته و نوشتهاند مرکب از دو کلمه (جو+ بار) یا (جوی + بار) است؛ یعنی موضعی که در کنار و نزدیک نهر و جوی واقعشده و چون جوباره در نزدیکی و ساحل زایندهرود بوده به این اسم نامیده شده است، افرادی که اصل این کلمه را جوانباره و جهانباره با جودباره و جهود باره یعنی محله جهودان یا جایگاه جوانمردی پنداشتهاند، در اشتباه هستند.»
همچنین طبق نظر مرحوم محمد مهریار، جوباره معادل «جوش باره» یا «گوش باره» یعنی دروازه گوش یا جوش است و به دروازه گوشبر (یکی از چهار دروازه باستانی اصفهان) اشاره دارد. همچنین رفیعی مهرآبادی معتقد است: (جویباره از لغت جویبار و جایی در آن جوی آب روان باشد، سرچشمه گرفته است».
درحالیکه راهنمای تور وقفهای کوتاه میکند، گویی بغضی در صدای او پیچیده است، میگوید: «این محله را باید در دهه ۷۰ بازدید میکردید که چه خانههای تاریخی ارزشمندی داشت و افسوس که آن موقع نتوانستم از این خانهها عکس گرفته تا امروز به دیگران این شکوه تخریبشده شهر اصفهان را نشان دهم».
این راهنما درحالیکه که کنار دیوار مخروبه قدیمی استاده و حیاط یکی از خانههای تاریخی مخروبه این محله را با انگشت اشاره به گردشگران نشان میدهد، میگوید: «خانهی خواجه کلیمی، خانهی علامه فانی، خانهی سید کاظم اعرابی، خانه بازار مرغیها، خانهی میرمیران، خانهی رسول بقایی و خانهی مرتضی عاصمی از خانههای تاریخی جوباره هستند. هر یک از این خانهها متعلق به دورههای مختلف تاریخی بوده و اکثر در لیست آثار ملی ثبتشدهاند. اما در کنار آن بسیاری از این خانهها که در معماری بینظیر بودهاند طی سالهای اخیر تخریبشدهاند.»
مجدد به مسیر ادامه میدهیم و کوچه سربالایی را طی میکنیم تا به مقبرهای با درب سبزرنگ میرسیم، راهنما اشاره میکند که این مقبرهی پیرینه دوز است و در ادامه میگوید: «مقبرههای تاریخی شعرا، عرفا، زهاد و پیروان طریقت، یکی دیگر از جاذبههای گردشگری محله جویاره است که متأسفانه بعضی از آنها به دلایل مختلف از بین رفته است. از مقابر این محله میتوان به مقابرپیرپینه دوز، پیرپرنده، پیرغیبی، باباتون تاب، بابا متکا، بابا کماجی، باباقادر، بابا جوزاء، بابا اسماعیل، بابا بابالله، بابا عریان، بابا الهی، بابا صلت، خواجه تاجالدین، خواجه میرحسن و کمالالدین اسماعیل) اشاره کرد که ازجمله مهمترین مقبرههای محلههای جوباره به شمار میروند که سرگذشت اکثر این افراد و دوره زندگانی آنها مجهول است».
وی درحالیکه که با حرکت دست به گردشگران اشاره میکند که حرکت کنند، در مسیر حرکت میگوید: «مقبره منسوب به محمدتقی اعتمادالدوله (ساروالتقی)، صدراعظم شاه، صفی و شاهعباس دوم که بناهای ارزشمندی از خود در اصفهان به یادگار گذاشته است، در این محله وجود دارد. این بنا داراری گنبد آجری دوپوسته است و خود قبر فاقد هرگونه کتیبه است و اطراف قبر نیز سنگ قبوری با قدمت دوره صفوی دیده میشود.»
درحالیکه راهنمای تور تأکید میکند که گردشگران از هم جدا نشوند و همه باهم حرکت کنند ناگهان جلوی بنای که بالای آن کاشیکاری لاجوردی با عنوان «کنیسای آقا شکرالله (یعقوب مسجدی)» قرارگرفته توقف کرده و همه گردشگران را دعوت میکند که وارد این مکان شوند، از درب آهنی نخودی رنگ این کنیسه عبور کرده و وارد دالان آن میشویم، حس عجیبی است تصور من از کنیسه مکانی قدیمی با خشتهای آجری و غیره است اما موزاییکهای امروزی کف دالان کنیسه و لوستر کریستالی سالن داخل کنیسه تصورات را به هم میزند اما باوجود امروزی بودن سازه منبتکاری وسط، لالهعباسیهای قدیمی با آرم ستاره داوود و غیره نوعی حس قدمت و تاریخی بودن ایجاد میکند.
درحالیکه که همه با کنجکاوی تمام در حال عکسبرداری یا مشاهده کتابهای تورات چیده شده هستند راهنمای تور به سمت محراب کنیسه رفته و رو به حضار میگوید: «کنیسهها یکی از دیدنیترین جاذبههای گردشگری محله جویاره است کنیسهی سنگ بست، کنیسهی ناسی، کنیسهی بزرگ، کنیسه ملاربی، کنیسه کنجی، کنیسهی موسی خیا، کنیسه سعیدیان، کنیسه ملانیسان، کنیسهی شموئل گلی، کنیسهی حاج الیاهو، کنیسه ملایعقوب، کنیسهی شموئل حناساب، کنیسه خورشیدی، کنیسهی شکرالله و کنیسه حزقیا پانزده کنیسهی حال حاضر این محله هستند.»
راهنمای تور درحالیکه پردهای که شبیه سفره قلمکار اصفهان بوده اما با خط ابری بزرگ بر روی آن نوشته را کنار میزند، ادامه میدهد: «محراب کنیسهها ازلحاظ جغرافیایی بهطرف غرب (اورشلیم) بوده و عناصر تزئینی کنیسهها بهطورمعمول شامل ۱۰ فرمان حضرت موسی (ع)، شمعدان هفت شاخه و ستاره شش پر حضرت داوود (ع) است. سازه چوبی به نام میشکان (جایگاه قرارگیری پیشنماز) بهطورمعمول مزین به هنر منبتکاری است. یکی از ویژگیهای معماری کنیسهها، داشتن پنجرههای نورگیر روی سقف یا گنبد کنیسه است.».
پس از اتمام صحبتهای راهنمای تور و گرفتن عکسهای یادگاری از این محله خارجشده و باز راهی کوچههای محله جویباره میرسیم، ناگهان جلوی درب مسجد توقف کرده و راهنما رو به گردشگران کرده و میگوید اینجا مسجد پنجشنبه دین است و در ادامه دعوت میکند که وارد این مکان شویم. فضای عجیبی است هرچند ظروف پذیرایی، چراغانی و حتی پرچمهای عزاداری محرم امروزی هستند اما معماری، تزئینات و گچبری حاکی از قدمت تاریخی مسجد دارد.
راهنمای تور درحالیکه که از گردشگران درخواست میکنند که بنشیند تا داستان این بنا را برای آنها توضیح دهد، میگوید: «مسجد پنجشنبه دین یکی از مساجد دوره صفوی در محله جوباره است که دارای شبستان منحصربهفردی در بین مساجد شهر اصفهان است. شبستان این مسجد از چهار صفه با طاق و تویزه تشکیلشده و گنبد مسجد روی طاق چهار صفه قرارگرفته است. بر اساس کتیبه موجود، این بنای تاریخی در سال ۱۰۶۴ هجری قمری توسط شخصی به نام آقا علی سابونی پسر آقا عبدل ساختهشده است و گفتنی است مرحوم آیتالله زند کرمانی مدتی پیشنماز این مسجد بوده است».
پس از اتمام صحبتهای راهنمای تور و خارج شدن از مسجد پنجشنبه دین راهنما رو به همه کرده و میگوید: «نمیتوان در این فرصت کم تمام مکانهای دیدنی این محله قدیمی اصفهان را بازدید کرد اما نکتهای که باید همه ما به آن توجه کنیم حفاظت و نگهداشت بافت تاریخی این محلهها است که هرکدام بهعنوان یکدانه ارزشمند در شهر اصفهان محسوب میشوند و نباید گذشت این بناها در سایه بیتوجهی برخی متولیان و سودجویی برخی افراد تخریب شوند.
ساعت را نگاه میکنم از ساعت ۱۸:۳۰ گذشته، هوا گرگومیش است گویی آسمان هم از اینهمه بیتوجهی به این شکوه و تاریخ شهر دلش گرفته است درحالیکه با ماشین از محله خارج و در مسیر برگشت ساختمانها و بناهای امروزی که در بدترین نوع شکل معماری ساختهشدهاند، افسوس خورده و از خود میپرسم: «ما چه ازدستدادهایم؟»
نظر شما