روایت تلاش برای زندگی کردن در قالب طنز

هرچند تئاتر «گربه‌شور» به کارگردانی و نویسندگی امید نیاز یک نمایش با محتوای طنز است اما این تئاتر در اوج طنز بودن یک تئاتر درام است که مخاطب را پس از تماشای آن، مدت‌ها به فکر فرو می‌برد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، تئاتر «گربه‌شور» به نویسندگی و کارگردانی امید نیاز را بی‌شک باید یکی از مؤثرترین تئاترها در حوزه اجتماعی دانست؛ تئاتری که با بهره‌گیری زبان طنز به بیان نازیبایی جامعه می‌پردازد. خط داستان و شخصیت‌پردازی‌های این تئاتر به‌گونه‌ای است که می‌توان به این نمایش لقب فراژانر داد.

نمایش در فضای سورئال اجرا می‌شود، فضایی که شخصیت‌های اصلی داستان درباره علت فوت یکی از همکاران خود به نام «عموغفور» اعتراف می‌کنند. هرکدام از شخصیت‌ها روایتی از فوت عمو غفور دارند و امید نیاز توانسته است در خط داستان‌نویسی به‌خوبی برداشت‌های متفاوت افراد جامعه از یک حادثه را بر اساس جهان‌بینی خود بیان کند.

روایت تلاش برای زندگی کردن در قالب طنز

گربه‌شور بیان بی‌عدالتی‌ها و آرزوهای فروخورده افراد یک جامعه است، داستان تلاش برای زندگی کردن است و چه خوب شخصیت عمو غفور در آخرین دیالوگ خود رو به مخاطبان می‌گوید: «سخت‌ترین کار دنیا زندگی کردن است» و در حالی‌که هنوز جمله‌اش تمام نشده است، دست‌هایش را جلوی دهان خود می‌گیرد، بغضش را فرومی‌خورد و برای مرگ آماده می‌شود.

فرم حرکات در داستان هرچند هنرمندانه است اما بعضی مواقع خط و ربط آن با خط داستانی نمایش مشخص نیست، هرچند حرکات برخاسته از فضا و دکور صحنه است که نمای یک مرده‌شورخانه را نمایش می‌دهد اما انتخاب آهنگ و برخی حرکات این پرسش را برای مخاطب ایجاد می‌کند که ارتباط آن با خط داستانی نمایش چیست؟ امید نیاز در پایان نمایش با انتخاب آهنگ مناسب این حرکات را به بهترین شکل ممکن با خط داستانی منطبق می‌کند و فرم حرکات کارکرد خود را از فضای طنز و سرگرمی به سمت تأمل مخاطب می‌برد.

شخصیت‌های گربه‌شور هرکدام نمایانگر بخش مهمی از جامعه هستند؛ شخصیت «قاسم» که جواد مدنی آن را بازی می‌کند، بیانگر نسل جوانی است که از هر ابزاری برای دیده شدن استفاده می‌کند، قشری که سرخوردگی‌های اجتماعی و اقتصادی را خود در قالب دروغ به شکل زیبا بیان می‌کنند اما با وجود برخی از صفات اخلاقی بد در طول نمایش شاهد ذات و سرشت پاک آن‌ها هستیم. انتخاب جواد مدنی برای ایفای نقش شخصیت قاسم هوشمندانه بوده است و لهجه و اصطلاحات اصفهانی به خط داستانی کمک کرده است که این شخصیت در کنار شخصیتی به نام شوشتری در بین شخصیت‌های نمایش محبوب‌تر و قابل تأمل باشد.

روایت تلاش برای زندگی کردن در قالب طنز

شخصیت «شوشتری» که آن را حسن جویره بازی می‌کند یکی از محوری‌ترین شخصیت‌های این نمایش است؛ شخصیتی که گرفتار جهل و خودخواهی است و به‌غیر از خود به هیچ‌چیز دیگری فکر نمی‌کند، حتی حاضر است برای رسیدن به منافع خود دوستان صمیمی خود را به‌راحتی بفروشد یا حتی برای دریافت حق‌الزحمه‌ای بیشتر دست به دامن ریا شود و پیش افراد نقش بازی کند. به‌جرئت می‌توان گفت یکی از قسمت‌های پرطنز و البته قابل‌تأمل تئاتر گربه‌شور، بخش اعترافات شخصیت شوشتری است و خط داستانی این نمایش تا اندازه‌ای توانسته است جهان‌بینی افرادی همچون شوشتری نسبت به وقایع و اتفاقات اطراف را با ظرافت و هنرمندی کامل نشان دهد تا مخاطب در حالی‌که برایش این قسمت خنده‌دار است با خود فکر کند یک فرد تا چه اندازه می‌تواند به خاطر منافع خود، دیگران را به‌راحتی فدا کند. بازی حسن جویره با حرکات و زبان بدن مناسب، نقش شوشتری را به‌خوبی برای مخاطب قابل‌باورتر کرده است و این باورپذیری به‌گونه‌ای است که حتی در پایان نمایش تماشاگر در ناخودآگاه خود حسن جویره را همچنان حسن جویره می‌بیند.

روایت تلاش برای زندگی کردن در قالب طنز

در کنار خط داستانی تئاتر گربه‌شور آنچه به این نمایش جان می‌دهد شخصیت‌های آن است، هرچند این نمایش قهرمان‌محور نیست و هرکدام از شخصیت‌ها از یکدیگر جدا هستند اما توانسته است حس همزادپنداری را در مخاطب به‌خوبی ایجاد کند؛ حتی درباره شخصیت عمو غفور که تا لحظه‌های آخر نمایش نقش چندانی ندارد اما به‌یک‌باره این شخصیت در پایان نمایش، محوری می‌شود که می‌توان نمایش گربه‌شور به قبل از بیان داستان عموغفور وبعد از آن تقسیم کرد.

صحنه‌پردازی در گربه‌شور هنرمندانه است و هرکدام از اجزای صحنه در عین سادگی استعارگونه است. تخت مرده‌شورخانه یا همان سنگ سفید وسط صحنه و پشت سر آن و پنجره‌ای که رو به سیاهی باز می‌شود تضادی عمیق را ایجاد کرده است؛ دکوری که تا پایان نمایش به همان شکل باقی می‌ماند اما به‌واسطه جنب‌وجوش و پویاییِ بازیِ بازیگران، برای مخاطب خستگی ایجاد نمی‌کند. دینامیک و پویا بودن این نمایش یکی دیگر از ویژگی‌های تئاتر گربه‌شور است و این دینامیک بودن به‌اندازه‌ای است که مخاطب متوجه نمی‌شود که فضای دکور نمایش ثابت است و حتی این دینامیک بودن در مواقعی که حرکت نیست با تی کشیدن مداوم شخصیت‌ها روی صحنه یا نورپردازی جبران شده است.

روایت تلاش برای زندگی کردن در قالب طنز

تئاتر گربه‌شور در عین اینکه یک نمایش طنز است اما در دل خود یک تئاتر عمیق درام است و در پایان نمایش طنز جای خود را به درام کامل می‌دهد؛ جایی که شخصیت عمو غفور بعد از یک ساعت اجرا شروع به روایت زندگی می‌کند و به‌اندازه‌ای فضای درام در این نمایش شدت می‌گیرد که مخاطب در پایان نمایش حس نمی‌کند که ساعت‌ها پای طنز این نمایش خندیده است و بیشتر احساس می‌کند که یک تئاتر درام دیده است. البته ذکر این نکته ضروری است که ایفای نقش ابراهیم کریمی در نقش عمو غفور بی‌تأثیر نیست؛ به‌اندازه‌ای این شخصیت توسط کریمی خوب بازی می‌شود که مخاطب به‌جای توجه به دیالوگ‌های پایانی عمو غفور و نورپردازی و صحنه‌آرایی، در لحظات آخر نمایش توجهش به حرکات و بازی او است.

به گزارش ایمنا، تئاتر گربه‌شور تا سی‌ام اردیبهشت‌ماه هر شب ساعت ۱۹:۳۰، در سالن مجتمع فرشچیان به روی صحنه می‌رود.

کد خبر 660170

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.