به گزارش خبرنگار ایمنا، بوی نان داغ فضا را پر کرده است، عدهای در حال تمیز کردن حیاط مدرسه هستند، بوی نم آب و خاک در هم پیچیده و حال و هوای خاصی به محیط داده است؛ اینجا مدرسه طالقانی در محله هفتون است، مدرسهای که همه با نام بهشت از آن یاد میکنند، چراکه اینجا ماحصل درخت طوبای خدمت صادقانه، مجاهدتها، تلاشهای شبانهروزی و دغدغهمندی معلمانی از جنس فرشته، موفقیت، سربلندی و پیروزی فرزندان و کودکان کار است.
در این بهشت، کودکانی تحصیلی میکنند که اهل کار و تلاش هستند؛ اینجا بچهها و کودکان برای ورود به این بهشت باید گزینه شوند، گزینشی با جنسی متفاوت، کسانی که به این بهشت قدم میگذارند، بی بضاعتی، کمبضاعتی، بد سرپرستی، بی سرپرستی و کار و کارگری آمیخته با زندگی روزانه آنها است.
مجتبی نصیری، دانشآموز کلاس چهارم مدرسه طالقانی است که هر روز از ساعت ۳ بعدازظهر به کارگاه گونیبافی در خاتون آباد میرود و هفتهای ۱۰۰ هزار تومان دستمزد دارد: «عاشق درس خوندنم، خوشحالم که اینجا هست که بتونم در کنار کار کردن درس هم بخونم.»
ابوالفضل نیکبخت، دیگر دانشآموز کلاس ششم مدرسه است که شغل نجاری را برای خود انتخاب کرده است: «ویژگی این مدرسه عشق و محبتی است که بین مدیر و دانش آموزان هست که من جای دیگهای ندیدم.»
طاها امامیمقدم، دانش آموزش دیگری است که مشتاقانه بهرغم آنکه میتوانسته در مدارس بهتری از نظر محیطی و جغرافیایی ثبت نام کند، به دلیل اهل کار بودن بچهها، این مدرسه را انتخاب کرده است: «اینجا به بازی کردن ما اهمیت میدهند، ما بازیهای زیادی با معلمها و مدیر خود میکنیم. اینطوری بیشتر عاشق درس و مدرسه میشویم.»
یکی دیگر از دانش آموزان این مدرسه که اهل اتباع است، بهرغم سن بالا، تازه بحث درس و مدرسه خود را آغاز کرده و هر روز از ساعت ۳ بعدازظهر تا ۱۰ شب به شغل قالببندی میپردازد و نان پنج نفر عائله را میدهد.
سیدعلیرضا ملکوتی، مدیر این بهشت (دبستان طالقانی) نیز از جنس ملکوت است، وی ۳۵ سال است شغل پیامبر گونه معلمی را برای خود برگزیده و در عرصههای مختلف حتی کشورهای خارج در بدنه آموزش و پرورش حضور داشته است، اما علی رغم پیشنهادات متعدد سمتهای اداری، داوطلبانه و عاشقانه گام در مسیر پرمشقت مدیریت مدرسهای خاص با حضور کودکان کار و اتباع شهر اصفهان گذاشته و زندگی خود را شبانه روز وقف این مدرسه کرده است.
بچهها از آن به عنوان پدر یاد میکنند، اینجا در این بهشت همه سمتها به سمت خداست، این حرفی است که این مدیر ابتدا سخن خود بیان میکند. خدمت صادقانه و تلاش شبانه روزی جزئی از ذات رسالت ملکوتی است، این مدیر باری را از عرصه آموزش و پرورش بر دوش کشیده که کمتر کسی در این دنیا خواهان برداشتن آن از روی زمین است، خدمت به کودکان کار و تلاش بیوقفه برای سربلندی، محور همه فعالیتها است.
این مدیر تاکید میکند: «در این بهشت باید به دل بنشینی سپس به کار آیی، باید با پای دل قدم بگذاری و پای دل بچهها زانو بزنی.»
وی که جانباز دفاع مقدس نیز است، تاکید میکند: «در این مدرسه ۲۳ معلم، همکار جهادگر و البته عاشق با ۴۶۰ فرشته زندگی میکنند، فرشتههای کوچکی که عمدتاً کودکان کار و یا از اتباع هستند. معلمان معتقدند به جای درس آموختن، از دانش آموزان درس زندگی و سرسختی مقابل مشکلات را میآموزند.»
ملکوتی تصریح میکند: «این مدرسه سالها متروکه بود و ۱۴ سال پیش کار بازسازی و رونق بخشی آن آغاز شد، در واقع داوطلبانه پای رونق بخشی به این مدرسه ایستادیم و در این مسیر سعی در شناسایی روزانه کودکان کار و مستعد جامعه را داریم.»
وی ادامه میدهد: «در حال حاضر با سه نانوایی قراردادی امضا کردیم تا روزانه بالغ بر پنج هزار قرص نان را پخت کند و در ازای ژتونهایی به هر دانشآموز ۱۰ قرص نان بدهد، زیرا در این بهشت، بچهها نانآور خانواده هم هستند.»
یکی از اعضای انجمن اولیا و مربیان مدرسه نیز میگوید: «کار آقای مدیر بعد از ساعت ۲ بعدازظهر تازه آغاز میشود، آقای ملکوتی از ساعت ۵ صبح که به دنبال تأمین نان داغ برای صبحانه کودکان کار در هنگام ورود به مدرسه است تا ساعت ۲ ظهر در این بهشت به انجام خدمت آموزش و تعلیم و تربیت میپردازد و سپس کار اصلی او که سرکشی، شناسایی، عیادت و بازدید از خانواده دانش آموزان کم بضاعت و بد سرپرست است آغاز شده، با ماشین خود تک به تک خانهها را شناسایی و سر زده و برای آنها ارزاقی در حد بضاعت کمک خیرین تهیه و تقدیم میکند.»
اینجا عشق موج میزند، سمت خداست و همه با خدا معامله میکنند، مدیری از جنس ملکوت یا بهتر بگویم پدری دلسوز و مهربان در این بهشت طعم خوب محبت و ایثار را به کودکان چشانده است، بهطوری که آنها حاضر نیستند با نواخته شدن زنگ آخر مدرسه را ترک کنند، چراکه این فضا بهترین و بهشتیترین فضایی است که در طول روز در آن تنفس میکنند.
خانم یزدی که سابقه ۲۰ ساله معلمی در کشور دارد، از با برکت بودن حقوق تدریس و فعالیت در این مدرسه دارد، میگوید: «۲۰ سال است در بدنه آموزش و پرورش و در صحنههای مختلف حضور داشتم، اما پس از آشنایی با آقای ملکوتی داوطلبانه خود پا در این عرصه سخت و دشوار مدرسه طالقانی (ویژه کودکان کار و اتباع) گذاشتم تا بتوانم حس مادرانه خود را به فرزندان این سرزمین منتقل کنم.»
وی یادآور میشود: «محبت تنها نیازی است که این دانش آموزان دارند.»
او حضور خود را در این مدرسه عنایتی از جانب خدا میداند که باعث شده معنای دقیق زندگی را دریافت کند.
امین مستأجران، معاون آموزشی دبستان طالقانی دارای دکترای حقوق و وکیل دادگستری است که تدریس در دانشگاههای کشور را رها کرده و پس از ۱۳ سال کار اداری در آموزش و پرورش را به فعالیت در این بهشت (مدرسه) قدم گذاشته است: «۱۳ سال قبل خود را ضرر کرده و امروز در این فضای بهشت چون فرشته زیست میکنم.»
وی یادآور میشود: «هر انسانی در طول زندگی خود به دنبال برآوردن نیازهایی در وجود خود هستند که عدهای با تغییراتی مانند خرید ماشین جدید، عوض کردن خانه، تغییر شغل و در پی حقوق بیشتر به دنبال برطرف کردن این حس هستند، اما حقیقت آن است که کار برای خدا بین بچهها آن هم کودکان کار بهترین حس درونی است، درواقع ارزشهای انسانی و اخلاقی، دینی و ملکوتی در این بهشت به اوج میرسد.»
کلاهدوز دیگر معاون داوطلب دبستان آیت الله طالقانی، بازنشسته بانک است و پس از ۳۰ سال خدمت در ردههای بالا در عرصه بانکداری، امروز قدم در راه خدمت صادقانه و خالصانه و داوطلبانه برای عشق ورزیدن در ساحت بهشت تعلیم و تربیت نهاده است. او معتقد است «این مدرسه مکانی مقدس است و امامزاده عشق و خدمت در آن حاجتها روا میدارد، ساخت خود، ساخت دیگران و ساختی در بستر آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت شاهبیت فعالیت در این بهشت است.»
این معاون مدرسه خاطرنشان کرد: «بلا استثنا همه در این مدرسه رایگان تحصیل میکنند و چه بسا برای برخی دانش آموزان دو تا سه میلیون بابت خرید لباس و وسایل آموزشی و تغذیهای نیز هزینه میشود.»
کلاهدوز معاون مدرسه سخن از ورود خیرین نیکاندیش میکند، خیرینی که دل باخته عشق ورزیدن با کودکان هستند و پس از سالها رنج و تلاش فعالیت، بخشی از نیازهای مادی این کودکان را تأمین میسازند.
در کلاسهای مدرسه طالقانی ۳۵ تا ۴۳ نفر دانش آموز (کودکان کار) در فضایی نه چندان بزرگ در آنجا نشستهاند، بچههایی که هر یک سلایق متعدد، استعدادهای مختلف و البته کوله باری از مشکلات مختلف دارند. هدایت و راهنمایی پیامبرگونه این کودکان رسالت روزانه این معلمان جوان است.
علی قاسم زاده، شهردار اصفهان و محمد رضا ابراهیمی مدیر کل آموزش و پرورش استان، رئیس اداره ناحیه چهار آموزش و پرورش و داوود بحیرایی شهردار منطقه ۱۰ نیز امروز از این بهشت دیدار کردند.
زنگ تفریح و صبحانه دانش آموزان نواخته میشود، همه به صف برای برداشتن تکهای نان داغ و ورود به حیاط مدرسه بیرون میآیند، شور و نشاط در وجود این بچهها موج میزند، شهردار اصفهان با چند نفر از این دانش آموزان در گوشهای از حیاط خصوصی صحبت میکند.
چند نفری از معلمان به نمایندگی دیگران در نمازخانه مدرسه با علی قاسم زاده، شهردار اصفهان و مسئولان آموزش و پرورش صحبت میکنند.
شفیعی، نخستین نماینده معلمان مدرسه میگوید: «وجود مشکلات متعددی که دانش آموزان با آن سر و کار داشته، حضور گروهی از مشاوران متخصص در مدرسه را ضروری میسازد،؛ این مدرسه فقط یک مدرسه آموزشی نیست، بلکه باید شورای حل اختلاف و حتی مرکز مشاورهای برای این کودکان کار باشد.»
وی ادامه میدهد: «دیگر تقاضای ما تسهیلگری در تحقق این امور و کمک شهرداری برای بهبود فضاسازی محیطی و فضای سبز مدرسه یا کمک برای ارتقای سیستم سرمایشی و گرمایشی کلاسها و ترمیم آسفالت حیاط مدرسه است.»
قاسمی، معلمی که سابقه هشت ساله تدریس در این مدرسه (بستان طالقانی) را دارد و عاشقانه فعالیت میکند اظهار کرد: «در این مدرسه علاوه بر تأمین نیازهای مادی که بسیار هم زیاد است، باید نیاز عمیق عاطفی کودکان را برطرف کرد.»
فلاحت، دیگر معلم این مدرسه است که با بیان خاطرهای از زمان حضور خود در سر کلاس و کلاس نقاشی یادآور میشود: «زمانی صحبت از کشیدن نقاشی آرزوها توسط این بچهها سر کلاس شد، برخی با کشیدن غذا و یا برنج و مرغ سخن از آرزوی خود کردند؛ سقف آرزوی برخی از این کودکان کار به این اندازه کم است، اما ما باید بزرگمنشانه، آنها را پاسخ دهیم.»
رضوی، معلم کلاس پنجم مدرسه طالقانی است. او ابتدا روانشناسی بالینی در دانشگاه خوانده است، اما در ادامه مسیر متوجه شده هیچ کاری بهتر از کار با بچهها نیست، از این رو روانشناسی را پای درس بچهها صرف کرده است.
رشد کشور در گرو ارتقای آموزش و پرورش است
علی قاسمزاده، شهردار اصفهان در جمع معلمان مدرسه دبستان طالقانی میگوید: کنار معلمانی همچون شما قرار گرفتن، جز شرمندگی برای ما حاصلی نیست، بر اساس فرمایش رهبر معظم انقلاب، حق آموزش و پرورش در کشور ادا نشده است.
وی ادامه میدهد: جایگاه آموزش و پرورش در تربیت جامعه بسیار مهم است، برخی از روانشناسان بینالمللی ثابت کردهاند که همه با هر نوع تفکر، استعداد و شخصیتی تربیت پذیر هستند، همچنین کشورهای توسعه یافته متوجه شدهاند که باید عمده سرمایه کشور به سمت تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش آن سوق داده شود.
شهردار اصفهان میافزاید: اگر امروز شاهد مشکلات فرهنگی هستیم، به این دلیل است که آموزش و پرورش خود را جدی نگرفتهایم، اگر بخواهیم آیندهای روشن در حوزه اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ داشته باشیم، باید روی آموزش و پرورش سرمایهگذاری کنیم.
وی عنوان میکند: رشد کشور در گرو ارتقای آموزش و پرورش است، میدانیم و شاهد هستیم دولت سیزدهم و اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان عزمی جدی برای ارتقای این جایگاه دارند و امیدواریم پس از رفع مشکلات اقتصادی کشور به این مهم با تمرکز بیشتری پرداخته شود.
قاسمزاده خاطرنشان میکند: خدمت به این مدرسه که دارای مدیری خستگیناپذیر برای ترسیم آینده روشن بچهها است را وظیفه خود و مدیریت شهری دانسته، من خود را همچنان یک معلم در نظام آموزش و پرورش میدانم.
وی ادامه میدهد: حال من در آموزش و پرورش و با حضور سر کلاس و مدرسه خوب میشود، اگر چه سالهایی را در شهرداری به شهروندان خدمت کردهام، ولی نمیتوانم منکر حس خوب خود از حضور در فضای مدرسه شوم، حضور در این فضاهای ارزشمند و زیبا برای ما مدیران، روحیه بخش است و همچون پنجرهای است که روی یک اتاق دم کرده براثر کارهای روزانه باز میشود و روح را جلا میدهد.
عاشق بودن ویژگی اصلی معلمی است
محمدرضا ابراهیمی، مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان نیز در این جلسه ضمن گرامیداشت هفته معلم میگوید: نکته قابل توجه این است که هیچکدام از معلمان مدرسه بهرغم داشتن مشکلات فراوان شخصی، سخنی از رفع آنها با مدیران و مسئولان نکرده و همه دغدغه رفع مشکلات دانش آموزان و مدرسه را دارند و این جز نقش پیامبرگونه معلم نیست.
وی خلاقیت ویژه، صداقت و رفتار خالصانه را از شاخصههای مدیریت و معلمان مدرسه دبستان طالقانی ویژه کودکان کار و اتباع میداند و ادامه میدهد: عاشق بودن ویژگی اصلی معلمی است، اما در این مدرسه ایستادن و فعالیت شبانهروزی داشتن، دلیلی جز عاشقی ندارد؛ این مدرسه جایی است که دانش آموزان آن پناهی جز معلم و آغوش گرم مدیر و معاون ندارند.
نظر شما