به گزارش خبرنگار ایمنا، طرحها و برنامههای شهری نقش مهمی در توسعه شهر دارد و به روند رشد آن جهت میدهد. رویکردی که شهرسازان، معماران و برنامهریزان برای شکلگیری فضاهای شهری و طراحی بناها مدنظر قرار میدهند، تعیین کننده اصول حاکم بر آن شهر خواهد بود.
در گذشته شهر جزئی جدانشدنی از طبیعت بود و معماران و شهرسازان بناهای شهری را به عنوان یک عنصر در ساختار شهر و نه جدای از آن در نظر میگرفتند؛ این رویکرد سبب شده تا بناهای منحصربهفردی بسته به شرایط خاص هر شهر و ویژگیهای محیطی شکل بگیرد که متضمن آسایش انسان ساکن در آن بوده است.
پایداری بیشتر شهرهای دیروز به دلیل ارتباط با بسترهای اجتماعی و طبیعی است در حالی که امروزه در طراحی بناها و شکلگیری فضاها توجهی به شرایط محیطی نمیشود. فضاهای امروز شهرها سنخیتی با بسترهای هویتی، اجتماعی و فرهنگی شهر و شهروندان ندارد و زمینهساز مشارکت شهروندان نیست.
توجه به ظواهر و کمیت در ساخت بناها و فضاهای شهری طراحان و مدیران را از توجه به شاخصهای کیفی بازداشته، در این بین سوداگری و سودجویی نیز مزید بر علت شده است تا امروز شاهد احداث بناهای پرخطر و بی کیفیت باشیم.
روندهایی که شهرهای کشور طی چند دهه اخیر با آن روبهرو بودهاند، نظام شهرسازی و معماری را متحول کرده، اما راهکار نوین و به روز متناسب با این تغییرات در نظر گرفته نشده است.
یکی از مهمترین راهکارها به منظور ایجاد فضاهای شهری با کیفیت، دخیل کردن شهروندان در طرحها و برنامههای شهری است، باید توجه داشت که شرایط امروز شهرها نسبت به گذشته تغییرات قابل ملاحظهای کرده است و حتی اگر بهترین اقدامات انجام شود اما نتواند نیازهای ساکنان شهر را برآورده کند، موفقیتآمیز نخواهد بود و شهروندان از آن فضا یا بنای ایجاد شده استقبال نخواهند کرد. لازمه تحقق این مهم اعمال مدیریت سیستماتیک مبتنی بر نفع شهر و شهروندان است.
تهیه طرحهای مشارکتی از راهکارهای مؤثر در حل معضلات شهری است
حسن سجادزاده، دکترای طراحی شهری در اینباره میگوید: تصمیمات در حوزه مدیریت شهری باید با صورت یکپارچه باشد و سازمانهای دخیل در شهر به صورت هماهنگ مبتنی بر یک برنامه مشخص عمل کنند و از موازیکاری بپرهیزند.
وی تصریح میکند: نمیتوان شهرها را براساس یک نسخه واحد اداره کرد و لازم است علاوه بر بازنگری در قوانین، طراحیها بر اساس ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و شهرسازی و معماری متناسب با هرکدام از بافتهای شهری انجام شود.
سجادزاده تاکید میکند: امروزه قوانین و مقررات شهرسازی بدون مشارکت شهروندان و نظرخواهی از آنها کارایی لازم را نخواهد داشت؛ لذا چنانچه به دنبال رفع مشکلات شهری و تحقق طرحهای شهری هستیم باید به شهروندان جایگاه دهیم و نظرات آنها را لحاظ کنیم.
وی ادامه میدهد: یکی از رویکردهای مؤثر به منظور حل معضلات امروز شهرها محلهمحوری است که علاوه بر تحقق مشارکتهای مردمی به شناخت بهتر نواحی و محلات شهر و طراحی اصولی کمک میکند.
این دکترای طراحی شهری اظهار میکند: اعمال رویکرد محلهمحوری در کنار پهنهبندی شهر زمینه را برای شناخت بهتر نواحی و مناطق مختلف فراهم میکند و در صورت بازنگری در فرآیندها و روندهای حاکم بر نظام شهرسازی و معماری، شهرهای امروز کشور به سمت پایدارتر شدن حرکت خواهد کرد.
ضرورت بازنگری در سیاستها برای نیل به توسعه پایدار
نرجس عباسی، کارشناس شهرسازی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: در معماری سنتی، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مدنظر تمام سازندگان است، اما در معماری معاصر با تقلید از الگوهای معماری مدرن بدون توجه به ویژگیهای اقلیمی و بومی، بناهای مشابهی در اقلیمهای مختلف احداث شده که برای انطباق با شرایط آسایش، نیازمند بهرهگیری گسترده از منابع انرژی فسیلی است.
وی میافزاید: علاوه بر آن در ساختوسازها و به ویژه ساخت مسکن طبقات مرفه، ارقام نسبتاً زیادی صرف تزئینات افراطی و بیاصالتی با نام ابزارسازی میشود و این مسئله به یک مد در جامعه تبدیل شده است.
این کارشناس شهرسازی خاطرنشان میکند: از نخستین سالهای عصر پهلوی، خانهسازی و آپارتمانسازی به وسیله برخی از سرمایهداران غیرحرفهای به طور رسمی به صورت یکی از مشاغل خالی از هر نوع هنری به وجود میآید، در معماری معاصر هزینههای زیادی برای احداث بسیاری از بناها صرف میشود، اما این ساختمانها ارزش معماری زیادی ندارد.
عباسی ادامه میدهد: کرامت ذاتی انسان آن نوع شرافتی است که تمام انسانها به دلیل داشتن توانایی تعقل و وجهه الهی به طور فطری و یکسان از آن برخوردار هستند، توجه به جایگاه انسان و نیازهای او یکی از موضوعات مهم در بحث اخلاق معماری بوده و هدف نهایی در معماری فراهم کردن مکانی برای آرامش، امنیت روحی و روانی و کرامت انسان است.
وی تصریح میکند: معماری سنتی انسان را ارج مینهد و برای آرامش و کرامت او تمهیدات و راهکارهای زیادی به کار بسته است، میتوان گفت تمام مؤلفهها از جمله حفظ حریمها، عدالت و زیبایی همگی تلاش معمار سنتی برای ایجاد فضایی باصفا و آرامشبخش برای زندگی متعالی و کرامت و بزرگداشت انسان بوده است.
این کارشناس شهرسازی میگوید: ارزیابی سیاستهای کلان توسعه شهری معاصر حاکی از آن است که معیارها و روشهای اتخاذ شده منطبق بر کرامت انسانی نیست، ابعاد کرامت انسانی با مباحثی نظیر حق به شهر، توسعه انسانی، آرامش، امنیت و مواردی از این دست قابل بررسی بوده و کرامت انسان در فضای معماری و شهرسازی نیازمند بستر شهری امن و آرام است.
عباسی تاکید میکند: چنین بستری در سایه توجه به نیازهای شهروندان و مشارکت دادن آنها در طرحهای شهری ایجاد میشود، آنچه امروز مغفول مانده است و مدیران و طراحان کمتر به آن توجه میکنند.
نظر شما