به گزارش ایمنا، اعظم سعیدیان فر، معلم دبستان سید احمد حسنزاده ناحیه شش شهر اصفهان است که کلاس درس را در بیمارستان بر پا کرده و فضای تعلیم و تربیت را برای کودکان به ارمغان برده است، این معلم ایثارگر اصفهانی درباره چرایی حضور در بیمارستان برای تدریس به کودکان بستری شده، میگوید: پدرم حدود ۱۵ سال مبتلا به بیماری سرطان بود و به همین جهت بیشتر لحظات زندگی خود را در بیمارستان سپری کردم و در نهایت پدرم سال گذشته علیرغم تمام تلاشی که کردیم دار فانی را وداع گفت.
وی به نوع سرطان پدر اشاره میکند و از دلمشغولی وی برای حمایت از فرزندانش، اظهار میکند: همین مورد را دلیل امید پدر برای مبارزه با بیماری سرطان عنوان میکند، اما کهولت سن و شرایط خاص بیماری کرونا اجازه حضور بیشتر پدر را در کنار اعضای خانواده نمیداد.
سعیدیانفر درباره روزهای سختی که گذرانده است، میافزاید: تمام این روزها و لحظات را در بیمارستان کنار پدر بودم و درک کردهام که خانوادهها علاوه بر اینکه بیمارداری میکنند تا چه اندازهای شرایطی دشوار را سپری میکنند و هم از نظر مادی و هم از نظر روحی و روانی نیاز به حمایت دارند.
وی که سرگروه استانی پایه چهارم ابتدایی است، با اشاره به آشنایی با سازمان مردم نهادی در گروههای درسی، میگوید: به نیت خیرات برای پدر مرحومش و کمک به برداشتن باری از دوش خانوادهها مسئولیت تدریس در بیمارستان را بهرغم همه دشواریهای این مسیر و در دوران شیوع گسترده ویروس کرونا داوطلبانه میپذیرد.
معلم ایثارگر اصفهانی درباره ساعات کاریاش، میگوید: بدون دریافت هیچگونه هزینهای و یا مورد خاصی یکشنبهها و سهشنبه یک ساعت و نیم الی سه ساعت بعد از ساعت کاری و بعدازظهرها به دانشآموزی که از درس عقبافتاده و مشکلات خاصی در ارتباط با بیماری خود دارد، تدریس کردم.
وی علاوه بر مشکلات جسمی، چالشهایی نظیر حفظ روحیه و نوع تغذیه را از مشکلات کودکان دارای بیماریهای خاص میداند و با توجه به اینکه برای کودکان بستری شده با بیماریهای خاص، هر لحظه احتمال وخیم شدن بیماری نیز وجود دارد و شرایط روحی خانوادهها را برای همکاری دشوار میداند، میافزاید: با همه این تفاسیر خانواده کودک بیمار نهتنها با خانم معلم همراهی دارند، بلکه از حضور فردی که بدون چشمداشت برای کمک آمده ابراز خوشحالی کرده و از حضور وی استقبال میکنند.
سعیدیانفر تاکید میکند: خوشحالی کودکی که با او کار میکردم و خانواده او؛ باعث انگیزه برای ادامه کار میشد؛ کودک هر هفته خوشحال و منتظر بود تا درس را با همکاری هم ادامه دهیم؛ با تهیه هدیه کوچکی نظیر کتاب سعی میکردم باعث خوب شدن حال این کودک باشم تا بهتر بتوانم هم درس جدید را با او کار کنم و هم اشکالاتش را برطرف کنم.
وی دانشآموزش را «فرزندم» خطاب میکرد و از عمل پیوند کلیه فرزندش حدود ۱۰ روز پیش خبر میدهد و از سختیهای کار در محیط بیمارستان اینطور میگوید: انگیزه دادن به دانشآموز ۱۰ سالهای برای تحصیل که متوجه اتفاقات پیرامون خود میشود و به دلیل بیماری در بیمارستان بستری است کار بسیار دشواری خواهد بود و تمام تلاشم را کردم که انگیزه او را حفظ کنم.
این معلم فداکار اصفهانی درباره سختیهای رسیدگی به کودکان بستری شده و رعایت ظرافتهای حضور در اتاق بیماران، ادامه میدهد: با توجه به اینکه سالهای بسیاری با شرایط مشابه اما در بیمارستان دیگری مواجه شده بودم، شرایط سخت خانوادهها را در این خصوص درک میکنم و باانگیزه به کار تدریس ادامه میدهم.
وی با بیان اینکه، شش سال در منطقه قهجاورستان، یک سال محله جلوان اصفهان و تا به امروز در منطقه حصه مشغول به کار هستم، میگوید: از ابتدای کار در منطقه حصه با شرایطی بهمراتب نامطلوبتر از آنچه که تصور میکردم از لحاظ آموزشی، تربیتی و فرهنگی، مواجه شدم، بنابراین نیاز به حضور در آنجا را احساس کردم تا بتوان این منطقه محروم را نیز به نحو خوبی پوشش دهم.
سعیدیانفر دلیل ازخودگذشتگی را اینگونه روایت میکند: من هم در یکی از همین مناطق رشد کردم و اینکه جایگاه و نگاه خوبی به این مناطق وجود نداشت شرایط را سختتر میکرد؛ معلمان خوب و پدرم بهعنوان راهنما از دلایل موفقیت و رشد من بودهاند؛ من تمام آنچه را کودکان مناطق محروم احساس میکنند را درک میکنم.
وی با اشاره به سرلوحه قراردادن توصیه پدر برای «عشقورزیدن به مردم بهویژه کودکان»، تأکید میکند: برای تدریس به دانشآموز دیگری در اردیبهشتماه و در فضای بیمارستان آماده میشوم، زیرا دوستداشتن مردم و هم نوع، مسیر زندگی را هموار میکند، من از تعامل با کودکان در هرجایی بهویژه منطقه حصه لذت میبرم.
حضور در بیمارستان و تدریس برای دانشآموز بستری شده در بیمارستان پایان ماجرا نیست، خانم معلم مدت هشت سال است که در منطقه محروم حصه به انتخاب خودش مشغول کار است و پس از ساعات کاری در روزهای یکشنبه و سهشنبه بلافاصله به بیمارستان رفته و تا حوالی ساعت ۱۷ ایثار را در بیمارستان تدریس میکند.
نظر شما