به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی از محمودرضا کبیرییگانه، معاون ارتباطات و امور بینالملل شورای اسلامی شهر تهران، نهم اردیبهشتماه سالروز فرمان تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر تأسیس شوراهای اسلامی شهر و روستا در راستای توسعه سیاسی کشور و افزایش نقش مردم در اداره حکومتهای محلی، رویدادی مهم و قابل تأمل به شمار میآید؛ شاید برای نسل جوان امروز به دلیل نهادینه شدن نهادها و فرایندهای دموکراتیک در کشور این نهادها عادی باشد اما تشکیل بسیاری از این نهادها به صورت واقعی و برخاسته از بطن مردم، از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی در سال ۵۷ به شمار میآید.
تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نهادی به نام انجمن شهر به مشابه آنچه امروز به عنوان شوراهای اسلامی شهر و روستا خوانده میشود، وجود داشت اما با تدقیق و بررسی نحوه تشکیل، نحوه انتخاب اعضا و کارکرد آن تفاوت آن با نهادهای دموکراتیک فعلی به راحتی شناخته میشود.
تنها مروری بر دو انتخابات اخیر در شورای اسلامی شهر تهران نشان میدهد هر بار نظر و خواست مردم تا چه اندازه میتواند در ترکیب و گرایش سیاسی اعضای شورا و مدیریت شهری مؤثر باشد، نکتهای که در گذشته به چشم نمیآمد و انتخابات فرمایشی و غیرواقعی ترکیبی گزینشی، غیرمردمی و ثابت را برای انجمن شهر و روستا مشخص میکردند.
تشکیل شوراها را باید در ادامه تعمیق و تقویت دموکراسی و افزایش نقش مردم در اداره حکومت دانست؛ گرچه در فرایند تصویب و تشکیل شوراها چالشها و مسائلی وجود داشت که میتوان امیدوار بود به مرور زمان و آسیبشناسی آن به شرایط مطلوب رسید، یکی از چالشهای تشکیل شوراها این بود که نهاد شورا در قیاس با سایر ارکان و نهادهای مورد اشاره در قانون اساسی به دلایل مختلف با دو دهه تأخیر به مرحله اجرا رسید، از اینرو بسیاری از مأموریتها، اختیارات و شرح وظایف نهاد شورا پیش از تشکیل این نهاد در میان سایر نهادها و ارکان اداره کشور تقسیم شده بود، موضوعی که باعث شده است مدیریت شهری برخاسته از دل شوراها، از مدیریت یکپارچه شهری فاصله داشته باشد و بهعنوان یک مطالبه مهم جامعه شورایی در دو دهه گذشته از نهادهای بالادستی پیگیری شود.
به عنوان فردی که تجربه حضور در عرصه مدیریت شهری و شوراها را دارم، از محاسن و دستاوردهای نهاد شورا به صورت میدانی و ملموس آگاهی دارم، مجموعه مدیران و نیروهای مدیریت شهری به دلیل تمرکز بر حوزه اجرا و کار میدانی بهصورت ناخودآگاه زا فضای سیاستگذاری و نگرشهای کلان فاصله میگیرند، حال آنکه در نهاد شورا تمرکز روی رویکردهای استراتژیک، سیاستگذاری، ریلگذاری و برنامهریزیهای بلندمدت است، فارغ از دو وظیفه مهم نظارت و تقنین، وجود نهاد شورا در کنار مدیریت شهری، به پختگی و بلوغ مدیریت شهری کمک میکند و به نوعی نیروی مکمل مدیریت شهری در عرصه خدمت به شمار میآید.
از سویی نظارت اعضای شورا بر عملکرد شهرداری و برنامههای مدیریت شهری با همه کاستیها و نواقص آن میتواند در شفافیت عملکرد، کاهش فساد، مطالبهگری شهروندان و پاسخگویی مدیران شهری مؤثر و مفید باشد.
با چنین برداشتی از نهاد شورا، تقویت این نهاد یک اصل جدی و ضروری برای توسعه سیاسی و ارتقای سطح حکمرانی مطلوب است؛ جامعه بزرگ شورایی کشور باید با تکیه بر تجارب سه دهه گذشته بهویژه پیگیری جدی لایحه مدیریت یکپارچه شهری و نهایی کردن آن نهاد شورا را به یک نهاد مؤثر و بالغ در کنار سایر نهادهای و ارکان نظام تبدیل کند، نکتهای که به افزایش سطح رضایتمندی و کارکرد مدیریت شهری نیز کمک خواهد کرد.
نظر شما