به گزارش خبرنگار ایمنا، اصغر جوانی امروز _دوشنبه چهارم اردیبهشتماه_ در نشست «نقاش جهانشهر» که به مناسبت هفته فرهنگی اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: میرزا محمدمهدی امامی در سال ۱۰۶۰ متولد شد، به صورت خودآموز و به لحاظ علاقهمندی برخی فنون را با پشتکار نزد پدر و اقوام فرا میگیرد، همچنین وی دارای پشتکار جدی بوده است. پیش از ازدواج در سالهای قبل از ۲۴ سالگی به تهران دعوت میشود و یکی از هنرمندان تذهیب کار معروف به نام «رضی همایون طالقانی» که از مدرسان و اساتید مجتمع صنایع که کمالالدین آن را تأسیس کرده بود، به مدت شش ماه به تهران میرود و آنجا به این نیت وی را دعوت میکردند که برخی از کتابها را به شیوه نقاشی گذشته ایرانیان (نقاشی بومی و اصیل ایران) در قالب مکاتبی مانند مکتب تبریز، هرات، اصفهان مصور میکردند و کتابها را به توریستها، اروپاییها و آمریکاییها میفروختند.
نقطه عطف زندگی میرزا آقا امامی
وی افزود: امامی پس از گذشت شش ماه به تهران باز میگردد و ازدواج میکند و در یک کارگاه متعلق به خود مشغول فعالیت میشود، در این هنگامه یکی از خانمهای انگلیسی که در زمینه باستان شناسی تخصص داشته است، به لحاظ اینکه میرزا آقا امامی دارای مهارت بوده از وی دعوت به همکاری میکند، بنابراین یکی از نقاط عطف زندگی فنی و هنری این هنرمند، دعوت این خانم انگلیسی از وی جهت نقشه برداری از ابنیه تاریخی به ویژه چهل ستون است. خود میرزا آقا امامی برای جلالالدین همایی و دیگران نقل قول میکند: «هنگامی که در این ابنیه پا نهادم با شگفتیهای نقاشی و طراحی ایرانی از لحاظ نقوش و پیکره نگاریها آشنا شدم» و در این مرحله امامی سطح هنری خود را ارتقا میبخشد و در این زمان است که وی به مرز و مرحله استادی رسیده است و بین سالهای ۱۳۰۵ از اوایل حاکمیت پهلوی اول تا نیمههای اول پهلوی دوم به اوج هنری خود میرسد. یعنی از طلبگی وارد حوزه هنر میشود و با تلاش و پشتکار به شکلهای مختلف به اوج هنری میرسد.
این استاد و پژوهشگر هنر در خصوص بخش دوم زندگی میرزا محمد مهدی امامی تصریح کرد: از نظر اخلاقی، انسانی فرهیخته و با اخلاق بوده است به طوری که این وجه اخلاق مداری و منش وی در رفتار هنری، تولیدات و آثارش تأثیرگذار بوده است.
وی گفت: ۱۲۶۰ مصادف با اواخر دوره قاجار بود. در این دوران با یک گفتمان دیگر به سرعت رشد میکند، در وهله اول گفتمان با دال مرکزی شاه محوری «قبله عالم» در دوران قاجار وجود دارد یعنی در این گفتمان شاه به عنوان قبله عالم در مرکز است، یک مفصل بندیهایی دارد به طوری که در صدد غربی کردن فضای فرهنگی و هنری ایران است و علاقهمندی شدید پادشاهان قاجار ایران که متعدد به اروپا سفر میکنند و درصدد اروپایی کردن همه چیز هستند.
جوانی اضافه کرد: آنچه در این مفصل بندی مورد توجه است، ورود برخی از امکانات و تکنولوژیها است که میتوان به عکس و چاپ اشاره کرد. بنابراین با محوریت شاه و حاکمان سعی میشود تا این نسل را رو به روز تشدید سازند. از سوی دیگر روابط با سایر کشورها شدت میگیرد و این گفتمان باعث میشود که بسیاری از کارهای بومی ایران رو به تعطیلی برود. به طور مثال کارگاههای حریربافی، رنگرزی و حوزههای دیگر. اگر در سال ۱۲۵۰, ۱۲۵۰ عدد کارگاه خرید بافی بوده در پایان قاجار به ۱۴ مورد رسیده است یعنی روابط خارجی، ورود مصنوعات خارجی از جمله پارچه، کریستال و صنایع دیگر روی کارگاه تأثیر میگذارد بنابراین بسیاری از هنرمندان در اواخر دوره قاجار با کارگاههایی که وجود داشت به سمت بیکاری و فقر سوق پیدا کردند.
وی گفت: یکی از راههای آموزش هنر روش کارگاهی، خاندانی و فامیلی و همچنین روش استاد شاگردی بوده است. اواخر دوره قاجار توسط برخی هنرمندان مانند کمالالملک که به اروپا رفته بودند و به ایران بازگشتند شیوه استاد شاگردی به صورت مستقیم و غیر مستقیم جای خود را به شکل مدرسهای و دانشگاه میدهد. از طریق روی کار آمدن تجار جدید، تغییراتی در ساختمانها و ابنیه به ویژه در بخش تزئینات وارد میشودو به موجب این تغییرات، ذائقه زیبایی شناسی مردم از شکل بومی و اصیل نقاشی ایرانی به سمت نقاشی اروپایی سوق پیدا میکند. کمالالملک و این نوع نگرش آثار تزئینی یا صنایع را به آثار هنرهای زیبا هدایت میکند که در این گفتمان در پایان قاجار رخ میدهد، در چنین فضایی حاج میرزا آقا امامی دوران هنرآموزی خود را با این ویژگیها سیر میکند.
این مدرس دانشگاه هنر اصفهان افزود: یکی از دستاوردهای دوره مشروطه قدرت را از قبله عالم به قانون هدایت میکنند. مجالس ملی تشکیل میشود، هرچند که نزاع بین روشنفکران و سنت گرایان به بی دوامی دوران مشروطه میانجامد و این گونه است که قبله عالم کنار میرود و قانونمندی در فضای اجتماعی به وجود میآید اما همواره در اواخر دوران قاجار در وضعیت هنری در یک شرایط بحرانی قرار میگیرد.
وی اضافه کرد: در پایان دوران مشروطه و عصر قاجار (در سال ۱۳۰۴ شمسی) پهلوی اول با یک گفتمان دیگر روی کار میآید و با دال مرکزی دیگر دیگر حاکمیت را در دست میگیرد.
جوانی اظهار کرد: در دوران رضا شاه یا پهلوی دیگر گفتمان تغییر میکند، به طوری که در مفصل بندی گفتمان رضا شاه سه ویژگی از قبیل باستان گرایی (بازگشت به ایران قبل از اسلام یعنی زرتشت)، تجددطلبی و تجددگرایی و اسلام ستیزی وجود داشت، در این دوران حاج میرزا آقا امامی دوران پختگی را طی میکند.
وی ادامه داد: دال مرکزی در گفتمان جمهوری اسلامی با شعار «نه شرقی نه غربی» اسلامیت است، اما با استفاده از غرب ستیزی، آمریکا ستیزی، دشمن و اسطوره سازی آن مفصله بندی میکند. یعنی در عصر خود با فضاهایی مواجه هستیم که این اتفاقات جزو دالهای مرکزی گفتمان جمهوری اسلامی است. یک عده از هنرمندان از هنر مکتبی و مقاومت پیروی میکنند و یک عده نیز بالعکس پیروی نمیکنند، حاج میرزا آقا امامی در این گفتمانهای متعدد چه نقشی ایفا میکند، بنابراین در دوران رضا شاه که اوج فعالیتهای این هنرمند است به طوری که آثار وی مورد اقبال عمومی و مورد توجه بازرگانان، دلالان، مردم عوام و برخی از توریستها قرار میگیرد. خیلی از کشورها اقدام به خریداری آثار او میکنند، خیلی از دلالان توسط کلیمیها آثار را از اروپاییها خریداری میکنند. آثار برجسته این هنرمند به انگلیس، استانبول و سایر کشورها یکی اروپایی صادر میشود.
میرزا آقا امامی در هنر فراموش شده "سوخت" توانایی دارد
این استاد و پژوهشگر هنر با اشاره به تنوع تکنیکی هنری حاج میرزا آقا امامی تصریح کرد: وی در گل و مرغ، پیکره، طراحی فرش، تذهیب، نقاشی روی دربها و مهمتر از همه در هنر فراموش شده «سوخت» توانایی دارد و آن را به سمت تابلو میچرخاند و از جمله ویژگیهای فنی و مهارتی این هنرمند به حساب میآید در چنین گفتمانهایی و به ویژه در دوره پهلوی اول و دوم مورد استقبال قرار میگیرد.
وی گفت: این هنرمند یک دوره فقر را نیز در طول زندگی خویش سپری میکند به طوری که آهی در بساط ندارد، در دورانی که آثارش توسط بازرگانان و دلالان خرید و فروش میشود به یک سطح مالی میرسد و سپس در یک دوره گرفتار تنگدستی میشود. بنابراین اگر در دورههای مختلف گفتمانهای حاکمان زندگی میکند در زندگی هنری و شخصی این فراز و نشیب را نیز پشت سر میگذارد.
جوانی اضافه کرد: همین جریان با گفتمان مرکزی پهلوی اول به پهلوی دوم انتقال پیدا میکند و این هنرمند بخشی از دوران هنری را در دوران پهلوی میرساند.
وی افزود: محمدرضا در دوران پهلوی گفتمان و دال مرکزی نسبت به پدرش رضا شاه مبارزه با اسلام که مصداق آن کشف حجاب بود که با مخالفتهای همراه شد و از این گفتمان کوتاه میآید و سپس به اصالت گرایی میپردازد و به دنبال بومی سازی است، به طوری که بخشی از بومی سازی در اوایل دوره قاجار است، به عنوان مثال وقتی نقاشی نئو لیبرالیسمی یا نقاشی در فضای خیابانی جای خود را نقاشی رئالیستی اروپایی میدهد که تحصیلکردگان اروپایی با خود آورده بودند و کمال الملک ادامه میدهد که در آثار و نقاشی تکنیک سایه روشن، پرسپکتیو را بیاورند و مضامینی مانند اندام عریان و لباسهای بدن نما را کار کنند و شاه را از روبهرو با یک نورپردازی که قبله عالم نیز در نقاشیها و عکاسیها کمرنگ شود. اسپی دیگر این بومی گرایی توسط هادی تجویدی که هم عصر کمال الملک است، به نقاشی ایرانی در دوران پهلوی توجه میکند.
این مدرس دانشگاه هنر اصفهان افزود: اگر از اواخر دوران قاجار شروع کنیم برخی از این افراد از دوران صفویه و حتی برخی قبل از صفویه اتفاق افتاد، گرایش به اروپایی فرهنگی مآبی از دوران صفویه و اوج آن در مکتب اصفهان و رضا عباسی است، بدنهای نیمه عریان از مضامین دوران صفویه است. تکنیک رنگ روغن مربوط به صفویه بوده اما در دوران قاجار اوج میگیرد و در دوران پهلوی اول و دوم است، پس در زمان پهلوی دوم این گفتمان به سمت اصالتهای بومی، مضامین روستایی، موضوعات روستایی پیش میرود. پدر نوع گرا در این دوره یکی از هنرمندان معروف جلیل ضیاءپور است به طوری که قالب را از اروپا میگیرد، زیرا در آنجا چند سال تحصیل کرده، اوایل مدرنیسم در اروپا (سالهای ۱۹۱۱ میلادی)، میخواهد مضامینی از قبل زن عشایر، زن بلوچ، چادرنشینها را بومی کند زیرا گفتمان و دال مرکزی حاکمان وقت است.
وی افزود: بسیاری از نقاشان حتی تجویدی, بومی گرایی و با تقابل با کمالالملک که رئالیسم کارمیکند، قالبهای اروپایی را در کارش از جمله پرسپکتیو به کار میبرد. حاج میرزا آقا امامی در طول حیات هنری خود با گفتمانهای متعدد از اواخر دوره قاجار تا دوران پهلوی دوم با چهار نوع گفتمان و دالهای مرکزی متعدد و متنوع زندگی میکند.
جوانی گفت: نقاشان در این دوران از اواخر دوران قاجار تا دوران پهلوی میتوان به سه دسته تقسیم کرد: یک دسته از هنرمندان دربانی آمد یعنی منطبق بر دال مرکزی حاکمان کار و بهترین اسباب و وسایل برای آنها فراهم میکردند اگر در گذشته در دوران تیموریان و صفویه در مکانی به نام صورت خانه زیر چتر حاکمان سیاسی کار میکردند به آنها حقوق پرداخت میشد، دسته دیگر هنرمندان به صورت کارگاهی و سنتی کار میکردند یعنی در حجره خود آموزشهای استاد شاگردی میدیدند و این گونه بود که سنتی کاران در مقابل مدرنیسمها، تجدد گراها که دارای آموزشهای مدرسهای و دانشگاهی در مدارس هنری، دارالفنون، دانشکده هنرهای زیبا (تأسیس در سال ۱۳۲۹) و هنرستان اصفهان (۱۳۱۵) بودهاند، قرار داشتند.
وی افزود: در سالهای ۱۳۱۵ که عیسی بهادری رئیس هنرستان هنرهای زیبای اصفهان میشود و حاج میرزا آقا امامی که دارای دکان و حجره این و در آن محل برای عمومی کار میکند، عیسی بهادری اجازه نمیدهد که شاگردان به دکان این هنرمند مراجعه کنند و این گونه میشود که عیسی بهادری به دلیل تفکر مدرسهای با حاج میرزا آقا امامی که دارای تفکر سنتی است، در کشمکش قرار میگیرند و از سوی دیگر بر این باور بودند که مشاهده محصلین از این آثار تأثیر منفی بر آنها برجای میگذارد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: گروه سوم هنرمندان ترکیبی از دسته اول و دسته دوم بوده است یعنی هم تجدد خواهند و عناصر اروپایی و تزئینی را در آثار خود به کار میبرند.
جوانی افزود: حاج میرزا آقا امامی به لحاظ مرام و منش و والایی اخلاق مداری در هیچ یک از گفتمانهای قبله عالم، گفتمان ایران باستان، اصالت و بومی گرایی پهلوی دوم قرار نگرفت. یکی از ویژگیهای مهم وی در سراسر آثار این هنرمند، یک روحیه و منش پایدار در مقام خودش است به طوری که آثار خلق شده وی دارای مضامین ادبی و اجتماعی است.
وی گفت: در این مضامین به دو شکل کار میکند یعنی یک مواقعی با اختیار خود و بر اساس این گفتمانها و مفصل بندی از دور نما استفاده میکند به طوری که دور نما به معنی که از پرسپکتیو، سایه پردازی استفاده میکنند. حتی در کار کردن تمثال حضرت علی (ع) و حضرت محمد (ص) سعی میکند وجه رئالیستی به آن دهد، برخی از آثار از این دسته هستند. در برخی از آثار عمق و بعد را در نظر گرفته و در دیگر آثار شکل کار جلوه میکند به طوری که دستارها و کلاهها بر سر پیکره را از مکتب صفوی، مکتب اصفهان و رضا عباسی الهام میگیرد. برخی از کارهای بر مبنای شخصیت صورت سازی است چرا که در شخصیت صورت سازی پیکره نقاشی مهم است، در دورههای مختلف یکی از راههای صورت بندی و طبقه بندی آثار بر اساس صورتها است در برخی از آثار صورتها را دقیقاً از رضا عباسی کپی میکند و در برخی کارها شخصیت خود را میسازد و این رفت و برگشتها از گروه اول به دوم در مجموعه آثار حاج میرزا آقا امامی کاملاً مشهود است زیرا تحت تأثیر این گفتمانهای حاکمان قرار نمیگیرد، کارهای وی ارتباطی با دالهای مرکزی ندارد و در مقام خود و اخلاق مداری خود قرار میگیرد و در دسته بندی سهگانه در دسته دوم یعنی کارهای بازاری و عام پسند قرار میگیرد.
وی تصریح کرد: دلیل چرایی مشهور شدن آثار این هنرمند در بین توریستها و کشورهای آسیای و اروپایی دقیقاً مربوط به زمانی است که اروپا از شکل مدرنیسم از شرق تقلید میکند و متأسفانه در اواخر دوره قاجار شرق یا ایران از دوران رونسانس اروپا تقلید میکند و این ویژگی آثار ی که جنبههای بومی دارد برای غربیها و آمریکاییها قبل توجه است زیرا دال مرکزی در گفتمان هنر مدرن آمریکا و اروپا در این دوره کارهای ذهنی و خیالی است.
نظر شما