به گزارش خبرنگار ایمنا، امروزه یکی از مشکلات بیشتر شهرهای جهان، مهاجرت به کشورهای دیگر و شهرها است که این موضوع منجر به ایجاد پدیده حاشیهنشینی شده است. این پدیده از عوامل تهدیدکننده کیفیت زندگی حضور مردم در فضاهای عمومی، ترس یا احساس ناامنی در مکانها و فضاهای شهری است که نشاط و سلامتی را در زندگی روزمره مختل و موانعی که در مسیر رشد فرهنگی و مشارکت عمومی ایجاد میکند.
با توجه به گستردگی شهرنشینی و رواج حاشیهنشینی در شهرها، مطالعه این موضوع، عوامل مؤثر بر آن و راهکارهای تقویت احساس بالندگی و امنیت اجتماعی در شهرها ضرورت پیدا کرده است و یکی از موضوعهایی که بیشتر شهرهای جهان با آن دست بهگریبان شدهاند، شکلگیری حاشیهنشینی یا سکونتگاههای غیررسمی درون یا حاشیه شهرها است.
وجود اصطلاحات متعدد در زبانهای مختلف، بیانگر جهانی بودن این وضعیت بوده و این پدیده به اشکال متفاوت در گوشه و کنار و حتی در بخش مرکزی شهرها بهصورت مجتمعهایی در قالب محلههایی که با عناوین زاغه، آلونک، سکونتگاههای خودرو، سکونتگاههای نابسامان، سکونتگاههای غیرمجاز و سکونتگاههای برنامهریزی نشده از آن نام میبرند، مشاهده میشود که این پدیده در کشورهای در حال توسعه به شکل حادتر از سایر کشورهای جهان مشاهده میشود.
مطالعات انجام شده نشان میدهد که در کشورهای در حال توسعه، پدیده حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی بسیار گستردهتر است؛ در کشور ایران نیز بهعنوان یکی از کشورهای در حال توسعه به موازات رشد شهرنشینی در دهههای اخیر، سکونتگاههای نامتعارف و خودانگیختهای درون یا مجاور شهرها با تقدم در مجموعههای شهری بزرگ بهسرعت ایجاد شده و رشد پیدا کرده است که نمونه بارز آن را در شهر شیراز میتوان بهخوبی مشاهده کرد.
اصلاحات ارضی، یکی از عوامل مهاجرت به شهرها
علی شمسالدینی، دانشیار جغرافیای شهری با اشاره به اینکه شیراز بهعنوان مرکز استان فارس، طبق آخرین سرشماری ششمین شهر بزرگ کشور است، اظهار میکند: در این شهر محلات متعددی بهصورت پراکنده وجود دارد که مردم در سطح و حاشیه آن از مشکلات ناشی از اسکان غیررسمی و حاشیهنشینی رنج میبرند.
وی میافزاید: این محلات که تحت تأثیر عوامل متعددنابسامانیهای مختلفی را بهوجود آورده است، به شکل ناهماهنگ با مجموعه شهر شیراز در حال رشد و گسترش است.
این دانشیار برنامهریزی شهری تصریح میکند: بهنظر میرسد ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ساکنان سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشین با ساکنان رسمی شهر شیراز تفاوت اساسی دارد که عوامل ویژهای در بروز آن دخالت داشته است.
وی معتقد است: مسکنسازی شتابزده، توسط استفادهکنندگان آنها که بیشتر بهدلیل نداشتن پروانه ساختمان و تبعیت نکردن از برنامهریزی رسمی شهرسازی بوده است، مجموعهای نابسامان را بهوجود آورده است.
شمسالدینی میگوید: در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه، سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشینی در ایران از کمیت و کیفیت مسکن و زیربناهای بهتری برخوردار است اما با توجه به جهانیشدن اقتصاد با پیامدهایی همچون شهریشدن، فقر و دوسطحیشدن جامعه روبهرو است و در صورت تداوم داشتن این شرایط و چارهاندیشی نکردن برای آن، میتواند منجر به شکاف بیشتر انتظارات و واقعیات در اجتماعات غیررسمی شود و آنها را محل عصیان و آسیبهای بیشتر کند.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: پس از اصلاحات ارضی که بهمنظور جلوگیری از جنبشهای دهقانی و توسعه خرده مالکی صورت گرفت، نیروی عظیمی از جمعیت روستایی بهدلیل از بینرفتن سیستم مدیریت سنتی در روستاها و جایگزینشدن یک سیستم جدید، با از دست دادن زمین و کاهش بهرهبرداری از زمین زراعی، برای یافتن درآمد بیشتر راهی شهرها شدند.
وی خاطرنشان میکند: در این دوره بهتدریج جریان سرمایهها به توسعه شهر و دگرگونی سریع عملکرد شهری منجر و بازتاب آن در گسترش فضای شهر نیز منعکس شد و از طرف دیگر موج عظیم مهاجران، حاشیهنشینی و حومهنشینی در شهرهای بزرگ را بهوجود آورد.
شمسالدینی با بیان اینکه خانوارهای روستایی کمدرآمد که در شهرها ساکن میشوند، بهطور معمول از طریق واسطههایی که در بعضی محلات کمدرآمد سکونت دارند، تشویق به سکونت میشوند، میگوید: اغلب ساکنانی که از نقاط روستایی به شهر مهاجرت میکنند، برای اسکان با مشکلات بسیاری روبهرو هستند و بیشتر بهدلیل ضعف درآمد تمایل به سکونت و پشتیبانی از سوی اقوام در قالب قومیتها و گروهای نژادی و زبانی خاص دارند.
حاشیهنشینی با اجتماعات شهری تجانس فرهنگی ندارد
میثم رضایی، دانشجوی دکترای شهرسازی با اشاره به سکونتگاههای غیررسمی و پدیده حاشیهنشینی در شهرها اظهار میکند: مهاجرت این خانوارها گاهی به متغیرهای فصلی بستگی دارد که در اغلب اوقات به سکونت دائم منجر میشود، البته زندگی شهری مشکلاتی را نیز برای این خانوارها بهدنبال دارد که از مهمترین آنها نبود تجانس فرهنگی و اجتماعی اینگونه مهاجران با سایر اجتماعات شهری است.
وی میافزاید: در بیشتر موارد خانوارهای مهاجر بهواسطه نبود سنخیت فرهنگی با بافتهای جدید، میانی و حتی بعضی دیگر از بافتهای غیررسمی، تلاش میکنند تا به محلاتی بروند که اقوام آنها در گذشته در آنجا اسکان پیدا کردهاند، از اینرو قومگرایی در فرایند شکلگیری شهرها نمود پیدا میکند.
این دانشجوی دکترای شهرسازی با بیان اینکه با یک نگرش کلی میتوان به گوناگونی قومیتهای ساکن در محلات پی برد، میگوید: نبود تجانس قوی و فرهنگی در میان افراد ساکن در محلات، به همبستگی اجتماعی کمتر میانجامد و مشکلاتی را با خود بههمراه دارد.
رضایی با اشاره به حاشیهنشینی در سطح شهر شیراز خاطرنشان میکند: این موضوع یکی از عوامل مؤثر در کاهش سطح کیفیت زندگی شهروندان و از اثرگذارترین عوامل بر هم زننده تعادل اجتماعی بهحساب میآید که میتواند پیامدهای اجتماعی ناگواری از جمله ازدحام و شلوغی، ظهور و افزایش مشاغل کاذب، ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی، افزایش جرم و جنایت و در یک عبارت نبود امنیت اجتماعی را بهدنبال داشته باشد.
این دانشجوی دکترای شهرسازی با بیان اینکه بین تعادل اجتماعی و حاشیهنشینی رابطه معکوس وجود دارد، ادامه میدهد: با افزایش حاشیهنشینی و افزایش تعداد حاشیهنشینان، تعادل اجتماعی موجب تهدید بیشتر میشود، لذا چنانچه حاشیهنشینی اطراف شهر شیراز فزونی پیدا کند و از توجه به اقشار حاشیهنشین مغفول بمانیم، میزان آسیبپذیری اجتماعی بالا میرود.
وی معتقد است: با زمینهسازی برای تشکیل شورای محلی و کمک به ظرفیتسازی در آنها برای مشارکت در تصدی امور جمعی و به رسمیت شناختن حق سکونت و تأمین مسکن در اینگونه سکونتگاهها برای همه و برقراری حمایت قانونی در این مورد، امنیت خاطری برای ساکنان سکونتگاههای حاشیهای همراه با امید به بهبود در اثر تلاش و اقدامات آنها حاصل خواهد شد.
رضایی تاکید میکند: جمعیت ساکن در این محدوده را باید واقعیتی دانست که تضمین کیفیت زندگی آنها، یک الزام عملکردی برای کارایی کل سیستم منطقه شهر شیراز است، از اینرو راهحلهای مبتنی بر اعمال فشار، محدودیت محض و نبود خدماترسانی لازم، نمیتواند واقعگرا و کارآمد باشد، لذا اصلاح ساختار نظام شهری و رفع کاستیهای موجود در قوانین و نهادهای برنامهریزی شده در برخورد با افراد کمدرآمد همچنین وجود یک ستاد یا کمیته استانی برای ایجاد نقش مدیریتی میانبخشی و حلقه پیوند میان سطح کلان برنامهریزی با سطح محلی قابل توجه است.
وی با اشاره به ارتقای سطح سواد و فرهنگ شهرنشینی در جامعه از طریق رسانههای جمعی، تبلیغات مناسب، آموختن شیوه مناسب شهرنشینی و ایجاد شوراها و انجمنهایی متشکل از افراد معتمد حاشیهنشینان برای رفع مشکلات آنها اضافه میکند: پرهیز از حاشیهنشینی بهلحاظ فرهنگ مستقر در آن در راستای افزایش احساس تعلق اجتماعی و به تبع آن مشارکت اجتماعی، افزایش حضور پلیس در این مناطق بهصورت مستمر و تداوم آموزش شهروندی و استفاده از توانمندی افراد محلی بهطور منظم در این مناطق میتواند به رهایی از این مشکل، بهبود روند آن و جلوگیری از اسکان غیررسمی با توجه به توانهای محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بپردازد.
نظر شما