به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، شیوع بیماری کووید -۱۹ از جنبههای مختلف زندگی شهری و روابط انسانها با یکدیگر و با محل سکونت خود را تحت تأثیر قرار داد و پرده از حقایق بسیاری در این زمینه برداشت. از یک سو، نقصهای طراحی شهری بیش از پیش آشکار شد و مدیران را به رفع آنها سوق داد و از سوی دیگر، ارتباط شهرنشینان با محل سکونت خود نسبت به گذشته، پیوند محکمتری را تجربه کرد.
مردم که تا پیش از این و شاید به علت مشغلههای کاری، کمتر به فروشگاهها و پارکهای محل سکونت خود مراجعه میکردند، به دنبال محدودیتهای کرونایی و در بسیاری از موارد در پی ترویج دورکاری، حس تعلق بیشتری به محل سکونت خود پیدا کردند و بیش از پیش برای رفع نیازهای خود به مکانهای عمومی نزدیک روی آوردند.
این در حالی بود که جنبشهایی مانند کمک به افراد آسیبپذیر طی دوران کرونا، شهرنشینان را نسبت به قبل با یکدیگر پیوند میداد و روابط میان آنها را مستحکم میکرد. در همین بحبوحه بود که «آنه ایلداگو» ایده طراحی شهرهای ۱۵ دقیقهای را ارائه داد که براساس آن، مناطقی به وجود آمد که ساکنان آنها تنها با یک ربع ساعت پیادهروی و دوچرخهسواری تمام نیازهای خود را برطرف میکنند. مزایای پیادهسازی این طرح بهحدی زیاد بود که مدیران شهرهای مختلف دنیا را به پیروی از آن و توسعه مناطق خودکفا سوق داد و حتی، جنبش شهرهای یک دقیقهای را بهوجود آورد.
محققان پس از انجام بررسیهای مختلف در مورد مزایای شهرهای ۱۵ دقیقهای، به این نتیجه رسیدند که طراحی چنین مناطقی از جنبههای مختلف زندگی شهروندان را تحت تأثیر قرار میدهد که از مهمترین آنها میتوان به کاهش انتشار گازهای آلاینده و به دنبال آن، بهبود سلامت مردم، افزایش فعالیتهای جسمی و در نهایت تحکیم پیوند میان مردم اشاره کرد.
شهرهای ۱۵ دقیقهای؛ مناطقی با بیشترین دسترسی به مکانهای عمومی
اگرچه آنه ایلداگو دستاورد طراحی شهر ۱۵ دقیقهای را به نام خود ثبت کرد، با این حال گزارشها حاکی از آن است که دههها قبل از ایلداگو طراحی چنین مناطقی، البته با نامگذاریهای متفاوت، مطرح شده بود. به عنوان مثال در دهه ۱۹۲۰ یکی از طراحان شهری آمریکایی به نام کلارنس آرتور پری ایده طراحی "مناطق زیستپذیر" را ارائه داد که براساس آن، دسترسی مردم به تمام امکانات شهری باید در نزدیکی محل سکونت آنها فراهم میشد.
مدیران کپنهاگ دانمارک در سال ۱۹۶۲ با هدف تسهیل و بهبود کیفیت زندگی مردم، یکی از خیابانهای پرتردد شهر را به پیادهراه تبدیل کردند و پس از آن، برنامهریزان در سایر شهرهای اروپایی به اجرای ایدههای مشابهی پرداختند. سپس جنبش "شهرسازی نوین" در دهه ۱۹۸۰ با هدف ترویج شهرهایی با قابلیت پیادهروی در سراسر ایالات متحده آمریکا شکل گرفت که به دنبال آن، دسترسی شهروندان به امکانات ضروری در نزدیکی محل سکونت آنها فراهم شد.
اگرچه جنبشهای سابق بسیار مشابه با طرح شهرهای ۱۵ دقیقهای است، با این حال اغلب مدیرانی که ایده جدید (شهری ۱۵ دقیقهای) را پیاده میکنند، اهدافی نظیر کاهش انتشار کربن، مبارزه با بحران کرونا و جهانیشدن را در سر میپرورانند. در جنبشهای قدیمی تسهیل تردد مردم، افزایش قابلیت پیادهروی و بهبود خدمات عمومی مورد توجه مدیران قرار میگرفت، در حالی که پاریس افزایش تردد سبز، بهبود دسترسی مردم به فضاهای کاری، گسترش فعالیتهای فرهنگی در محل سکونت شهرنشینان و مهمتر از همه تقویت روابط اجتماعی میان شهروندان را در رأس اهداف خود قرار داده است.
درواقع آنه ایلداگو که هنگام کاندید شدن خود برای انتخابات شهرداری ۲۰۲۰ پاریس این ایده را مطرح کرد، چهار اصل اساسی یعنی نزدیکی، تنوع، تراکم و حضور فراگیر مردم در مناطق را در رأس اهداف خود برای اجرای این ایده مورد توجه قرار داد و مدیرانی را برای ایجاد شهرهای ۱۵ دقیقهای منصوب کرد.
تقویت روابط اجتماعی در شهرهای ۱۵ دقیقهای
تردد خودروها، بهویژه وسایل نقلیه شخصی، در شهرهای ۱۵ دقیقهای بسیار محدود است و به همین دلیل، مردم به پیادهروی و دوچرخهسواری روی میآورند. دسترسی به فضاهای عمومی و پارکها در چنین شهرهایی برای تمام مردم امکانپذیر است، در نتیجه مردم وقت بیشتری را به حضور در آنها میگذرانند. در چنین شرایطی امکان تماس شهروندان با یکدیگر افزایش مییابد که این امر به تقویت روابط اجتماعی میان آنها منجر میشود. درواقع شهرهای ۱۵ دقیقهای نسبت به کلانشهرها از قابلیت بیشتری برای نزدیک کردن مردم به یکدیگر برخوردار است که در پی آن، روابط میان آنها نیز تقویت بیشتری را تجربه خواهد کرد.
نظرات موافق و مخالف شهرهای ۱۵ دقیقهای
بسیاری از منتقدان بر این باور هستند که شهرهای ۱۵ دقیقهای نهتنها به تقویت روابط میان شهروندان کمک نمیکند، بلکه به روابط اجتماعی لطمه هم میزند، ضمن اینکه در افزایش نابرابری میان فقرا و ثروتمندان نقش مهمی ایفا میکند. درواقع از نظر این افراد، ساکنان مناطق غنینشین از امکانات پیشرفتهتری برخوردار میشوند، درحالیکه قابلیتهای تردد برای شهروندان مناطق فقیرنشین نسبت به قبل کمتر میشود.
برخی از منتقدان نیز چنین استدلال کردهاند که مدیران برای توسعه مناطق ۱۵ دقیقهای صرفاً به افزایش امکانات توجه میکنند و از تمرکز بر فراهم آوردن امکاناتی با استانداردهای بالا سرپیچی میکنند که این امر به سهم خود میتواند پیامدهای معکوسی بر کیفیت زندگی شهروندان و حتی روابط میان آنها به جا بگذارد.
از سوی دیگر، موافقان اجرای طرح شهرهای ۱۵ دقیقهای این رویکرد را از جنبههای مختلف برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان مفید تلقی میکنند، با این حال بر این باور هستند که تأمین امکانات برای مناطق کمبرخوردار باید در اولویت این طرح باشد تا در نهایت به ایجاد برابری میان شهروندان و تقویت روابط آنها منجر شود.
نظر شما