به گزارش ایمنا، امروز _دوشنبه چهاردهم فروردینماه _ همزمان با سالروز تولد و درگذشت برخی از بزرگان ایرانزمین است.
سالروز درگذشت احمد بیرشک
احمد بیرشک (زاده چهارم بهمن ۱۲۸۵ باجگیران، درگذشته چهاردهم فروردین ۱۳۸۱ تهران) ریاضیدان، تقویمنگار و پژوهشگر تاریخ علم
وی نزد پدرش آموزشهای پایه و زبان فرانسه را فراگرفت و پس از مدتی تحصیلاتش را در مدرسه آلیانس فرانسوی زبان تهران ادامه داد، سپس به دارالمعلمین عالی در رشته ریاضیات وارد شد و بهخدمت وزارت معارف و وی قاف درآمد. پس از آن نیز مدتی در ساری به تدریس ریاضی، فیزیک، علوم طبیعی و زبان از کلاس اول تا ششم متوسطه مشغول شد.
بیرشک، مدتی رئیس اداره استخدام شهرستانها در کارگزینی وزارت فرهنگ و مدتی رئیس کارگزینی دانشگاه تهران بود و در سال ۱۳۲۱ پس از آنکه دانشگاه تهران از وزارت معارف جدا شد، بهعنوان رئیس دانشگاه تهران برگزیده شد. وی در سال ۱۳۲۲ مقاله معروف «نقد قانون دانشگاه» را بهنگارش درآورد.
پس از آنکه در سال ۱۳۲۴ دانشگاه تهران دوباره بهوزارت معارف بازگردانده شد، منوچهر اقبال ریاست دانشگاه را برعهده گرفت و بیرشک از شغل اداری دانشگاه تهران کنارهگیری کرد و بهتدریس در پلیتکنیک و دانشسرای عالی مشغول شد. در این دو دانشگاه وی به مدت ۱۸ سال درس مناظر و مرایا "پرسپکتیو" را تدریس کرد.
وی در دانشسرای عالی با غلامحسین رهنما، بدیعالزمان فروزانفر، رضازاده شفق، لویی لونگ، گابریل یاریئر، آشنا شد و از محضر آنها بهره برد. همچنین چندین بار برای مطالعه در مورد سیستم آموزشی بهفرانسه، انگلستان و آمریکا اعزام شد.
وی در سال ۱۳۴۱ در زمان وزارت ناتل خانلری، به معاونت وزارت فرهنگ رسید و با دانشگاه صنعتی شریف "آریامهر سابق" در ویرایش متون ریاضی و فیزیک همکاری کرد. یکی از بزرگترین خدمات وی به جامعه فرهنگی ایران، بنیانگذاری مدارس هدف بود.
بیرشک و تنی چند از یارانش "احمد دیانی، احمدرضا قلیزاده، محمد قاضینوری، علی متمدن، تقی هورفر و احمد انواری" در تاریخ دوم خرداد ۱۳۲۷ با سرمایهای اندک "۳۵۰۰۰ تومان" وی لین مدرسه هدف "مخفف هنر، دانش و فرهنگ" را بنیان نهادند. گروه فرهنگی هدف، متشکل از چهار دبستان دخترانه و پسرانه و چهار دبیرستان، تا سال انحلال یعنی ۱۳۵۸ بیش از ۱۶ هزار دانشآموز دیپلمه پرورش دادند.
وی در سال ۱۳۷۰ بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی را بنیانگذارد و تا سال ۱۳۷۷ ریاست آن را برعهده داشت. وی در این سال با دریافت لوح تقدیر ریاستجمهوری بهعنوان استاد نمونه شناخته شد و از دانشگاه شهید بهشتی دکتری افتخاری ریاضیات دریافت کرد.
بیرشک، علاوه بر دانشنامه بزرگ فارسی، در تألیف دانشنامه ایرانیکا، فرهنگ کامل انگلیسی_فارسی تألیف عباس آریانپور و منوچهر آریانپور، فرهنگنامه کودکان و نوجوانان و دانشنامه ایران و اسلام، همکاری داشته است.
تقویم دکتر بیرشک، برخلاف تقویمهای پیشین از دورههای ۳۳ ساله "هفت دوره چهار ساله و یک دوره پنج ساله" تشکیل نشده، بلکه از دورههای ۲۸۲۰ ساله تشکیل شده است. هر دوره به زیر دورههای ۱۲۸ یا ۱۳۲ ساله تقسیم میشود که هرکدام از آنها نیز به زیر دورههای ۲۹، ۳۳، یا ۳۷ ساله تقسیم میشوند که در هر کدام سالهای مضرب چهار غیر از آخرینشان کبیسه است. هر سال ۱۲ ماه دارد که ششتای اول ۳۱، پنجتای بعد ۳۰، و ماه آخر بر حسب کبیسه بودن یا نبودن ۲۹ یا ۳۰ روز دارد.
درگذشت رضا کرمرضایی
کرمرضایی (زاده پانزدهم مهر ۱۳۱۶ کرمانشاه، درگذشته چهاردهم فروردین ۱۳۸۹ تهران) نمایشنامهنویس، مترجم، کارگردان و بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون
فعالیتهای وی به ترتیب سال عبارت است از:
۱۳۳۳ تا ۱۳۳۵ به عنوان بازیگر، در جامعه باربد و تئاتر ملی
۱۳۳۵ تا ۱۳۳۸ تحصیل در هنرستان هنرپیشگی تهران
۱۳۳۹ تا ۱۳۴۶ تحصیل در انستیوی تئاتر و فیلم آلمان و در همین سالها به دانشگاه مونیخ، در آلمان راه یافت.
۱۳۴۷ تا ۱۳۷۷ در اداره مرکز نمایشی وزارت فرهنگ به عنوان بازیگر و کارگردان فعالیت کرد و بازنشسته شد.
وی نیم قرن بهطورمستمر، در تئاتر، تلویزیون، سینما و در زمینههای مختلف بازیگری، کارگردانی، نویسندگی و ترجمه ادبیات نمایشی فعالیت داشت.
وی تلهتئاترهای متعددی را برای تلویزیون کارگردانی کرد و یا در آنها بازی داشت که از جمله:
قطار ارواح، توراندخت، کلبه والدین، فیزیکدانها، مستأجر جدید، ننه خضیره، توطئه شوم، تجوی زگران، سوگ مضحکه آدم، یک مضحکه، بازرس مخفی، شاه میمیرد،
فیلمها:
شاخههای بید، نرگس، ایلیا، نقاش جوان، اعدامی، قرنطینه، زخمه، جنجال بزرگ، طغیان، نیش، میخواهم زنده بمانم، دیوانهوار، در کمال خونسردی، آقای شانس، فصل پنجم، مسافر ری، سالاد فصل، و چندین فیلم در قبل انقلاب
سریالهای تلویزیونی:
معصومیت از دست رفته، این خانه دور است، امام علی (ع)، سربداران
تالیفات:
عیار و دو فیلمنامه دیگر، تهران: نشر قطره، ۱۳۸۹.
همه دوستان من: زندگی رضا کرمرضایی و خاطراتش از نقشآفرینان خاطرهانگیز، تهران: ققنوس، ۱۳۸۷.
مجموعه آثار نمایشی کرمرضایی: ده نمایشنامه، تهران: نشر قطره، ۱۳۸۸
زادروز استاد ابوالحسن صبا
ابوالحسن صبا (زاده چهاردهم فروردین ۱۲۸۱ تهران، درگذشته بیست و نهم آذر ۱۳۳۶ تهران) استاد بزرگ موسیقی، آهنگساز و نوازنده
وی فرزند ابوالقاسم کمالالسلطنه و از خانوادهای آشنا به موسیقی و اهل ادب بود. پدرش پزشک، ادیب و دوستدار موسیقی بود و سهتار مینواخت.
صبا نخستین پویههای موسیقی را از پدرش فراگرفت و نزد میرزا عبداله فراهانی، درویشخان و علینقی وزیری تار و سهتار، نزد هنگآفرین ویلون، نزد اسماعیلزاده کمانچه، نزد علیاکبر شاهی سنتور، نزد اکبرخان نی و نزد حاجیخان، ضرب آموخت.
در جوانی به مدرسه کمالالملک رفت و نقاشی فراگرفت. همچنین در رشتههای سوهانکاری، نجاری، ریختهگری، معرقکاری و خاتمکاری کسب مهارت کرد که بعداً در ساختن آلات موسیقی بهکار بست.
وی با نیما و شهریار روابط نزدیک داشت. در سال ۱۳۱۱ با یکی از شاگردانش بهنام منتخب اسفندیاری کوه نور، دختر عموی نیما ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه دختر به نامهای غزاله، ژاله و رکسانا است.
استاد ابوالحسن صبا در سن ۵۵ سالگی درگذشت و در گورستان ظهیرالدوله بهخاک سپرده شد. بعد از مرگ طبق وصیت، خانهاش در ۲۹ آبان ۱۳۵۳ توسط دانشکده هنرهای زیبا به موزه تبدیل شد. این موزه در سال ۱۳۸۳ به کوشش نوه استاد که پیگیر ماجرای مرمت خانه و موزه بود، سرانجام به نتیجه رسید و به وضعیت فعلیاش در آمد.
فرامرز پایور، منوچهر صادقی، حسین تهرانی، حسن کسایی، داریوش صفوت، غلامحسین بنان، مفخم پایان، علی تجویدی، جهانگیر کامیان، همایون خرم، اسداله ملک، رحمتاله بدیعی، ساسان سپنتا، قنبری مهر، اسماعیل چشمآذر، مهدی خالدی، عباس شاهپوری، مهدی مفتاح، محمدعلی بهارلو، حبیباله بدیعی، سعید قراچورلو، شهریار، بابک رادمنش، حسین خواجهامیری، پرویز یاحقی و فرهاد فخرالدینی از شاگردان صبا بودند.
زادروز منوچهر بدیعی
منوچهر بدیعی (زاده چهاردهم فروردین ۱۳۱۸ اصفهان) مترجم
وی تحصیلاتش را در رشتهای نامرتبط با فن ترجمه ادامه داد و لیسانس گرفت و درسهای دوره دکترای همان رشته را نیز تمام کرد اما چون رساله پایان دوره تحصیلی را نگذرانده است درجه و عنوان دکترا ندارد و مشاغلش همواره در همان زمینه تحصیلات دانشگاهیاش بوده و از این رو بهترجمه بهعنوان یک شغل و حرفه نگاه نمیکند. کتاب چهره مرد هنرمند در جوانی ترجمه وی، در دوره بیستم بهعنوان کتاب سال برگزیده شد.
گزیده آثار:
چهره مرد هنرمند در جوانی اثر جیمز جویس
بازار خودفروشی اثر ویلیام تاکری
ماه الماس اثر ویلکی کالینز
آدم وی ل اثر آلبر کامو
ژان باروا اثر روژه مارتن دوگار
جاده فلاندر اثر کلود سیمون
وی لیس جویس اثر هری بلامایزر، ماتیو هاجارت، دان گیفورد
ژلوزی اثر آلن رب گریه
شاهد اثر آلن رب گریه
زادروز غلامرضا دادبه
غلامرضا دادبه (زاده چهاردهم فروردین ۱۲۹۹ اصفهان، درگذشته یازدهم مرداد ۱۳۸۰ کرج) ایرانشناس، نویسنده و استاد موسیقی
وی از جوانی بهکار شناخت عرفان ایرانی و خدمت در خانقاههای گوناگون ایران پرداخت و کار پژوهش و شناسایی تاریخ و فرهنگ ایران را دنبال کرد.
در همان سالها، نزد رحیم اصفهانی و حسین ساعتساز "وی از و تار" فراگرفت و همچنین شاگردانی نیز تربیت کرد. از آثار وی ازی وی کاست برگ سبز شماره ۱۱۵ و اجراهای خصوصی با استادان عبادی، کسایی، موسوی و … بود.
مطالعاتش در خصوص تاریخ و فرهنگ ایران باستان در زندگی علمی و فرهنگی وی تأثیرگذار بود و چهل سال در دانشگاههای ایران به تدریس فرهنگ ایران باستان پرداخت.
چکیده دیدگاههای وی شامل دست نوشتههای برجای مانده از وی نزد شاگردان و فرزندش آریاسب دادبه نگهداری میشود.
وی از روستانشینان شهرستان «دشتی» بوشهر بود. پدرش شیخ غلامحسین حاجیانی از خاندان قدیمی حاجیانی ابن مقفه بود که در ۲۰ سالگی برای تحصیل راهی نجف شد و در آنجا از شاگردان محمدکاظم خراسانی و جهانگیرخان قشقایی شد و بهتوصیه جهانگیرخان، بههمراه شیخ ناصرعلی "اسداله" ایزدگشسب راهی سبزوار شد تا از ملاهادی سبزواری درس بگیرد، ولی وقتی به آنجا رسیدند، ملاهادی درگذشته بود و آنها از آنجا به بیدخت گناباد رفتند و به سلطان علیشاهگنابادی گرایش پیدا کردند. وی پس از سالها زندگی در بیدخت به اصفهان رفت و تا پایان زندگی به تدریس پرداخت و صاحب فرزندانی شد که غلامرضا دادبه یکی از آنهاست.
شاگردان:
وی دو فرزند داشت که هر دو نزد پدرشان، در کار شناخت و پژوهش فرهنگ و تاریخ و هنر ایران باستان همگام شدند. محمدرضا شجریان و علیرضا افتخاری از شاگردان وی بودند.
ویشتاسب دادبه، فرزند بزرگ وی در بهمن ماه سال ۱۳۷۹ و غلامرضا دادبه، چند ماه بعد در ۸۱ سالگی درگذشتند و در بهشت سکینه کرج بهخاک سپرده شدند.
زادروز و سالروز درگذشت کامران داروغه
کامران داروغه (زاده چهاردهم فروردین ۱۳۲۱ تهران، درگذشته چهاردهم فروردین ۱۳۸۴ تهران) نوازنده کمانچه
وی در هنرستان عالی موسیقی تحصیل کرد و نزد حسینعلی ملاح، ویلون و نزداسداله ملک، کمانچه آموخت، سپس وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و کمانچه را نزد اصغر بهاری و ردیفهای موسیقی ایرانی را از نورعلی برومند فراگرفت.
در سال ۱۳۴۵ به رادیو رفت و پس از تأسیس تلویزیون ملی ایران به نوازندگی کمانچه در ارکستری به سرپرستی مرتضی حنانه پرداخت. از سال ۱۳۵۵ به تکنوازی کمانچه روی آورد و حدود چهل تکنوازی انجام داد.
داروغه علاوه بر نوازندگی کمانچه بهسبک موسیقی کلاسیک ایرانی، فوت و فنهای موسیقی مطربی قدیم را هم خوب میشناخت و گاه به تفنن قطعاتی در آن مایهها مینواخت.
در بخش جنبی آئین سومین «سال نوای موسیقی ایران» از آلبوم موسیقی «نوایی دیگر» اثر «کامران داروغه» که به کوشش «علی تفرشی» تنظیم شده، رونمایی شده است.
وی کنسرتهای فراوانی بهنفع مؤسسات خیریه و فرهنگی هلالاحمر "شیروخورشید" انجمن نابینایان، بیمارستانهای مسلولان و دانشجویان بیبضاعت ترتیب داد و برای شناساندن موسیقی دستگاهی ایران، مسافرتهایی از طرف رادیو تلویزیون بهکشورهای ترکیه، آلمان، فرانسه، ایتالیا، افغانستان، ژاپن، پاکستان، هندوستان، شوروی و آمریکا داشت.
داروغه در جشنهای هنر شیراز یکی از ستارههای موسیقی ایران بود و از کارهای ارزندهاش به نت در وی ردن ریتمهای زورخانه بود که با کمک محمد اسماعیلی منتشر شد و در اختیار علاقهمندان قرار گرفت. وی کتابی درباره کمانچه و متدهایی درباره نواختن این ساز نوشته است.
نظر شما