به گزارش خبرنگار ایمنا، شهر پدیدهای جاودانه و پویا است که طی قرنها با رشد جمعیت گسترش پیدا کرده و کالبد آن تحت تأثیر مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و عوامل طبیعی دستخوش تغییرات فراوانی شده است، لذا توجه به ایجاد تعادل در این ساختار پیچیده منجر به حفظ پایداری، رشد و توسعه در شهرها میشود؛ در واقع شهری زیبا و سالم خواهد بود که ضمن توسعه و ایجاد فضاهای جدید، کالبد قدیمی و عناصر موجود در آن نیز مطابق با نیازهای جدید، احیا شده و مورد استفاده قرار گیرد.
با افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی، شهرها بهطور مداوم متحول شده و تغییرات فضای فیزیکی آن، شهرها را در گذر زمان با مشکلی بهنام بافتهای فرسوده مواجه کرده است. فضاهای قدیمی شهرها به مرور زمان دچار فرسودگی و بدون کارایی شده یا در دوران معاصر بدون رعایت ضوابط و مقررات معماری و شهرسازی شکلگرفته است، از اینرو شهرها در حال حاضر با مسائل بسیاری مواجه هستند و این مشکلات را به نقاط مختلف انتقال میدهند.
با افزایش بیرویه جمعیت، بهویژه جمعیت شهرنشین در چند دهه اخیر در کشور ایران، مسئله فضا و توسعه پایدار فضایی از اهمیت قابلتوجهی برخوردار شده است، به همین دلیل پژوهشگران با رویکرد روشگرا به ارائه برنامههایی بهمنظور توانمندسازی، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده پرداختند. اساس تأکید این برنامهریزان، ارائه ساختارها و نهادهای مورد نیاز در زمینه اقتصادی، اجتماعی و کالبدی برای توانمندسازی بافتهای فرسوده در ایران است.
فرسودگی یکی از مهمترین مسائل مربوط به فضای شهری بوده که در ایران مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است؛ تاکنون در ۷۶ شهر بزرگ کشور بیش از ۳۲ هزار هکتار بافت فرسوده بر اساس شاخصهای شورای عالی معماری و شهرسازی ایران توسط سازمان عمران و بهسازی شهری وزارت مسکن و شهرسازی شناسایی شده است، در حالیکه برآوردها حدود ۵۰ هزار هکتار بافت فرسوده در کشور را نشان میدهد.
سازماندهی اجتماع محلی، زیربنای توانمندسازی بافتهای فرسوده شهری
علی شمسالدینی، دانشیار معماری و شهرسازی با اشاره به بافتهای فرسوده شهری اظهار میکند: منظور از فرسودگی، ناکارآمدی و کاهش کارایی یک بافت نسبت به کارآمدی سایر بافتهای شهری است و بیشتر مشکلات این بافتها کالبدی، از جمله نبود برخورداری از سیستم سازهای مناسب و ناهنجاریهای بصری و زیباییشناسی است.
وی با بیان اینکه نبود برخورداری از سیستم شبکه دسترسی و خدمات شهری، مسائل اقتصادی و آلودگیهای زیستمحیطی از دیگر مشکلات بافتهای فرسوده شهری است، تصریح میکند: تجربه نشان داده است که برنامههای تکبعدی و یکجانبه، ضمن آنکه مشکلات را برطرف نکرده است، بلکه منجر به مواجه شدن سیستم حیات شهری با محدوده بافت فرسوده و تاریخی شده است که در این راستا نقش و اثرات توانمندسازی جامعه محلی در برنامهریزی محدوده بافت فرسوده و تاریخی شهرها بسیار تعیین کننده است.
این دانشیار معماری و شهرسازی با اشاره به اینکه توانمندسازی رویکردی جدید در برنامهریزی برای کاهش فقر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، ادامه میدهد: توانمندسازی شامل مجموعه اقداماتی است که منجر به شکوفایی قابلیتها و خلاقیتهای فردی برای ارتقای وضعیت موجود به وضعیت بهتر میشود.
وی معتقد است: توانمندسازی در مفهوم عام خود سهجنبه کلی را در برمیگیرد، نخست در چارچوب توانمندسازی بازار، دوم توانمندسازی سیاسی که از راه تمرکز اداری و اجرایی، اصلاح نهادی و مدیریتی، بهکارگیری سازمانهای غیردولتی و سازمانهای مبتنی بر جوامع محلی حاصل میشود و سومین جنبه آن، توانمندسازی اجتماع محلی است که از سوی دولتهای محلی و ملی برای هماهنگی و تسهیل کوشش سازمانهای اجتماع محلی برای برنامهریزی و اجرای طرحهای آنها از راههای اصولی دنبال میشود.
شمسالدینی خاطر نشان میکند: حاصل توانمندسازی، توسعه اجتماع محلی است که نوعی نگرش به توسعه از پایین و از طریق سازمانهای غیردولتی قابل تحقق است.
وی زیربنای توانمندسازی را سازماندهی اجتماع محلی و نیازمند بسیج قابلیتهای درونزای اجتماعی میداند و میگوید: بهرهگیری از سرمایه اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد؛ برای توانمندسازی در این معنا نیاز به مقتدرسازی به مفهوم گسترش آزادی در انتخاب و عمل است و افزایش امکانات و داراییهای فقرا برای مشارکت در مذاکره، اعمال نظر، کنترل و حفظ پیوند با نهادهای مسئول است که در زندگی آنها تأثیرگذار است.
دانشیار معماری و شهرسازی با بیان اینکه توانمندسازی در این معنا، نیازمند بستر گشایی از جانب مدیریت و برنامهریزی شهری است، میافزاید: تأمین خدمات، حرکت بهسوی تشکیل سرمایه انسانی، آگاهسازی، آموزش عمومی، ایفای نقش تسهیلگری و حمایت بخش دولتی و عمومی و برگزیدن راهبردهای توانمندسازی اجتماع محلی، بخشی از مباحث وسیع پیرامون حاکمیت (حکمروایی) خوب شهری است.
لزوم تحقق مدیریت واحد شهری برای توانمندسازی سکونتگاههای غیر رسمی
علی شکور، دانشیار جغرافیا و برنامهریزی شهری با اشاره به اینکه شهرها به مثابه موجودات زندهای هستند که حیات مییابند، رشد میکنند و به بلوغ میرسند، اظهار میکند: در فرایند پیچیده رشد و توسعه، گاهی سرعت بخشی از شهر در دیگر بخشها بیشتر و در بعضی مواقع نیز بخشی به فراموشی سپرده میشود؛ گاهی بخشی از شهر بازسازی میشود و بخشهایی برای مدت زیادی دست نخورده باقی میماند.
وی با بیان اینکه گاهی محدودههایی در شهر بهوجود میآید که با ویژگیهای زندگی شهری امروزی مطابقت ندارد، افزود: کوچههای تنگ و ساختمانهای ناایمن و قطعات تفکیکی نامنظم و در عین حال ریزدانه، شیوه شهرسازی سالهای دوری است که امروزه ناکارآمد بهنظر میرسد و این تنها بخشی از نارساییها در حیطه کالبدی است.
این دانشیار جغرافیا و برنامهریزی شهری تصریح میکند: این بافتها با مشکلات اجتماعی و اقتصادی دست به گریبان است که امروزه از آنها بهعنوان بافت فرسوده شهری یاد میشود و قسمتهای قابل توجهی از شهرهای ما را در بر میگیرد که نیازمند توجه خاص در ارتقا و بهبود کیفیت زندگی هستند.
وی با اشاره به اینکه کیفیت محیطی در این بافتها به مرور کاهش یافته است، میافزاید: با این وجود در بافتهای فرسودهای که بخشی از بافتهای تاریخی شهر نیز محسوب میشود، ریشههای حیات بهطور کامل خشک نشده است و فرصت احیای محیطی آنها بهگونهای که برای مردم دلچسب و نشاطآور باشد، احساس میشود.
شکور با بیان اینکه اندیشه ساماندهی و بازسازی در فرهنگ برنامهریزی شهری از دیرباز وجود داشته است، ادامه میدهد: اصل ترمیم و مرمت در فرهنگ ایرانی بهویژه شهرسازی آن دارای اهمیت بسزایی است اما ساماندهی و باززندهسازی بناها و بافتهای قدیم شهری بهصورت علمی و در مفهوم امروزی خود، از اواخر قرن هجدهم در اروپا مطرح شد.
این استاد دانشگاه معتقد است: این اندیشههای متنوع، مبنای تئوریک تجربیات متفاوتی در زمینه باز زندهسازی، ساماندهی و توانمندسازی بافتهای کهن شهری شده است؛ در واقع توانمندسازی به مفهوم افزایش و استفاده از ظرفیتهای درون جوامع شهری برای اداره امور عمومی و اجتماعی آنها است و مفهوم ثبات و پایداری روند توسعه را در پی دارد که این مفهوم منجر به بهبود کیفیت زندگی شهروندان میشود.
وی خاطر نشان میکند: توانمندسازی، نوع یا سطحی از ساماندهی است و بستگی دارد که در یک سلسله مراتب اقدام و فرایند توسعه، کدام مقدمه و نتیجه، زمینهیا هدف مقدم بر دیگری قلمداد شود، از این رو توانمندسازی میتواند زمینه ساماندهی قرار گیرد.
شکور میگوید: آنچه که تاکنون در حوزه توسعه و عمران شهری کشور، تجربه شده است، نشانگر این واقعیت بوده که توانمندسازی ایجاد ظرفیت برای مشارکت عمومی در اجرای پروژههای ساماندهی است، در هر حال این دو واژه پیوند مفهومی، اجرایی و کارکردی زیادی با هم دارد.
دانشیار جغرافیا و برنامهریزی شهری با اشاره به اینکه سیاست توانمندسازی در رویکرد خود بهمنظور ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی بر سه راهبرد تأکید میکند، ادامه میدهد: این سه راهبرد بر عناوین توانمندسازی، نهادسازی و ظرفیتسازی استوار است و بر رویکرد مشارکتی تأکید میکند که سیاست اخیر دولت در ساماندهی اسکان غیررسمی در شهرها محسوب میشود.
وی با بیان اینکه در ایران با هدف سیاستگذاری کلان در امر ساماندهی و بهسازی سکونتگاههای غیررسمی، به پیشنهاد وزارت مسکن و شهرسازی و وزارت کشور، سندی با عنوان «سند ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیر رسمی» به هیئت دولت تقدیم شد، خاطرنشان میکند: در برنامه سوم توسعه بر مدیریت یکپارچه شهری تأکید فراوان شده است و در این راستا، به شورای عالی استانها بهعنوان نهادی مردمی و محلی فرصتی داده شد تا امکان تصدیهای قابل واگذاری به شهرداریها را استخراج و برای تصویب به دولت و مجلس تقدیم کند که در این آئین نامهها به این اصل بیتوجهی شده و تاکنون نیز ترتیب اثر داده نشده است.
وی با اشاره به اینکه بافتهای فرسوده همچون هستهای در داخل شهر قرارگرفته و دستخوش تغییرات اجتماعی شده است که به تغییرات زیادی در فضای کالبدی نیاز دارد، ادامه میدهد: ناکارآمدی بافتهای فرسوده در تطابق با نیازهای نوین، مسئلهای است که بیشترین فشار را به این بافتها وارد میکند و این ناتوانی منجر شده است تا عملکردهای متناسب نیز نتواند در داخل بافت جایگزین شود، لذا بهرغم توان بالقوه برای تأمین کاربری متفاوت و استقرار آنها در موقعیتهای کلیدی در مرکز شهر، متروک و بیاستفاده میشود.
گزارش از: راضیه کشاورز_ خبرنگار سرویس پارلمان شهری خبرگزاری ایمنا
نظر شما