به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس یادداشتی که محمدرضا بکرانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر دفاع مقدس در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده است: «پاسداری زنان از حریم خانه کمتر از مرزداری مردان در طول دفاع مقدس نبود، دلگرمی رزمنده دفاع مقدس در میدان جنگ از بدرقه قهرمانانه زنان ایران انقلابی بود که اهمیت کارزار را با اهریمن دیوسرشت بعثی به خوبی درک کرده بودند و بر عواطف معمول غلبه و با تبسمی مزین به اشک، آنان را راهی نبرد با خصم کردند.
سخنان امامین انقلاب اسلامی آئینه تمامنمای منزلت و نقش زنان در میدان کارزار با دشمن بد سرشت است، آنجا که امام خمینی (ره) میفرماید: «پیروز و سرافراز باد نهضت اسلامی زنان معظم ایران، افتخار بر این قشر عظیمی که با حضور ارزشمند و شجاعانه خود در صحنه دفاع، میهن اسلامی و قرآن کریم و انقلاب را به پیروزی رسانده است»؛ همچنین در فرمایشات امام خامنهای (مدظلهالعالی) آمده است: «اگر زنان حماسه جنگ را نمیسرودند و در خانهها جنگ را به عنوان یک ارزش تلقی نمیکردند، مردها اراده و انگیزه رفتن به میدان جنگ را پیدا نمیکردند.»
شاید تاریخ معاصر کمی در سرودن حماسه حضور زنان مسلمان ایرانی کوتاهی کرده است تاجاییکه به زحمت میتوان نشانههای کاروان اعزامی ۳۰۰ نفری زنان در روز دهم جنگ به جبههها را پیدا کرد، کاروانی که با خود بانوان فداکاری همچون آمنه وهابزاده، جانباز ۷۰ درصدی که پس از هفتبار مجروحیت یا شیمیاییشدن زمینگیر شد.
در همه جای نقشه جغرافیای ایرانزمین، نشانههای وفاداری و شجاعت زنان ایرانی در دفاع مقدس قابل رؤیت است، میتوان در صفحهای از تاریخ فرنگیس حیدرپور را دید که با تبری در دست، تعصب و پاکدامنی زنان کرد را به رخ جهانیان میکشد، بهراستی قصه فرنگیس شاهبیتی است که میتوان آن را به شاهنامه فردوسی هدیه داد تا در کنار گردآفرین، غرور زنان ایران اسلامی را آسمانی کنند.
سیدهمریم امجدمجاهدی که روزگاری به عنوان تنها بسیجی زن گاهی اسلحه به دست، گاهی نان خشک و گاهی در جایگاه پرستاری مهربان، مسیر شلمچه تا خونینشهر را عاشقانه طی میکرد و در خاطرات وی نقل شده در مراسم عقد او در جبهه همه گریه میکردند، پرده دیگری از مجاهدت زنان مسلمان ایرانی است یا دیدهبانی فاطمه نوابصفوی دختر شهید نوابصفوی در منطقه بهمنشیر که بهدنبال جمعآوری اطلاعات دشمن بود یا شهناز حاجیپور که در حال بردن غذا به سنگرها به همراه دوستش شهید شد.
بسیاری از زنان قهرمان این سرزمین به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در دفع تجاوز اهریمن بعثی حضور داشتند، گروهی سلاح به دست در خونینشهر، بوستان، سوسنگرد و جبهه غرب در مقابل دشمن جنگیدند و در این کارزار مجروح یا شهید شدند و گروهی دیگر پستهای تدارکات و پشتیبانی جنگ را به عهده داشتند.
زنان در این میان وظایف دیگری همچون ایجاد انگیزه، حس وطنپرستی و حراست از نوامیس را در مردان زنده میکردند، همچنین با حضور در پشت جبهه و فعالیت در مواردی مانند پرستاری و تدارکات و گاهی هم حضور مستقیم در جبهه ایفای نقش میکردند که میتوان مسجد خرمشهر، سوسنگرد و مهران را شاهد گرفت.
شاید اگر بگوییم زنان ایرانی در دفاع مقدس سهمی برابر با سلحشوران خط مقدم داشتند، کمی دور از ذهن به نظر بیاید، اما با اندکی تأمل میتوان دریافت همان طور که خطبه حضرت زینب کبری (ع) کم از صدای چکاچک شمشیرها در نینوا نبود.
گرمی تنور نانوایی زنان ایران کم از گرمای جنگ با دشمن غدار نداشت، تب هر دوی آن بر مدار عشق بود، خیاطان زن در دفاع مقدس هر کوکی که بر لباس رزمندهای میزدند در حقیقت لباس سعادت خود در آخرت را میدوختند، پرستاران در پرستاری مجروحان، چنان شمع و پروانه بودند.
تبعات زخم مجروحان دهها سال است که مهمان همسران آنها است و مشکلات حرکتی، روحی و روانی برخی از پهلوانان دفاع مقدس هنوز هم از لشکر حماسه سازان تلفات میگیرد و زخم و ترکش این واقعه به سمت همسرانشان است و با وجود گذشت ۳۴ سال از پایان جنگ تحمیلی بسیاری از مادران و همسران شهدا و جانبازان همچنان در دفاع مقدس بهسر میبرند.»
نظر شما