به گزارش خبرنگار ایمنا، امروزه بیشتر از هر زمان دیگری فضاهای عمومی شهر بستر رشد و تکامل جامعه شهری است و تأثیر کیفیت محیط و رضایتمندی شهروندان بر توسعه پایدار شهری انکارناپذیر است و توجه نداشتن به آن تهدیداتی را در عرصه شهر به وجود میآورد.
المانهای شهری به عنوان عناصری که در فضاهای سطح شهر به مناسبتهای مختلف نصب میشود، میتواند به فضا روح ببخشد، در صورتی که المانها به درستی طراحی شود، کیفیت فضاهای شهری را بهبود میبخشد، نیازهای روحی شهروندان را رفع و به برندسازی شهری کمک میکند.
نحوه طراحی المانها به ویژه المانهای مناسبتی برای آئین نوروز چندان مورد توجه علمی و کارشناسانه قرار نمیگیرد، در حالی که اگر زیبایی و هویت این نمادها بررسی شود و مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد، میتواند اثرات ماندگاری بر شهرها داشته باشد تا طراحی المانها در راستای یک هدف مشخص باشد.
در گفتوگو با حسن سجادزاده، دکترای طراحی شهری و مدیر گروه شهرسازی دانشگاه بوعلی سینای همدان تأثیر نحوه طراحی و مکانگزینی المانها بر ارتقای کیفیت فضاهای شهری و موانع ماندگاری المانها را بررسی کردیم. مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید.
نحوه طراحی و جانمایی المانهای نوروزی را در سطح شهرها چگونه ارزیابی میکنید؟
در حوزه نمادسازی و المانسازی که برای مناسبتهای مختلف به خصوص ایام نوروز در شهرهای مختلف انجام میشود، تجربه چند سالهای داریم اما این رویدادها و نحوه طراحی المانها بیشتر جنبه سلیقهای دارد و یک راهبرد و هدف مشخص را دنبال نمیکند؛ هرچند امسال اتفاق خاصی در سطح شهرها را نمیبینم.
سالهای گذشته المانسازی پررونقتر بود، اما امسال چندان خبری از المانسازی نیست که ممکن است به دلیل مسائل مالی شهرداریها باشد، اما به طور کلی المانسازی چه از حیث طراحی و چه از حیث جانمایی اشکالات زیادی دارد.
اثرگذاری مطلوب المانها با چه موانعی روبهرو است؟
یکی از مشکلات سلیقهای عمل کردن است، طراحی بسیاری از المانهای شهری از جمله المانهای نوروزی به سرعت و با برگزاری مسابقه در پایان سال سفارش داده میشود و چندان این موضوع کار نمیشود، به عبارت بهتر طرح مدونی در این خصوص نداریم.
ارتباط مؤثری میان مضامین، محتوا و طراحی المانها با مناسبتها وجود ندارد و به طور معمول به صورت کلیشهای عمل میشود؛ این نوع طراحی و عملکرد مخاطب را به فکر نمیاندازد، چراکه در حد یک نوشته، شیء و کالبد است و موضوع مدنظر با صراحت انتقال داده میشود.
بسیاری از المانها هیچ سنخیتی با شهر یا مناسبتها و رویدادهایی که برای آن طراحی میشود، ندارد، المانها بعضاً تکراری شده است، به عنوان مثال المانی که در شمال کشور است در جنوب نیز طراحی و جانمایی میشود.
متأسفانه باید گفت که زمینههای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی در مضمون، محتوا و طراحی المانها لحاظ نمیشود، در حالی که اگر به این این مضامین توجه شود، به طور قطع المانهای نصب شده همیشگی خواهد بود و به مرور زمان تبدیل به مونومان میشود.
دلیل جابهجایی المانها و حذف آنها پس از پایان مناسبتها این است که المان در یک موقعیت مشخص و پایدار استقرار پیدا نکرده و پیام و محتوای پایداری نداشته است؛ به ندرت دیده میشود که یک المان پس از پایان مناسبت و رویداد خاص استقرار داشته باشد، در حالی که اگر ویژگی متناسبی داشته باشد سالها در یک مکان شهری مستقر میماند.
المانهای طراحی و نصب شده در شهرهای کشور هم از حیث موضوع و هم از حیث محتوا، ارتباط مؤثری با بستر و زمینههای فرهنگی و اجتماعی ندارد و مکانگزینی آنها به درستی انجام نمیشود.
کمتر شاهد هستیم که این المانها به یک مونومان تبدیل شود و بتواند در مکانی که نصب میشود، خاطرهانگیز باشد.
برای حل این مشکل چه راهکارهایی وجود دارد؟
مشارکتهای مردمی، آموزشها و فراخوانها میتواند در این زمینه کمککننده باشد تا طراحی المانها به سمت هنرهای همگانی سوق داده شود. بعضی مواقع نیاز به المانسازی نیست و تنها با برگزاری رویدادها و جشنوارهها میتوانیم خاطرهانگیزی داشته باشیم، مانند مراسم تعزیهخوانی در بعضی از شهرها که ماندگار شده است.
هدف از نصب المانها باید حفظ سیمای بصری و غنای فرهنگی، ایجاد خاطره و رویداد باشد، در غیر این صورت خیلی زود از اذهان مخاطب میرود و به دست فراموشی سپرده میشود.
نحوه طراحی المانها چه نقشی در ارتقای هویت شهری دارد؟
المانها باید به نحوی طراحی شود که فضا را به مکان تبدیل کند، میان فضا و مکان تفاوت وجود دارد؛ همه محدودههایی که در شهر دیده میشود فضا است، اما همه فضاها دارای یک شأن و ساحت نیستند بعضی به مرور زمان و به واسطه المانسازی و نمادسازی به مکان تبدیل میشوند.
مکان دارای معنا است؛ بسیاری از فضاهای شهری با ظهور یک المان به یک مکان تبدیل میشود، از جمله آن میتوان به برج آزادی در تهران و آرامگاه بوعلی در همدان اشاره کرد. باید تلاش کنیم نحوه طراحی المانها و جانمایی آنها مقطعی نباشد، تا بتواند به عنوان یک مونومان به فضاهای شهری هویت بدهد و در ذهنها به عنوان یک اثر ماندگار ثبت شود.
چه مباحثی باید در طراحی المانها مورد توجه قرار گیرد؟
پرداختن به موضوع المان نیاز به مباحث مهم جامعهشناسی، روانشناسی، معماری و شهرسازی دارد، اما متأسفانه تنها به فرم و تزئینات توجه میشود و در بعضی موارد این اصل نیز به دقت مورد توجه قرار نمیگیرد.
المانها و نمادهای فاخر در کشور ما بیشتر از جنبه فرم و چشمانداز مورد توجه است، در حالی که المانها باید همه جنبههای زیباشناختی را داشته باشد. باید توجه داشت که فضا قابل جابهجایی است، اما مکان قابل جابهجایی نیست؛ لذا هر المانی که هویت مکانی دارد چنانچه جابهجا شود، ارزش خود را از دست میدهد، به عنوان مثال میدان نقش جهان در مکان فعلی و با طراحی خاصی که دارد به عنوان یک نماد ماندگار اهمیت جهانی پیدا کرده است.
نقش شهرداریها در طراحی مطلوب المانها چیست؟
شهرداری باید به عنوان مدیر زیباسازی شهر پارامترهای مختلف و دقت بیشتری را برای طراحی المانها مدنظر قرار دهند، اتاق فکر و برنامه سالانه داشته باشند. مدیریت یکپارچه و واحدی برای طراحی المانها نیاز است، اما متأسفانه به این مسئله توجه نمیشود و آلودگی بصری شهرهای ما را در بر گرفته است، تا زمانی که برنامهریزی مدون سالانه برای این حوزه وجود نداشته باشد و طراحی المانها در قالب یک برنامه جامع مورد توجه قرار نگیرد، اثرگذاری چندانی بر فضاهای شهری نخواهد داشت.
نظر شما