به گزارش خبرنگار ایمنا، سال ۱۳۰۰ خورشیدی، اواخر قرن نوزدهم میلادی در آخرین روزهای حکومت احمدشاه قاجار و نخستین روزهای کودتای رضاخان میرپنج بود که مصریها د به استقلال رسیدند. فتحالله پاکروان که آن زمان سرکنسولگر ایران در مصر بود به عنوان اولین وزیر مختار ایران در مصر و آکردیته در حبشه (سودان امروزی) منصوب شد.
ماههای پایانی اواخر سلسله قاجار میان مردم دو کشور مصر و ایران که هر دو، مورد تهدید و آزار انگلیسیها بودند، پیوندی معنوی ایجاد شده بود و با یکدیگر احساس همدردی داشتند. جنگ جهانی اول و مبارزه مردم این دو کشور برای برچیدن سلطه استعمار انگلیس، پیوند میان دو ملت را افزایش داد که اوج آن حرکت آزادیخواهانه مردم ایران علیه قرارداد ۱۹۱۹ منعقده بین وثوقالدوله و انگلستان بود.
در دوره پهلوی اول رضاخان در ایران، آتاتورک در ترکیه، امانالله خان در افغانستان و خاندان فؤاد و فاروق در مصر باستان مشغول اسلامزدایی بودند و این همسویی و یکپارچگی سیاسی را با هم پیش میبردند. به فاصله سه سال از اعلام استقلال مصر، درست در سال ۱۳۰۳ خورشیدی مصریها در ایران سفارتخانه خود را تأسیس کردند تا رابطه رضاشاه با ملک فواد پادشاه مصر پررنگتر از گذشته ادامه یابد.
چهار سال بعد در سال ۱۳۰۷ شمسی، پیمان همدلی و اقامت میان این دو کشور منعقد شد و تا ۱۳۳۱ خورشیدی که حکومت درباری در این کشور سرنگون شد ادامه داشت. سفارت ایران در قاهره در سال ۱۳۱۷ به سفارت کبری ارتقا یافت و دستگاه وزارت خارجه ایران، علیاکبر بهمن را به عنوان سفیر ایران در این کشور عربی آفریقایی معرفی و منصوب کرد.
پس از ارتقا سفارت ایران رابطه اقتصادی دو کشور رو به فزونی گشت و پشم، فرش، توتون، تنباکو، کتیرا، ابریشم خام، پارچههای نقره و ابریشمی کشورمان در مصر خواهان و خریداران زیادی پیدا کرد. مصریها نیز به دلیل مرغوبیت تخم پنبه این کشور را به ایران صادر کردند.
فریدون جم، داماد رضاشاه به عنوان سفیر ایران در مصر در ماههای آخر ۱۳۲۰ خورشیدی نقش مهمی در گرمی هرچه بیشتر مناسبات ایران با مصر داشت تا آنجا که سه سال بعد در مرداد ماه ۱۳۲۳ با مرگ دیکتاتور رژیم پهلوی، جسد وی به همراه شمشیر جواهر نشان. دیگر اشیا قیمتی همراه وی، به مصر منتقل میشود.
در همین سالها بود که جنگ جهانی دوم بین کشورهای مختلف در جریان بود و هر دو دولت مصر و ایران از اشغالگران انگلیسی در رنج بودند. دولتهای هر دو کشور با وجود سلطه انگلیس، نیم نگاهی به آلمان هیتلر داشتند. حضور نیروهای انگلیسی در مصر و در کانال سوئز در گرایش به هیتلر بی تأثیر نبود. در ایران، این گرایش با برکناری رضاخان توسط متفقین و جایگزینی محمدرضا، خنثی شد.
این همدلی و مودت با وجود مسافت جغرافیایی و قارهای دو کشور از یکدیگر تا چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ ادامه داشت.
همه چیز به کمپ دیوید ختم میشود
قطع روابط دیپلماتیک، در پی اعتراض دولت جمهوری اسلامی ایران به قرارداد کمپ دیوید در سال ۵۸ اتفاق افتاد. این موضوع یکی از اولین فرمانهای حکومتی امام (ره) به دولت موقت در زمینه روابط بینالملل، بود و پس از نامه ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت مبنی بر ضرورت قطع رابطه با مصر در فضای موجود صورت گرفت.
پیمان کمپ دیوید (شرم الشیخ) نخستین پیمان میان اعراب و اسرائیل بوده و در زمان امضای آن بسیاری بر این باور بودند که به زودی مشکل اعراب و اسرائیل حل خواهد شد و به تبعیت از آن درگیری فلسطین و اسرائیل نیز پایان خواهد گرفت اما اینگونه نشد.
قطع رابطه با کشوری که تا پیش از انقلاب اسلامی ایران یک متحد راهبردی محسوب میشد، تنها به فاصله چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بطن خود نشان از آن داشت که حکومت جوان جمهوری اسلامی ایران برای تحقق بخشیدن به آرمان فلسطین از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد. مفروض این پژوهش آن است که امام خمینی (ره) و جمهوری اسلامی کوشیدند با قطع ارتباط با دولت مصر این کشور را به جرگه طرفداران آرمان فلسطین بازگردانند که این امر با پاسخ سرد طرف مصری روبرو شد.
به واقع با بررسی روابط چند دهه اخیر ایران و مصر، به نوعی بیثباتی، عدم تداوم و استحکام در آن پی میبریم. روابطی که متأثر از حوادث داخلی هر دو کشور بوده است، چنانچه با سقوط ملک فاروق در تابستان ۱۳۳۱ و روی کار آمدن چپگرایان به ریاست جمال عبدالناصر این روابط رو به تیرگی گذاشت و در سال ۱۳۳۹ به صورت رسمی این قطع رابطه توسط خود ناصر اعلام شد. اگرچه تنها علت بیان شده در این تصمیم حمایت شاه ایران از اسرائیل بوده است، اما بسیاری معتقدند نزدیکی افکار ناصر به بلوک شرق با وجود قرار داشتن در جمع کشورهای غیرمتعهد علت اصلی این اتفاق بوده است. از همین زمان بود که اسرائیل مهرهای تأثیرگذار در تصمیمات بینالمللی، حوزه عملکرد و محدوده روابط ایران و مصر شد.
پس از امضای قرارداد کمپ دیوید، حسنی مبارک که آن زمان وزیر دفاع مصر بود، برای ارائه گزارشی ازاین قرارداد به شاه ایران، وارد تهران شد. این قرارداد باعث واکنش شدید کشورهای عربی شد از جمله اینکه، کشورهای عرب زبان به منظور ابراز خشم و انزجار از امضای این قرارداد، رابطه خود را با مصر قطع کرده و سفارتخانهها را تعطیل کردند؛ پس از آن بود که مصر از اتحادیه عرب اخراج شد.
امام خمینی (ره) نیز در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس در روز شانزدهم آبان ۵۷ این توافقنامه و نظایر آن را توطئهای برای مشروعیت بخشیدن به تجاوزها و جنایتهای اسرائیل خواند که در نتیجه شرایط را به نفع اسرائیل و به ضرر اعراب و فلسطینیها تغییر خواهد داد.
مرحوم هاشمی رفسنجانی از جمله اولین رؤسای جمهور ایران پس از انقلاب است که در گفتوگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی درباره رابطه ایران و مصر میگوید: بعد از رحلت امام (ره)، در شورای عالی امنیت ملی، تصویب کردیم که روابطمان را با مصر برقرار کنیم. بعضیها خدمت رهبری رفتند و گفتند که چون این رابطه را امام بعد از کمپ دیوید دستور دادند قطع کنیم، مخالفت با امام میشود. آن زمان امام به شورای انقلاب دستور دادند و ما هم رابطه با مصر را قطع کردیم. از این مساله هفت، هشت سال گذشته بود که ما تصویب کردیم. لذا نشد. در یک سفری که به ترکیه داشتم، نخستوزیر مصر که روی کشتی مهمان رئیسجمهور ترکیه بودیم کنار من بود. ایشان به من گفت که چرا با مصر رابطه برقرار نمیکنید؟ گفتم به خاطر صلح کمپ دیوید. گفت کمپ دیوید دیگر مرده است و چیزی از آن وجود ندارد. ما میتوانیم هم با کشورهای عربی به خصوص با همسایههای جنوبی و هم با کشورهای آسیای میانه و کشورهای جدا شده از شوروی سابق ارتباطات مفید برقرار کنیم.
محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق کشورمان نیز پنجم فروردین ۱۳۸۶ برای شرکت در اجلاس بینالمللی «دنیای اسلام و جهانی شدن» به قاهره سفر کرد.
خاتمی در این سفر به مبارک میگوید: آیا راهی جز نزدیکی ما، رفع سو تفاهمها، رهایی از پارهای توهمات برای رسیدن به تفاهم هست؟ آیا میشود از خطر رهید در حالیکه در داخل نیز کسانی به همان حرفها و اختلافات دامن میزنند که آمریکاییها میخواهند؟
در این دوره در زمینه روابط دو کشور صحبت شد و محمد خاتمی گفت: اگر عزم جدی برای حل مشکل سیاسی نیست لااقل بگذاریم این دو ملت بزرگ در زمینههای علمی، بازرگانی، صنعتی و…گسترش روابط بدهند. مبارک هم پذیرفت اما طبق گفته حافظ منافع ایران در مصر، با اینکه از جانب ایران سعه صدر هست، مصریها در همه موارد بسیار سخت گیری میکنند.
بهمن ماه سال ۸۱ محموداحمدی نژاد به مصر رفت و علاوه بر دیدارهای رسمی با سران مصر با شیخ الازهر دیدار کرد. این نخستین ملاقات یک رئیس جمهور ایران با شیخ الازهر بود که به درخواست احمدینژاد برگزار شد.
روزنامه مصری الاهرام در همان زمان نوشت: احمدینژاد پس از ورود به مسجد سیده زینب قاهره، به روبوسی، احوالپرسی و در آغوش گرفتن یک به یک کارکنان مسجد پرداخت. او همچنین به دیده بوسی با کودکانی پرداخت که به همراه والدین خود در مسجد بودند. او در کنار ضریح، سوره فاتحه خواند و دقایقی گریه کرد.
سال ۱۳۸۶ مصر از پیشنهاد محمود احمدی نژاد برای از سرگیری روابط دوجانبه استقبال کرد و وزیرخارجه این کشور اعلام کرد: نامهای ازسوی منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران درباره موضع این کشور درباره از سرگیری روابط تهران و قاهره دریافت کرده که به این نامه نیز پاسخ داده است.
سخت گیریهایی که همچنان ادامه دارد
وزیر خارجه مصر گفته بود: من به متکی گفتم که مصر عقیده دارد اظهارات رئیس جمهوری ایران مثبت است اما باز هم در این دوره با سختگیریهای مصر این روابط دیپلماتیک به سطح سفارت نمیرسد و همچنان در گیرودار مشکلات است.
مصر در دهههای اخیر همواره تحت فشار شدید ایالات متحده و اسرائیل بر سر روند جریان صلح خاورمیانه قرار داشت و واشنگتن و تل آویو هر دو قاهره را متهم میکردند که بر سر قاچاق اسلحه از صحرای سینا به غزه اهمال کاری و کوتاهی میکند. حالا مصر تلاش دارد با استفاده از روابط خود با ایران، برگ برندهای در برابر فشارهای آمریکا و اسرائیل داشته باشد.
امروز و دورهای که دولت سیزدهم رابطه با همسایسگان و کشورهای همسو و مسلمان را در دولویت ارتباطات سیاسی و دیپلماتیک خود قرار داده، تقویت روابط ایران و مصر از آن جهت که میتواند سیاستهای منطقهای نظام اسلامی را به سیاستهای یک کشور محافظه کار عرب که اسرائیل را نیز به رسمیت شناخته است نزدیک کند میتواند در راستای منافع آمریکا برای تعدیل سیاستهای منطقهای کشورمان تلقی شود.
نگرانی صهیونیستها ازسوار شدن کشورها در کشتی همگرایی ایران
پایگاه خبری «مکور راشون» اسرائیل از بیم عادی سازی روابط تهران قاهره نوشت: با توجه به کم رنگ شدن نقش ایالات متحده و تبدیل شدن چین به یک کشور تأثیرگذار در منطقه میتوان منتظر این بود که مصر، امارات و بحرین بزودی در کشتی همگرایی با ایران سوار شوند.
این پایگاه صهیونیست همچنین ادعا کرد: دلایل زیادی مبنی بر خیانت آمریکاییها و ضعف اسرائیلیها وجود دارد و همین امر موجب شده، سعودیها احساس کنند که ایرانیها آنها را در مبارزه برای سلطه شکست دادهاند و همین امر موجب این توافق شده است.
«عبدالله الاشعل»، دستیار سابق وزیر خارجه مصر به تازگی با بیان اینکه ادامه قطع رابطه مصر و ایران به صلاح نیست، تاکید کرده است: منافع راهبردی قاهره در پس احیای این روابط است که به نفع دو کشور بویژه طرف مصری خواهد بود. همچنین باز شدن درهای روابط قاهره - تهران، به رونق گردشگری مصر کمک خواهد کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان بیستودوم اسفندماه سال گذشته در پاسخ به سوالی درباره احیای روابط با مصر گفت: مصر کشور مهمی است و دو کشور برای همدیگر در منطقه اهمیت قائل هستند؛ منطقه به ظرفیت مثبت و همافزایی تهران و قاهره نیاز دارد.
کنعانی با یادآوری اینکه آخرین گفتگوهای دوجانبه میان دو کشور در پاییز سال گذشته و در حاشیه اجلاس بغداد ۲ در امان صورت گرفت، اظهار کرد: گفتوگوهای کوتاه در عین حال مثبتی با عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر در حاشیه اجلاس بغداد دو انجام شد در ارتباط با روابط هم معتقد ضرورت برداشتن گامهای جدید برای ارتقای مناسبات دو کشور هستیم.
حالا باید منتظر ماند و پس از توافق ایران و عربستان و ثمره سفرهای علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی به امارات متحده عربی و دیگر کشورها را مشاهده کرد.
نظر شما