به گزارش خبرنگار ایمنا، جشن چهارشنبهسوری یک آیین پیش از نوروز به شمار میآید که در آخرین شب چهارشنبه هرسال بر پا میشود. این جشن ملی که ریشه در ایران باستان دارد، در تمام شهرها و نقاط ایران برگزار میشود.
ایرانیان در شب چهارشنبهسوری با روشن کردن آتش، به پاسداشت آن میپردازند. بهطورمعمول در این شب مردم خوشحالاند و مجالس شادمانه برپا میدارند. آیین این جشن باستانی در مناطق مختلف ایران با اندک تفاوتی اجرا میشود و این جشن در هر نقطه رنگ و بوی مخصوص به خود را دارد.
منصور قربانی، رئیس دفتر تخصصی هنرهای ملی و آیینی شهرداری اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: آیین و مراسم چهارشنبهسوری بدین جهت مهم و قابلتوجه است که برگرفته از آداب و روسم هر بوم و منطقه از ایران است. درواقع بهنوعی این مراسم و آیینها زیست و نگرش گذشتگان را بازگو میکند؛ نکته قابلتأمل این است که این مراسم در نقاط مختلف کشور به شکل متفاوتی اجرا میشود.
ترکهزنی
وی افزود: گفتهشده در تالش رسمی به نام «ترکهزنی» در چهارشنبهسوری وجود داشته است. به این صورت که بامداد آخرین چهارشنبه سال، سالمندترین فرد خانواده پیش از دیگران از خانه بیرون میرود و ترکهای از درخت یا پرچین مقابل خانه جدا میکند. بعد آن ترکه را بهآرامی بر پشت کودکان و نوجوانان میزند و میگوید: «پیر و خرم بشوی»؛ همین کار را با دیگر اعضای خانه، بهویژه بیماران هم انجام میدهد.
رئیس دفتر تخصصی هنرهای ملی و آیینی شهرداری اصفهان ادامه داد: بعد از خانه خارج میشود و با آن ترکه بر پشت دامها و بر انبار غله و کندوی عسل نیز میزند. پس از انجام مراسم ترکهزنی، تمام خانواده به کنار نهری میروند و به نیت دفع بلا و درپیشداشتن سالی خوش، چند بار از روی آن میپرند. بنابراین این رسم چهارشنبهسوری هم اشاره به دفع بلا و بیماری دارد.
شالاندازی
وی اضافه کرد: «شالاندازی» یا «کجاوهاندازی» یکی دیگر از آدابورسوم چهارشنبهسوری بوده که در بیشتر نقاط ایران برگزار میشده است. این رسم چهارشنبهسوری نیز مانند سایر مراسمش در شهرهای مختلف ایران، تفاوت اندکی دارد. در این مراسم، روز چهارشنبهسوری بچهها و جوانها به بام خانه همسایه یا اقوامشان میروند و کمربند پارچهای یا دستمالی درون اتاقشان آویزان میکنند. صاحبخانهها هم در دستمالشان شیرینی و آجیل چهارشنبهسوری و گاهی هم تخممرغ و جوراب میگذارند و به آنها برمیگردانند.
قربانی گفت: اگر هم پسری، دختر صاحبخانه را بخواهد، به گوشه دستمالش گرهی میزند و آویزان میکند؛ در مقابل، پدر و مادر دختر اگر پاسخشان مثبت باشد، گره را باز میکنند و به مچ دخترشان میبندند و اگر هم راضی نباشند، شیرینی و آجیل میگذارند و به پسر برمیگردانند
فالگوشنشینی
وی اظهار کرد: «فالگوشنشینی» از دیگر رسوم چهارشنبهسوری است. آسمان که تاریک میشد و شناسایی آدمها سخت، آنهایی که دلشان میخواست بختشان باز شود یا به زیارت بروند یا نیتهای دیگر داشتند، از خانه بیرون میرفتند و به حرفهای رهگذران یا اهالی خانهها گوش میکردند؛ اگر نخستین چیزی که به گوششان میخورد، شاد و خوشایند بود، نیتشان را به خیر فال میزدند و اگر سخنان تلخ و ناراحتکننده میشنیدند، فالشان را به برآورده نشدن میزدند.
قاشقزنی
رئیس دفتر تخصصی هنرهای ملی و آیینی شهرداری اصفهان افزود: بهطورمعمول از آدابورسوم چهارشنبهسوری، «قاشقزنی» به گوشمان خورده است. این رسم که امروزه فراموششده، در گذشته یکی از مهمترین رسوم چهارشنبهسوری بوده است، به این صورت که دختران و پسران جوان، چادری بر سرخود میکشیدند تا شناخته نشوند و به در خانه دوستان و همسایگانشان میرفتند. صاحبخانه با شنیدن صدای قاشق که به کاسه میخورد، به در خانه میآمد و داخل کاسه آنها آجیل چهارشنبهسوری، شیرینی، شکلات، نقل و گاه هم پول میریخت.
وی ادامه داد: همچنین گفتهشده اگر کسی فردی ناخوش در خانهاش داشته، به نیت سلامتی او برای قاشقزنی میرفته و درنهایت خوراکیهایی که از همسایهها میگرفته را به ناخوش میداده تا سلامتیاش را به دست آورد. از آنطرف، در بعضی شهرها این اعتقاد وجود داشته که اگر مریض یا مسافری داشتند، به قاشق زنها چیزی نمیدادند چون تصورشان این بود که دادن خوراک به قاشقزنها، برای مسافر و بیمارشان بد است.
قربانی اضافه کرد: بعضی گفتهاند سنت قاشقزنی از باور زرتشتیان ریشه گرفته است، چون در اوستا آمده که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فرودین، اورمزد دوزخ را خالی میکند و ارواح رها میشوند. ارواح نیک در رستاخیز آخر سال به میان زندگان برمیگردند و به شکل افرادی که رویشان پوشیده شده، به خانه بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنها هدیهای میدهند. قاشقزنی درواقع استفاده ارواح از زبان بدن بهجای زبان گفتار است.
بوتهافروزی چهارشنبهسوری
وی تصریح کرد: یکی از مراسم چهارشنبهسوری «بوتهافروزی» است؛ به این صورت که هر خانواده روی پشتبام یا فضای باز خانه خود، بوتههای خشک یا گون را در سه، پنج یا هفت (اعداد فرد) کپه آماده میکردند و با تاریک شدن هوا که همگی دورهم جمع میشدند، این کپهها را آتش میزدند و از روی آن میپریدند. (البته بعضی شهرهای ایران دیدهشده کپههایشان با اعداد زوج هماهنگ بوده است).
جالب است بدانید در بعضی منابع، پریدن از روی آتش را به داستان اساطیری «سیاوش» تعبیر میکنند که از آتش گذر میکند و به خاطر پاک بودنش، سالم میماند. درواقع این اعتقاد وجود داشته که با گذر از آتش، بیماریها از فرد دور میشود. ازاینجهت، هنگام پریدن از روی آتش میخواندند: «زردی من از تو، سرخی تو از من»
رئیس دفتر تخصصی هنرهای ملی و آیینی شهرداری اصفهان ادامه داد: اما ماجرا به همین پریدن ختم نمیشود، ایرانیها معتقدند آتش را نباید فوت کرد بلکه بوتههای سوخته و خاکستر شده باید با خاکاندازی جمع و سر چهارراه ریخته شود. فردی که خاکستر را برده، وقتی برمیگردد، در خانه را محکم میکوبد و این مکالمه بین او و افراد داخل خانه شکل میگیرد:
_ که هستی؟
_ منم
_ از کجا آمدهای؟
_ عروسی
_ چه آوردهای؟
_تندرستی
وی اضافه کرد: در را برایش باز میکنند تا تندرستی را برای یک سال پیش رو، به درون خانه بیاورد، بنابراین ایرانیها معتقد بودند در این رسم چهارشنبهسوری، بیماری و غم از بین میرود و جایش را سلامتی و خوشی میگیرد.
کوزهشکنی
قربانی اظهار کرد: در بیشتر شهرهای ایران پس از پریدن از روی آتش، کوزهها را میشکستند. این آیین به این دلیل بود که درگذشته مردم اعتقاد داشتند که بدیُمنی به درون کوزه میرود و شکستن آن باعث از بین رفتن بدیمنی و بلاگردانی میشود. در مناطق مختلف ایران، تفاوت جزئی در اجرای مراسم وجود داشته است؛ برای نمونه در تهران داخل کوزه چند سکه هم انداخته میشده است. تا همین اواخر مردم تهران در چهارشنبهسوری به نقارهخانه میرفتند و به همراه نواختن نقاره در ساعتی مشخص، کوزههایشان را به زمین پرت میکردند تا همراه با کوزه، قضابلا را از خانه و خانوادهشان دور میکردند. گاهی موقع شکستن کوزه این شعر هم میخواندند: «درد و بلا بره تو کوزه، بره تو کوچه»
وی ادامه میدهد: در خراسان داخل کوزه مقداری زغال، نمک و سکه قرار میدادند و بعدازآن هر عضو خانواده با گرداندن کوزه به دور سرخود، هرگونه بدیمنی و اتفاق بد را به کوزه منتقل میکرده و درنهایت آن را از بام خانه به کوچه پرتاب میکردند. در اراک و آشتیان دانههای جو در کوزه میگذاشتند.
رئیس دفتر تخصصی هنرهای ملی و آیینی شهرداری اصفهان اظهار کرد: بعضی معتقدند این سنت، یک اصل بهداشتی داشته است. ظروف سفالین چون لعاب نداشتند، خیلی زود آلوده میشدند و با توجه به اینکه قابل شستن و پاک کردن نبودند، بنابراین باید از بین میرفت. ایرانیان قدیم باور داشتند که ظرف سفالین بیش از یک سال نباید در خانه بماند که این موضوع ریشه بهداشتی داشته است. برای همین با پایان سال در شب چهارشنبهسوری، ظروف سفالین در خانه را میشکستند. از طرف دیگر با این عمل، کار سفالگران هم رونق میگرفت.
فال کوزه
وی ادامه داد: داستان کوزه به همینجا ختم نمیشد و در مراسم چهارشنبهسوری گاهی با آن فال هم میگرفتند، به این صورت که کوزه آبی زیر ناودان، روبهقبله میگذاشتند و اهالی خانه نیت میکردند و چیزی درون کوزه میانداختند. صبح چهارشنبه، کوزه را میان خودشان میگذاشتند، فردی چندتکه کاغذ که اشعار حافظ رویش نوشتهشده بود را هم داخل کوزه میانداخت. بعد دختر نابالغی میآمد و یک شعر و یکی از آن نشانهها را از درون کوزه برمیداشت و به این شکل، برای خودشان فال را تعبیر میکردند.
نظر شما