به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس یادداشتی که محمدرضا بکرانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر دفاع مقدس در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده است: «واژه شهید در تمام واژهنامهها به معنای شاهد و گواه آورده شده است. زمانی که به کاوش در معنای این واژه مقدس قدم برمیداری با مفاهیم زیبایی ازجمله برنتابیدن ظلم و فساد، گرفتن داد مظلوم از ظالم و پس زدن دنیا و فنا شدن به درگاه احدیت مواجه میشوی که مجموعه این تعابیر آسمانی، گوشه چشم هر انسان آزادهای را معطر به اشک عشق میکند.
قرآنکریم در آیه ۱۶۹ سوره آلعمران و آیه ۱۵۴ سوره بقره به صراحت از مقام و منزلت شهید یاد و شهدا را زنده و بهرهمند از رزق در عرش کبریایی پروردگار معرفی کرده است.
برای درک بیشتر واژه شهادت لازم است به سراغ تاریخ اسلام رفت و قدری صفحات آن را ورق زد، در آن هنگام است که نگاه به داستان غمبار یاسر و سمیه میافتد، آنگاه ریگهای داغ صحرای مکه و شکنجه و شهادت یاسر تصویر میشود، آن سوی بیابان، نیزه ابوجهل را نظاره میکنی که سینه سمیه تسلیمناپذیر را شکافته و اینگونه با شهادت نخستین مرد و زن اسلام خورشید شهادت طلوع و پیروان رسول خدا (ص) را با الفبای شهادت آشنا میکند.
در صفحه دیگری از تاریخ که ورق خورده میشود، باید به احد رفت و در آنجا سینهچاکخورده حضرت حمزه (ع) را دید که چگونه غلام سیاهی به طمع آزادی، جگر عموی پیامبر را به دندانهای هند جگرخوار میسپارد.
البته لازم است دیگر صفحات تاریخ را نیز ورق بزنیم تا خندق سلمان فارسی را ببینیم و از لذت جایگاهش در رکاب رسولالله (ص) بر خود ببالیم، باید آن سوی خندق علی مرتضی (ع) را نظاره کنی که پشت پهلوان عرب را با خاک یکسان کرده و به واژه ایثار و از خودگذشتگی معنا بخشیده است.
برای رؤیت شهادت دریای عدل حقانیت باید ورقی دیگر زد و راهی مسجد کوفه شد و به محراب مسجد قدری نزدیکتر، آنگاه میتوان مردی از لشکر اشقیا، راه گمکرده صفین را ببینی که ناجوانمردانه فرق مولای متقیان حضرت علی (ع) را میشکافت که در این میان، همه تفسیر شهادت در محراب مسجد کوفه جلوهگری میکند و سرانجام این نینوا بود که جوهری از دریا و پهنایی به گستردگی هفت آسمان و کاتب وحی را طلب میکرد تا قله شهادت را در گودال قتلگاه بر دوستداران امام زمان (عج) عرضه و تابلویی تمامنما از تفسیر این واقعه را به دوستداران شهد شیرین شهادت هدیه کند.
صفحات تاریخ معاصر هم کم از قصه پر نقشونگار شهادت ندارد و در دل خود داستانهای ظلمستیزی قهرمانانی چون دلیران تنگستان، کوچک جنگلی، شیخمحمد خیابانی، مدرس و جنگآوران بختیاری را دارد.
همه و همه حماسه آفریدند تا انقلاب اسلامی در ایران طلوع پیدا کرد، اما خصیصه استکبارستیزی انقلاب اسلامی ایران موجب شد تا در سیویکم شهریورماه سال ۱۳۵۹ حاکمیت بعثی در عراق با چراغ سبز آمریکا و غرب و با حمایت دلارهای نفتی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به مرزهای ما هجوم آورد و به شهرهای خرمشهر، بستان و سوسنگرد وارد شود.
فرماندهان بعثی عراق در طی این تجاوزات به حریم سرزمینی کشورمان اقدام به قتل و تجاوز به نوامیس مردم در خرمشهر و روستاهای اطراف سوسنگرد کردند.
این اقدامات خبیثانه تا جایی پیش رفت که سربازان عراقی برای تضعیف روحیه رزمندگان ایرانی پیکر عریان دختر خرمشهری را در آن سوی کارون به صلیب کشاندند و این غرور تکاوران ارتشی بود که با تقدیم سه شهید یا به روایت دیگری هفت شهید پیکر ناموس ایرانی را پایین آوردند.
در بدو ورود شهید چمران به سوسنگرد، زنان و کودکان گریهکنان اطراف چمران را گرفتند و گفتند شما تاکنون کجا بودید، سربازان دشمن ما را اذیت و آزار دادند، همین دلیل باعث شد رزمندگان خواب را بر خود حرام کرده و با حمایتهای مقاممعظمرهبری (مدظلهالعالی) که در آن زمان نماینده امامخمینی (ره) در شورای عالی دفاع بودند، خیانت بنیصدر را خنثی و سوسنگرد را آزاد کنند.
آری شهادت اینجا تفسیر میشود یا در جایی که کار بر شهید خرازی و یارانش گره خورده بود و هر آن دایره محاصره به نفع دشمن تنگتر میشد و او شهید تورجیزاده را صدا زد و روضه بی بی دو عالم را از او طلب کرد.
صدای روضه یا زهرای تورجیزاده، فرمانده گردان یا زهرا (س) را از طریق بیسیم برای همه گردانها بخش میشد و نتیجه آن جز کوری دشمن و باز شدن گره نبود، در نهایت این عملیات کربلای ۵ بود که گره آخرت را بر روی خرازی باز کرد و واژه شهادت را در عصر جدید بار دیگر معنا کرد.
به راستی اگر خرازی امروز بین ما بود از تورجیزاده نوحه نگرانی دختر پیامبر را برای باز شدن گره حجاب تقاضا میکرد و در این مصیبت او و لشکرش گریبان چاک نمیکردند؟
این جزایر بوارین و امالرصاص است که چون گودال قتلگاه در آبهای خروشان اروندرود خودنمایی و غواصان دستبسته حماسه کربلای ۴، فرات را در نینوا یادآوری میکنند و تفسیر شهادت را به مردمان عرضه میدارند.
صفحات تاریخ دفاع مقدس، سراسر تفسیر شهادت در دفاع از جان، مال، ناموس و ارزشهای اسلامی بود. درواقع دفاع مقدس ادامه غزوات صدر اسلام بود که تابلوی تمامنمای آن را رزمندگان از بلندای تپههای اللهاکبر به نظاره بودند و این بلندیهای حمرین بود که در عملیات محرم به تماشای گلستان اصفهان چشم دوخته بود تا در آغوش گرفتن ۳۷۰ شهیدی که چنان رودی که امواجش دسته گلهای محمدی را با خود به گلستان میبرد را نظاره کند.»
نظر شما