به گزارش ایمنا، استراتژی از کلمه یونانی Strategos گرفته شده است، در یونان باستان گروههای کوچکی که ارتش را تشکیل میدادند توسط افرادی با همین نام یعنی Strategos رهبری میشدند. پس استراتژی به معنی داشتن برنامهای از پیش تعیین شده است. قوانین دقیق یک استراتژی معاملاتی کمک میکند تا از یک روش ثابت و از پیش تعیین شده نقاطی از بازار را برای ورود انتخاب کنید که احتمال برد در آن معاملات را افزایش دهد؛ زمانی که یک استراتژی طراحی میکنید، میدانید که حد ضرر و حد سود کجا باید باشد. داشتن یک استراتژی مناسب در کنترل احساسات برای معاملات آتی به شما کمک میکند.
طراحی استراتژی معاملاتی
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
سرمایه گذاران با در نظر گرفتن دیدگاه خود از کسب سود، مشخص میکنند که در چه مدت زمانی میخواهند به سود برسند. ۴ نوع بازه زمانی کسب سود وجود دارد:
- نوسان گیری: نوسان گیرهای بازار طی مدت یک روز تا یک ماه (حتی لحظهای)، سهم خریده شده را معامله میکنند و در نظر دارند در بالا و پایینهای بازار، سودهای اندک را به دست آورند.
- سرمایه گذاری کوتاه مدت: در صورتیکه دیدگاه سود نسبت به سهم خریداری شده، بین یک تا سه ماه باشد، در دسته کوتاه مدت قرار میگیرد.
- میان مدت: معمولاً سرمایه گذاران میان مدت، بین ۳ ماه تا ۶ ماه برای بازدهی سهم صبر میکنند.
- بلندمدت: سرمایه گذاران بلند مدت، با قدرت تحلیل بنیادی بالا، بررسی سهم را از ریشه انجام داده و در صورتیکه از پیش بینی پیشرفت شرکت مربوطه اطمینان حاصل کنند، از ۶ ماه تا ۱ سال یا بالاتر، برای سوددهی آن صبر میکنند.
برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق، باید در ابتدا بازه زمانی مناسبی انتخاب کنید. در تحلیل تکنیکال، بازههای زمانی مختلف مانند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و… نمایش داده میشود و بر اساس تجربه، سرمایه، دانش و… هر سرمایه گذار دیدگاه زمانی فعالیت خود را مشخص میکند. در نظر داشته باشید معاملهگری که در بازه زمانی بلندمدت فعالیت میکند، نیازی ندارد همانند معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیر، هر روز سایتهای خبری و تحلیلی و یا تابلو معاملاتی سهام شرکتها را بررسی کند.
مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
میزان سرمایه برای ورود به هر بازار، با توجه به شرایط هر سرمایه گذار متفاوت است. این میزان سرمایه به سوددهی بازار و ریسک متقابل نیز بستگی دارد. پس از مشخص کردن میزان سرمایهای که میخواهید وارد بازار کنید، باید نوع خرید سهام را نیز در نظر بگیرید. با توجه به مقدار سرمایه، میتوانید به صورت خرید و فروش پلهای اقدام کنید، یا تمام سرمایه را به یکباره وارد سهام کنید. لازم به ذکر است که نوع حالت ورود به سهام را نیز باید در استراتژی خود مشخص کرده و به آن پایبند باشید. در خرید سهام به صورت پلهای، سرمایه گذار با کمی ترس وارد میشود و مقداری از سرمایه را در مرحله اول وارد کرده و در صورتیکه سهام با ضرر مواجه شود، در حد ضرری که مشخص کرده، با وارد کردن دوباره قسمتی از سرمایه، اقدام به کاهش قیمت میانگین میکند.
مشخص کردن نقاط ورود و خروج
مشخص کردن نقاط ورود به سهم با استفاده از ابزارهای تکنیکالی انجام میپذیرد؛ تصور کنید که طبق تحلیل بنیادی، متوجه شدهاید که سهام یک شرکت در سال آینده سود خوبی خواهد داد؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال متوجه میشوید با ورود در چه قیمتی، بیشترین سودآوری را خواهید داشت. مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید، نیاز به دانش کافی دارد. شما باید بتوانید محدودههای حمایتی و مقاومتی را تشخیص داده و شرایط خرید و فروش سهم را در بازه مورد نظر بررسی کنید و نه تنها برای خرید، بلکه در زمانی که بخواهید سهم را بفروشید نیز این قائده وجود دارد و باید بهترین نقطه خروج از سهم مشخص شود.
مشخص کردن حد سود و ضرر
مشخص کردن حد سود، فرایندی است که طی آن محدودهای از قیمت سهام که در آنجا درصدی سود حاصل شده است و سرمایه گذار اقدام به فروش خواهد کرد، پیش بینی میشود. به عنوان مثال، سرمایه گذار در قیمت ۱,۰۰۰ تومان وارد سهم شده و با تحلیل و بررسی، احتمال میدهد سهم تا ۱۶۰۰ رشد کند. سهامدار بر اساس استراتژی شخصی خود قیمت ۱۵۰۰ را حد سود مشخص کرده و به محض رسیدن قیمت سهام به ۱۵۰۰، اقدام به فروش میکند.
در صورتیکه پیش بینی رشد قیمت محقق نشود و سهم با کاهش قیمت روبرو شود، سهامدار در محدوده حد ضرر، از سهم خارج میشود. حد ضرر محدوده و قیمتی است که سهامدار مشخص کرده و در صورت رسیدن قیمت سهم به آن مقدار، سرمایه گذار اقدام به خروج از سهم میکند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار در قیمت ۵۰۰ تومان وارد سهام میشود و حد سود ۵۰ درصد و حد ضرر ۲۰ درصد برای خود مشخص کرده است؛ تا زمانیکه سهم قیمتی بالاتر از ۴۰۰ تومان داشته باشد، حد ضرر سهامدار را رد نکرده و زمانیکه به قیمتی بالاتر از ۷۵۰ تومان برسد، به حد سود سرمایه گذار رسیده و این فرد اقدام به فروش میکند.
فعالیت در بازارهای مالی، کار ساده ای نیست و موفقیت در این بازارها، نیازمند دانش تحلیلی فراوان و استراتژی معاملاتی موفق است؛ لازم به ذکر است که صرف داشتن استراتژی معاملاتی، نمیتواند به طور قطعی سرمایه گذاری شما را با موفقیت روبرو کند، اما داشتن استراتژی، صد برابر بهتر از نداشتن آن است. در بازار سرمایه شما مانند سربازی هستید که به جنگ رفته است و استراتژی معاملاتی به منزله زره و تجهیزات شما خواهد بود و شما را برای رویارویی با شرایط مختلف جنگی آماده میکند.
نظر شما