زینب حسینی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: مشکلات ناشی از رشد شهرنشینی سریع، بیتوجهی به فضاهای باز، حومههای شهر و مسائلی نظیر آن بهخصوص در شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی موجب طرح رویکرد جدیدی تحت عنوان شهرسازی منظر شد.
وی افزود: به دلیل تعامل و همپوشانیهای زیاد میان رشتههای معماری منظر و طراحی شهری در دهههای اخیر و بیتوجهی آنها به مسئله منظر و فضای باز به عنوان زیر ساخت اصلی شهر در مقابل رویکرد سنتی به معماری به مثابه عنصر اصلی ساخت شهر، ایده شهرسازی منظر در جوامع آکادمیک و حرفهای جهان رشد کرد.
این کارشناس شهرسازی خاطرنشان کرد: شناخت ماهیت، پیشینه و بعضی از مهمترین تجارب در این حوزه، ضرورت پرداخت به این رویکرد را به ویژه در ایران متذکر میشود، در این راستا شهرسازی منظر به عنوان گرایشی جدید، مبانی نظری، اهداف و موضوعات خود را بیش از همه وامدار رشتههای معماری منظر و طراحی شهری میداند و واجد ماهیتی میانرشتهای است.
حسینی ادامه داد: منظر و فضای باز به عنوان عناصر اصلی ساخت شهر، تاکید مرکزی این رویکرد است، بررسی آکادمیک نشان میدهد که دانشگاههای اندکی به برگزاری دورههای مستقل شهرسازی منظر میپردازند و بهطور عمده واحدهای درسی تحت این عنوان در برنامههای درسی رشتههای مرتبط به چشم میخورد.
وی تصریح کرد: ارتقای کیفیت محیط و بهبود سطح زندگی ساکنان موضوع اصلی علم شهرسازی است، این موضوع به دلیل ماهیت چندبعدی خود از پیچیدگی و گستردگی ویژهای برخوردار است. شهر پدیدهای فراتر از کالبد ظاهری است و ابعاد اجتماعی و فرهنگی هر شهر بعد پنهان در اجرای طرحهای شهری بوده که به دلیل ماهیت غیرکالبدی و دشواری شناخت و درک، همواره در عرصههای نظریهپردازی و در عرصه عملی مورد کمتوجهی قرار گرفته است.
این کارشناس شهرسازی با اشاره به سیر تکوینی نظریههای شهرسازی تصریح کرد: تاکید بر زمینههای اجتماعی و فرهنگی و بررسی رویکرد برنامهریزی ارتباطی از مهمترین مبانی فکری در زمینه طرح مباحث اجتماعی و فرهنگی در زمینه شهرسازی است.
حسینی گفت: رویکرد برنامهریزی ارتباطی در سیر تکوینی نظریههای شهرسازی از جایگاه حیاتی برخوردار است و اصول و الزامات آن باید رعایت شود؛ با مطالعه نظریههای مطرح در برنامهریزی شهری میتوان نتیجه گرفت که ابعاد اجتماعی زندگی شهری در نظریههای برنامهریزی شهری به ویژه در نظریههای نیمه نخست قرن بیستم کمتر مورد توجه بوده است.
وی افزود: توجه به مباحث اجتماعی از نیمه دوم قرن بیستم به طور جدیتری در نظریههای برنامهریزی شهری گنجانده شده است و اواخر قرن گذشته رویکرد ارتباطی در نظریههای برنامهریزی شهری مورد توجه قرار گرفت، این رویکرد در حوزه نظری و عملی دارای نقاط قوت و ضعف است.
نظر شما