به گزارش خبرنگار ایمنا، اوایل اسفندماه سال ۱۳۶۲ مناطق جنوبی شاهد اجرای یکی از معروفترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس بود. در این عملیات که «خیبر» نام گرفت، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملاً نقش اصلی را در محور هورالهویزه برعهده داشت و توانست به عمق مواضع ارتش عراق تا کنار رودخانه دجله در مسیر جاده بصره- بغداد پیشروی کند و دو جزیره مجنون را در آبهای هور به تصرف درآورد.
در این عملیات ارتش جمهوری اسلامی ایران علاوه بر بر اجرای تک در محور زید، از عملیات سپاه به ویژه در حوزه ترابری و تأمین پوشش هوایی پشتیبانی کرد. سرهنگ بازنشسته خلبان محمدعلی حسینیار تنها خلبان دارای گواهینامه نجات در دوران دفاع مقدس، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا به روایت حضورش در عملیات خیبر پرداخته است.
تلاش شبانهروزی خلبانان هوانیروز پیش از آغاز عملیات خیبر
قرار بود نیروها با هلیبرن شبانه، در جزیره مجنون و در عمق خاک عراق، پشت نیروهای عراقی پیاده شوند و مسیر آنها را ببندند. این اقدام با بالگرد شنوک امکانپذیر است و ازآنجاکه پایگاه هوانیروز اصفهان، عمده پشتیبانی شنوک را برعهده داشت، تمرینهای اولیه در اصفهان انجام شد.
اکثر خلبانان هوانیروز، پرواز در شب را در دورههای آموزشی گذارنده بودند اما این پروازها در باند روشن فرودگاه انجام میشد؛ درواقع پرواز شب معمولی و غیرتاکتیکی بود، به همین دلیل برای انجام عملیات شبانه تاکتیکی در نبرد خیبر، باید تمرین میکردیم.
منطقه اصفهان برای تمرین پرواز شبانه تاکتیکی، یعنی بدون استفاده از باند فرودگاه اصفهان، پیشبینی شده بود. خلبانان در دل شب، از منطقهای بلند میشدند و در منطقهای نامشخص فرود میآمدند تا نیروها را پیاده کنند.
این تمرینها را در حالی انجام میدادیم که حتی از مکان پرواز در عملیات اصلی هم بیخبر بودیم. به همین دلیل، اکثر تمرینها با محوریت پرواز در دل شب و فرود در محلهای نامشخص انجام شد. با توجه به حساسیت این عملیات از خلبانهایی استفاده شد که سابقه حضور در سایر عملیاتهای دفاع مقدس مانند بیتالمقدس، طریقالقدس، فتحالمبین را داشتند.
نجات سرنشینان یک شنوک در روز اول عملیات
در تاریخ یکم اسفندماه سال ۱۳۶۳ در اهواز مستقر شدیم و در تاریخ سوم اسفند ماه چهار ساعت قبل از آغاز عملیات برای ما جلسه توجیهی گذاشتند. در ساعت ۲:۳۰ بامداد سوم اسفندماه، فرمانده وقت هوانیروز نخستین پرواز را با بالگرد ۲۰۵ انجام داد و پس از آن سایر خلبانان ما نیز پروازهای خود را بهطورمستمر تا ۲۰ روز انجام دادند.
در روز اول عملیات ازآنجاکه به عنوان خلبان نجات در منطقه حضور داشتم، به من اعلام شد که یک بالگرد شنوک آسیب دیده است. سریع بلند شدم. در آنجا یک خاکریزی در جلوی هور احداث شده بود که آب در منطقهای که ما در آن قرار داشتیم، نفوذ نکند. احداث این خاکریزها به کمک رزمندگان میآمد که اگر دشمن آب بیشتری را باز میکرد، آنها غافلگیر نشوند.
از آن خاکریز که عبور کردم و وارد هور شد، هرچه با فرکانس آن بالگردی که آسیبدیده تماس میگرفتم، جوابی دریافت نمیکردم. حدود ۱۰ دقیقه روی هور پرواز کردم، اما نتوانستم خبری از آن بالگرد بهدست بیاورم. حین برگشت در یک لحظه متوجه شنوک شدم که در حال نزدیک بودن به منطقه بود و تعدادی بسیجی مجروح هم در آن بودند. من به محض مشاهده آن، درخواست دو فروند بالگرد کمکی برای جابهجایی مجروحان کردم.
ازآنجاکه باید به سرعت مجروحان را سوار میکردیم و بلند میشدیم، پزشکیار هوایی و متخصص نجاتی که همراه من بود، پیاده شدند تا داخل بالگرد آسیبدیده را به خوبی بررسی کنند که مجروحی جا نماند. در همین حادثه هم پای یک بسیجی در بالگرد گیر کرده بود و این دو نفر توانستند این مجروح را قبل از اینکه بالگرد آتش بگیرد با رعایت نکات ایمنی نجات بدهند.
کسب افتخاری مهم برای هوانیروز در عملیات خیبر
در یکی از این روزها، حین جابهجایی نیروها، متوجه شدیم که سه فروند بالگرد عراقی در حال نزدیک شدن به ما هستند، یکی از آن سه فروند بالگرد از دوتای دیگر جدا شد و بالگرد ما را مورد هدف قرار داد. آن بالگرد عراقی حدود ۴۰ راکت به سمت ما شلیک کرد، به ما برخورد نکرد، اما متأسفانه به تعدادی از سنگرهای بسیجی که در منطقه بودند، برخورد کرد و تعدادی از رزمندگان به شهادت رسیدند.
به بالگردهای کبری این موضوع را خبر دادم تا برای مقابله با آن بالگرد، عملیاتی را انجام دهند. بالگردهای خودی به سمت بالگرد عراقی حرکت و با آن درگیر شدند. معمولاً بالگردهای کبری، موشک را که رها میکنند به رادیو میگویند «درراه» تا بالگردهای دیگری که حرکت میکنند، در جریان باشند که شلیک صورت گرفته است و از جلوی این بالگرد پرواز نکنند. اصطلاح «درراه، اصطلاحی هست که برای ایمنی پروازهای خودی به کار برده میشود.
چهارمین شلیک این بالگردها با موفقیت همراه بود و سرهنگ خلبان باقر کریمی اللهاکبر گفت که یعنی آن را زده است. شب در قرارگاه فرمانده هوانیروز هم آمدند و برای این خلبانان درجه تشویقی درخواست شد، چراکه برای نخستینبار بود که یک بالگرد، یک بالگرد دیگر را در هوا میزد و این موضوع برای هوانیروز خیلی مهم بود.
جابهجایی نزدیک به ۲۰ هزار نفر رزمنده با بالگردهای هوانیروز
در یکی از پروازها، نبود تعادل پروازی در پرواز شبانه، برای خلبان مشکلساز شد. یکی از خلبانان شنوک ما در مسیر جفیر به مجنون در زمان بلندشدن، حس پروازی شب را از دست داد و زمین و آسمان را گم کرد؛ با سر به زمین برخوردکرد و بالگرد متلاشی شد و در این سقوط، خلبان محمود ترابینژاد و آن خلبان نیروی هوایی و کروچیف (مهندس پرواز) بالگرد که سروان فنی هوایی بایرام علی یتیمزاده نام داشت، به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
در این عملیات حدود ۱۰۰ فروند بالگرد ارتش حضور داشتند که عدد تلفات ما را ۳۰ درصد تعیین کردند که این نشان میدهد ارتش جمهوری اسلامی ایران با کمترین تلفات عملیات را انجام داده است. جابهجایی ۱۹ هزار و ۷۰۰ نفر و ترابری ۷۰۰ تُن مهمات عدد کمی نیست و خلبانان هوانیروز در این عملیات توانستند آن را انجام دهند و تمام دنیا را در بهت فرو ببرند.
نظر شما