به گزارش خبرنگار ایمنا، یک کاربر فضای مجازی در یک رشتو توییتی نوشت: «بچه زابل بود، از اطلاعات عملیات لشکر ثارالله، یک عارف، یک بنده خدا، همرزمش نقل میکنه تو قنوت نماز به خدا گفتم: یقین منو زیاد کن، نمازم که تموم شد، حسین خندید و گفت: چهقدر، گفتم: تو از کجا فهمیدی.
گفت: پس گوشت رو بزار زمین که صدایی شنیدم: نترس، عالم عبث نیست...
هر دو عبد خداییم در دو شکل و لباس، سعی کن خدا رو ناراضی نکنی.
سرم که بلند کردم، بهم گفت: زیاد شد.
شب عملیات کربلای ۵ وقتی محور عبور نیروها لو میره، فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ثارالله میخوابه رو سیم خاردار.
داد میزنه که رد شید التماس میکنه که رد شید چند ساعت بعد هوا که روشن میشه، پیکری سیم خاردارها رو بغل کرده و تیری به پهلو. همانطور که دوست داشت، رفت. تو وصیتنامهاش نوشته بود: خداوندا من نه بهشت میخواهم نه شهادت من ولایت میخواهم. ولایت مولا علی. مرا به ولایت مولایم علی بمیران و آن جناب را در شب اول قبر به فریادرسی من برسان.
شهید حسینعلی عالی، نفر اول نشسته از راست.»
نظر شما