به گزارش ایمنا، به نقل از روابط عمومی چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، ابراهیم اصغری، تهیهکننده فیلم، در ابتدای نشست اظهار کرد: امیدوارم فیلم را پسندیده باشید و از فیلم خوب تعریف کنید تا این نوع فیلمها در اکران با توفیق بهتری همراه شود و بهواسطه نظرات شما، هیئت داوران هم بتوانند با اطلاعات بهتری تصمیم بگیرند.
وی در پاسخ به دلایل انتخاب سوژه این فیلم سینمایی گفت: سینمای ایران و نسل جوان به قهرمان نیاز دارد. من در کار قبلی و این کار سعی کردم به سمت فیلم قهرمانمحور پیش بروم. داستان بر اساس مستنداتی شکل گرفت که به بهترین قهرمانان معاصر میپردازد.
این تهیهکننده تصریح کرد: قصه «شماره ۱۰» براساس تحقیقاتی که دوست عزیزم در سالهای گذشته انجام داد شکل گرفت و بعد از بازنویسیهای متعدد به فیلمی که دیدید رسید. میخواستیم قهرمان را در انتها به یک پهلوان تبدیل کنیم که به نظرم ما ایرانیها به پهلوانان عرق خاصی داریم و امیدواریم در ذهن مخاطب هم این ذهنیت شکل بگیرد و به الگوسازی برای نسل جوان کمک کند.
زرگرنژاد، کارگردان فیلم، در ادامه یادآور شد: من در ابتدا به هموطنان عزیزم در خوی تسلیت میگویم. راستش در اینجا باید بگویم که یک فیلم اجتماعی ساختم که از سال ۹۶ شروع به تحقیق آن کرده بودم. زندگی این قهرمان بر اساس تعداد زیادی خاطره است و فراری که انجام داد، تنها فرار موفق طی یک دوره دهساله اسارت است. صدام حدود چهل میلیون دینار برای سر او جایزه گذاشت. برای من جالب بود. «پاپیون» یکی از فیلمهای ماندگار سینمای جهان و در دسته فیلمهای تاثیرگذار است. پرداخت به این موضوعات باعث شده است تا جنگ و چنین مواردی در کل جهان برداشته شود.
وی درباره اینکه فیلم بر چه اساسی ساخته شده است، گفت: این فیلم تلفیق خاطره چند نفر ازجمله زاگرس میرانی و محمد عبدی بود.
این کارگردان سینما درباره زمان نگارش فیلمنامه نیز یادآور شد: حدود سه سال نوشتن فیلمنامه زمان برد و انگیزه نگارش آن این بود که کاراکتر فیلم تنها فرار موفقی را داشت که در دوران اسارت صورت گرفت.
زرگرنژاد در پاسخ به میزان پرداخت تصویر غیرواقعی از قهرمانان گفت: تصور ما همیشه دوربینی بوده که جبهههای جنگ ایران و عراق را به اصطلاح در یک زیست بسیجی نمایش داده است. من حدود ۳۰۰ مستند ساختهام. دوربین من در این فیلم در عراق است، نه ایران. آیا شما از شکنجههای اسرای ایرانی در عراق چیزی دیدهاید؟ اولین مسئلهای که شاید برای شما متفاوت بوده، ریش داشتن اسراست. درحالیکه اینها نمیتوانستهاند در اسارت ریش داشته باشند و هر روز صبح ریش اسرا را میزدند. اجازه دهید چهرهای دیگر را هم نشان دهیم و البته من خیلی به خاطراتی در کتابها وفادار بودهام. امکان ندارد همه آن اتفاقات و واقعیات را نمایش دهیم.
وی درباره نزدیکی به واقعیات شکنجهها گفت: تا حدودی توانستیم نزدیک شویم، اما اگر همه آنچه را دوستان در تاریخ شفاهی نوشتهاند تصویر کنیم شاید قابل پخش نباشد.
این کارگردان در ادامه یادآور شد: در زمان اکران مخاطبان سراغ برخی از فیلمها نمیروند، اما دلیل نمیشود که این فیلمها تولید نشود. شرایط اکران باید درست باشد. اما در این فیلم اگر شرایط برای ورود مخاطب به سالن بهویژه مخاطب جوان فراهم باشد ناراضی بیرون نمیرود. ضروری است که از قهرمانان فیلم بسازیم.
زرگرنژاد درباره بودجه تولید فیلم تصریح کرد: این فیلم با پشتیبانی کامل بنیاد فارابی ساخته شده است. عدد نمیگویم، اما این فیلم نسبتبه آثار دفاع مقدس خیلی هزینه کمتری داشت. مثلاً نسبتبه فیلمهای مشابه یکسوم یا یکچهارم بوده و امیدوارم کیفیت به گونهای باشد که با آنها برابری کند.
احمد کاوری، بازیگر فیلم، هم با اشاره به اینکه به خاطر شرایط سخت نمیتوانستیم بازیگر پیدا کنیم، توضیح داد: من قصد نداشتم خودم بازی کنم. بهخاطر ارتباطی که با بچهها داشتم، انتخاب بازیگر فیلم بر عهدهام بود. من در فیلم قبلی آقای زرگرنژاد هم بودم و نمیخواستم این نقش را تکرار کنم، اما درنهایت سعی کردیم به گونهای جلو برویم که تکراری نباشد و از سابقه ذهنی مخاطب دور شود. ایده قطع دست مثلاً ازجمله این موارد بود.
حسن حاجیابراهیمی، طراح صحنه فیلم، در بخش دیگر درباره مختصات تولید فیلم گفت: شرایط ما سخت بود که لوکیشنی پیدا کنیم که در فیلمهای دیگر دیده نشده است. لوکیشن را به سمت یک کارخانه متروکه بردیم. با کارگردان به جمعبندی رسیدیم که چنین فضایی داشته باشیم و از اردوگاه به سمت کارخانه متروکه برویم تا از موقعیتهای تکراری دوری کنیم.
وی اضافه کرد: بخش عمده کار ما دکور بود. من از تیمم تشکر میکنم. چون دکوراتور نداشتیم. ما قصه را اینگونه تعریف کردیم که در روند قصه هم تاثیرگذار باشد و خودمان لوکیشن را درست کنیم.
این طراح صحنه افزود: در تمام کانال آب و کانالهای دیگری که میکندند از متریال چوب استفاده کردیم و آنها را به نمایی از فلز و متریال آهن تبدیل کردیم.
نیاز حمیدی، طراح لباس، نیز درباره طراحیها توضیح داد: من هم به مردم خوی تسلیت میگویم. من سعی کردم در طراحی لباسها به شخصیتها زندگی ببخشم. سعی کردم روی کهنهکاری و در عین حال زندگی دادن به لباس، شخصیتها و فیلم تلاش کنم.
فرخ فدایی، صدابردار فیلم، در ادامه یادآور شد: چند سالی است که صداها در این کشور مردم را بدسلیقه کرده است. ما در این کار متناسب با خشونتی که در عکس است خواستیم خشونت در صدا رعایت شود. سردی و خشونت در صدا هم دربیاید و مدیون صداگذار هم هستم که آنچه خواستیم درآمد.
آرش قاسمی، صداگذار فیلم، نیز اظهار کرد: اعتراف میکنم تا قبل از اینکه فیلم را روی پرده ببینم خیلی نگران بودم، اما وقتی آن را دیدم فیلم را دوست داشتم و امیدواریم بقیه هم دوست داشته باشند و بتوانیم کمی از درد و رنج اسرا را درک کرده باشیم.
وی افزود: همانطور که دوستان گفتند در دکور از چوب به جای فلز استفاده شد و ما مجبور شدیم مثلاً همه صداهای چوب را برداریم و تبدیل به صدای آهن کنیم و درنهایت شما در طول فیلم صدای فلز میشنوید.
تهیهکننده فیلم تصریح کرد: مهمترین موضوع این فیلم فرار است و فکر کردیم چه جایی را انتخاب کنیم که فرار از آنجا پیچیده باشد. هدف ما فرار سخت بود. من در تحقیقاتی که داشتم و از اسارتگاهها در عراق هم پرسوجو داشتم، فضای نزدیک به واقعیت را ترسیم کردیم. ما قبل از جنگ آمادگی نداشتیم که اسارتگاه بسازیم و هم در ایران و هم در عراق، هر جایی که میشده بهعنوان اسارتگاه استفاده شده است.
زرگرنژاد، کارگردان این اثر، در ادامه درباره عوامل فیلم گفت: ۲۰۰ نفر عوامل این فیلم سینمایی بودند. به نمایندگی از بازیگران این را بگویم که صرفاً برای دریافت یک دستمزد این کار را قبول نکردند. همه اینها پیشنهاد کارهای راحت و آپارتمانی هم داشتند، اما این کار را قبول کردند و با جان و دل بازی کردند.
وی در ادامه درباره انتخاب مجید صالحی برای بازی در نقش جدی گفت: من برای فیلم «ماهورا» هم با او صحبت کردم و دعوت کردم و فیلم «برف آخر» را نباید فراموش کنیم که چقدر درخشید.
تهیهکننده نیز در این باره پاسخ داد: این نگاه که فلان بازیگر کمدی است یا جدی، نگاه درستی نیست. من چندین سال است کارهای صالحی را دنبال میکنم، کارهای مختلفی بازی کرده است. اینکه در بعضی نقشها کاندیدای سیمرغ شده اهمیتی ندارد. او در فضای جدی بازی داشته است، برای این کار هم خودش انگیزه داشت.
کاوری در پاسخ به نقدی که بازیگران را نچسب اعلام کرده بود، اظهار کرد: اینکه میگویند بازیگرها در جایی نچسب بودند را نمیفهمم. مثلاً باید چه واکنشی میداشتند یا نمیداشتند. ولی من اولین بار که روی پرده دیدم چیزی بهعنوان بد بودن ندیدم؛ شاید در جایی سلیقه من نبوده است، اما بد نبود؛ همه پرشور و آگاهانه جلوی دوربین رفتند. هیچکس کامل نیست، ولی دلیلی بر بد بودن نیست.
کارگردان در پاسخ به پرسشی درباره ساده بودن فیلم بهعنوان یک اثر اکشن در جملهای کوتاه گفت: این فیلم اکشن نبود.
زرگرنژاد درباره بخش اقتباسی کار نیز گفت: بیست و پنج کتاب در این موضوع وجود دارد که به خاطرات اسرا پرداخته است. در تیتراژ هم اسامیشان وجود دارد و از هر یک بخشی پرداخته شده است.
وی در بخش دیگری از نشست گفت: مسئله انسانی است و فراتر از مرزها هم دیگران به این نکته فکر کردهاند که به فرارهای اینچنینی کمک کنند مثل فیلم «فرار بزرگ».
کارگردان فیلم درباره دلیل انتخاب مهدی زمینپرداز تصریح کرد: من سه بار قرار بود با مهدی زمینپرداز بازی کنم و فکر میکنم اینجا خیلی خوب بازی کرده است. او از دوربین فرار میکند و خروجی برایش خیلی مهمتر است تا اینکه خودش دیده شود.
کاوری در ادامه در این باره اظهار کرد: زمینپرداز تا وقتی این نقش را نفهمید پای کار نیامد. بارها با او قرار گذاشتیم فیلمنامه را خواند. زرگرنژاد فیلمنامه را اجرایی مینویسد. زمینپرداز هم اگر نقش را نمیفهمید بعید میدانم اصلاً وارد این کار میشد.
تهیهکننده در بخش پایانی گفت: هر قهرمان ایرانی این لیاقت را دارد که بتوان درباره او فیلم ساخت. علاقهمندم درباره دیگر قهرمانهای تاریخی هم فیلم بسازم. یک نکته هم بگویم این برنامه همزمان شد با نمایش ما در برج میلاد و برخی از عوامل ما اشتباهی به برج میلاد رفتند و من اعتراض هم کردم.
نظر شما