به گزارش خبرنگار ایمنا، روز جمعه _هفتم بهمنماه_ تیمهای فوتبال ذوبآهن اصفهان و تراکتور تبریز در ورزشگاه فولادشهر با حضور تماشاگران، از ساعت ۱۴ در چارچوب هفته هفدهم رقابتهای لیگبرتر برابر هم قرار گرفتند که در پایان تراکتور به پیروزی ۳ بر یک مقابل میزبان دست پیدا کرد.
دقیقه ۱۳ این دیدار یکی از ترسناکترین و نگرانکنندهترین اتفاقات چند فصل اخیر رخ داد که سکوت و اضطراب را به دل فولادشهر آورد؛ سیدمحمد حسینی مدافع تراکتور و امیرحسین صدقی مدافع ذوبآهن در یک صحنه باهم بههوا پریدند تا توپ را با ضربهسر دور کنند؛ بهدنبال آن مصدومیت شدید و خطرناکی برای هردو بهوجود آمد که صدقی از ناحیهسر دچار شکستگی شد و از آن بدتر، فک حسینی قفل و سپس از هوش رفت؛ همان لحظه بازیکنان و داور که وضعیت خطرناک و جدی حسینی و صدقی را دیدند از کادرپزشکی و آمبولانسها درخواست کردند تا هرچه سریعتر به داخل زمین بیایند و اقدامات اورژانسی و لازم را برای نجات حسینی و مداوای صدقی انجام دهند. خوشبختانه پس از ۱۰ دقیقه با تلاش پزشکان و سایرین، حسینی به وضعیت متعادلی بازگشت و صدقی هم پس از اقدامات اولیه بهبود پیدا کرد. سپس هردو با آمبولانس به بیمارستان مطهری فولادشهر منتقل شدند و خوشبختانه آن صحنه خطرناک و نگرانکننده بهخیر گذشت و صدقی و حسینی در وضعیت خوبی بهسر میبرند.
پس از بهبود حال و اوضاع امیرحسین صدقی مدافع تیم فوتبال ذوبآهن اصفهان که یکطرف این برخورد خطرناک و دلهرهآور بود، این بازیکن با خبرنگار ایمنا به گفتوگو پرداخت که در ادامه مشروح آن را میخوانید؛
ابتدا باید بگویم خیلیخوشحالیم که آن برخورد خطرناک و شدید، آسیب جدی به شما و سیدمحمد حسینی وارد نکرد و خطر رفع شد، برای دقایقی تمام ورزشگاه و بینندگان در شوک فرو رفتند و نگرانتان بودند؛ خودتان میتوانید آن صحنه را توضیح دهید؟
بله. پس از آن برخورد شدید من بهطور کامل هوشیار بودم؛ بهیاد دارم محمدرضا اخباری توپی را به سمتراست تراکتور فرستاد که چون توپ بلند بود من و سیدمحمد حسینی بهسمت آن آمدیم و به هوا پریدیم تا بهتوپ ضربه بزنیم اما بهخاطر ارتفاع توپ، من و حسینی متوجه حضور دیگری نشدیم و فقط نگاهمان به توپ بود؛ من میخواستم توپ را دور کنم اما حسینی قصد چرخش و رد کردن توپ را داشت و همین باعث شد شدت ضربه زیاد باشد و جفتمان دچار این مصدومیت شدید شدیم.
خوشبختانه شما شرایط نسبتاً بهتری داشتید؛ اما حسینی بیهوش شد.
شکستگیها و خون خارجشده از سر من بیشتر بود که باعث شد از هوش نروم؛ اما خون کمتری از سیدمحمد حسینی رفته بود و بههمین دلیل ابتدا فک وی قفل و سپس بیهوش شد اما خداروشکر بهخیر گذشت.
پس از برخورد شدید که هردویتان بر روی زمین افتادید، همهچیز سریعاً دچار بحران شد، ابتدا داور بازی را متوقف کرد و بازیکنان آمبولانس را به زمین فراخواندند؛ همانطور که گفتید شما در آن لحظه هوشیار بودید و قطعاً از اتفاقاتی که رقم میخورد باخبر بودید؛ آیا نگران نشدید که نکند مشکل خطرناکی برای شما و حسینی بهوجود بیاید؟
همان زمان که برخورد بهوجود آمد و روی زمین افتادیم، من اولیننفری بودم که سیدمحمد حسینی را در آن وضعیت دیدم که بهطور عجیبی نفس میکشید و شدیداً نگران حالش شدم؛ من از وضعیت خودم آگاه بودم و فهمیدم که دچار شکستگی از ناحیهسر شدهام. در آن دقایق تمام حواسم به سیدمحمد حسینی بود و از همتیمیهایم و بازیکنان تراکتور مدام حال حسینی را جویا میشدم که آن اوایل خیلیمساعد نبود اما درون آمبولانس که بودم بهمن گفتند شرایط وی نیز بهتر شده و نگران نباش.
فکر میکنم از داور و بازیکنان گرفته تا پزشکان، تمام اقدامات بهموقع انجام گرفت که اینگونه همهچیز ختم بهخیر شد؛ موافقید؟
هم داور که بازی را سریعاً متوقف کرد و بازیکنان با اقداماتی که انجام دادند و علاوهبر آن آمبولانس و کادرپزشکی خیلیخوب در این لحظات عمل کردند؛ چرا که در برخوردهای شدید از ناحیهسر باید سریعاً واکنش مناسبی توسط پزشکان و سایرین صورت بگیرد؛ در این برخورد نیز همهچیز سریع و خوب پیش رفت تا خطر رفع شود.
باتوجه به اتفاقات مشابه در فوتبالمان که نتیجههای تلخ هم در میانشان بوده است؛ در آن لحظات، ترسی از تبعات بعد از آن برخورد نداشتید؟
فوتبال ورزش خطرناکی است و چنین اتفاقات شدید و بدی هم دارد، هر ورزشکاری که وارد رشتهای میشود باید عواقب آن را بپذیرد؛ اما خداروشکر اتفاقی برای سیدمحمد حسینی و من نیفتاد و میتوانیم دوباره به تمرینات برگردیم و به فوتبال بازیکردن ادامه دهیم.
شرایط خودتان اکنون خوب است؟ سیدمحمد حسینی چطور؟
خداروشکر شرایط خودم نیز مناسب است؛ از یکناحیه در سر دچار شکستگی شدم که ۱۸ بخیه خورد و شب بازی ساعت ۹ پس از رفع کامل خطر از بیمارستان مرخص شدم و به خانه بازگشتم. حسینی هم باتوجه به اینکه وضعیتش از من حادتر بود شب را در بیمارستان ماند و روز گذشته ترخیص شد که برای وی آرزوی سلامتی دارم.
با سیدمحمد حسینی درخصوص برخورد شدیدتان صحبتی داشتید؟
در بیمارستان کنار سیدمحمد حسینی بودم و همانجا با یکدیگر صحبت و از هم دلجویی کردیم؛ منهم از او معذرتخواهی کردم. بالاخره اینطور صحنهها در فوتبال پیش میآید اما رفاقتها که میماند خیلی مهمتر است.
شما که از ورزشگاه با آمبولانس راهی بیمارستان شدید، بازی در حال برگزاری بود و در شرایطیکه روند درمان را پشتسر میگذاشتید بازی دنبال میشد؛ در آن دقایق نتیجه بازی را پیگیری میکردید؟
ماساژور تیم همراه من بود و از وی نتیجه بازی را هم پرسوجو میکردم، از شکست تیممان خیلی ناراحت شدم؛ اما انشالله بچهها در بازی هفته آینده مقابل مس، دستپر از رفسنجان برمیگردند و این شکست را جبران خواهند کرد.
هواداران ذوبآهن نیز بابت شکست مقابل تراکتور و نتایج اخیر شدیداً ناراحت بودند و آن را بر روی سکوهای ورزشگاه ابراز کردند.
در جریان ناراحتی هواداران هستم، آنها هم حق دارند چرا که چند هفتهای است نتایج خوبی کسب نمیکنیم؛ اما همان تیم نیمفصل اول هستیم که سخت میباخت و همه تیمها برای روبهرو شدن با ذوبآهن میترسیدند. بهنظرم مقداری خودمان را گم کردیم اما هنوز راه زیادی تا پایان فصل باقیمانده و قطعاً اگر به خودمان بیائیم، میتوانیم به جایگاههای بالای جدول برسیم که مستحق آن نیز هستیم.
درخصوص بازگشت به تمرینات و میدان مسابقه با پزشکان صحبتی انجام دادهاید؟ چهمدت دیگر میتوانید به تمرینات تیمی ملحق شوید و هفته آینده ممکن است دوباره بازی کنید؟
پزشکمان اعلام کرد تا دو یا سهروز نباید تمرین کنم و سپس اگر درد و ناراحتیام از بین رفت میتوانم به تمرینات تیم ملحق شوم؛ باید در چند روز آتی به استراحت بپردازم و اگر دیگر مشکلی وجود نداشت با صلاحدید کادرفنی میتوانم هفته آینده برای ذوبآهن بازی کنم.
خیلیها از خانواده تا دوستان و هواداران نگران شما بودند و قطعاً جویای احوالت شدند؛ بهعنوان صحبت پایانی چه احساسی از اتفاقاتی که رقم خورد دارید؟
خیلی از دوستان، آشنایان و حتی کسانیکه فکرش را هم نمیکردم با من تماس گرفتند و در طول این دو روز جویای احوالم شدند که از همهشان ممنونم؛ این اتفاق گرچه خطرناک بود اما این رفاقتهایی که همچنان وجود دارد خوشحالم کرد و انشالله همه در سلامت کامل بهسر ببرند.
نظر شما