به گزارش خبرنگار ایمنا، مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رکوردشکنی ۷میلیارد دلاری صادرات» نوشت: مسئولان دولتی در روز جهانی گمرک، تازهترین عملکرد کشور در تجارت غیرنفتی و جایگاه ایران در این بخش را اعلام کردند.
روز پنجشنبه گذشته وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس کل گمرک ایران از سند راهبردی و تحول گمرک ایران رونمایی و جزئیات تجارت ایران در ۱۰ ماهه سالجاری را بیان کردند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی در آیین روز جهانی گمرک و رونمایی از سند راهبردی و تحول گمرک ایران، گفت: با وجود تحریمها و محدودیتهای موجود، رکورد صادرات غیرنفتی کشور در ۱۰ ماهه امسال شکسته شده است.
سیداحسان خاندوزی اظهار کرد: آمار ۱۰ ماهه امسال نشاندهنده شکسته شدن رکورد صادرات غیرنفتی است که این روند صعودی تجارت نیاز به حمایت دارد.
وی افزود: این پیشرفتها در شرایطی ایجاد شده که برخی به دنبال اثبات رکود در پی فشارهای خارجی و تحریم هستند، اما آمارها حاکی از آن است که در شرایط کنونی نیز ارقام اقتصادی صعودی هستند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی با اشاره به اینکه پنجمین شریک تجاری ایران یک کشور اروپایی است، خاطرنشان کرد: این موضوع نشان میدهد که در توسعه تجارت محدود به کشورهای منطقه و همسایه نیستیم، اما همچنان نیاز به تحول در گمرک و همراهی سایر دستگاهها برای پیشرفت تجارت خارجی در کشور داریم.
خاندوزی تصریح کرد: برنامه راهبردی گمرک برای دستیابی به اهداف سازمانی طراحی شده و از سوی دیگر به دنبال ایفای مطلوب نقش گمرک در پیشرفت تجارت خارجی کشور است تا شاهد یک پوستاندازی برای رسیدن به رشد و شکوفایی باشیم.
وی با بیان اینکه باید خودمان را با فناوریهای جدید تطبیق دهیم، تصریح کرد: اجرای بخشی از فناوری میسر است، اما بهطور کامل خود را در مسیر پیشرفت نشان نمیدهد؛ در حال حاضر چندین دستگاه در بحث تجارت حضور دارند؛ اما فناوریهای متناسب با توانمندی لازم ایجاد نشدهاند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی با اشاره به ضرورت تزریق نیروی انسانی جدید به گمرک کشور، اظهار کرد: سرمایههای انسانی در گمرک انباشت تجارب ارزشمند هستند، اما باید ظرفیتهایی اضافه شود.
وی با بیان اینکه جامعه هنوز پیشرفتهای حاصل شده را حس نکرده است، تأکید کرد: دستگاههای طویل و عریض در داخل و خارج از کشور بهدنبال نادیده انگاشتن اقدامات دولت و پیشرفتها هستند.
رئیس کل گمرک جمهوری اسلامی از رکوردشکنی صادرات غیرنفتی در سال جاری خبر داد.
محمد رضوانیفر اظهار کرد: در ۱۰ ماهه امسال صادرات غیر نفتی با یک رکورد بینظیر به ۴۵.۳ میلیار دلار رسید که نسبت به مشابه سال قبل ۱۷ درصد رشد داشته همچنین در این مدت ۳۱ میلیون تن کالا به ارزش ۴۸.۵ میلیارد دلار وارد شد که این رقم هم نسبت به مشابه سال قبل ۱۶ درصد رشد داشته است. میانگین هر تن کالای صادراتی ۴۴۰ دلار بوده که از رشدی معادل ۱۵ درصد برخوردار بوده است. به این ترتیب صادرات غیرنفتی کشور نسبت به مدت مشابه سال قبل ۶.۸ میلیارد دلار افزایش یافته است. در ۱۰ ماهه سال گذشته صادرات کشور ۳۸.۵ میلیارد دلار بوده است.
وی بزرگترین مقاصد کالاهای صادراتی ایران را چین، عراق، ترکیه، امارات و هند عنوان کرد و گفت: مهمترین مبادی واردات کالا یا صادرات مجدد کشور ما شامل امارات، چین، هند، ترکیه و آلمان بوده است.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آشوب اجارهای چرا به این فرجام رسید» نوشت: چرا اپوزیسیون در یافتن یک رهبر برای خود ناتوان است؟
این پرسش را با جسارت به بخشنخبگانی و دانشگاهی به شکل دیگری میپرسیم: «چرا هیچیک از نخبگان دانشگاهی و اساتید مبرز و اندیشمند علوم انسانی این مهم را برعهده نمیگیرد؟»
اپوزیسیون بهویژه در هفتههای اخیر آشکارا نشان داده است که چالش رهبر دارد، رهبری که همه به او وکالت بدهند. ادعا هم این است که یک ملت پشت سر این رهبر قرار میگیرد.
اما گویا کسی جز همین شهرههای اجارهای داوطلب رهبری نشده است. این یک پرسش راهبردی است که چرا از جامعه علمی و نخبگانی ما کسی آن بار سنگین رهبری را با انبوهی از ایدهها و سناریوها و برنامهها و نظریههایی که برای اداره یک ملک و مملکت در سر دارند و گاهی آن را بروز میدهند، برعهده نگرفت!؟
چرا جامعه نخبگانی و دانشگاهی ما این آشوب پاییزی را جدی نگرفت یا برای رهبری آن متحد و هماهنگ نشد!؟
چه کاستی یا ضعفی در آن میدیدند که به آن وارد نشدند!؟ چرا وقتی از طرف منتقدان با این طعنه روبهرو شدند که اساتید متخصص علومانسانی هم چشمبهراه استوریهایی که «دیگران» برای علی کریمی میگذارند، نشستهاند، به تریج قبای سیاستمداران دانشگاهی ما برنخورد و خود شخصاً اعلام رهبری نکردند!؟
چرا سیاستمداران اصلاحطلب بیشتر به سکوت معنادار یا در نهایت به ارائه ایده «براندازی نه ممکن است، نه مطلوب» رسیدند و قهرمانانه وارد میدان هدایت این آشوب نشدند؟
اگر آن را چیز باارزشی ندیدند و آن را «مطلوب» ارزیابی نکردند، چرا محکم و قاطعانه آن را تکذیب و تقبیح نکردند و بلکه در «وسط» بازی را ادامه دادند!؟
آیا میتوان گفت ضعف ایدئولوژی که برای هر جنبشی لازم است، منجر به فقدان رهبر شده است، یعنی تا ایدئولوژی نباشد، معلوم است که رهبری هم نخواهد بود، زیرا رهبر بدون ایده معنا نمیدهد!؟
آیا این آشوب پاییزی فقط ایدئولوژی نداشت یا راهبرد و استراتژی هم نداشت؟ پس این هیاهو و آن سکوت معنادار سیاستمداران برای چه بود؟
مروری بر رهبرگزینی براندازان بیفایده نیست.
اپوزیسیون گاهی برای رهبری خود به «حامد اسماعیلیون» میرسد.
هویت و مزیت او آن است که خانوادهاش را در حادثه هواپیمای اوکراینی از دست داده است اما او حتی وقتی در برابر مهمترین پرسش زندگیاش قرار میگیرد، حرفی برای گفتن ندارد.
مجری اینترنشنال از او درباره رفتن به ایران (و هدایت جنبش) میپرسد. او سردرگم است، با آنکه این سؤال از پیش طراحیشده بوده و او میتوانسته است ساعاتی با کسانی که از آنها دستمزد میگیرد درباره آن مشورت کند.
ولی منفعلانه و بیمایه میگوید: «دیوانه نیستم که به ایران بروم» و البته پاسخ دیگری هم دارد: «شاید از میدان آزادی تا انقلاب فریاد بکشم»! یعنی چیزی بیشتر از اداهای لمپنپسند به ذهنش نمیرسد! او حتی نمیداند که هواپیما از خارج کشور او را به فرودگاه مهرآباد نمیآورد که بخواهد از آزادی تا انقلاب فریاد بکشد و هواپیماهای بینالمللی در فرودگاه امام مینشینند و او باید سی، چهل کیلومتر فریاد بزند!
اپوزیسیون گاهی شورای رهبری تشکیل میدهد و به همه آنان یک متن مشترک میسپارد تا منتشر کنند. هرچند اینان بارها نشان دادهاند در وقت تقسیم سهمها مثل دشمن به جان هم میافتند، اما این مانع نمیشود که شانس شورایی را امتحان نکنند.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ماجرای «شخصی» سفارت و بازی غیردیپلماتیک باکو» نوشت: ساعت ۸:۳۰ صبح جمعه، هفتم بهمن، مهاجمی مسلح به سلاح کلاشینکف به سمت سفارت باکو در تهران حمله میکند که در نتیجه آن فردی به نام «اورخان عسگروف» رئیس حراست سفارت باکو کشته می شود و دو نفر دیگر زخمی میشوند.
در حالی که گزارش های اولیه از انگیزه های شخصی مهاجم حکایت دارد، بلافاصله الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان از لفظ حمله تروریستی برای این اتفاق استفاده کردو گفت: «ما خواستار این هستیم که این اقدام تروریستی به زودی بررسی شود و تروریستها به زودی مجازات شوند»!
خیلی زود اعلام شد که مهاجم مسلح را نیروهای امنیتی بازداشت کردهاند.
ساعاتی بعد محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران به تحقیقات اولیه از متهم اشاره کرد و گفت: «مهاجم مدعی شده فروردین امسال همسرش به سفارت آذربایجان در تهران مراجعه کرده و دیگر به منزل بازنگشته است.»
بر اساس گزارشی که به نقل از سرپرست دادسرای امور جنایی منتشر شد، این فرد به همراه دو فرزند خردسال خود وارد سفارت شده است. فرد مهاجم گفته است: «در مراجعات مکرر به سفارت هیچ پاسخی از آنها دریافت نمیکردم و تصور میکردم همسرم در سفارت جمهوری آذربایجان در تهران است و حاضر به دیدار با من نیست. امروز صبح تصمیم گرفتم با اسلحه کلاشینکفی که از قبل تهیه کرده بودم، به سفارت بروم.»
مرکز رسانه قوه قضاییه نیز اعلام کرد: نشانههای بیشتر از انگیزه شخصی مهاجم سفارت جمهوری آذربایجان به دست آمده و این متهم بیستونهم فروردین ۱۴۰۱ شکایت مفقودی همسرش را که اهل باکو بوده، در ارومیه ثبت کرده است.
پرونده مفقودی پس از پیگیری و مشخص شدن اینکه همسر وی به جمهوری آذربایجان بازگشته است، در این موضوع خاص بسته می شود و پس از آن، این فرد موضوع را از وزارت خارجه و سفارت جمهوری آذربایجان پیگیری کرده است.
در ابتدای سال همسر فرد مهاجم با کمک دو نفر دیگر از اعضای خانوادهاش به جمهوری آذربایجان میرود و دیگر برنمیگردد.
بررسی خط خبری رسانههای خارجی، آذری و ترکی نشان می دهد آنها هیچکدام به روایت رسمی و موقتی ایران اشاره نکردهاند.
این طیف به دنبال روایت خود از این حادثه هستند. مثلاً خبرگزاری ترند جمهوری آذربایجان که نخستین بار فیلم دوربینهای مداربسته سفارت از لحظه حمله مهاجم را منتشر کرده، نام حملهکننده به سفارت آذربایجان در تهران را افشا کرده و او را «یاسین حسینزاده» شهروند ایرانی خوانده است.
این خبرگزاری مدعی شده شبهاتی مبنی بر ارتباط وی با نیروهایی در ایران وجود دارد.
نظر شما