به گزارش خبرنگار ایمنا، حجت میانآبادی عصر امروز _ چهارشنبه بیستوهشتم دی _ در اجلاس «مدیریت منابع آب فلات مرکزی ایران» با موضوع «بررسی راهکارهای همگرایی ذینفعان استانهای مختلف در حوضه زایندهرود» اظهار کرد: مسائل زایندهرود بسیار کلان و گسترده است و رویارویی با مناقشه در این حوضه آبریز، نیازمند طرح سوالات اساسی برای نگاهی متفاوت به مسئله مشارکت در زایندهرود است و امیدوارم بتوانیم با رویکرد و مسیر جدیدتری فعالیت چند دهه اخیر در حوضه زایندهرود را تحلیل کنیم.
وی مناقشات آبی را یکی از موضوعات مهم در حوزه هیدروپلیتیک دانست و افزود: این مناقشات از مقیاس محلی بین دو روستا تا مقیاس بینالمللی را شامل میشود. زیرا بیش از ۴۰ درصد جمعیت کره زمین و ۶۰ درصد حوضههای آبریز فرا مرزی بهشمار میآید؛ ۳۱۰ حوضه بینالمللی و ۱۶۰۰ دریاچه بین ۱۵۱ کشور مشترک است و بعضی از این منابع بین دو تا ۱۸ کشور به شکل مشترک استفاده میشوند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس پایه و اساس هیدروپلیتیک را بر مشارکت، همکاری و مواجهه دانست و خاطرنشان کرد: بخش اعظمی از آفریقا با منابع آبریز مشترک پوشیده شده، اما تفاوت زایندهرود در این است که میان چهار تا پنج استان مشترک بوده و شبکه مسائل آن شامل آب سطحی، زیرزمینی، گرد و غبار و اقتصادی میشود؛ درحالیکه بعضی از حوضههای آبریز میان ۱۸ کشور مشترک است و با مسائل پیچیدهتری مانند ماهیگیری، شیلات، برقابی و کشتیرانی دستوپنجه نرم میکنند.
میانآبادی با تاکید بر اینکه مسئله زایندهرود خاصترین موضوع حوضه آبریز در دنیا نیست، تصریح کرد: بسیاری از مناطق دنیا با مسائل بغرنجی روبهرو هستند که زایندهرود با وجود شرایط خاص و حاد آن، خاصترین و تلخترین مسئله آبی بهشمار نمیآید.
تغییر مسئله آب به بحران سیاسیاجتماعی
وی از تغییر مسئله آب از یک مشکل طبیعی و تکنیکی به مشکل سیاسی و اجتماعی خبر داد و تاکید کرد: هنگامی که ذیمدخلان در بالادست از آب برای بهدست آوردن قدرت استفاده میکنند و در پاییندست از قدرت برای بهدست آوردن آب بهره میبرند، باعث تغییر مسئله طبیعی به سیاسیاجتماعی میشوند، درحالیکه در دنیا، آبخوانهای بینالمللی مشترک فراوانی وجود دارد که بهدلیل همکاری نکردن کشورهایی حتی در اروپا، باعث ایجاد خسارتهای سنگینی مانند جاری شدن سیل و مرگ شهروندان شده است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به مناقشات جدی بعضی کشورها درباره بهرهبرداری از رودخانههای مشترک فرا مرزی تاکید کرد: بعضی از کشورها توانستهاند در این زمینه موفق عمل کنند، اما در بعضی مناطق نهتنها موفق عمل نکردند، بلکه یکدیگر را با موشک تهدید میکنند و بر این اساس میتوان گفت که وضع زایندهرود نه بهطور کامل خوب و نه سیاه است.
میانآبادی برای رویارویی با مسائل آبی چهار راهکار را قابل استفاده دانست و ادامه داد: یک دسته از بیماریهای حوضههای آبریز را میتوان مانند سرماخوردگی با درمان کوتاهمدت بهسرعت بهبود بخشید، دسته دوم بیماریها نیازمند جراحی هستند، اما نوع سوم بیماریها مثل سرطان بدخیم هستند و علاوه بر درمانهای طولانی و پرهزینه به بیمار تضمین بهبودی داده نمیشود و نوع چهارم نیز بیماریهای مزمنی مانند دیابت هستند که قابل درمان نیست و باید با آن مدارا کرد.
وی نخستین مرحله از مسائل آبی را فنی و تکنیکال اعلام کرد و گفت: در این مرحله میتوان مشکلات را با رویکردهای تکنیکال و اکونومیک و در یک محیط عقلانی و منطقی حل کرد، در مرحله بعدی مسائل مدیریتی هستند که با راهکارهای قبلی حل نمیشوند و مرحله سوم نیز مشکلات از سطح مدیریت به اجتماعی مبتنی بر منافع تبدیل میشوند.
نقش هویتسازی زایندهرود
میانآبادی با اشاره به لزوم بهکارگیری ابزار متفاوت ازجمله دیپلماسی آب در مراحل گوناگون این مشکل اظهار کرد: تفاوت زایندهرود با دیگر رودخانههای داخل کشور هویتسازی آن است، همچون خلیج فارس که یک پهنه آبی هویتی بهشمار میآید و ایران حاضر نیست در مناقشه با عربستان با دریافت مبلغی به اختلافات پایان دهد. جنس مسئله زایندهرود نیز با دیگر رودخانههای ایران یکسان نیست و به همان نسبت بیماری آن نیز متفاوت است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس استفاده از ابزار مناسب برای درمان بیماری این حوضه آبریز را ضروری دانست و گفت: وقتی ابزار و دارویی متناسب با مسئله را انتخاب نکنیم، مشابه پزشکی است که برای یک بیماری داروی نامناسب تجویز میکند. پرسشی که مطرح میشود این است که چرا میتوانیم یک سازه سدی ۲۰۰متری بسازیم، اما با گذشت ۹ سال و صرف بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه و اختیارات مدیریتی نامحدود نتوانستیم تراز آبی دریاچه ارومیه را ۲۰ سانتیمتر افزایش دهیم.
وی در پاسخ گفت: سدسازی یک مسئله تکنیکال است، اما افزایش تراز دریاچه ارومیه یک مسئله منیجریال و سوشیال است. بنابراین دلیل موفق نبودن ستاد احیای دریاچه زایندهرود با همه امکانات و اعتباراتی که در اختیار داشت این بود که در نخستین گام رویارویی با مسئله دچار خطا شد و بیماری دریاچه را تکنیکال در نظر گرفت و درمانهای فنی را در دستورکار قرار داد.
میانآبادی شناسایی جنس مسئله زایندهرود را بهمنظور استفاده از ابزار درست برای درمان آن ضروری دانست و اظهار کرد: هنگامی که از تعامل و مناقشه صحبت میکنیم، پرسش اینجاست که آیا منابع آبی مشترک عامل مشارکت هستند یا مناقشه. بنابراین وقتی ساخت سرریز سد کرخه یک تخصص بهشمار میآید، رویارویی با مناقشه و مشارکت نیز نیازمند برخورد تخصصی است.
مناقشه بر سر منابع آبی در نبود شیوههای علمی
میانآبادی یکی از دلایل تبدیل منابع آبی به محل مناقشه را پذیرفته نشدن شیوههای علمی مواجهه با آنها دانست و گفت: پرسش مهم درباره زایندهرود این است که در این زمینه بهدنبال چه مشارکتی هستیم و رابطه مناقشه و همکاری چیست. یک باور نادرست این است که فکر میکنیم مناقشه و همکاری با یکدیگر رابطه عکس دارند، درحالیکه این رابطه همزمان است؛ یعنی ممکن است بهدنبال مشارکت باشیم، اما مناقشه را تشدید کنیم.
وی تضاد، تعرض، تخاصم، تنش و دیگری را مسائل اصلی در حوضههای آبی اعلام کرد و افزود: باید مشخص کنیم که مناقشه بر سر زایندهرود بین اصفهان، چهارمحال، یزد و خوزستان در چه سطحی قرار دارد. زیرا مدیریت ریسک بدون ارزیابی آن امکانپذیر نخواهد بود و تعیین سطح مناقشه از مرحله حاد، متوسط تا پایین نیازمند مطالعه علمی است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس با تاکید بر لزوم شناسایی درست بیماری برای استفاده از ابزار درمانی درست ازجمله مشارکت اظهار کرد: مشارکت در کشور ما به نادرست بهعنوان مشارکت مردم – دولت تعریف شده است، درحالیکه سطحبندی مشارکت سه مرحله دولت با دولت، دولت با مردم و مردم با مردم را شامل میشود که در سازوکارهای نهادی اروپا مشارکت دولت با دولت برطرف شده و وارد فاز مشارکت مردم با دولت شدهاند، اما مسئله استانهایی مانند سیستان مشارکت دولت با دولت است.
وی با اشاره به تعریف نادرست مشارکت در حکمرانی گفت: دولتمردان زمانی از مشارکت صحبت میکنند که موضوع توزیع و تقسیم زیان در کار باشد، اما هرگاه پای منافع بهمیان آید، بساط مشارکت هم برچیده میشود و در موضوع زایندهرود نیز باید بدانیم که مسئله مشارکت در چه سطحی گرفتار است.
اعتماد، مهمترین پیششرط مشارکت
میانآبادی مشارکت را ابزاری نیازمند پیششرط تعریف کرد و ادامه داد: نخستین و مهمترین پیششرط مشارکت نیز اعتماد است. در شرایطی که کشاورز به دولت، اصفهان به چهارمحال و یزد و دانشگاه به آنها اعتماد ندارد، هر چقدر هم که میزگرد برگزار شود، مشارکت رخ نمیدهد. زیرا پیششرط مهم مشارکت اعتماد است.
وی یکی از گمشدههای زایندهرود را اعتماد معرفی کرد و گفت: مسئله مدیریت منابع آب هنجاری و ارزشمحور است. زیرا آب یک کالای صرفا اقتصادی نیست، بلکه ارزشهای امنیتی، محیطزیستی، اجتماعی، مذهبی، هویتی و اخلاقی دارد و مشکل زمانی بهوجود میآید که هر یک از ذیمدخلان با توجه به منافع خود یک ارزش را دارای اولویت میدانند و برای خود حق قائل میشوند.
وی از فراوانی ارزشها و تضادها در مسائل آبی خبر داد و تاکید کرد: تا زمانی که ارزشها همگرا نشوند، مشارکت رخ نخواهد داد و هر نشستی ممکن است حال بیمار را بدتر کند. زیرا دعوای ارزشهاست و موضوع بعدی شناخت مسئله است. زیرا بدون مشخص شدن آن هر کس مسئله را از نگاه خود میبیند و برچسب حق به آن میزند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس مشخص نبودن اهداف کلان را یکی از مشکلات اساسی در بسیاری از بخشها دانست و گفت: در شرایطی که سازوکارهای توسعه مشخص نیست، تلاش میکنیم که در توسعه بخش کشاورزی مانند هلند، در صنایع و فناوری مانند اروپا، در بازار آزاد اقتصادی مانند چین و در رفاه و شرایط محیطزیستی در سطح برترین کشورهای جهان باشیم، درحالیکه مشکل در سیاستگذاری باعث میشود تکلیف ما با خودمان مشخص نباشد.
وی موافقتنامههای رسمی میان دولتها را راهکار موقت و کوتاهمدت برای همکاری آبی ارزیابی کرد و ادامه داد: سیستمهای آبی متشکل از چهار اقلیم زیست طبیعی، اجتماعی و اقتصادی، سازمانی نهادی و حقوقی و زیست سیاسی و هیدروپلیتیکی است و هر طرح و مسئله و مطالبهای که هر چهار زیرسیستم را با هم در نظر نگیرد، محکوم به شکست خواهد بود.
میانآبادی اضافه کرد: در کشور ما از این چهار مورد فقط زیرسیستم طبیعی مورد توجه قرار گرفته است و نام آن را مدیریت آب گذاشتهاند؛ بر همین اساس، مدیریت یکپارچه منابع آب را تغییر دادند که تغییر هویت زایندهرود به دو هویت اصفهانی و چهارمحالی را بهدنبال داشت.
نظر شما