به گزارش خبرنگار ایمنا، اصطلاح «رتوریک» Rhetoric که در سنت اسلامی اصطلاح «بلاغت» را معادل با آن قرار دادهاند، در تاریخ بلاغت قدیم دو مفهوم اصلی داشته است؛ نخستین مفهوم، دریافت ارسطویی از بلاغت است که بیشتر آن را با خطابه و فنون و ابزار اقناع مخاطب مرتبط میکند.
مفهوم دیگر، زیباییشناختی یا ادبی است که بلاغت را با شعر و فنون و ابزار تخیل پیوند میدهد، از این دو رویکرد سه گرایش به معنا و کارکرد بلاغت در دوران معاصر پدید آمد، یکی رویکرد استدلالی-منطقی (فلسفی) و دیگری رویکرد سبک شناختی-ادبی (شعری) و در نهایت رویکرد گفتمانی-نشانه شناختی (متنی).
دو رویکرد نخست در تعارض با یکدیگر هستند؛ یکی بلاغت را به سوی علم منطق میکشاند و دیگری آن را به شعر مرتبط میکند، اما رویکرد سوم سعی دارد دامنه شمول این علم را فراتر ببرد، به گونهای که دو مفهوم پیشین را توأمان شامل شود، در تاریخ بلاغت اسلامی نیز چنین رویکرد سه گانهای به مفهوم بلاغت نزد ناقدان و بلاغت نگاران اسلامی یافتنی است.
اصطلاح رتوریک برای نخستین بار در یکی از دیالوگهای «افلاطون» به نام «گورگیاس» در معنای خطابه به کار رفته و تا مدتها به همین معنا رایج بوده است، از این رو با تحولات عمیق فکری، اجتماعی و سیاسی که در اروپا رخ میدهد، معنای رتوریک در طول تاریخ دستخوش تغییر میشود و این اصطلاح به غیر از خطابه بر مفاهیمی مانند بلاغت، لفاظی، سبک پست، اقناع و ارتباطات تغییر میکند.
ارتباطات یکی از چالش برانگیزترین موضوعات است
مریم غازیاصفهانی، کارشناس مسائل تربیتی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه امروزه ارتباطات (به معنی پیوند دادن و ربط دادن) یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین موضوعات است، اظهار میکند: عصر حاضر را عصر ارتباطات نامیدهاند. اندیشمندان علوم اجتماعی معتقد هستند ارتباط به معنای سازوکاری است که روابط انسانی بر اساس آن ایجادشده و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در زمان و مکان بر اساس ارتباط توسعه مییابد.
وی ادامه میدهد: ارتباط، مبنای روابط انسانی است و روابط انسانی بهوسیله ارتباط برقرار میشود، علاوهبر این، ارتباط محتوای روابط انسانی را از شخصی به شخص دیگر یا از گروهی به گروه دیگر منتقل میکند.
این کارشناس مسائل تربیتی تصریح میکند: مهمترین هدف ارتباط، اقناع و تأثیرگذاری بر مخاطب است، مبلغان و مربیان بهعنوان رهبران فکری دانشآموزان در ارتباطات خود در مواجهه با آنها به دنبال دستیابی به اقناع هستند، مکانیسم اقناع مخاطب اینگونه است که مبلغ یا مربی ارتباط مناسبی با دانشآموز برقرار میکند و از این طریق محتوایی را به او انتقال میدهد، چنانچه محتوا مورد پذیرش دانشآموز قرار گیرد و اقناع شود از آن محتوا تأثیر میگیرد و تغییر در او رخ میدهد.
وی با بیان اینکه یکی از کارآمدترین روشها برای داشتن ارتباط مؤثر و اقناع استفاده از «رتوریک» است، میگوید: اصطلاح رتوریک برای اولینبار توسط افلاطون در سال ۳۸۰ قبل از میلاد و به معنای خطابه به کار رفت، معنای این اصطلاح در طول تاریخ دستخوش تغییراتی شد و بر بلاغت، لفاظی، سبک پست، اقناع و ارتباطات اطلاق میشد.
غازیاصفهانی با بیان اینکه در نوشتار کنونی مقصود از رتوریک، اقناع و ارتباطات است، میافزاید: براین اساس رتوریک سنتی، محتوای ارتباطی است که بهقصد تأثیرگذاری بر مخاطب ارسال میشود و بهصورت صریح بر مخاطب تمرکز دارد، رتوریک سنتی هدفی از پیش تعیینشده دارد و آن اقناع و تأثیرگذاری بر مخاطب است، همان هدفی که ارسطو نیز در خطابه خود به دنبال آن بود.
وی اضافه میکند: جرج کمپبل، رتوریک را هنر ارتباطات میداند که از طریق آن ارتباطگر نهتنها افکار بلکه عواطف، احساسات، گرایشها و اهداف خود را دنبال میکند، بنابراین مبلغان و مربیان در زمانی که باهدف ایجاد تأثیر، تجربیات و عواطف خود را با دانشآموزان به اشتراک میگذارند، در حال ارتباط با الگوی رتوریکی هستند.
برابری و خودکنترلی ریشه رتوریک دعوتی است
این کارشناس مسائل تربیتی خاطرنشان میکند: اندیشمندان ارتباطات، در عصر حاضر انتقاداتی را بر رتوریک سنتی وارد کردهاند، یکی از نقدها این است که رتوریک سنتی به دنبال تحمیل خودآگاه یا ناخودآگاه اهداف فرد ارتباطگر بر مخاطب است. نقدهای واردشده بر رتوریک سنتی موجب شد برخی از نظریهپردازان جدید بهسوی نوع دیگری از رتوریک با عنوان «رتوریک دعوتی» گرایش پیدا کنند.
وی میافزاید: رتوریک دعوتی، عبارت است از دعوت به فهمیدن بهعنوان وسیلهای برای خلق ارتباط. این الگو در برابری، ارزش ماندگار و خودکنترلی ریشه دارد. الگوی رتوریک دعوتی از مخاطبان دعوت میکند تا به جهان فرد ارتباطگر وارد شوند و آنچه او انجام میدهد، ببینند، ارتباطگران در ارائه چشمانداز خاص خود قضاوت نمیکنند و دیدگاه دیگران را بدنام جلوه نمیدهد، بلکه باز عمل میکنند، آنها سعی دارند از دیدگاههای دیگر نیز قدردانی کرده و آنها را ارزشمند جلوه دهند، حتی اگر با دیدگاه خودشان متفاوت باشد. آنها در تلاش هستند مخاطبان، دعوتشان را گوش دهند و سعی دارند ابتدا چشمانداز مخاطب را بپذیرند و سپس دیدگاه خود را ارائه کنند.
غازیاصفهانی تصریح میکند: در رتوریک دعوتی، این اتفاق رخ میدهد که فرد رتوریک و مخاطب بهصورت یکسان درباره یک پدیده فکر میکند، بنابراین هرکسی که در این ارتباط حضور داشته باشد، درک بیشتری از آن موضوع را به دست خواهد آورد و به موشکافی، غنا و پیچیدگی لازم دست مییابد، بنابراین نتیجه رتوریک دعوتی تنها در یک جریان یا گروهی از مخاطبان نیست.
وی اضافه میکند: الگوی رتوریک دعوتی غیرموروثی، بدون قضاوت و غیرتبلیغی است، فهم شرکتکنندگان از محتوای ارتباطی، منجر به تولید ارزشها و احساس برابری خواهد شد. ارتباطگران در این الگو توانایی نزدیک شدن به مخاطبان خود را به دست میآورند و این امر با یک ضمانت اجرایی قدرتمند همراه است.
تغییر، نتیجه رتوریک دعوتی است نه هدف آن
این کارشناس مسائل تربیتی اظهار میکند: نکته مهم این است که تغییر، ممکن است نتیجه رتوریک دعوتی باشد اما هدف آن نیست؛ تغییری که در رتوریک دعوتی اتفاق میافتد نتیجه درک و فهم مخاطب است و این با نوعی از تحقیر که اثر متقابل اقناع در رتوریک سنتی را مشخص میکند، متفاوت است.
در الگوی سنتی، تغییر بهعنوان چرخشی در مخاطب از مسیر موردنظر فرد رتوریکی است که بهوسیله سهمی از قدرت و کنترل بر مخاطب حاصلشده است. مخاطبان حتی ممکن است تغییر را در برابر رفتار ارتباطگر انتخاب کنند چون بهوسیله شخص دیگری در تعامل اقناع شدهاند، اما در الگوی دعوتی محتوای اقناعی بهوسیله یک فرد رتوریکی ارائهشده و برتری محتوای دیگری را نمیپذیرد اما در فهم تمام حاضران در جریان ارتباط رتوریکی سهیم است.
وی میگوید: با توجه به ویژگیهای روانشناختی خاص نوجوانان در عصر کنونی، الگوی رتوریک دعوتی میتواند بهعنوان یک الگوی کارآمد توسط مبلغان و مربیان در مواجهه با دانشآموزان مورد استفاده قرار گیرد، طبق این الگو مبلغان به هدف ایجاد تغییر و اقناع با دانشآموزان ارتباط برقرار نمیکنند، بلکه به دنبال ایجاد فهم و چشماندازی جدید در آنها هستند، در این ارتباط قدرت و کنترل مخاطب وجود ندارد و مخاطب نوجوان چشمانداز جدید خود را آگاهانه و آزادانه انتخاب میکند.
مبلغ در ابتدا گفتوگو و ارتباط نزدیکی را با دانشآموز ایجاد میکند و از این طریق او را با جهان درون خویش آشنا میکند، او پس از شنیدن نظرات و چشماندازهای آنها محتوای موردنظر خود را به دانشآموزان ارائه میدهد. استفاده از این الگو توسط مربیان، باعث میشود محتوای ارتباطی در ذهن دانشآموزان ماندگار شود و تأثیرات شایستهای بر جای گذارد.
نظر شما