به گزارش خبرنگار ایمنا، تاریخچه معماری سبز در ایران از دوره اول بین سالهای ۵۷-۴۷ به طور جدی شکل گرفت. این دوره مصادف با اواخر دوره مدرنیسم بود و از این دوره بود که جریان مدرنیسم نیز یک گرایش تاریخی پیدا کرده بود. با کراهیا نادر اردلان و یکی دیگر از معمارانی که در ایران سعی در زنده کردن معماری ایران داشتند این روند در کشور پیش میرفت.
فعالیت هادی میرمیران نیز در این دوره بیتأثیر از جریانات روز نبود. کارهای وی نشاندهنده تأثیر پذیری از معماری سنتی گذشته است.
تأثیری که کارهای شهرسازی وی از شهرهای گذشته گرفتند را میتوان در نوع محلهبندی سنتی او یا ایجاد گرهها در بین مسیرها ذکر کرد. میرمیران در این دوره در شرکت ذوبآهن ایران مسئول کارگاه معماری، واحد طراحی و شهرسازی بوده است و چندین شهر جدید را طراحی کرده است که شامل پولادشهر، زیراب و زرندنو بوده است.
در طراحی این شهرها نهتنها منبع الهام میرمیران معماری کشورمان بوده است بلکه از معماری جهان نیز تبعیت میکرده است. تبعیتی که میرمیران در مدرسه پولادشهر از کارهای موشه سفدی کرده حاکی از این مسئله است.
از تکبناهای این دوره میتوان pabdana tea house نام برد. تکبنایی که در داخل یک باغ طراحی شده است. در این کار میتوان گرایش پستمدرنیستی را در قوسهایی که در مدرسه پولادشهر به کار برده، مشاهده کرد که البته کل کار ترکیبی از مدرن و پستمدرن است. خانه طراحی شده به طور کامل آرامشبخش است با خطوط آبی و متعادل کنندهای که به کار برده است.
دوره دوم از سال ۶۷-۵۷: در این دوره کارهای میرمیران همزمان با انقلاب اسلامی در ایران که یکی از دستاوردهای آن رویکرد به سنت تاریخی، بومیگرایی و تأکید بر ارزشهای ایرانی، اسلامی بوده و همچنین همزمان با اوج پستمدرنیست در غرب که آن نیز توجه به سنت را اساسی میدانست بوده است.
مهمترین کارهایی که میرمیران در این دوره انجام داده شامل طرح جامع اصفهان، طرح منطقه شهری اصفهان و همچنین مرکز توسعه خانهسازی و شهرنشینی اصفهان بوده است. در این دوره بود که میرمیران با ارائه مفهوم منطقه شهری در کشور برای اولین بار ضرورت توجه به مناطق شهری کشور را بهمنزله عرصه دین مشخص، مجزا و مستقل در حوزه مدیریت و برنامهریزی شهری گوشزد میکند.
موفقیت این طرح یعنی طرح منطقه شهری اصفهان در عمل بهعنوان ابزاری کارا در فرآیند هدایت و کنترل توسعه کالبدی منطقه شهری گشت و باعث شد طرح منطقه بندی شهری برای شهرهای با جمعیت بیشتر از یکمیلیون نفر مورد تصویب هیئت دولت گردد. در مرکز توسعه نیز میتوان گرایش به گذشته را در کار میرمیران دید. طریقه کار روی پلان، نوع تقسیمبندی نما از تأثیر میرمیران از گرایشهای کشور حکایت دارد.
مصادیق پایداری معماری و معماری سبز در پروژههای ساختمانی
استفاده از انرژیهای طبیعی در مصرف روزمره
استفاده از ضایعات و خصوصاً پساب در تولید آب موردنیاز برای آبیاری فضای سبز
بهکارگیری شیوههای مناسب برای تقلیل انرژی هدررفته و یا کنترل آنم بهینهسازی مصرف انرژی
استفاده از مصالح قابل بازیافت غیر شیمیایی و مصالحی که با سلامت انسان در تعارض نمیباشد
طراحی و ساختوساز با مصالح نزدیک به طبیعت
جلوگیری از اثرات منفی ساختمان و محصولان آن بر محیط
استفاده از گیاهان طبیعی بهعنوان الهامدهنده طراحی زنده در مشاعات
اجتناب از صدمه رساندن به وضعیت اراضی بهمنظور استحصال بیشتر
دستیابی به بیشترین کیفیت زندگی در سایه اتکا به محیطزیست
نحوه استفاده از زمین
توجه به شخصیت بومشناسی منطقه
توجه به خواص اقلیمی منطقه
توجه خاص به اثر نور و هوا در طراحی کل مجموعه و چیدمان فضاهای عمومی و اختصاصی
توجه به تحرک وزندگی در محیط باز
نگاهی به کاربرد معماری سبز در زندگی شهری
معماری سبز را بیشتر با اصطلاح معماری پایدار میشناسیم، اصطلاحی کلان که به شرح تکنیکهایی در طراحی معماری میپردازد که همسو با نگرشهای زیستمحیطی بوده و با ایده احترام به طبیعت شکلگرفته است.
معماری سبز، در حقیقت روند تازهای نیست چراکه در بسیاری از تمدنهای باستانی و معماریهای سنتی ازجمله معماری سنتی ایران بهصورتی بنیادین وجود داشته است. امروزه در پی پیامدهای منفی جهان صنعتی نظیر آلودگی روزافزون هوا و محیطزیست، کاهش منابع طبیعی و بحران انرژی، حفظ و پاسداری از منابع طبیعی جهان به یکی از مهمترین دغدغههای انسان عصر حاضر تبدیلشده است. اما معماری سبز با جستجوی راهی برای به حداقل رساندن اثرات منفی ساختمانها بر محیطزیست در حقیقت تلاشی است برای همآوایی و هم سویی با طبیعت از طریق افزایش کارایی و بهینهسازی در مصرف مصالح، انرژی و گسترش فضا.
بدین ترتیب در معماری سبز بهجای دشمنی طبیعت، انرژیهای آن را مهار کرده و به بهرتین شکل در ساختمانها مورداستفاده قرار میگیرد. دستیابی به چنین هدفی با اندک نگرشی ممکن میشود. بهعنوانمثال در یک ساختمان سبز و همراه با طبیعت از مواد و مصالحی استفاده میشود که برای طبیعت زیان نداشته و نهتنها آن را آلوده نمیکند بلکه قابلبرگشت به چرخه طبیعت است.
ساختمانی که با استفاده از مصالح پیرامون خود و درعینحال بهگونهای مستحکم بناشده باشد، خود جزئی از طبیعت میشود. در استقرار چنین ساختمانی، فراهم کردن دسترسی آسان به حملونقل عمومی و ازجمله دوچرخه و پیده رو مدنظر قرار میگیرد، چراکه بدین ترتیب استفاده از اتومبیل به حداقل خواهد رسید.
همچنین جهتیابی ساختمان با توجه به جهت بهینه تابش خورشید و باهدف حداکثر استفاده از نور طبیعی و کسب انرژی رایگان بهعنوانمثال تجهیز بنا با آبگرمکن خورشیدی و مولد برق نوری است اما آنچه در اینگونه ساختمانها بهخصوص دارای اهمیت است فراهم کردن راه و امکانی برای ورود به طبیعت به بنا است که میتواند مثلاً با ایجاد برشهایی در حجم و پر کردن آن با فضای سبز انجام شود.
این راهکارها اگرچه در دید نخست با اندیشههای حاکم بساز بی امروز جامعه ما در تقابل است اما درنهایت اقتصادیترین شیوه معماری است. فراموش نکنیم طراحی ساختمانهای سبز بهصورت منفرد و تکبهتک اگرچه خوب است اما کارساز نیست و باید همزمان با یک طراحی شهری سبز انجام شود، چراکه طبیعت متشکل از لکههای سبز جدا از هم نیست بلکه پوشش سبز گستردهای است که باید شهر را در بربگیرد.
امروزه در دنیا تلاشهای زیادی در این راستا صورت گرفته است. از اختصاص جوایز ارزنده به ساختمانهای سبز گرفته تا سرمایهگذاری روح طرحهایی که بعضاً برخی از آنها پروژههایی عظیم و شگفتانگیزند. از آن جمله میتوان به طرح شهر دونگتان در چین اشاره کرد. هدف این پروژه دستیابی به حداقل آسیب ممکن به محیطزیست است.
شرکت آروپ طراح این پروژه آن را نخستین شهر پایدار نامیده است که با وسعت ۱۴۸۲ جریب برای سکونت ۵۰۰ هزار نفر در نزدیکی شانگهای درر دهانه رود یانگ تسه ساخته میشود. در این شهر از انرژی قابلتجدید استفاده خواهد شد. بیشتر خیابانهای آن نهفقط مسیر عبور، که راههای خدماتی خواهند بود که در آن میتوان پیادهروی و دوچرحه سواری کرد و انرژی ساختمانها از طریق توربینهای بادی، پانلهای نوری و بازیافت تأمین میشود.
یکی دیگر از پروژهها در معماری سبز، نخستین شهر بدون کربن و ضایعات در ابوظبی است. شهر ۱۴۸۳ جریبی مصدر با الهام از طرح شهرهای عربی محصور در میان دیوارهاست ولی دیوارهای سنگی و گلی آن با ورقههای فتوولتاییک با ظرفیت تولید ۱۳۰ مگاوات برق پوشیده شده است.
با مهار انرژی خورشید و بهکارگیری عناصر ساختمانی مقاوم در برابر حرارت همچون سایبان اضافی و سرمایش کف، این پروژه عظیم بااحتیاط به قلمرو بیابان پا خواهد گذاشت. در زمینهای پیرامون شهر که ۲۰ مایل با مرکز ابوظبی فاصله دارد، نیروگاههای فتوولتاییک و بادی، مراکز تحقیقی و مزارعی قرار میگیرند که سوخت کارخانههای شهر را فراهم میکنند. این مزارع به کاهش ضایعات هم کمک میکنند زیرا با جذب کربن، گازهای حاصل از کارخانههای را متعادل کرده و با پساب تصفیهخانههای آب شهر آبیاری میشوند.
در اینجا هدف آن نیست که در برابر عظمت چنین پروژههایی دچار حیرت و ناامیدی شویم کافی است آگاه باشیم که تا امروز با غفلت و بیتوجهی چگونه وضعیت خطرناکی برای سرمایههای طبیعی سرزمینمان به وجود آوردهایم و از پیشرفتهای جهانی بازماندیم. کاهش مطرف سوخت فسیلی با تکنیکهای ساختمانی موجود و بدون هزینههای گزاف و تنها با بهکارگیری طراحی مناسب نیز ممکن است.
برای رسیدن به معماری سبز یا پایدار توجه به بنا از شروع طراحی تا پایان بهرهبرداری از آن الزامی است و پایداری در طراحی معماری حاصل نمیشود مگر با رعایت تعامل سهجانبه بین معمار، طبیعت و بهرهبردار. با ایدههایی که فقط روی کاغذ باقی بماند یا کیفیات آن در زمان اجرا در نظر گرفته نشود و یا بهره برار بهدقت و درستی از اصول دید در طراحی و اجرا استفاده نکند، معماری سبز به وجود نمیآید.
خلاقیت در طراحی، دقت در اجرا و قناعت در بهرهبرداری با رعایت اصول و قوانین طراحی پایدار، معماری سبز را به شهرهای ما هدیه خواهد کرد. برای رسیدن به این هدف معماران باید نسبت به موضوعات زیستمحیطی آگاهی داشته باشند و از طریق دورههای تخصصی، دانش آنها را ارتقا یابد.
در این میان تغییرات نوع زندگی و نگرشهای جدید نسبت به محیط بومی و جهانی بسیار اهمیت دارد. پیشرفتهای دانش بر پایه مهارت و روشهای کاربردی برای رسیدن به این هدف راه گشاست. با ایجاد تعادل بین سه اصل اقتصاد منابع، طراحی چرخه عمر و طراحی انسانی، معماری سبز دستیافتنی خواهد شدو رعایت این چارچوب در فرآیند هر ساختوساز میتواند ترازوی مناسبی جهت محاسبه میزان پایداری بنا باشد.
نظر شما