به گزارش ایمنا، اصطلاح «حباب» در بازارهای مالی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن قیمت یک دارایی (سهام، ملک، خودرو، طلا و …) از ارزش ذاتی و بنیادی خود فاصله میگیرد. دلیل تشبیه این مفهوم به حباب پایدار نبودن آن است. چراکه حباب با یک محرک بیرونی میترکد و موضوع حباب در اقتصاد نیز بیانگر این نکته است که قیمت یک دارایی اگرچه در کوتاهمدت ممکن است دچار نوسان شود و از ارزش ذاتی خود فاصله گیرد، اما در بلندمدت قیمت آنها با ارزش بنیادی خود هماهنگ میشود و این حباب قیمتی از بین میرود.
برای مثال احتمالا در بین فعالان بازار شنیدهاید که میگویند سهام شرکت مذکور حباب دارد که به این معناست که قیمت سهام از ارزش ذاتی خود فاصله گرفته است و این فاصله قیمتی ممکن است هر لحظه جبران شود.
تاریخچه حباب قیمتی
از اوایل قرن ۱۷ میلادی، مفهوم حباب قیمت در اقتصاد تعریف شده بود. نمونه حباب قیمتی در قیمت داراییها در ژاپن دوره ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ و در بازار اینترنت آمریکا در سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ به نام «جنون دات کام» رخ داد. محققان و اقتصاددانان بسیاری تحقیقات گستردهای را در این دورهها برای تشخیص حباب قیمتی انجام دادند. در ایران نیز فعالیت بازار سهام طی سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۷ رونق و رکودهای بسیاری داشته است. در اواخر سال ۱۳۸۳، پس از یک دوره رونق، سقوط بورس مشاهده شد که برخی اقتصاددانان آن را بهعنوان «حباب قیمت» در نظر گرفتند. همچنین در اوایل سال ۱۳۸۷ روند مثبتی بر بازار بورس حاکم بود که در نیمه دوم همان سال این روند برعکس و بازار وارد فاز رکود شد که این رویداد را نیز وجود حباب قیمتی عنوان کردند. محققان اقتصاد ایران نیز با بررسی اطلاعات و دادههای مختلف به بررسی وجود حباب در دورههای زمانی مختلف پرداختند. مدلهای اقتصادی متعددی برای شناسایی حبابهای قیمتی مورد استفاده قرار میگیرد.
انواع حباب در بورس
بسیاری از فعالان بازار سرمایه معتقدند در صورتی که قیمت سهام از ارزش ذاتی خود بیشتر شود، حباب شکل میگیرد؛ در حالی که حباب در بورس را میتوان به دو دسته حباب مثبت و حباب منفی تقسیم کرد.
حباب مثبت
این حالت در روندهای مثبت و صعودی بهوجود میآید. درواقع وقتی که قیمت سهام از ارزش ذاتی خود بیشتر میشود، اصطلاحا میگویند که حباب مثبت شکل گرفته است و افرادی که ریسکگریز هستند، از سرمایهگذاری در چنین سهامی دوری میکنند.
برای مثال، کارشناسان پس از بررسی پارامترها و عوامل بنیادی تاثیرگذار بر روند سودسازی یک پالایشگاه، ارزش ذاتی آن را ۱۰۰۰ تومان بهازای هر سهم برآورد میکنند؛ اما بهدلیل روند صعودی بازار، قیمت سهام این پالایشگاه به ۱۳۰۰ تومان رسیده است؛ بنابراین قیمت فعلی در مقایسه با ارزش ذاتی آن، ۳۰ درصد بیشتر است و فعالان بازار معتقدند که سهام این شرکت، ۳۰ درصد حباب مثبت دارد. تجربهها نشان داده است که قیمت سهام شرکتها در بازههای بلندمدت به ارزش ذاتی خود میرسد. بازار بورس اوراق بهادار را در نظر بگیرید. با افزایش نرخ دلار، ارزش ذاتی خیلی از سهمها افزایش مییابد و میتوان شاهد همبستگی شاخص کل بورس با شاخص نرخ ارز بود؛ اما زمانی که با ثابت بودن نرخ دلار شاخص بورس به یکباره شروع به رشد میکند و از شاخص دلار فاصله میگیرد، همه تحلیلگران از حباب در بورس صحبت میکنند و بر این باورند که دیر یا زود حباب در بورس می ترکد.
نکته: این اتفاق در بازارهای مالی همیشه در حال رخ دادن است. قیمت از ارزش ذاتی فاصله میگیرد، قیمت به سمت ارزش ذاتی برمیگردد. ارزش ذاتی افزایش مییابد و ... .
حباب منفی
حباب منفی نوع دیگری از حباب در بورس است. این موضوع در روندهای نزولی بهوجود میآید و در واقع وقتی که قیمت فعلی سهام از ارزش ذاتی خود کمتر باشد، دراصطلاح میگویند که حباب منفی شکل گرفته است. برای مثال، ارزش ذاتی سهام یک شرکت تولیدکننده فولاد، حدود ۲۰۰۰ تومان برآورد شده است، اما بهدلیل جو منفی بازار قیمت آن به ۱۵۰۰ تومان رسیده است. در اینجا، کارشناسان معتقدند که قیمت سهام مذکور از ارزش ذاتی کمتر شده است و ۲۵ درصد حباب منفی دارد.
ترکیدن حباب قیمتی
از بین رفتن این اختلاف قیمت یا به اصطلاح ترکیدن حباب قیمتی از عوامل مختلفی تاثیر میپذیرد. گاهی انتشار یک خبر یا یک اتفاق اقتصادی یا سیاسی بهراحتی باعث ترکیدن حباب قیمتی میشود. برای مثال، در مرداد ۱۳۹۹ که شاخص بورس بیش از ۲ میلیون شده بود و افراد به سودهای چند صددرصدی نیز راضی نمیشدند، اختلاف دو وزارت اقتصاد و نفت در عرضه صندوق etf دارا دوم (صندوق پالایشگاهی) دلیلی شد برای ترکیدن این حباب و شاخص طی ۹ ماه به نزدیک یک میلیون و صد هزار واحد رسید.
خوشبینی و ترس در روندها
همواره در روندهای نزولی و صعودی، قیمت بسیاری از سهمها دچار حباب میشود. چراکه در روندهای صعودی، بیشتر فعالان بازار به ادامه روند رشد سهمها خوشبین هستند و همین موضوع باعث شکلگیری حباب مثبت در قیمت بسیاری از سهمها میشود و در طرف مقابل و در روندهای نزولی، بخش عمدهای از سهامداران دچار ترس و اضطراب میشوند و قیمت سهمها به شکل عجیبی کاهش مییابد و دراصطلاح حباب منفی شکل میگیرد.
سیاستهای کلان اقتصادی
سیاستهای اقتصاد کلان در یک کشور میتواند باعث حبابی شدن سهمها شود. برای مثال، اتفاقاتی که در بازه زمانی اوایل سال ۱۳۹۹ تا مرداد ۱۳۹۹ افتاد، نمونهای از تاثیر سیاستهای اقتصاد کلان در حبابی شدن سهمها بود. چراکه بانک مرکزی با کاهش نرخ بهره بین بانکی، نقدینگی بسیار زیادی را به سمت بازار سرمایه هدایت کرد و همین موضوع باعث رشد چشمگیر و بیسابقه در بسیاری از سهمها بهویژه سهام شرکتهای کوچک شد و در مرداد ۹۹ که نرخ بهره کاهش یافت، حباب بسیاری از این سهمها ترکید و سهامداران زیادی را با ضرر مواجه کرد.
جمعبندی
یکی از اصطلاحاتی که همواره در بین فعالان بازار سرمایه رواج دارد، حباب در بورس است. در واقع این موضوع به فاصله گرفتن قیمت فعلی سهام یک شرکت با ارزش ذاتی آن اشاره دارد و بهطورکلی حباب در بازارهای مالی را میتوان به دو نوع حباب مثبت و منفی تقسیم کرد و وقتی که قیمت سهام بیشتر از ارزش ذاتی باشد، حباب مثبت و وقتی که قیمت سهام از ارزش ذاتی کمتر باشد، حباب منفی شکل میگیرد و بهطورکلی، عواملی همچون پروژه کردن سهام، سیاستهای کلان اقتصادی، اخبار و شایعات، خوشبینی یا ترس در روندها و … میتوانند در حبابی شدن قیمتها تاثیرگذار باشند.
نظر شما