به گزارش خبرنگار ایمنا، هنوز با قدمزدن در محوطه هنرستان هنرهای زیبای اصفهان میتوانی حضورش را حس کنی. انگار بااقتداری بیمانند بر گوشه و کنار این مرکز آموزشی سایه انداخته است. کالبد خاکیاش حدود سه دهه پیش مهمان گورستان پرلاشز پاریس شد؛ اما روح و روانش در جایجای این هنرستان سیال است.
حدود ۱۱۰ سال پیش، در سال ۱۲۸۴ خورشیدی، عیسی فرزند موسیخان بهادری در قریه آقچه کهریز بخش برچلو از توابع اراک دیده به جهان گشود. عیسی بهادری تحصیلات مقدماتی را فرامیگرفت که با طراحی فرش نیز آشنا شد و در اراک به طراحی نقشه فرش پرداخت. سپس راهی پایتخت شد تا در مدرسه کمالالملک اصول نقاشی و طبیعتسازی را نزد اسماعیل آشتیانی بیاموزد. پس از آن با حسین طاهرزادهبهزاد همکار شد.
سه دهه از زندگیاش میگذشت که در سال ۱۳۱۵ سرپرست هنرستان هنرهای زیبای اصفهان شد. وی کلاسهایی در رشتههای نقاشی، نگارگری، نقشه قالی و طراحی کاشی تشکیل داد که خود نیز اغلب در آنها تدریس میکرد. عیسی بهادری سه دهه بعدی عمرش را در هنرستان هنرهای زیبا در کوشش برای حفظ و اشاعه هنرهای ملی گذراند.
نوآوری
زندهیاد عیسی بهادری از نوپردازان هنر فرش ایران بهشمار میآید که راه و رسمی تازه را در طراحی فرش ایران بنیاد نهاد. او در عمر هنری نهچندان بلند خود در اعتلای مبانی ارزشمند هنر ایران کوشید و برکات بسیاری را به هنر اصیل ایرانی هدیه کرد.
عیسی بهادری در احیای طرحهای سنتی ایران و بازآفرینی آنها تلاش پیگیر داشت. از همینرو است که او را از پیشگامان تأثیرگذار طراحی فرش بهویژه در جغرافیای اصفهان در سده اخیر میدانند. بهادری برای هر طرحی براساس موضوع انتخابی دست به ابداع نقوش جدیدی میزد. او بر مبانی هنر ایرانی، اسلامی احاطه داشت و ویژگیهای صوری اصول تزئینی اسلیمیها و ختاییها را بهخوبی میشناخت. همچنین بهادری نقشمایهها و آرایههایی تازه را با مضامین فلسفی، عرفانی و اساطیری آفرید. عیسیخان مبتکر نقشهای گل، برگ، و پرنده بهجای اشکال هندسی روی خاتم است. او در سال ۱۳۳۸ برای نخستینبار چهرهسازی را بهشیوه نقاشی اجرا کرد.
طراحیهای استادانهاش راهی تازه در طراحی قالی باز کرد که در نگاه هنرمندان پس از او تأثیری بسیار بهجا گذاشت. عیسیخان آموختههای خود را بهگونهای هنرمندانه به خدمت میگرفت تا گلها و برگهای ختایی و اسلیمیها را در متن قالی به رقص درآورد. قدرت تخیل بیمانند و قلم ماهرانه او مفاهیم عرفانی و نمادین را در پیچش گلها، برگها و موتیفهای سنتی بهطرزی خارقالعاده نمایان کرده است.
دستبافتههای نامداری که ذهن و قلم عیسی بهادری طرحپرداز و نقشآفرین آنها بوده کم نیست، اما قالیهای بشریت، شکار چرخ، و ستاره دریایی شهرتی بیشتر دارند. قالی بشریت شاهکاری زیباست که فلسفه حیات و تداوم زندگی در قالب سه مرحله از حیات انسان را به تصویر کشیده است. این طرحهای سهگانه بهنحوی رؤیاگونه آینه تمامنمای زندگی بشری است. توگویی تصویری نمادین برای تعبیر شعر مولوی را ترسیم کرده است که: "خام بدم، پخته شدم، سوختم." در قسمت سرِ ترنجِ بالا دو کودک نقش شده است. آنان توان بسیاری ندارند و پشتبهپشت یکدیگر دادهاند تا نیرو بگیرند و بلند شوند. در مرکز یا ترنج قالی دوران جوانی و پختهشدن تصویر شده است. فیگورها جوان و سرحال در حال شورونشاط جوانیاند. در پای ترنج دو قهرمان داستان به انتهای زندگی رسیدهاند. آنان درحالیکه به یکدیگر تکیه دادهاند روی زمین ولو شدهاند. این فیگورها بهطرزی ماهرانه با گل و برگهای ختایی جان گرفته و تجسم یافتهاند. فرش لچک ندارد و از رنگبندیِ استادانهای برخوردار است. نقلشده است ملکه الیزابت در سفر به اصفهان در سال ۱۳۳۹ پس از دیدن قالیچه بشریت مجذوب موضوع و محتوای آن شد و روبهروی فرش بر زمین نشست و از پهلوی دوم خواست که اگر قرار است هدیهای دریافت کند همین فرش باشد!
بهادری نگارگری چیرهدست و خلاق نیز بود و آثاری متعدد در نگارگری و تذهیب از او باقیمانده است. همچنین استاد بهادری افزونبر تصدی ریاست هنرستان نظارتی کامل بر شیوههای آموزش همه رشتههای هنری در هنرستان داشت. درعینحال طرحهای موردنیاز همه کارگاههای هنری را اعماز قالیبافی، کاشیسازی، معرق، منبت چوب، قلمزنی، و زریبافی را طراحی میکرد و بر اجرای هرکدام نیز نظارت کامل داشت. او صبحها به کار اداری و آموزشی میپرداخت و بعدازظهرها تا نیمههای شب در کارگاه طراحی خود در هنرستان به خلق آثار هنری سرگرم بود.
آموزش و تربیت شاگردان
نام هر یک از شاگردان او را که میشنوی، خود استادی تمامعیارند. مگر میتوان جز به تکریم و تعظیم از محمود فرشچیان نام برد؟ مگر میتوان جز به تحسین و تمجید از جواد رستم شیرازی سخن گفت؟ مگر میتوان بهآسانی از نامهایی همچون عباسعلی پورصفا، امیرهوشنگ جزیزاده، و جعفرقلی دادخواه گذشت و فراموش کرد که این نامداران به شاگردی عیسیخان بهادری مفتخرند!؟
بهادری هر آنچه در ذهن و سینه داشت بیدریغ به شاگردانش میبخشید و در تربیت و بالندگی هنرشان میکوشید. یکی از روشهای بهادری در تدریس طراحی تعیین مشقهایی از روی نقوش و طرحهای بناهای تاریخی اصفهان برای شاگردان بود.
فرشچیان درباره بهادری میگوید: «استاد عیسی بهادری در طول تاریخ هنر ایران بزرگترین استاد در زمینه طراحیِ کاشی، فرش، مینیاتور، و تا حدی نقاشی بود و انسانی جامع و کامل در زمینههایی که به آن اشاره کردم بهشمار میرفت. تصور میکنم والاترین ویژگی او ایجاد رغبت در شاگردان بهویژه خود من بود و بهواسطه بیان گیرا و جذابی که داشت میتوانست بهخوبی این شور و شوق را در شاگردانش ایجاد کند. راهنماییهای او در خودسازی من بسیار مؤثر بود.»
شادروان عیسی بهادری در زمان حیات خود نشانهایی متعدد گرفت ازجمله مدال هنر از نمایشگاه کالای ایران، نشان سپاس علمی و هنر از وزارت معارف، دیپلم دنوور و مدال طلا از نمایشگاه جهانی بروکسل و نشان علم و هنر از طرف دولت فرانسه.
استاد بهادری سالهای آخر عمرش را در پاریس نزد دخترش زندگی کرد و در سال ۱۳۶۵ در همین شهر از دنیا رفت. او در آرامگاه پرلاشز که غلامحسین ساعدی و صادق هدایت نیز مهمانش شدهاند به خاک سپرده شد.
نمونههایی از آثار استاد عیسی بهادری:
ترمیم کاشیکاری کتیبه پایین گنبد مسجد امام اصفهان، کاشیکاری نمای هنرستان هنرهای زیبا و طراحی کاشی گلدسته حرم امامحسین (ع) از جمله آثار ایشان است. برخی از آثار ایشان نیز در موزهها و مجموعههای معتبر جهان نگهداری میشوند. از جمله میتوان به تابلوی «مجلس ابنسینا» در موزه «لوور پاریس» اشاره کرد. همچنین فرشهایی به طراحی ایشان در موزه «هنرستان هنرهای زیبای اصفهان» و «موزه ملی» و «موزه فرش» در تهران.
ابتکارات ویژه استاد بهادری در طراحی:
استاد بهادری در طراحی پیشرو بود. نحوه کارش بر اساس موضوع بود و ایدههای خلاقانهاش همچنان سرآمد طراحان سنتی و معاصر ایران است. شناخت او از تاریخ هنر ایران، رنگ، فرم و تناسبات طراحی و آناتومی، منجر به آفرینش نقشههایی بیمانند شد. طرحهای بسیار زیبایی شامل نقوشی چون اژدها، سیمرغ و دیگر پرندگان، حیوانات و موتیفسازیهای خیرهکننده بود.
استاد بهادری مبتکر نقشهای گل، برگ و پرنده به جای اشکال هندسی بر روی خاتم است. وی در سال ۱۳۳۸ برای نخستین بار چهرهبافی را به شیوه نقاشی اجرا کرد. طراحیهای خلاقانهاش در آثار بیمانندی همچون فرشهای بشریت، شکار چرخ، ستاره دریایی، تشعیر و روباه و خروس عیان است. امضای استاد نام خودشان بود. به گفته استاد جعفرقلی دادخواه امضای ویژهشان سر یک آدم یعنی سر خودشان بوده که نام عیسی بهادری در آن اجزای صورت میشدند. یک کلاه هم داشته که ادامه خط امضایشان بوده است.
درخشش جهانی استاد عیسی بهادری:
از دیگر افتخار آفرینیهای استاد عیسی بهادری برای هنر ایران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کسب رتبه اول مسابقه طراحی بهترین نقشه قالی ایران، سال ۱۳۲۰ ه. ش
دریافت مدال هنر نمایشگاه کالای ایران
دریافت نشان سپاس علمی و هنر از وزارت معارف
دریافت مدال طلا از نمایشگاه جهانی بروکسل
دریافت نشان علم و هنر از طرف دولت فرانسه
نظر شما