به گزارش خبرنگار ایمنا، خشونت خانوادگی به عنوان اذیت در خانواده، همسرآزاری، خشونت علیه شریک زندگی شناخته میشود که به عنوان الگویی از رفتارهای آزارگرایانه توسط یک طرف یا هر دو طرف در روابط خصوصی مانند پیوند زناشویی، قرار ملاقات، روابط خانوادگی، دوستی یا همخانهبودن، تعریف میشود.
خشونتهای خانوادگی ممکن است به شکلهای گوناگون رخ دهد که شامل پرخاشگری بدنی مانند آسیب رساندن، لگد زدن، زخم زبان زدن، هل دادن، سیلی زدن و پرتاب اشیا یا تهدید، آزار جنسی، هیجانی، کنترل کردن یا تسلط گرایی، ترساندن، تعقیب و مزاحمت و محرومیت اقتصادی است.
در این بین مصرف الکل و بیماریهای روانی، احتمال گرایش به همسر آزاری را افزایش میدهد، آگاهی، درک، تعریف و ویژگیهای خشونت خانوادگی، از کشوری به کشور دیگر و از زمانی به زمان دیگر به گونهای گسترده متفاوت است.
بررسیها نشان دادهاند که کمتر از یک درصد از موارد خشونتهای خانگی به پلیس گزارش میشود، همچنین مطالعات انجام شده در مورد پدیده همسر آزاری حاکی از آن است که خشونت دوران کودکی در مردان همسر آزار زیاد است.
طبق آمارهای اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، ۹۷.۷ درصد قربانیان همسر آزاری زنان و ۲.۳ درصد قربانیان را مردان تشکیل میدهند، قربانیان همسرآزاری براساس مدت زمان زندگی مشترک، ۳.۵ درصد آنها زیر یک سال، ۱۳ درصد یک تا سه سال، ۱۵.۵ درصد بین سه تا پنج سال و ۶۸ درصد بالای پنج سال از زندگی مشترک آنها میگذرد.
نخستین گروه سنی زنان قربانی خشونت ۳۰ تا ۳۴ سال، بعد از آن ۳۵ تا ۳۹ سال و سپس ۲۵ تا ۲۹ سال داشتند، بیشترین فراوانی همسرآزاری در گروه سنی ۲۵ تا ۳۹ سال مشاهده شده است. با افزایش سن زنان، اعمال خشونت در مورد آنها کاهش مییابد، به گونهای که همسرآزاری درمورد زنان بالای ۵۰ سال حدود چهار درصد است.
همسرآزاری در زنان زیر ۱۸ سال نیز حدود چهار درصد و بیشترین فراوانی در سن مرتکبان همسر آزاری (مردان) بین ۲۵ تا ۴۹ سال است. تحصیلات آزاردهندگان بیشتر در مقطع زیردیپلم بوده است، ۱۲ درصد مرتکبان بیسواد بودند و ۲۵ درصد تحصیلات ابتدایی، ۲۴ درصد تحصیلات راهنمایی، ۱۱ درصد تحصیلات دبیرستان و ۱۸.۵ درصد دیپلم داشتهاند. آمار مرتکبان همسرآزاری در مقطع دانشگاهی به حدود هشت درصد میرسد.
به گفته مسئولان، بیشترین تماسهای اورژانس اجتماعی مرتبط با حوزههای خشونت از جمله همسرآزاری و خشونت خانگی حاد به معنای درگیری و مشاجره زن و شوهر است و بعد از آنها کودکآزاری قرار دارد.
براساس گفته مسئولان، تصویب لایحه صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت در مجلس شورای اسلامی میتواند میزان همسرآزاری را کاهش دهد، چراکه در همسرآزاری، زنان بیشتر مورد آزار قرار میگیرند، هرچند آزار مردان نیز گزارش شده، اما این موارد بسیار کم است.
تقابل و کشمکش برای دریافت حق و حقوق از عوامل پدیده همسرآزاری است
مرتضی پدریان، جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به دلایل همسر آزاری، اظهار میکند: برخی از مردان تفکرات مردسالارانه دارند، زمانی که ساختار تفکر مردسالارانه شود، خودبهخود در حوزه همسرگزینی و انتخاب همسر به دنبال فردی است که مطیع محض باشد.
وی ادامه میدهد: مطیع بودن همسر با توجه به نوع نگاهی که در افراد تحصیل کرده به ویژه زنان مطرح میشود، قابل قبول نیست؛ به عبارت دیگر زنان با توجه به ساختار تحصیلاتی که دارند و با توجه به گسترش حوزه آموزش و بالا رفتن حوزههای شناختی به ویژه زمانی که در فضای گستره ارتباطات از جمله فضای مجازی و فضای رسانهای مانند رادیو و تلویزیون قرار میگیرند، خود به خود زیربار نوع نگاه مردسالارانه نمیروند.
این جامعهشناس تصریح میکند: اگر تفکر مردسالارانه را با حوزههای شناختی زنان در نظر بگیریم، نوعی تقابل و کشمکش بین زنان و مردان در این حوزه رخ میدهد که میتواند یکی از عوامل مهم پدیده همسرآزاری در جامعه باشد.
وی اضافه میکند: در نگاه سنتی، زن باید در منزل بماند و مطیع مرد باشد و بدون اجازه همسر از خانه خارج نشود، همچنین در قانون مسئلهای تحت عنوان تمکین و ناشزگی مطرح میشود که تمام این موارد ازجمله مباحثی است که علیه حوزههای رفتاری تعادل، عدالت و برابری بین زن و مرد شکل میگیرد.
پدریان با بیان اینکه زنان به دنبال احقاق حقوق خود هستند و مردان با توجه به تفکر مردسالارانه از دادن حقوق زنان امتناع میکنند، میگوید: در این راستا تقابل و کشمکش و به دنبال آن پدیده همسر آزاری شکل میگیرد.
وی در پاسخ به این پرسش که برخی بر این عقیده هستند که همسرآزاری برای سلطه بیشتر به وقوع میپیوندد، آیا این نوع تفکر صحیح است؟ خاطرنشان میکند: همسرآزاری از سمت مردان یا زنان متفاوت است، تا جایی که اگر فراوانی همسر آزاری بین مردان، بیشتر از زنان باشد، به نوع تفکر ساختارمند مردسالارانه بین مردان، بازمیگردد.
این جامعهشناس میافزاید: در سالهای گذشته آمار دقیقی از پدیدهها، آسیبها و مسائل اجتماعی ارائه نشده، یعنی آماری از میزان حوزههای آسیبهای اجتماعی چه در حوزه زنان و چه سایر حوزهها در جامعه مطرح نشده است.
استان اصفهان در تمام حوزههای آسیب اجتماعی در حال رکوردزنی است
وی ادامه میدهد: استان اصفهان در تمام حوزهها و آسیبهای اجتماعی نسبت به میانگین کشوری در حال رکوردزنی است، این در حالی است که حوزه همسرآزاری یکی از این حوزهها بوده که در جامعه کنونی شاهد افزایش این پدیده هستیم، همسرآزاری پدیدهای نیست که بتوان از آن به راحتی عبور کرد.
پدریان با بیان اینکه پدیده همسرآزاری در جامعه بسیار شایع و رواج یافته است، تصریح میکند: نه تنها آمار دقیقی از میزان همسرآزاری ارائه نشده، بلکه مباحث در این حوزه واکاوی نشده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا همسرآزاری ریشه در کودکی افراد دارد، اضافه میکند: اگر بخواهیم بحث همسر آزاری را به صورت علمی مطرح کنیم، دلایل متعددی دارد، یکی از این دلایل سلطه مردان بر زنان و نگاه مردسالارانه است، یکی دیگر از دلایل این است که گاهی در جامعه با نوعی تحقیرهای اجتماعی روبهرو میشویم که تحقیرهای اجتماعی خود را در قالب همسر آزاری نشان میدهد.
این جامعهشناس میگوید: معتقد هستم بحث تحقیرهای اجتماعی در حوزه همسرآزاری زنان و مردان نقش یکسانی را بازی میکند، یعنی فرد در دوران کودکی دچار تحقیرهایی شده است؛ به ویژه این موضوع در زمینه همسرآزاری از جانب زنان، بیشتر دیده میشود، یعنی دختران کمتر مورد توجه قرار گرفتند و زمانی که ازدواج میکنند، حالت انتقامجویانه در آنها شکل میگیرد که اقدام به همسرآزاری میکنند.
وی با بیان اینکه همسرآزاری به اشکال مختلف از جمله فیزیکی و روحی و روانی تقسیمبندی میشود، اضافه میکند: همسرآزاری تنها از نوع فیزیکی نیست، بلکه میزان اثر و تخریب روحی و روانی آن، بیش از تأثیر فیزیکی است.
همسرآزاری در پی ایجاد سلطه و تحکیم قدرت
راضیه جلوانی، روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه همسرآزاری برای حاکمیت و سلطه در زندگی مشترک به وقوع میپیوندد، میگوید: این پدیده از مظاهر خشونت زناشویی است و به شکلهای بدرفتاری، جسمی، عاطفی و جنسی در زندگی زوجین اتفاق میافتد که به طور معمول به منظور سلطه، اقتدار و تحکیم قدرت است.
وی میافزاید: در بسیاری از مقالات همسرآزاری مردان، نسبت به زنان مورد بررسی قرار گرفته است و در موارد کمتری از همسرآزاری زنان نسبت به مردان صحبت میشود، در هر صورت فرد آزارگر با پرخاشگری و بدرفتاری منجر به آسیب جسمی و روانشناختی همسر خود میشود.
این روانشناس و مشاور خانواده تصریح میکند: همسرآزاری در هر دو جنس، پیامدهای ناخوشایندی برای اعضای خانواده دارد، چنانچه در پژوهشها آمده زنانی که مورد همسرآزاری قرار گرفتهاند، کاهش اعتماد به نفس و افسردگی و اضطراب بیشتری را تجربه کردهاند، همچنین مردانی که مورد همسرآزاری قرار گرفتهاند، در درجه اول اقتدار و احساس ارزشمندی خود را از دست میدهند و به دنبال آن توانایی تصمیمگیری آنها تحت تأثیر قرار میگیرد و منجر به افسردگی میشود.
وی میگوید: دوران کودکی از اهمیت ویژهای برخوردار است و والدین باید فرزند را در محیطی امن پرورش دهند، آموزش مهارتهای زندگی کمک میکند افراد سازگارتر باشند، همچنین قبل از ازدواج با متخصص مشورت کنند تا اختلالات و ناسازگاریهای احتمالی مشخص شود و در نهایت در صورت بروز نشانههای پرخاشگری که منجر به آسیب روانی و جسمی میشود. به متخصص مراجعه کنند و تحت درمان فردی قرار گیرند.
جلوانی خاطرنشان میکند: در بیشتر پژوهشها آمده است، مردانی که شاهد کتک خوردن مادران خود بوده یا خود آنها مورد آزار جسمی خانواده قرار گرفتهاند، در آینده بیشتر همسرآزاری میکنند، همچنین سطح اقتصادی خانواده مبدا در همسرآزاری فرد نقش دارد، طبقات اقتصادی پایین بیشتر در معرض این آسیب قرار دارند به علاوه دخالت خانواده همسر نیز (در این پژوهش خانواده مرد مطرح بود) در همسرآزاری مؤثر بوده است.
سهم قابل توجه اصفهان در پدیده همسرآزاری
مسعود مهدویانفر، مدیرکل امور اجتماعی استانداری اصفهان از رصد حدود ۱۴ آسیب اجتماعی در کشور خبر میدهد و میگوید: خودکشی، نزاع، قتل، مواد مخدر، تصادفها، مشروبات الکلی، همسرآزاری، تجاوز به عنف، کودکآزاری، فرار دختران از خانه، ازدواج، طلاق، سرقت، جرایم رایانهای به عنوان مهمترین آسیبهای اجتماعی در نظر گرفته شده که سهم اصفهان در بعضی از این آسیبها قابل توجه است.
وی با اشاره به وضعیت آسیبهای اجتماعی استان اصفهان، میافزاید: مسائل و آسیبهای اجتماعی به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی) بزرگترین خطری است که کشور را تهدید میکند و اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست، بنابراین از دستگاههای اجرایی و نهادهای مدنی انتظار میرود، اقدامی فوقالعاده مؤثر در این زمینه انجام دهند.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری اصفهان آسیبهای اجتماعی را بیتوجهی به هنجارهای اجتماعی و اخلال در نظم و کج روی دانست و ادامه میدهد: ریشه بسیاری از جرایم در جامعه بیتوجهی به مسائل و پدیدههای اجتماعی است، البته با توجه با اعتقادات دینی و مذهبی، شدت و فراوانی آسیبهای اجتماعی کشور ما از بسیاری جوامع کمتر است.
نظر شما