به گزارش ایمنا و به نقل از مرکز رسانه قوه قضائیه، بیستوپنجم آبانماه بود که بر اثر یک حمله مسلحانه تروریستی در میدان نگهبانی محله خانهاصفهان، سه مدافع امنیت به نامهای محسن چراغی، محسن حمیدی و محمد کریمی به شهادت رسیدند.
عوامل این حمله، با هماهنگی قبلی که با یکدیگر داشتند، دست به اقدامات تروریستی زدند و با کشیدن سلاح به قصد جان مردم و مأموران اقدام به تیراندازی کردند.
در این عملیات تروریستی تعدادی از مردم و نیروهای حافظ امنیت نیز مجروح شدند.
پس از دستگیری عوامل تیراندازی و صدور کیفرخواست، دادگاه رسیدگی به اتهامات شش نفر از متهمان این پرونده در چهار جلسه طی تاریخهای هفتم و هشتم و دهم دیماه در دادگستری استان اصفهان برگزار شد.
در فرآیند برگزاری دادگاه چهار نفر از متهمان دارای وکیل تعیینی بودند و دو نفر نیز به علت معرفی نکردن وکیل تعیینی، از امکانات قانونی استفاده کردند و برای آنها وکلای تسخیری در نظر گرفته شد و پس از برگزاری جلسات رسیدگی و بررسی مستندات و اخذ دفاعیات متهمان و وکلای آنها، رأی بدوی صادر شد.
صدور حکم اعدام برای ۳ نفر از متهمان این پرونده
براساس احکام صادره صالح میرهاشمیبلطاقی، فرزند سیدکاظم متهم ردیف اول پرونده به اتهام محاربه از طریق کشیدن سلاح کلت کمری، تشکیل و اداره گروه مجرمانه به قصد برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی به اعدام و به اتهام عضویت و همکاری با گروهک منافقین به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
مجید کاظمیشیخشبانی، فرزند محمدرضا متهم ردیف دوم پرونده به اتهام محاربه از طریق کشیدن سلاح کلاشینکف به اعدام و برای اتهامات عضویت در دستهها و جمعیت غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
سعید یعقوبی کردسفلی، فرزند کرمعلی متهم ردیف سوم پرونده به اتهام محاربه از طریق اقدام به کشیدن اسلحه و استفاده از کلت کمری به اعدام و برای اتهامات عضویت در دستهها و جمعیت غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی کشور به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
امیر نصرآزادانی، فرزند محمد متهم ردیف چهارم پرونده به اتهام عضویت در دستهها غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور به ۵ سال حبس تعزیری، برای اتهام اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت به ۵ سال حبس تعزیری و برای اتهام معاونت در محاربه به تحمل ۱۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.
سهیل جهانگیری، فرزند عبدالحسین متهم ردیف پنجم پرونده از بابت اتهام اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی کشور به دو سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت محکوم شد.
برای جابر میرهاشمی، فرزند هاشم متهم ردیف ششم این پرونده نیز حکم برائت صادر شده است.
این احکام اولیه بوده و در دیوان عالی کشور قابل فرجام خواهی است.
در جلسات دادگاه چه گذشت؟
جلسات رسیدگی به این پرونده در چهار نوبت برگزار گردید.
در این جلسات، نماینده دادستان، متهمان و وکلای آنها، شهود، شکات و وکلای خانواده شهدا حضور داشتند.
صالح میرهاشمی، متهم ردیف اول پرونده نخستین فردی بود که در دادگاه به اتهاماتش رسیدگی شد.
نماینده دادستان با اشاره به اقدامات و اقاریر متهم ردیف اول صالح میرهاشمی گفت: متهم صالح میرهاشمی در رابطه با ارتباط خود با گروهک تروریستی منافقین عنوان کرده است «یک صفحه به نام بیباک به من پیام داد که حاضر به همکاری با ما هستید؟ که در ادامه من هم چندین نقطه را برای اطلاع منافقین شناسایی و ارسال کردم، از جمله حوزه علمیه لیمجیر، پایگاه سپاه در خانه اصفهان و پایگاه بسیج که از طریق تلگرام آدرس این اماکن را برای آنها ارسال و اعلام کردم که مسلح هستم.»
نماینده دادستان ادامه داد: متهم به همراه همدستان خود در یک اصطبل اقدام به ساخت کوکتل مولوتوف کرده بود و تصاویر کوکتلها را برای گروهک منافقین ارسال میکرده است.
وی افزود: متهم همچنین در ارتباطاتی که با عوامل گروهک منافقین داشته، عنوان کرده است که «ما یک تیم پنجنفره مسلح هستیم و از نظر مالی و پشتیبانی به هیچکسی احتیاجی نداریم.»
نماینده دادستان گفت: متهم همچنین تصاویری را از محله خانه اصفهان برای گروهک منافقین ارسال کرده است.
نماینده دادستان درخصوص سلاح کمری متهم نیز گفت: متهم عنوان کرد که سال ۱۴۰۰ در کردستان اسلحه کلت کمری را به همراه تعدادی تیر به قیمت هشت میلیون و ۳۰۰ هزار تومان با یک خشاب اضافه خریداری کرده است.
نماینده دادستان ادامه داد: متهم صالح میرهاشمی در اقاریر خود نزد ضابط قضائی اعلام کرد که چهار حلقه لاستیک در زمین حسن نفتی را برداشتیم به سمت فلکه نگهبانی خانه اصفهان رفتیم و آنها را به وسط خیابان انداختیم و اقدام به سر دادن شعار کردیم.
نماینده دادستان گفت: متهم صالح میرهاشمی در اقاریر خود عنوان کرد که مجید کاظمی متهم دیگر پرونده با اسلحه کلاش از زمین کنار قرضالحسنه وارد خیابان شد و شروع به تیراندازی کرد.
تشریح دفاعیات متهمان در جلسات دادگاه
متهم صالح میرهاشمی در دادگاه با اشاره به شب تیراندازی که منجر به شهادت سه مأمور حافظ امنیت شد، گفت: در شب وقوع حادثه در محل حاضر بودم اما مسلح نبودم، زمانی که مجید کاظمی شروع به تیراندازی کرد به سمت وی ایستادم و گفتم که روبهرو شلوغ است، در محل سر و صدای زیادی بود و متوجه حرف من نشد. شروع به دویدن کردم که متوجه شدم فردی از پشت سر با سلاح کلت در حال تیراندازی به سمت شهید اسماعیلی است.
متهم ادامه داد: زمانی که مأموران آمدند، مجید در حال تیراندازی بود، از پشت یک نفر را دیدم که اقدام به تیراندازی کرد، صورت وی پوشانده شده بود اما از نظر هیکل و ظاهر شبیه سعید یعقوبی بود.
وی همچنین در رابطه با اسلحه خود به قاضی گفت: حدود یک سال و نیم گذشته بود که کلت کمری ترکیهای را به همراه ۱۲ فشنگ از فردی به نام «حمید لره» خریداری کردم و هیچ استفادهای از آن نکردم. در شب وقوع حادثه اسلحه در پارکینگ خانه و در زیر زین موتور من بود.
در ادامه جلسه دادگاه وکیل متهم صالح میرهاشمی برای دفاع از موکل خود در جایگاه حاضر شد.
وکیل مدافع متهم میرهاشمی گفت: در بحث جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی و سردستگی گروه برخی از متخصصین علم حقوق، گروه را داشتن مرامنامه، اساسنامه و اهداف و برنامه معین، اعتبار مالی و کارت عضویت میدانند، از این رو اتهام سردستگی گروه به موکل من صحیح نیست.
وی همچنین گفت: از این رو نمیتوان جمع شدن چند نفر را بدون وجود سازمان و مرکزیت گروه مجرمانه نامید.
کشف سلاح از متهمان در زمان دستگیری
پس از اخذ دفاعیات متهم میرهاشمی و وکیل وی، اتهامات متهم ردیف دوم پرونده مجید کاظمی شیخ شبانی مورد رسیدگی قرار گرفت.
به گفته نماینده دادستان، این فرد در اغتشاشاتی که منجر به شهادت سه مأمور حافظ امنیت شد، با استفاده از سلاح کلاش به سمت مأموران تیراندازی کرده است.
مجید کاظمی شیخ شبانی در دفاعیات خود در دادگاه درخصوص اسلحهای که در شب حادثه همراه خود داشته است گفت: درباره اسلحه کلاش باید بگویم که این سلاح را در روستا برای شکار به همراه بچههای خالهام و تیراندازی در عزا و عروسی استفاده میکردم. در زمان دستگیری ما، سلاحهای کلاش و کلتی که سعید یعقوبی به من داده بود در اصطبل کشف شد.
یک خشاب تیراندازی هوایی انجام دادم
متهم گفت: من یک خشاب تیراندازی هوایی انجام دادم. به هیچ ماموری تیراندازی نکردم. اگر من یک خشاب تیر را به سمت مأموران میزدم که به جای سه نفر ۵۰ مأمور کشته میشد. اشتباه من فقط این بود که با اسلحه و با اصرار سعید یعقوبی تیراندازی هوایی انجام دادم.
متهم شبانی در جلسه دادگاه در پاسخ به سوال قاضی که آیا اتهام خرید و فروش اسلحه را قبول داری یا خیر؟ پاسخ داد: یکبار سلاح کلاش خریدم.
وکیل متهم شیخ شبانی نیز در دفاع از موکل خود در دادگاه گفت: موکل بنده کرارا بیان کرده است که در آن صحنه تیر هوایی شلیک کرده و اسلحه را یک سال و نیم پیش به دلایل شخصی خریداری کرده بود. در واقع این خرید برای هدف مشخص و رقم زدن حادثهای نبوده است.
وی در مورد اتهامات موکل خود گفت: تشکیل گروه، انسجام و نظم میخواهد، بنابراین گروهی تشکیل نشده است.
من که آب از سرم گذشته، بگذار همه را بکشم!
پس از صحبتهای متهم شبانی و وکیل وی، متهم ردیف سوم پرونده سعید یعقوبی کرد سفلی در جایگاه قرار گرفت و از خود دفاع کرد.
متهم یعقوبی ماجرا را این چنین شرح داد: شب اغتشاشات در خانه بودم که صالح به من زنگ زد و گفت که به نگهبانی خانه اصفهان بیا. در حین رفتن و در مسیر به مجید (متهم ردیف دوم) زنگ زدم که او هم در مسیر آمدن به آنجا بود. زمانی که به محل رفتم دیدم که اغتشاش شروع شده است. در محل سهیل و صالح را دیدم. کمتر از ۱۰۰ نفر وسط معرکه و ۲۰۰ نفر نیز در حال تماشا بودند. در همین زمان مأموران آمدند و دیدم که مجید از زمین خاکی تیراندازی کرد. مجید اسلحه را روی یک خودرو گذاشته بود و تیراندازی میکرد.
متهم ادامه داد: بعد از این ماجرا به همراه مجید به یک کبابی رفتیم. در آنجا مجید از من خواست تا از وی فیلم بگیرم. در زمان فیلمبرداری صاحب کبابی ما را دید و فکر میکنم که صحبتهای مجید را شنید. مجید از من خواست آنجا را ترک کنیم. مجید به من گفت که من را جایی ببر تا فشنگ بخریم، من که چند نفر را کشتم آب از سرم گذشته، بگذار همه را بکشم.
پس از اخذ دفاعیات متهم، وکیل وی در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکل بنده اتهام واسطهگری برای فروش سلاح را نپذیرفته است. با مداقه در پرونده مشاهده میکنیم که معاملهای نیز صورت نگرفته است چون واسطهگری زمانی مطرح است که معامله صورت بگیرد و سلاحی خریداری شود، از این رو ارکان تحقق جرم محقق نشده است.
میدانستم که عضو یک گروه مسلحانه میشوم
امیر نصر آزادانی فرزند محمد، متهم ردیف چهارم بود که در دادگاه به دفاع از خود پرداخت.
متهم آزادانی در دفاعیات خود ماجرا را اینگونه شرح داده است: بعد از آشنایی با صالح میرهاشمی از طریق یکی از دوستانم، من را وارد یک گروه مجازی کردند. صالح به من گفت یک گروهی داریم که حتی مسلح هم هستند و در این گروه هر کسی یک وظیفهای دارد.
متهم امیر نصرآزادانی گفت: بعد از مدتها روز چهارشنبه صالح زنگ زد و گفت باید یک جا جمع شویم. گفت بیا فلکه نگهبانی. من به فلکه نگهبانی رفتم تا ببینم قضیه از چه قرار است. تصمیم گرفته بودم برای اعتراض به خیابان بروم. دوربینهای مداربسته زمان ورود و خروج من به محل را ثبت و ضبط کردند. من زمانی که به محل رفتم لاستیکهایی در زمین خاکی آتش زده شده بود و به من اتهام زدند که بنزین آورده است.
وی افزود: چند نفری آنجا بودند که شنیدم مواد منفجره دستساز دارند، به یکی از آنها گفتم که به من هم میدهی؟ کیسه مواد منفجره دستساز را به من دادند در محل یک دختر خانمی بود از من خواست که به او هم بدهم که من هم به وی چند تا دادم. دو تا از مواد منفجره دستساز را در محل زدم اما نه به سمت مأمور و نه به قصد تعرض به جان کسی.
نصرآزادانی در دادگاه با اشاره به ماجراهای بعد از شب حادثه گفت: بعد از مدتی با امیرحسین دیدار داشتم که به من گفت به خانه مهدی آمدیم و بیا اینجا. زمانی که وارد خانه شدم دیدم صالح دارد قلیان میکشد. از وی علت زخمی بودنش را سوال کردم و برایم ماجرا را شرح داد
در ادامه وکیل متهم امیر نصر آزادانی با حضور در جایگاه از موکل خود دفاع کرد و گفت: نحوه عضوگیری این گروه نشان از نبود هماهنگی و بیثباتی آنها دارد، از این رو تجمعات دسته جمعی را نمیتوان گروه منسجم دانست.
وی ادامه داد: اظهارات سایر متهمین نیز نشان میدهد، حسابی روی موکل من باز نکرده بودند و وظیفه و تکلیف تعیین شدهای را برای او در نظر نگرفته بودند. موکل بنده بیشتر تحریک شده است تا آنکه تحریک کننده باشد.
جایی از شهر که میتوان تفنگ هم به همراه آورد مشخص کردند تا به آنجا برویم
متهم سهیل جهانگیری فرزند عبدالحسین نیز در ادامه جلسه دادگاه به دفاع از خود پرداخت.
جهانگیری در دفاعیات خود گفت: صالح پسردایی من است و هیچ رفت و آمدی با وی ندارم. هر روز به بنگاه داییام (پدر صالح) میرفتم و با آنها سلام و علیک میکردم. یک ماه قبل از وقوع حادثه، طبق عادت که به بنگاه داییام رفتم صالح و سعید را در آنجا دیدم حین سلام و علیک کردن، شنیدم که سعید به صالح گفت: آن طرف شهر فایده ندارد، اگر بچهها به این طرف شهر بیایند میتوانند تفنگ هم با خود به همراه بیاورند.
متهم در بخشی از دفاعیات درباره شب حادثه گفت: خانه ما در نزدیکی فلکه نگهبانی است، برای سرکشی و اینکه در آنجا چه خبر است، به آن محل رفتم. دیدم که افرادی خیابان را بسته و در حال شعار دادن هستند. بعد از آمدن مأمورین من از محل فرار کردم حین فرار شنیدم که صدای تیراندازی میآید. دیدم که یک نفر از کنار خیابان با کلت و نفر دیگری هم با کلاش در حال تیراندازی هستند.
وی افزود: بعد از این ماجرا به سمت خانه آمدم در حیاط باز بود که دیدم صالح و ۳ نفر دیگر به خانه ما آمدند.
در ادامه جلسه وکیل متهم سهیل جهانگیری با حضور در جایگاه ضمن قرائت لایحه از موکل خود دفاع کرد و گفت: موکل من در هیچ گروه و جمعیتی عضویت نداشته است، بلکه ماهیت اتلاق گروه بر اقدامات صورت گرفته توسط اشخاص دیگر و فقدان هرگونه اقدام عقیدتی و همفکری در اشخاص ثالث نسبت به موکل مفقود است.
متهم جابر میرهاشمی، ششمین و آخرین متهم پرونده بود که در دادگاه به دفاع از خود پرداخت.
وی در دادگاه اعلام کرد در گروهی عضویت نداشته و اقدامی هم در این رابطه انجام نداده است.
وکیل مدافع متهم میرهاشمی نیز گفت: موکل من به موجب کیفرخواست در حالی متهم به حضور در دستهها به قصد برهم زدن نظم عمومی است که هیچیک از مستندات موید اثبات این امر نیست.
نظر شما