به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، بخش عمدهای از انتخابهای بشر ازجمله زودبیدارشدن یا رفتن به رستوران برای ناهار بهدنبال برآوردن خواستههایی همچون کسب درآمد یا رفع گرسنگی است، اما تصمیمگیری فرایند پیچیدهای است که میتواند تحتتأثیر عوامل بیرونی متعددی همچون محیط یا سایر افراد و متغیرهای درونی ازجمله خلقوخو، توجه یا میزان انگیزه قرار گیرد.
حالت درونی انسان ازجمله خوب یا بد بودن حال، متمرکزبودن یا حواسپرتی، نیاز داشتن یا نداشتن و مواردی از این قبیل، در هر حالی که قرار داشته باشد تأثیر مستقیمی بر ادراک و تصمیمگیری وی دارد. این امر هر چند در گذشته بهصورت غیررسمی شناخته شده بود، در تحقیقات جدید روانشناسان روی «تأثیر انگیزه بر عملکرد رفتاری درکشده» طی بیش از یک ربع قرن بهطور رسمی و علمی اثبات شد.
محققان خاطرنشان کردند که چگونگی تأثیر دقیق انگیزه بر عملکرد مغز هنوز ناشناخته است، اما شواهد حاکی از آن است که انگیزه بر مدارهای عصبی ادراک و در نتیجه تصمیمگیری تأثیر میگذارد.
تأثیر انگیزه بر عملکرد رفتاری درکشده
محققان دانشگاه ژنو (UNIGE) و دانشگاه تحقیقاتی دولتی پلیتکنیک فدرال لوزان (EPFL) سوئیس در حال مطالعه مدارهای عصبی درگیر در تصمیمگیری هستند و در مطالعه اخیر خود، نقش یک حالت درونی خاص (انگیزه) را بر ادراک و تصمیمگیری مورد مطالعه قرار دادند. بیش از یک قرن است که مشخص شده میان انگیزه و عملکرد رابطهای وجود دارد. انگیزه خیلی زیاد یا خیلی کم بر عملکرد مغز در هنگام تصمیمگیری تأثیر منفی دارد، با این حال نحوه تأثیر این امر بر مدارهای عصبی مغز نامشخص است.
محققان موضوع مورد بررسی تحقیق خود مبنی بر تأثیر انگیزه بر عملکرد رفتاری درکشده را این امر قرار دادند که چگونه اطلاعات حسی منتقل شده توسط نورونها در قشر مغز توسط درجه انگیزه تغییر میکند و تا چه اندازه میتواند بر یادگیری و عملکرد در یک تصمیمگیری تأثیر بگذارد. یافتههای آنها نشان داد که انگیزه، مدارهای مغزی کنترلکننده ادراک حسی پیش از تصمیمگیری را تغییر میدهد. این تحقیق که نتایج آن در مجله Neuron منتشر شده است، توضیح میدهد که چرا داشتن انگیزه زیاد یا کم ممکن است بر ادراک و در نتیجه تصمیمات انسان تأثیر بگذارد. این نتایج بینش جدیدی در مورد استراتژیهای یادگیری ارائه میدهد.
تیم تحقیقاتی نوعی الگوی رفتاری را توسعه دادند که موشها را در یک رژیم مصرف آب کنترلشده درگیر میکرد. آنها ابتدا این جوندگان را آموزش دادند که به دو طریق با لمس دهانه ظرف آب یک قطره آب بهدست آورند و توانایی آنها در تمایز بین این دو طریق نهادینه شد. در نهایت محققان در سطوح کاهش تشنگی آزمایشهای خود را انجام دادند تا انگیزه جوندگان را برای شرکت در تحقیق تغییر دهند.
یافتههای تحقیقات درباره تأثیر انگیزه بر ادراک و تصمیمگیری
جوندگان در حالت تشنگی شدید و با انگیزه زیاد عملکرد ضعیفی از خود نشان دادند. آنها بدون این توجه به شیوههایی که برای بهدست آوردن آب از طریق آن آموزش دیده بودند، به سمت فوارههای آب هجوم بردند. در مقابل این اقدام، موشهایی با سطوح پایینتری از تشنگی به انتخابهای بهینه پرداختند و طبق شیوههای آموزشی عمل کردند. تشنگی کم و درنتیجه انگیزه پایین نیز باعث کاهش کیفیت عملکرد آنها شد و موشها مطابق با روشی عمل کردند که در مواقع تشنگی زیاد به آن میپرداختند.
مشاهده فعالیت نورونهای عصبی مسئول تصمیمگیری ادراکی در این موشها نشان داد که نورونهای این مدارها در هنگام تحریک بیش از حد موشها با سیگنالهای الکتریکی پر میشود و بهعکس در حالت کمانگیزگی، سیگنالها بسیار ضعیف است. به این ترتیب مشخص شد که انگیزه بیش از حد منجر به تحریک قوی نورونهای قشر مغز و درنتیجه باعث کاهش دقت در درک محرکهای لمسی میشود. در حالت کم انگیزه نیز دقت اطلاعات حسی بازیابی شد، اما قدرت سیگنال برای انتقال صحیح آن بسیار کم بود، در نتیجه باز هم درک محرکها مختل شد.
نتایج بهدستآمده از این تحقیق چشماندازهای جدیدی را در اختیار محققان مطالعه حاضر و تحقیقهای آینده قرار داد و یک مبنای عصبی احتمالی برای قانون یرکس-دادسون فراهم کرد که یک رابطه تجربی بین فشار و عملکرد است و مطابق با آن افزایش سطح تحریک، عملکرد را تا حد معینی بهبود میبخشد.
همچنین نتایج نشان داد که سطح انگیزه نه تنها بر تصمیمگیری تأثیر میگذارد، بلکه بر ادراک اطلاعات حسی که منجر به تصمیم میشود نیز اثر دارد، علاوه بر این مشخص شد که لازم است کسب و بیان دانش جدید از یکدیگر تفکیک شود، زیرا آنگونه که مشاهده شد، موشها قانون مذکور را خیلی سریع درک کردند، اما موارد فراگرفته را خیلی دیرتر و بسته به ادراک تغییر یافته مرتبط با سطح انگیزه خود بیان کردند. این امر راهی برای آشکار شدن نقش انگیزه در یادگیری روشهای انطباقی جدید بهشمار میرود که هدف آنها حفظ سطح بهینه انگیزه در طول یادگیری است.
نظر شما