سالروز درگذشت آیت‌الله حسینعلی صدیقین

امروز (شنبه) سالروز درگذشت آیت‌الله حسینعلی صدیقین فقیه و عارف اصفهانی است. از یکسو تسلطش بر فقه امامیه و از سوی دیگر خلوص و طهارت وی موجب شد تا مرجع دینی و زعیم نامی تشیع آیت‌الله آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی او را به‌عنوان نماینده تام‌الاختیار خود در اصفهان برگزیند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، امروز _شنبه سوم دی‌ماه_ مصادف با زادروز و درگذشت مشاهیر و بزرگان مجموعه تاریخی تخت فولاد است.

سالروز درگذشت آیت‌الله حسینعلی صدیقین

سالروز درگذشت آیت‌الله حسینعلی صدیقین

آیت‌الله حسینعلی صدیقین فقیه عارف، عالم عابد، زاهد سالک. فرزند محمّد اسماعیل بن محمّد ربیع. از پدر و نیاکان او آگاهی نداریم. همین اندازه می‌دانیم که پدرش محمد اسماعیل مدیر مدرسه‌ای در نزدیک محله بیدآباد بوده و دارای پنج پسر و یک دختر بوده است. حسینعلی در حدود سال ۱۲۹۵ ق در اصفهان دیده به جهان گشود.

وی پس از گذراندن دوران کودکی و نوجوانی به تحصیل علم در حوزة پررونق اصفهان پرداخت. بزرگانی که به‌عنوان اساتید او شناخته‌شده‌اند، عبارت‌اند از: حضرات آیات: ۱. میرزا ابوالقاسم زفره ای معروف به حاجی آخوند از مدرسان نامدار حوزة اصفهان، مسلط در ادبیات و صاحب علوم غریبه. ۲. سیّد ابوالقاسم دهکردی فقیه اصولی، مرجع نامی و مدرس خارج حوزة اصفهان، عارف سالک و عالم اخلاقی. ۳. سیّد محمّدباقر درچه ای فقیه مبرّز و اصولی محقق، مدرس بزرگ حوزة اصفهان و استاد مراجع و فقهای امامیه در قرن چهاردهم هجری. ۴. حاج محمّدجواد سرجویی بیدآبادی عارف سالک ذاکر، صاحب کرامات و نفس قدسی و مربی جمع کثیری از بزرگان در سدة اخیر. ۵. شیخ غلامحسین شوشتری عالم فاضل و مجتهد زاهد از مدرسان و فقیهان حوزه اصفهان و شاگرد شیخ جعفر شوشتری (م: ۱۳۰۳ ق مدفون در نجف اشرف).

با توجه به وجود مدرسان و دانشمندان نام‌آوری مانند: آخوند کاشی، میر سیّد محمّدتقی مدرس، جهانگیرخان قشقایی، شیخ مرتضی ریزی، آخوند محمّدحسین فشارکی و آخوند عبدالکریم گزی می‌توان حدس زد که ملّا حسینعلی صدیقین از محضر شماری از بزرگان نامبرده نیز بهره علمی برده باشد.

تدریس و شاگردان؛ حاج ملأ حسینعلی فقیهی پرهیزکار و مجتهدی خداترس و از مدرسان حوزة علمیة اصفهان به شمار می‌رفت. او در مدرسه‌های درب کوشک (باقریه) و میرزا حسین به تدریس و تعلیم طلاب اشتغال داشت و جمعی از فضلا نیز در منزل شخصی‌اش از محضر او بهره می‌بردند. دروس ایشان در سطوح مختلف از فقه و اخلاق و حدیث و تفسیر بود و افزون بر فضلا و خواص، شماری از علاقه‌مندان به‌ویژه جوانان و دانشگاهیان نیز از سخنانش بهره برده و تحت تأثیر صفا و معنویت او قرار می‌گرفتند.

روش تدریس ایشان این‌گونه بوده است که از شاگردان خود می‌خواسته که متن درس را بخوانند و پس‌ازاینکه شاگردان متن را به‌دقت مطالعه می‌کردند و در محل درس حضور پیدا می‌کردند، وی اشتباهات آنان را برطرف می‌کرده و خواندن و شرح مطالب به هنگام درس، با خود شاگردان بوده است؛ ازاین‌رو شاگردان ناچار بوده‌اند که با پیش مطالعه دقیق به مدرس استاد حاضر شوند. گروهی از شاگردان وی که با این روش، بر جلد اول لمعه مسلط شده بودند، خود به‌آسانی می‌توانستند جلد دوم آن را تدریس نمایند.

نام شماری از شاگردان اعم از روحانیون و سایر مریدان- که از خرمن پرفیض علم و معنویت استاد بهره برده‌اند، عبارت‌اند از: حضرات آیات و فضلای نامدار: حاج سیّد محمّدرضا خراسانی، حاج شیخ علی مشکوة سده‌ی، حاج سیّد فضل‌الله ضیا نور، حاج شیخ حسینعلی منتظری، حاج شیخ محمّدباقر امینی نطنزی، شهید حاج شیخ عطاالله اشرفی اصفهانی، شیخ ابوالقاسم بزّاز، حاج شیخ اسدالله جوادی، حاج شیخ محمّدباقر صدیقین، دکتر سیّد محمّدباقر کتابی، حاج سیّد محمّدتقی کتابی، حاج شیخ کاظم کلباسی، حاج شیخ حبیب‌الله فضایلی، سیّد محمّدباقر اعتصامی و حاج‌آقا دهاقانی.

سیّد محمدباقر کتابی درباره آشنایی‌اش با صدیقین و تأثیر شگرف او بر نفوس می‌نویسد: «نگارنده که حدود پانزده سال متوالی در خدمت او می‌رفت گاه‌وبیگاه از بیانات گرم و نافذ و جذبه‌های ملکوتی او فیضیاب می‌شدم. به‌راستی او را مصداق حدیث معروف عیسی بن مریم (ع) [خطاب به حواریون] یافتم».

از ویژگی‌های مهم حاج ملأ حسینعلی ذوق فقهی او بود که گاهی مایه شگفتی مخاطبان می‌شد. ایشان تسلطی کامل بر مبانی و متون فقهی داشت و هیچ‌گاه نشد که مسئله‌ای شرعی یا حکمی دینی از ایشان پرسیده شود و او برای پاسخ به آن نیازی به مراجعه داشته باشد.

از یکسو تسلطش بر فقه امامیه و از سوی دیگر خلوص و صفا و طهارت او موجب شد تا مرجع دینی و زعیم نامی تشیع آیت‌الله آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی او را به‌عنوان نماینده تام‌الاختیار خود در اصفهان برگزیند. همچنین در اوایل دوران زعامت فقیه اعظم و مرجع بزرگ شیعه آیت‌الله بروجردی، نیابت آن بزرگ‌مرد را نیز در اصفهان دارا بود. از نامه‌ایت‌الله بروجردی به حاج‌آقا محمد مقدس (مورخ ۱۵ ربیع الاول ۱۳۶۸) اعتماد آن مرجع عظیم‌الشأن به صدیقین به‌خوبی معلوم می‌شود. در نامه‌ای از حاج ملأ حسینعلی به فرزندش محمدباقر نیز آمده است: «خدمت حضرت آیت‌الله بروجردی […] تبلیغ سلام احقر بخائید چون ذکر شما در مراسلات فرموده بودند. آقای حاج احمد گماشته ایشان هم یک شبانه‌روز اصفهان آمدند برای ملاقات احقر…».

معاصران و دوستان؛ ملأ حسینعلی در اثر جامعیت میان مراتب صوری و مقامات معنوی، شخصیتی والا و ممتاز در میان عوام و خواص داشت. به‌گونه‌ای که نقل می‌کنند بااینکه شاخص‌ترین مجتهد و مرجع مذهبی و مدرس علوم دینی در اصفهان در آن ایام، فقیه حکیم و متکلّم مفسّر خبیر آیت‌الله علامه میر سیّدعلی نجف‌آبادی بود، در جلساتی که ایشان و سایر علما حضور داشتند، عموم مردم احترامی زایدالوصف و فوق-العاده برای صدیقین قائل بودند. صدیقین با بسیاری از بزرگان در قرن چهاردهم هجری هم‌زمان بوده است که از جملة آن‌ها می‌توان به: حاج میرزا رضا کلباسی، حاج میر سیّد محمّدصادق خاتون‌آبادی، حاج‌آقا رحیم ارباب، حکیم فرزانه، شیخ محمّدرضا نجفی، شیخ اسدالله ایزدگشسب، میر سیّدمحمّد نجف‌آبادی، الفت اصفهانی، حاج میرزاعلی آقا شیرازی، شیخ محمّدحسن عالم نجف‌آبادی، سیّد عبدالله ثقة-الاسلام، شیخ محمّدحکیم خراسانی، حاج شیخ مهدی نجفی، میرزا ابوالهدی کلباسی، حاج شیخ حسنعلی نخودکی و حاج‌آقا صدر کوپایی اشاره کرد.

چند حکایت از مناسبات میان ملأ حسینعلی صدیقین و بعضی از معاصران او و بیان پاره‌ای از فضائل و کرامات او می‌پردازیم: ۱. نقل می‌کنند که در سال ۱۳۲۴ ش در اثر هیاهو و مخالفت عده‌ای از مردم- به تحریک برخی از معممین- نماز جمعه فقیه مجتهد حاج‌آقا رحیم ارباب تعطیل‌شده بود. صدیقین که امامت مسجد درب کوشک را عهده‌دار بود و خود در آن زمان عازم عتبات عالیات بود، و بااینکه به وجوب نماز جمعه هم قائل نبود، خدمت مرحوم ارباب رفته و از ایشان برای برگزاری نماز جمعه در آن مسجد دعوت کرد. حاج‌آقا رحیم هم دعوت ایشان را پذیرفته و نزدیک به سه سال در آن مسجد اقامه جمعه می‌فرمود.

۲. حکایت شده است که حکیم متأله و فقیه متشرع حاج‌آقا صدرکوپایی در نماز خود به‌ویژه در ایام ماه مبارک رمضان، به حاج ملأ حسینعلی صدیقین اقتدا می‌کرد. هنگامی‌که از مرحوم کوپایی پرسیدند شما خود با این مراتب بالای علمی و اخلاقی به ایشان اقتدا می‌کنید!؟ در پاسخ فرموده بود: شما حاج ملأ حسینعلی را نمی‌شناسید. او فرشته‌ای است که به‌صورت انسان درآمده است!.

۳. در همان لحظاتی که علامه فقیه محدث رجالی عارف سالک حاج میرزا ابوالهدی کلباسی چشم از این جهان فرومی‌بست، ناگهان در خانة او به صدا در می‌آید. همسر میرزا ابوالهدی شگفت‌زده در را باز می‌کند و با حاج ملأ حسینعلی صدیقین روبرو می‌شود. باکمال تعجب از آمدن ایشان در آن‌وقت سحر جویا می‌شود!؟ حاج ملأ حسینعلی می‌پرسند: از آقا چه خبر، حالشان چطور است؟ همسر آقا می‌فرماید: آقا به رحمت خدا رفتند. حاج ملأ حسینعلی می‌فرماید: پیش از آنکه اینجا بیایم در عالم رؤیا دیدم درهای آسمان باز شد و ملائکه به‌سوی زمین در این ناحیه می‌آیند. فهمیدم آقای حاج میرزا ابوالهدی در حال رفتن هستند.

۴. آیة الحق والعرفان جناب آقای حاج شیخ حسن صدیقین از قول پدر خود آیت‌الله حاج شیخ محمّدباقر نقل می‌کنند که مردم اعتقادی عجیب به دعای ملأ حسینعلی برای شفای امراض داشتند. هنگامی‌که بیماری را نزد ایشان می‌بردند، وی با چوب‌های مسواک- که حجاج از مدینه می-آوردند- در آب تربت می‌زد و بر روی محل کسالت قرار می‌داد و دعا می‌کرد و می‌فرمود خدا انشاالله شفا می‌دهد.

۵. ملأ احمد مشکوة زفره ای باجناق حاج ملأ حسینعلی در کمک کردن به افراد بی‌بضاعت بسیار کوشا بود و در این مورد مجالس مشترکی با علمای اصفهان ازجمله حاج ملأ حسینعلی صدیقین و حاج‌آقا مقدس داشتند و از کمک مادی تجار و متدینین جهت رسیدگی به حال مردم استفاده می‌کردند.

۶. سیّد محمدباقر اعتصامی رهنانی از ارادتمندان خاص حاج ملأ حسینعلی بود. شب‌های جمعه از رهنان به اصفهان می‌آمد و در مراسم دعای کمیل شیخ مرتضی ریزی و سیّدابوالحسن بروجردی و حاج ملأ حسینعلی صدیقین و در روزهای جمعه در نماز جمعه حاج‌آقا رحیم ارباب شرکت می‌کرد و چندین مرتبه این آقایان را برای سخنرانی به رهنان دعوت می‌کرد. همچنین گفتنی است که عالم فقیه و ادیب زاهد حاج شیخ میرزاعلی اصغر شریف نیز از دوستان صمیمی و نزدیک صدیقین بوده است.

آیت‌الله حاج ملأ حسینعلی صدیقین در گفتار علما و دانشمندان؛ ۱. میرزا حسن خآنجابری انصاری در تاریخ اصفهان: «آقای حاج ملأ حسینعلی صدیقین: مجتهد زاهد، مسجد باب القصر را امام و موردقبول خاص و عام، سال‌ها به درس آقای درچه ای و سایرین حاضر و اقوال و افعال آن‌ها را سامع و ناظر. وفات یک هزار سیصد و شصت‌وهشت…»

۲. آقابزرگ تهرانی در نقباءالبشر: «الشیخ حسینعلی الاصفهانی، کان من العلما الاتقیا و المدرسین الافاضل فی اصفهان، ملقّب به (صدیقین) کان معروفا بین معاصریه بالورع و الزهد و کان یدرس فی (مدرسه کوشک) و یوم الناس فی المسجد المدرسه و کان للناس خلفه زحام غریب یقصد جماعته و ینوی الائتمام به کثیرون یجتمعون فی سائر المحلات…».

حاج ملأ حسینعلی دین داربود و قیامت را باور کرده بود. هیچ‌گاه طریق احتیاط را فرو نمی‌گذاشت و همواره در امور مالی و حق‌الناس سخت‌گیر و محتاط بود. نقل‌شده است که ایشان رسالة توضیح المسائل آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی را که به یکی از مریدان خود داده بود، پس از مدتی به او فرموده بود که رساله را بیاورید، مال سهم امام است و به شما تعلق نمی‌گیرد از دیگر اوصاف او احتیاط فوق‌العاده‌اش در امور بود.

بااینکه همسرشان وضع مالی خوبی داشته است ولی حاج ملأ حسینعلی بسیار مراقب بود که مبادا اموال او وارد زندگی‌اش شود. تجار سرشناس و معروف پول‌های کلان بابت سهم امام نزد او می‌آوردند اما ایشان به‌هیچ‌وجه آن‌ها را وارد منزل نمی‌کرد. وضع خوراک ایشان نیز زاهدانه بود، به‌طور معمول گوشت نمی‌خورد و غذایش بیشتر ماست و فلفل بود. از سوی دیگر راز ونیازش با معبود بی‌نیاز بود که هیچ‌گاه زیارت و نماز شب و تلاوت قرآن در دل شب و مناجات‌های سحری از او ترک نشد و به سوره شریفه هل اتی علاقه و توجه خاصی داشت.

امام جماعت و خطیب عارف پرشور؛ فقیه عارف سالک ملأ حسینعلی صدیقین، افزون بر اشتغال به تدریس و تعلیم و پاسخگویی به نیازهای شرعی مردم، سال‌ها در مساجدی مانند تکیة گرگ یراقی‌ها، حاج اسدالله سمساری و درب کوشک (باب القصر) اقامة نماز جماعت می‌نمود. نماز جماعت ایشان از حیث کمیت و کیفیت از جماعت‌های ممتاز اصفهان به شمار می‌رفت و علاوه بر عامة مردم، کسبه و بازاریان، بزرگان و دانشمندان نامداری مانند حضرات آیات عظام: حاج‌آقا رحیم ارباب، حاج میرزاعلی آقا شیرازی، حاج سیّد صدرالدین کوپایی و حاج شیخ محمّدحسن عالم نجف‌آبادی به ایشان اقتدا می‌کردند.

آقا میر سیّد حسن مدرس نیز فضائل انسانی و کرامات اخلاقی صدیقین را می‌ستود و از باآنکه به‌راحتی به کسی اقتدا نمی‌نمود، به صدیقین اقتدا می‌کرد. نماز جماعت او از مهم‌ترین جماعات اصفهان به شمار می‌رفت و مردم از تمام محله‌ها و نقاط اصفهان به نماز او حاضر می‌شدند. حسینعلی صدیقین به وعظ و ارشاد و خطابه اهتمامی خاص داشت و در مسجد درب کوشک هفته‌ای دو شب (شب‌های پنجشنبه و شنبه) بر منبر می‌رفت و با سخنانی مفید و سودمند وبیانی گرم و شیوا به ارشاد مردم می‌پرداخت. شب‌ها بعد از نماز در مدرسه درب کوشک یا مدرسه میرزا حسین بیدآباد درس تفسیر می‌داد.

سخنان وی اخبار و آیات و احکام و اخلاق بود. بیهوده سخن نمی‌گفت. از سخنان لغو به‌شدت پرهیز می‌کرد و گفته‌هایش عمیق، پرمحتوا و از روی خردورزی بود. در ماه‌های مبارک رمضان مقید بود که درباره حضرت ولی‌عصر امام زمان و احوال و اوصاف آن امام همام سخن بگوید و به‌ویژه در شب‌های قدر حال و هوای خاصی داشت و تا صبح در مسجد احیا می‌گرفت و اذکار خاصی قرائت می‌نمود. ازجمله این ذکر شریف را: «اللهم بحق صاحب الدعوة النبویة والصولة الحیدریه و العصمة الفاطمیه و الحلم الحسنیه و الشجاعة الحسینیه و العباده السجادیه و المآثر الباقریه و الآثار الجعفریه و العلوم الکاظمیه و الحجج الرضویه و الجود التقویه و النقاوة النقویه و الهیبة العسکریه و الغیبة الالهیة». عباراتی که پس از او فرزندش حاج شیخ محمّدباقر صدیقین نیز در مراسم احیای شب‌های قدر با حال خاصی، زمزمه می‌کرد. حاج ملأ حسینعلی در طول سال در شب‌های جمعه پس از منبر، دعای کمیل را عاشقانه زمزمه می‌کرد. مواعظ و سخنان او به‌ویژه برای نسل جوان بسیار مؤثر و مفید بود و آنچه برای جذب جوانان به‌سوی دین و معنویت لازم بود، در وجود آن بزرگوار جمع بود.

یکی از علمای معاصر اصفهان که در زمان طلبگی به نماز جماعت ملأ حسینعلی حاضر می‌شد، نقل می‌کند که روزی ایشان بر روی منبر خطاب به عموم فرمودند که همه رفقایتان (مثلاً اگر ده‌ها رفیق دارید) را کنار بگذارید و فقط با ۱۵ نفر رفیق باشید: یکی خدا و دیگری چهارده معصوم که رفیق واقعی در دنیا و آخرت هستند گفتنی است که حاج ملأ حسینعلی مقید بود که به مجلس سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که در منزل حاج سیّد حسن بنکدار برگزار می‌شد شرکت کند و منبری ثابت آنجا به شمار می‌رفت.

عارف سالک و مکاشفات معنوی؛ ملّا حسینعلی با همه همت بلند و اراده‌ای استوار در تحصیل علوم رسمی حوزوی نزد اساتیدی مبرّز، خود فقیهی مجتهد و مدرسی متبحّر و دانشمندی محقّق بود. اما عشقی دیگر در سر و رازی والا در دل داشت. جان جهان‌بین او در این سرای محدود نمی‌گنجید و علوم رسمی‌خواسته های آن سویی او را بر نمی‌تابید.

اوج سهمگین هواهای نفسانی را با استعانت از شب‌زنده‌داری و ترنم‌های عاشقانة سحری و تحت تربیت و برنامه‌های سلوکی شیخ و مرادش حاج محمّدجواد سرجویی بیدآبادی درهم شکست. عارف سرجویی جان‌های پاک و روان‌های مستعد بسیاری را به فعلیت رسانید و به‌تدریج بسیاری از علمای ایران و عراق پیرو او شدند. دانشمندان و فقیهان نامداری مانند حاج شیخ مهدی نجفی مسجدشاهی، ملأ محمّد هورتمنی، ملأ حسنعلی نخودکی، سیّد زین‌العابدین ابرقویی، سیّد ابوالقاسم دهکردی، آخوند گزی، شیخ محمّد طبیب زاده، میرزا ابوالهدی کلباسی، شیخ مرتضی مظاهری و مانند آنان از اصحاب و پیروان سلوکی او بوده‌اند

ملأ حسینعلی صدیقین افزون بر آنکه از ملازمان و شاگردان آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی- از عارفان سالک و اهل طریقت خاموش به شمار می‌رفت، از دستورات ذکری و روش سلوکی حاج محمّدجواد سرجویی بهره‌های بسیار برد و عارف سرجویی در به فعلیت رساندن گوهر پاک وجودی او نقشی بسزا ایفا نمود. حاج ملأ حسینعلی سالیان متمادی بر پایه دستورات شرعی و عمل به موازین دینی به ریاضات و مجاهدات معنوی پرداخت و در اثر تقویت قوای روحی و تهذیب نفس، حقایق را به چشم دل مشاهده می‌نمود. نمونه‌ای از مکاشافات عرفانی و مشاهدات معنوی او در حکایت زیر آمده است. سیّد مصلح الدین مهدوی می‌نویسد: «حکایت کردند عده‌ای از معتمدین اصفهان که از آن جمله است آقای آقا شیخ عبدالرزاق کتاب‌فروش خوانساری از قول عالم عارف و محقق زاهد ورع تقی مرحوم حاج ملأ حسینعلی صدیقین که ایشان فرموده بودند در ایام تحصیل گاهی شب‌ها در اطاق استادم مرحوم علامه جلیل آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی در مدرسه صدر جهت مطالعه بیتوته می‌کردم. شب جمعه‌ای بود، حوالی سحر از حجره خارج شدم. هوا خیلی صاف بود. ظاهراً احدی از طلاب مدرسه در این موقع بیدار نبودند […] چون به وسط صحن مدرسه رسیدم، ناگهان شنیدم درودیوار و زمین و درخت همگی یک‌صدا با هم می‌گویند: «یا حیّ یا قیّوم» به خود لرزیدم و اندکی مکث کردم، چون کمی قرار گرفتم نزدیک چاه وسط مدرسه رفتم و از چاه آب کشیده مشغول وضو شدم که مرتبه دوم شنیدم که همگی می‌گفتند «یاحیّ یا قیّوم» و برخی ذکر «یا سبوحٌ یا قدوسٌ» می‌گفتند. گفتم سبحان الله، من خوابم یا بیدار! کمی دست و پای خود را حرکت دادم و گفتم خیر من بیدارم و این جا وسط مدرسه است و این هم چاه! به آسمان نگاه کردم و گفتم این هم آسمان! خلاصه یقین حاصل کردم که بیدار می‌باشم و خواب نیستم که سومین بار صدای سبوحٌ و قدوسٌ شنیدم. حالتی در خود مشاهده کردم. مشغول زمزمه و راز و نیاز با خداوند شدم و دور مدرسه که خلوت بود، شروع به قدم زدن کردم. چون محاذی در اطاق علامه بزرگوار حکیم عالی مقدار مرحوم آخوند ملأ محمّد کاشانی رسیدم، شنیدم که مرحوم آخوند در حال مناجات است و چون یا حیّ و یا قیّوم می‌گوید تمام موجودات با او هم آواز شده و همگی می‌گویند یا حیّ یا قیّوم و آنچه من شنیده بودم آثار انفاس قدسی ایشان بود…». مهدوی سپس می‌گوید که من خودم این حکایت را از حاج ملأ حسینعلی صدیقین شنیدم که می‌فرمود: «کسی در مدرسه صدر… بدون اینکه اظهار کنند آن کس خود ایشان است».

سلسله عرفانی و سلوکی صدیقین تا آقا محمّد بیدآبادی؛ با توجه به شاگردی و تربیت حاج ملأ حسینعلی صدیقین نزد فقیهان عارف و سالکان زاهدی مانند: دهکردی و سرجویی، می‌توان طریقة سلوکی و مشرب عرفانی او را تداوم مکتب اخلاقی- عرفانی آقا محمّد بیدآبادی و برنامه‌های سلوکی و تربیتی او دانست و سلسله مربیان و اساتید عرفانی او را بدین گونه ترسیم کرد:

۱. ملأ حسینعلی صدیقین محمّد جواد سرجویی بیدآبادی سیّد محمّد جلال الدین (مجدالاشراف) میرزا ابوالقاسم راز شیرازی آخوند نوری آقا محمّد بیدآبادی

۲. ملأ حسینعلی صدیقین سیّد ابوالقاسم دهکردی ملأ فتحعلی سلطان آبادی آقا سیّد محمّد سعادتعلیشاه حاجی سبزواری آخوند نوری بیدآبادی

ملأ اسماعیل نوری بیدآبادی

۳. ملأ حسینعلی صدیقین دهکردی حکیم درب کوشکی سیّد رضی لاریجانی نوری بیدآبادی

میرزا عبدالجواد شیرازی بیدآبادی

۴. ملأ حسینعلی صدیقین دهکردی حاج ملأ علی بن خلیل تهرانی رازی (احتمالاً) شوشتری ملأ قلی جولا بیدآبادی

۳. سیّد مصلح الدین مهدوی در دانشمندان و بزرگان اصفهان: «حاج ملأ حسینعلی صدیقین […] عالم فاضل متقی، از علمای پرهیزکار که به زهد و تقوی معروف عام و خاص و مورد وثوق و احترام کلیه طبقات بود […] سال‌ها به ریاضت و تصفیه باطن گذرانده تا جامع مراتب صوری و مقامات معنوی شد. الحق ملکی بود به‌صورت بشر در مسجد درکوشک امامت و در مدرسه آن تدریس می‌نمود…».

۴. سیّد محمّدباقر کتابی در رجال اصفهان می‌نویسد: «حاج ملأ حسینعلی صدیقین […] عالم فاضل وارسته پرهیزکار و عارف فرزانه بزرگوار که در علم و عرفان و زهد و تقوی در عصر خود کم نظیر بود، برای اصفهانیان مشعل فروزانی بود که مشی و فعل و گفتار او به‌راستی هدایت و نور می‌بخشید. در بین خواص و عوام و عموم طبقات مردم اصفهان مورد احترام و وثوق بودپیوسته در مقام تصفیه باطن خود و هدایت مردم بود […] بر منبر می‌رفت و با بیانی گیرنده و نفس گرم به ارشاد مردم می‌پرداخت. مجلس او تمام هدایت و ارشاد بود. با احساس پاک و الفتی عظیم و رویی گشاده، جوانان را رهبری می‌نمود و روشنایی می‌بخشید. بیاناتش از دل برمی خاست و لاجرم بر دل می نشست».

آثار؛ ۱. حواشی مختصری بر کتاب «تذکرة القبور» آخوند گزی باقی مانده است که مصلح الدین مهدوی طبق گفتة خود، آن‌ها را در کتاب «رجال اصفهان» نقل کرده است. ازجمله مواردی که مهدوی از این حواشی آورده است، تجلیل زیاد صدیقین از سیّد میرزا محمد پاقلعه ای (م :۱۳۵۰ ق) - از اعقاب علامه میر سیّد محمّداسماعیل خاتون‌آبادی و ستایش صفات پسندیدة اوست. ۲. حواشی مختصر ایشان بر کتاب «معانی الاخبار» شیخ صدوق است که به توضیح برخی از واژه‌ها در هامش کتاب پرداخته است. ۳. شماری از مکاتبات وی ازجمله نامه‌های او به فرزندش حاج‌آقا باقر نیز باقی مانده است ۴. «حدیث شریف قدسی» با ترجمه فارسی این مجموعه به همت حاج ملأ حسینعلی چاپ شده است. در مقدمه آن به قلم وی و نیز محمدحسن تفضلی بروجردی چنین آمده است: «نسخه شریفه مشتمل بر مواعظ و نصایح که منسوب به قدسیات است در جامعه مطبوع در مطبعه اسلامیه طهران در تاریخ ۱۳۲۲ شمسی و ۱۳۶۲ قمری از جهت عبارات عربی و ترجمه فارسی متین است چنانچه از جهت معانی و مطالب شافی و وافی است و همچنین احادیث و کلمات قصار منسوبه به رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم. امید است عموم بندگان خدا مشفع و بهره مند شوند. الاقل ملأ حسینعلی صدیقین».

«بسم الله نسخه مبارکه منسوب به قدسیات و همچنین احادیث منسوبه به حضرت رسول (ص) که خود الفاظ شریفه و مواعظ بلیغه آن در غایت ظهور بل کاثور علی الطور است و برای تذکر و نصیحت فوق العاده مفید است اللّهم وفقنا لما تحب و ترضی. العبد محمدحسن البروجردی». همچنین گفتنی است که از ملأ حسینعلی تقریظی بر کتاب «ثمرات الحیات» سیّد محمود درب امامی و تقریظی نیز بر کتاب «مجالس الاربعین فی مصائب رأس الحسین» از سید نورالله قاضی عسکر به جای مانده است.

بخشی از وصیت نامه حاج ملأ حسینعلی: «بسم الله بعد از اقرار و اعتراف و اعتقاد بدین مبین اسلام و مذهب حق امامیه اثنا عشریه و تمام اصول فروع این مذهب به طبق عقاید و دستور ائمه اثنا عشر صلوات الله و سلام علیهم اجمعین که در حقیقت طریق نجات و رستگاری و فوز و کامیابی دارین را در او منحصر می دانم و هر که هر چه از این مذهب علماً و عملاً دورتر به هلاکت نزدیک تر می دانم. امید است حضرت رب العزة جل شأنه العزیز این بنده بیچاره خود را به فضل و کرم و منة و رحمة خود از اهل و پیروان و کامیابان و فائزین به این موهبة عظیمه خود قرار دهد حیِاً و میّتاً و نجعله افتخار مذهب ائمه هدی که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله قائدین خلقند و هداة حقند و اوصیاء و خلفاء رسولند یعنی اعنی علی امیرالمؤمنین و یازده تن فرزندان و نسل صدیقه کبری فاطمه بضعة الرسول صلوات الله علیهم و هر خیرخواه خود را از هر طبقه به این وصیة توصیه می‌کنم که هیچ چیز را از متاع دین و مذهب مألوف امامیه و اقتداء به اعلام دین و علمای راسخین از مجتهدین بالاتر و گران بهاتر نشناسد و دست برندارند و از انحرافات و خرافات مبدعین و دزدان دین که همیشه در این راه درصدد اضلال بوده‌اند فرار کنند و گمان نکنند که تشکیکات اهل بدعة و ضلالت ضرر به حق رساند. حق ثابت و باطل ضایع است. اگر هزار پیرایه به هر یک به بندند والله علی ما نقول وکیل و حسبناالله و نعم الوکیل».

وفات و مدفن؛ عالم ربانی آیت‌الله ملأ حسینعلی صدیقین که جان جهان‌بینش در این سرای محدود نمی‌گنجید و پیوستن جان جهان و بقای ابدی را می‌جست، در شب جمعه ۲۲ صفر ۱۳۶۸ ق مصادف با سوم دی ماه در سن بیش از هفتاد سالگی وفات یافت و در یکی از اتاق‌های تکیة کازرونی در سمت مشرق تکیه مدفون گردید. از قول همسر وی نیز فرزندش حاج‌آقا باقر نقل‌شده است که سه روز پیش از فوت حاج ملأ حسینعلی در نماز به ایشان الهام شده بود که چه زمانی از دنیا می‌روند. ازاین‌رو حاج‌آقا باقر از پدر می پرسد که پس ما چکار کنیم؟ ایشان می‌گوید که شما مأمور به ظاهر هستید و دکتر میر علایی را به سر بالین ایشان آوردند.

دیدار با دوست در دقایق پایانی؛ از قول حاج‌آقا باقر- فرزند حاج ملأ حسینعلی- نقل‌شده است که پدرش به هنگام احتضار در لحظات پیش از فوت، سر از بالین برداشت و با حالت گریه و تضرع می‌فرمود:

یا علی گفتی چو درماندم به فریادم رسی

یا علی درمانده ام اکنون به فریادم برس

از حالت ایشان چنین دریافت شد که مولایش علی علیه السلام را دید و در دم جان به جان آفرین تسلیم کرد. حسن ضوئی اصفهانی در بیان ماده تاریخ وفات چنین سروده است

ضوئی از تاریخ صدیقین به فکرش شد برون

مطلب خوابش که «فی جنات عدن یدخلون»

بر روی سنگ قبر ایشان چنین نوشته شده است:

الناس موتی و اهل العلم احیا

هذا مرقد المنور بنور اهل البیت (ع). حضرت آیت‌الله آقای حاج ملأ حسینعلی صدیقین نورالله مضجعه شب جمعه ۲۲ صفر المظفر سنه ۱۳۶۸

بالجنان استبشرو طوبی لقوم یتقون

یغفرالله الخطایا یا ایها المستغفرون

حجه الاسلام یستأوی بجنان النعیم

فادخلوها سالمین القوم انتم خالدون

روح صدیقین راحت عند مولاه السمی

یا حسین اشفع له فالان لاقاه المنون

انقصی الاثنان والعشرون من شهرالصفر

قد جزی یا لهف من فقد انه دمع العیون

واستفاد النیّر الیقین فی عام الوفات

من کلام ملهم الغرق فی بحر الشجون

هاتف املی لعباس المزین فی المنام

اقرءالتاریخ (فی جنات عدن یدخلون)

گفتنی است که این قبر را در ابتدا حاج محمّد حسینی شکرانی برای خودش خریده بود اما حاج ملأ حسینعلی به وی می‌گوید که این قبر نه برای تو که برای من است و مبلغ آن را به او می‌دهند.

کد خبر 628862

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.