به گزارش خبرنگار ایمنا، طی یادداشتی که الهه رضایی، مدیر مرکز آفرینشهای ادبی قلمستان سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده، آمده است:
«فرهنگ ایرانی از هزاران سال پیش آمیخته با آئینها و آدابورسوم جداناشدنی از این سرزمین است که اگر به دنبال کنکاش قدمت آن یا اسطورهها و کهنالگوهایی که در پسِ این آئینها نهفته است برویم، روبهروی خود فرهنگی غنی و سرشار از زیبایی را مشاهده میکنیم.
یلدا یکی از این آئینهای ایرانی است که میتوان قدمت آن را در ادبیات مکتوب و شفاهی کهن فارسی مشاهده کرد. جدا از مراسمی که به مناسبت این شب در بین ایرانیان رواج دارد، معنایی ادبی است که نویسندگان و شاعران ایرانی از دل این مراسم در اشعار و نوشتههای خود ثبت کردهاند.
یلدا در ادبیات فارسی در معنای مجازی «بلند و تاریک» بهکار رفته است و در جاهایی زلف یار و شب هجران را از لحاظ درازی و تاریکی به آن تشبیه کردهاند.
اگر در بین اشعار شاعران جستوجو کنیم، قدمت استفاده از کلمه یلدا به قرن چهارم و اشعار عنصری میرسد که میگوید: چون حلقه ربایند به نیزه تو به نیزه / خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا.
بعد از عنصری، شاعرانی مانند ناصرخسرو، حافظ، سعدی، عبید زاکانی، قاآنی، خواجویکرمانی، صائب تبریزی، معزی نیشابوری، فروغی بسطامی، وحشی بافقی و همینطور شاعران معاصر از این کلمه و معانی آن در اشعارشان بهرههای زیادی گرفتهاند.
جدا از شاعران، داستانهایی که از شب یلدا یا شب چله در ادبیات عامیانه و فولکلور ایران ثبت شده بسیار زیاد است. این داستانها در شهرهای مختلف ایران، به شکلی متفاوتی بیان میشود و مسلماً بر اساس این باورها و داستانهای متفاوت، رسوم مختلفی همشکل گرفته است.
برای مثال در کهگیلویهوبویراحمد، اعضای خانواده دورهم جمع میشوند و بزرگ خانواده برایشان متیل میگوید؛ متیل داستانی افسانهای و طولانی است که نسل به نسل و بهطور شفاهی از گذشتگان به ارث رسیده است. در گیلان، اعضای خانواده دورهم جمع میشوند و فال پوست هندوانه میگیرند.
در فارس، با رسمی خاص، فال کلوک میگیرند؛ کلوک، یک کوزه بزرگ با دهانهگشاد است که مردم فارس رسم دارند که در این کوزه نشانه خاصی بیندازند و بعد بر اساس این نشانهها فالی از حافظ خوانده میشود. در اصفهان نیز با پهن کردن سفرهای که به نام سفره شب چله معروف است و جمع شدن اعضای فامیل به دور این سفره و خواندن اشعار حافظ، این شب بلند طی میشود و اگر کنکاش کنیم برای هر شهری، آدابورسوم و سنتی برای شب یلدا وجود دارد.
با توجه به این فرهنگ غنی و آدابورسوم متفاوتی که باکمی جستوجو میتوانیم آنها را بیابیم، چهبهتر است که نویسندگان و شاعران جوان از این فرصت و این آدابورسوم استفاده کنند و از دل این آئین ماندنی ایران، خلق اثر کنند. همانطور که قدمای ما از این آئین در به وجود آوردن مضامینی مختلف و ماندنی بهره گرفتهاند، نویسندگان جوان و خوشذوق ایرانی هم میتوانند از دل این آئین، قصههایی خلق کنند که ماندنی باشد. و این اشعار و قصهها و داستانها نهتنها میتواند در ادبیات فارسی بماند، بلکه میتواند ترجمه شود و این آدابورسوم در قالب اشعار و داستانهای معاصر به ادبیات کشورهای دیگر نیز راه یابد.
آئینهای هر کشوری نشانه فرهنگ آن کشور است و ترویج این فرهنگ بیشتر بر عهده نویسندگانی است که این آئینها را بتوانند در قالبهای مختلف دربیاورند و برای آیندگان بهجا بگذارند؛ مراسم شب یلدا یکی از بلندترین و مهمترین آئینهای ایرانی است برای زایش بلندترین داستانها و اشعار ایرانی.»
نظر شما